آیه 2 سوره زمر

از دانشنامه‌ی اسلامی

إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ

[39–2] (مشاهده آیه در سوره)


<<1 آیه 2 سوره زمر 3>>
سوره :سوره زمر (39)
جزء :23
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ما این کتاب را بر تو به حق فرستادیم پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) خدای را پرستش کن در حالی که دین را برای او خالص گردانیده باشی (و دل از غیر حق بگردانی).

بی تردید ما این کتاب را به حقّ و درستی به سوی تو نازل کردیم، پس خدا را در حالی که اعتقاد و ایمان را برای او [از هرگونه شرکی] خالص می کنی، بپرست.

ما [اين‌] كتاب را به حق به سوى تو فرود آورديم، پس خدا را -در حالى كه اعتقاد [خود] را براى او خالص‌كننده‌اى- عبادت كن.

ما اين كتاب را به راستى بر تو نازل كرديم. پس خدا را بپرست و دين خود براى او خالص گردان.

ما این کتاب را بحقّ بر تو نازل کردیم؛ پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed We have sent down the Book to you with the truth; so worship Allah, putting exclusive faith in Him.

Surely We have revealed to you the Book with the truth, therefore serve Allah, being sincere to Him in obedience.

Lo! We have revealed the Scripture unto thee (Muhammad) with truth; so worship Allah, making religion pure for Him (only).

Verily it is We Who have revealed the Book to thee in Truth: so serve Allah, offering Him sincere devotion.

معانی کلمات آیه

  • الدين: به معنى جزا و عبادت آيد، منظور از آن معناى دوّم است. ممكن است مراد دين باشد كه طريقه زندگى است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


جلد 8 - صفحه 137

سیمای سوره زمر

اين سوره هفتاد و پنج آيه دارد و در مكّه نازل شده است و همچون ديگر سوره‌هاى مكى، بيشتر مطالب آن در مورد خدا و قيامت است.

«زمر» به معناى گروه و جماعت است و نام‌گذارى اين سوره بدين كلمه، از آن جهت است كه دوزخيان و بهشتيان به صورت گروه گروه وارد دوزخ يا بهشت مى‌شوند، چنانكه در آيات 71 و 73 به اين مطلب اشاره شده است.

توحيد در خالقيّت، ربوبيّت و عبادت و خصوصاً اخلاص در عبادت و بندگى، بيش از همه در اين سوره مورد توجّه و تأكيد قرار گرفته است.

حضور مردم در دادگاه قيامت و داورى خداوند بر اساس پرونده اعمال و گواهى شاهدان و سوق دادن گنهكاران به دوزخ و پاكان به بهشت، از مطالبى است كه به تفصيل در اين سوره آمده است.

جلد 8 - صفحه 138


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «1»

نزول (تدريجى) كتاب (بر تو) از جانب خداوند عزيز حكيم است.

إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «2»

همانا ما اين كتاب (آسمانى) را به سوى تو به حقّ نازل كرديم، پس خدا را در حالى كه دين خود را براى او خالص نموده‌اى عبادت كن.

نکته ها

«تَنْزِيلُ» به معناى نزول تدريجى و «انزال» به معناى نزول دفعى و يك باره است. در اين آيات به هر دو نوع نزولِ قرآن اشاره شده است.

واژه «عزت» 88 مرتبه در قرآن آمده است كه 46 مرتبه آن در كنار حكمت است. «الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» آرى عزّت زمانى دائمى است كه همراه با حكمت باشد. عزيز واقعى تنها اوست زيرا خالق و مقتدر است، غيب و شهود را مى‌داند و قبض و بسط رزق بدست اوست.

در حديث مى‌خوانيم: هر كس عزّت دنيا و آخرت مى‌خواهد مطيع خداى عزيز باشد. «فمن اراد عز الدارين فليطع العزيز» «1»

تكرار كلمه كتاب در دو آيه پى در پى كه يك بار مى‌فرمايد: «كتاب از سوى خداى عزيز است» و بار ديگر مى‌فرمايد: «كتاب حقّ است»، رمز آن است كه راه عزّت فرد و جامعه‌

«1». تفسير مجمع‌البيان.

جلد 8 - صفحه 139

اتصال به خداى عزيز و مكتب حقّ است و اطاعت از هر كس جز خدا و پيروى از هر دينى جز مكتب وحى، آغاز يا فرجامى ذلّت بار خواهد داشت. غير از خداى عزيز همه محدود و فانى هستند و جز مكتب وحى همه مكاتب يا محدود نگرند يا خرافى يا سخت‌گير يا غير فطرى. آرى، مكتب ساخته دست انسان وابسته نمى‌تواند جامعه عزيز بسازد و لذا در آيه سوم مى‌فرمايد: دين خالص مخصوص خداست.

گرچه خطاب عبادت خالصانه، متوجّه پيامبر است ولى در حقيقت اين خطاب، همه‌ى مردم را شامل مى‌شود.

«دين» در لغت به معناى جزا، آئين، ملّت، عبادت و اطاعت بكار مى‌رود «1» ولى در اينجا به معناى عبادت مراد است، زيرا سخن از عبادت است. «فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»

پیام ها

1- قدر كتاب آسمانى را بدانيم، زيرا كه از طرف خداوند حكيم نازل شده و جلوه عزّت و حكمت اوست. «مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»

2- بر خلاف عزّت طاغوت‌ها كه همراه با استبداد است، عزّت الهى همراه با حكمت است. «الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»

3- چون خداوند عزيز و شكست‌ناپذير است، سخن او نيز در برابر تمام مكتب‌ها و سخن‌ها پيروز و شكست‌ناپذير است. «الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»

4- قرآن، عزّت آفرين و حكمت‌آموز است. «الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»

5- گرچه قرآن، به تدريج در مدّت 23 سال نازل شد، «تَنْزِيلُ الْكِتابِ» امّا در آغاز بعثت يك باره و يكپارچه بر قلب مبارك پيامبر نازل شده است. «إِنَّا أَنْزَلْنا»

6- قرآن، همچون خداوند حقّ و ثابت است. «بِالْحَقِّ» (قرآن، سراسر حقّ و از هر گونه خيال‌پردازى و سخن نادرست به دور است). «بِالْحَقِّ»

7- دليل و فلسفه نزول قرآن، ارائه حقّ به مردم است. تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... بِالْحَقِ‌

«1». قاموس المحيط.

جلد 8 - صفحه 140

8- عبادت بايد در بستر حقّ باشد. «بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ» (راه سعادت، قرار گرفتن در محور مكتب، عبادت و اخلاص است).

9- همان گونه كه هدف تكوين و آفرينش، عبادت است‌ «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1»، هدف تشريع و نزول كتاب نيز عبادت است. إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ‌ ... فَاعْبُدِ اللَّهَ‌

10- نزول كتاب نعمتى است كه سزاوار شكر الهى است. تَنْزِيلُ الْكِتابِ‌ ... فَاعْبُدِ

11- ديندارى بايد از هوس‌ها، خيال‌ها و خرافات دور باشد. «مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»

12- در عبادات، قصد قربت لازم است. «فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «2»

إِنَّا أَنْزَلْنا: بدرستى كه ما نازل فرموديم، إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِ‌: بسوى تو اين كتاب قرآن را به راستى و درستى نه به باطل و كجى، فَاعْبُدِ اللَّهَ‌: پس پرستش كن خداى را، مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ‌: در حالتى كه خالص شونده باشى براى او پرستش را.

ظاهر خطاب به حضرت و لكن مراد امت باشند، يعنى اى امت مرحومه عبادت خود را پاك و پاكيزه داريد از شرك.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «1» إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «2» أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي ما هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ «3» لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لاصْطَفى‌ مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ «4»

خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ «5»

ترجمه‌

اين نازل نمودن كتابست از جانب خداوند غالب درست كردار

همانا ما فرستاديم بسوى تو كتابرا بحق پس بپرست خدا را با آنكه خالص‌كننده باشى براى او دين را

بدانيد كه براى خدا است دين خالص و آنها كه گرفتند غير از او خداوندگارانى ميگويند نمى‌پرستيم آنها را مگر براى آنكه نزديك كنند ما را بخدا نزديك نمودنى همانا خدا حكم ميكند ميانشان در آنچه آنها در آن اختلاف ميكنند همانا خدا هدايت نمى‌كند كسى را كه او دروغگوى ناسپاس است‌

اگر ميخواست خدا كه بگيرد فرزندى هر آينه برگزيده بود از آنچه مى‌آفريند آنچه را كه ميخواست منزّه است او او است خداى يگانه داراى قهر و غلبه‌

آفريد آسمانها و زمين را بحق ميپوشاند لباس شب را بر روز و ميپوشاند لباس روز را بر شب و رام گردانيد خورشيد و ماه را هر يك جارى ميگردد تا مدتى نامبرده بدانيد او است خداوند غالب آمرزنده.

تفسير

خداوند متعال در اينسوره مباركه بدوا فرموده نزول قرآن از خداوند ارجمند درست‌كردار است و بنابراين تنزيل مبتدا و من اللّه خبر است و محتمل است تنزيل خبر مبتداء محذوف باشد چنانچه ترجمه شد و بعدا ميفرمايد

جلد 4 صفحه 483

ما آنرا براستى و درستى و حق و حقيقت فرستاديم نه بدون غرض صحيح و بيهوده و بباطل و براى تذكر عموم بندگان به پيغمبر خود دستور داده كه عبادت كن خدا را از روى اخلاص بدون ريا و شرك و اغراض ديگرى بطوريكه دين تو منحصر بخداپرستى باشد و بدانكه دين خدا خالص از غير خدا است و دينى كه در آن شرك باشد بهر وجه كه باشد منسوب بحقّ و بامر خدا نميشود و مرضىّ الهى نيست و نبوده و نخواهد بود و آنكه بت‌پرستان مكّه ميگويند ما خداوند بزرگ را كه خالق آسمانها و زمين است قبول داريم و اينكه پرستش مينمائيم بتها را براى آنستكه آنها نزديك كنند ما را بخدا بنزديكى مخصوصى كه آنشفاعت است و خدا حكم ميكند ميان آنها و موحّدين در آنچه با هم در آن اختلاف مينمايند از توحيد و شرك يا حكم مينمايد بين اهل شرك در اختلافاتيكه مينمايند با يكديگر در امور دينى و انواع شرك آنها از خفى و جلى و اجلى و غيرها و هر كس را بقدر استحقاق عذاب ميفرمايد و قدر مشترك ميان همه آنستكه آنها دروغ ميگويند بتها هيچ كار از دستشان برنمى‌آيد و بعبادت آنها كفران نعمت خدا را مينمايند و خداوند توفيق نيل بسعادت و هدايت بدار كرامت خود را بآنها نميدهد در احتجاج از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نقل نموده كه بمشركين عرب فرمود شما چرا عبادت ميكنيد بتها را گفتند براى آنكه آنها ما را بخدا نزديك كنند فرمود آيا آنها شنوا و مطيع و عبادت كننده پروردگارند تا شما براى تعظيم آنها مقرّب درگاه خدا شويد گفتند خير فرمود شما كسانى هستيد كه آن بتها را بدست خودتان تراشيده و ساخته‌ايد گفتند بلى فرمود پس اگر قدرت داشتند آنها سزاوارتر بود عبادت شما را نمايند از شما كه عبادت آنها را نمائيد وقتى كه امر نفرموده باشد شما را بتعظيم آنها كسيكه عارف است بمصالح و عواقب شما و حكيم است در آنچه شما را بآن تكليف ميفرمايد و نيز اينكه بعضى از مشركين عرب ميگويند ملائكه دختران خدايند و يهود ميگويند عزير پسر خدا است و نصارى ميگويند مسيح پسر خدا است تمام دروغ و افتراء بخدا است چون خداوند منزّه است از آنكه مجانسى از زن و فرزند داشته باشد و اگر ميخواست كسيرا بفرزندى از بندگان خود قبول نمايد باختيار آنها نميگذارد كه براى او فرزند اختيار نمايند خودش براى خود از مخلوقاتش‌

جلد 4 صفحه 484

هر كس را ميخواست بفرزندى اختيار مينمود ولى او حاجت بگرفتن زن و فرزند براى خود ندارد و مقام مقدّسش اجلّ از اين امور است چون او يگانه است مجانس و مشابه و عديل و نظيرى ندارد و منقسم نميشود در وجودى و نه در عقلى و نه در وهمى چنانچه در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و قاهر و غالب بر تمام موجودات است خلق فرموده آسمانها و زمين را بحقّ نه بباطل و بمقتضاى حكمت نه بيهوده و عبث و شب و روز را بر گرد يكديگر ميگرداند يا هر يك را غالب بر ديگرى مينمايد و مسخّر فرموده خورشيد و ماه و ساير سيّارات را كه هر يك از آنها در مدار خود بامر او سير مينمايند تا مدّت معيّنى كه نهايت دور آنها يا روز قيامت باشد كه پايان سير آنها است و همه مقهور بقهر الهى خواهند شد و اينها براى آنستكه تمام موجودات بكمال لايق خود برسند و هر موجودى بقدر قابليّت خود از معرفت و نعمت بى‌منتهاى او كامياب و بهره‌مند گردد و عزّت و عظمت خداوند آشكار شود و براى اهل ايمان احيانا اگر خلل و فتورى در اطاعت و عبادت حقّ روى دهد بمغفرت و رحمت او تلافى و تدارك گردد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنّا أَنزَلنا إِلَيك‌َ الكِتاب‌َ بِالحَق‌ِّ فَاعبُدِ اللّه‌َ مُخلِصاً لَه‌ُ الدِّين‌َ «2»

محققا ‌ما نازل‌ كرديم‌ بسوي‌ تو ‌اينکه‌ كتاب‌ ‌را‌ بحق‌ ‌پس‌ عبادت‌ كن‌ اللّه‌ ‌را‌ و خالص‌ نما ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ دين‌ ‌را‌.

إِنّا أَنزَلنا إِلَيك‌َ الكِتاب‌َ بِالحَق‌ِّ كتابي‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ لا رَطب‌ٍ وَ لا يابِس‌ٍ إِلّا فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ انعام‌ آيه 59 و ميفرمايد وَ بِالحَق‌ِّ أَنزَلناه‌ُ وَ بِالحَق‌ِّ نَزَل‌َ وَ ما أَرسَلناك‌َ إِلّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً اسراء آيه 106 و ميفرمايد وَ كُل‌َّ شَي‌ءٍ أَحصَيناه‌ُ كِتاباً نبأ آيه 29 و ميفرمايد وَ قُل‌ جاءَ الحَق‌ُّ وَ زَهَق‌َ الباطِل‌ُ إِن‌َّ الباطِل‌َ كان‌َ زَهُوقاً اسراء آيه 83 و ميفرمايد وَ إِنَّه‌ُ لَكِتاب‌ٌ عَزِيزٌ لا يَأتِيه‌ِ الباطِل‌ُ مِن‌ بَين‌ِ يَدَيه‌ِ وَ لا مِن‌ خَلفِه‌ِ تَنزِيل‌ٌ مِن‌ حَكِيم‌ٍ حَمِيدٍ فصلت‌ آيه 41 و 42 و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌ و مراد ‌از‌ حق‌ ثابت‌ و محقق‌ ‌است‌ ‌تا‌ دامنه قيامت‌ ‌در‌ حفظ الهي‌ و موافق‌ ‌با‌ حكمت‌ و صلاح‌ بندگان‌ صلاح‌ دنيا و آخرت‌ و خالي‌ ‌از‌ نقص‌ و عيب‌ و باطل‌ لذا ميفرمايد إِنّا نَحن‌ُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ إِنّا لَه‌ُ لَحافِظُون‌َ حجر آيه 9 و ميفرمايد إِن‌َّ هذَا القُرآن‌َ يَهدِي‌ لِلَّتِي‌ هِي‌َ أَقوَم‌ُ اسراء آيه 9.

فَاعبُدِ اللّه‌َ مُخلِصاً لَه‌ُ الدِّين‌َ ‌پس‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نزول‌ قرآن‌ بنده‌گي‌ كن‌ خداوند متعال‌ ‌را‌ زيرا عبادت‌ مختص‌ بذات‌ اقدس‌ ‌او‌ ‌است‌ نبايد ‌غير‌ ‌او‌ ‌را‌ پرستيد نه‌ اصنام‌ و نه‌ شمس‌ و نه‌ قمر و نه‌ شجر و حجر و نار و انس‌ و جن‌ و ملك‌ بلكه‌ نبايد هوي‌ پرست‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ميفرمايد أَ فَرَأَيت‌َ مَن‌ِ اتَّخَذَ إِلهَه‌ُ هَواه‌ُ وَ أَضَلَّه‌ُ اللّه‌ُ عَلي‌ عِلم‌ٍ‌-‌ الايه‌ جاثيه‌ آيه 22 بلكه‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ (ع‌) ‌است‌ عرض‌ ميكند

‌ما عبدتك‌ خوفا ‌من‌ نارك‌ و ‌لا‌ طمعا ‌من‌ جنتك‌ بل‌ وجدتك‌ اهلا للعبادة فعبدتك‌

و ‌اينکه‌ معني‌ نيست‌ ‌که‌ خوف‌ ‌از‌ نار ندارم‌ ‌ يا ‌ طمع‌ ببهشت‌ بلكه‌ عبادت‌ ‌براي‌ ‌آن‌ نميكنم‌ ‌که‌ ‌اگر‌ بهشت‌ و نار ‌هم‌ نبود عبادت‌ تو ‌را‌ ميكردم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 2)- سپس به محتوای این کتاب آسمانی و هدف آن پرداخته، می‌گوید: «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم» (إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ).

چیزی جز «حق» در آن نیست، و مطلبی جز «حق» در آن مشاهده نمی‌کنی از همین رو حق طلبان به دنبال آن می‌روند و تشنه کامان وادی حقیقت در جستجوی محتوای آنند.

و از آنجا که هدف از نزول آن دادن دین خالص به انسانهاست در پایان آیه می‌افزاید: «پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان»

ج4، ص207

(فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ).

«دین» مجموعه حیات معنوی و مادی انسان را در بر می‌گیرد، و بندگان خالص خدا باید تمام شؤن زندگی خود را برای او خالص گردانند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص262

منابع