آیه 25 سوره مؤمنون

از دانشنامه‌ی اسلامی

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ

[23–25] (مشاهده آیه در سوره)


<<24 آیه 25 سوره مؤمنون 26>>
سوره :سوره مؤمنون (23)
جزء :18
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

این شخص جز مردی دیوانه به شمار نیست، پس باید تا مدتی با او (مدارا کنید و) انتظار برید (تا یا از مرض جنون بهبود یابد یا بمیرد).

او نیست جز مردی که [نوعی] دیوانگی در اوست؛ بنابراین نسبت به او تا مدتی منتظر بمانید [که بمیرد یا از دیوانگی رهایی یابد.]

او نيست جز مردى كه در وى [حال‌] جنون است، پس تا چندى در باره‌اش دست نگاه داريد.

او مرد ديوانه‌اى بيش نيست. يكچند بر او صبر كنيد.

او فقط مردی است که به نوعی جنون مبتلاست! پس مدّتی درباره او صبر کنید (تا مرگش فرا رسد، یا از این بیماری رهایی یابد!)»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He is just a man possessed by madness. So bear with him for a while.’

He is only a madman, so bear with him for a time.

He is only a man in whom is a madness, so watch him for a while.

(And some said): "He is only a man possessed: wait (and have patience) with him for a time."

معانی کلمات آیه

  • جنة: جنون و ديوانگى، به نقل صحاح آن اسم مصدر است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ «25»

او نيست جز مردى كه در او نوعى جنون است، پس تا مدّتى درباره‌ى او صبر كنيد. (تا از جنون نجات يابد يا بميرد يا ما تكليف خود را با او روشن كنيم).

قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ «26»

نوح گفت: پروردگارا! مرا در برابر تكذيب آنان يارى فرما.

جلد 6 - صفحه 94

پیام ها

1- شنيدن تاريخ گذشتگان، مايه‌ى تسلّى آيندگان است. (اى پيامبر! به انبياى قبل نيز نسبت جنون مى‌دادند) «رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ»

2- برخى كه نمى‌توانند رشد كنند، مقام بزرگان را پايين مى‌آورند. «رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ»

3- غرور و لجاجت، سبب مى‌شود كه به عاقل‌ترين مردم نسبت جنون داده شود. «رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ»

4- سران كفر، دعوت انبيا را يك حادثه روحى و روانى مى‌پندارند و مى‌گويند:

صبر كنيد هيجان‌ها و ادّعاهاى او تمام مى‌شود. «فَتَرَبَّصُوا»

5- توكّل و دعا، بزرگ‌ترين اهرم در برابر تهمت‌ها و تحقيرهاست. «قالَ رَبِّ»

6- درخواست كمك از خداوند براى پيروزى ايمان بر كفر است، نه پيروزى فرد بر فرد. «انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ» نفرمود: «انصرنى عليهم»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ «25»

إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ: نيست مردى كه به او ديوانگى هست، يا مصروع و جن زده شده. چون اخلاق خبيثه و صفات رذيله كفر و شرك و معاصى، چنان در آنها رسوخ داشت كه غير از شيطنت و نكرى چيزى تصور نمى‌كردند، لذا اخلاق حميده انبياء و عادات حسنه اولياء را خلاف مشتهيات نفسانى و هواهاى شيطانى خود پنداشته نسبت ديوانگى دادند و به قوم گفتند: اين مرد ديوانه يا جن زده است كه اين حرفها را زند. فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ‌: پس صبر كنيد به او

جلد 9 - صفحه 127

تا زمانى كه ظاهر شود عاقبت امرش، پس اگر افاقه يافت و الا بكشيد او را، يا انتظار كشيد مردن او را و راحت مى‌شويد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‌ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ «23» فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ «24» إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ «25» قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ «26»

ترجمه‌

- و هر آينه بتحقيق فرستاديم نوح را بسوى قومش پس گفت اى قوم من بپرستيد خدا را نيست مر شما را هيچ خدائى جز او آيا پس نميپرهيزيد

پس گفتند گروهى كه كافر شدند از قومش نيست اين مگر انسانى مانند شما ميخواهد كه افزونى يابد بر شما و اگر خواسته بود خدا هر آينه فرو فرستاده بود فرشتگانى را نشنيديم اين را در پدرانمان كه پيشينيانند

نيست او مگر مردى كه در او است جنونى پس چشم داريد باو تا زمانى‌

گفت پروردگار من يارى ده مرا بسبب آنكه تكذيب كردند مرا.

تفسير

- خداوند متعال بعد از بيان قدرت و نعمت خود در آيات سابقه بندگانرا متذكر بنعمت اهمّ و حجّت اتمّ خود فرموده كه ارسال رسل و انزال كتب است و در بدو امر شمه‌ئى از احوال حضرت نوح را كه ابو البشر ثانى است و براى كثرت نوحه نمودن او بر نفس خويش نوحش خوانده‌اند بيان فرموده باين تقريب كه ما فرستاديم نوح را برسالت نزد قومش پس آنها را اوّلا دعوت بتوحيد فرمود كه اهمّ مقاصد انبياء است و فرمود اى قوم من كه دلالت بر مهربانى و ملاطفت دارد عبادت و پرستش كنيد خداى يگانه را كه نيست خدائى غير از او و بعضى غير را مجرور قرائت نموده‌اند آيا نميترسيد كه خداوند نعمت خود را از شما زائل گرداند و عذاب بر شما نازل فرمايد پس جماعت اشراف از قوم كه كافر بودند بسايرين گفتند

جلد 3 صفحه 636

اين آدمى است مانند شما ميخواهد بر شما برترى و مزيّت و رياست پيدا كند اگر خدا خواسته باشد پيغمبرى بفرستد از ملائكه پيغمبرانى مبعوث ميفرمايد و نازل ميكند آنها را از آسمان بزمين پدران و پيشينيان ما چنين سخنى كه خدا يكى است و شريك ندارد بما نگفته‌اند و ما نشنيديم اين مردى است كه در او يك نوع جنون پيدا شده كه اين سخنان را ميگويد صبر كنيد تا زمانى كه بميرد يا خوب شود شايد مقصودشان جنون رياست طلبى بوده كه اولا اثبات آنوصف را نموده بودند و حضرت نوح در جواب آنها از خداوند طلب نصرت فرمود بر آنها براى آنكه تكذيبش نمودند نه براى نسبت رياست طلبى و جنون كه باو دادند چون تكذيب براى انبيا و اوليا اهمّ است و مقصودش از نصرت خدا عذاب او بود كه بعدا اشاره بآن ميشود ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌ هُوَ إِلاّ رَجُل‌ٌ بِه‌ِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِه‌ِ حَتّي‌ حِين‌ٍ «25»

نيست‌ ‌اينکه‌ نوح‌ مگر مردي‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌او‌ عارض‌ ‌شده‌ ‌است‌ ديوانگي‌ ‌پس‌ انتظار بكشيد ‌به‌ ‌او‌ يك‌ مدتي‌ ‌تا‌ ‌به‌ بينيم‌ چه‌ ميشود.

يكي‌ ‌از‌ نسبتهايي‌ ‌که‌ ‌به‌ انبياء دادند نسبت‌ جنون‌ ‌بود‌ چون‌ كلمات‌ و فرمايشات‌ ‌آنها‌ ‌بر‌ خلاف‌ متعارف‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ چنان‌ چه‌ امروز ‌هم‌ نوع‌ متجددين‌ نسبت‌ ‌به‌ متدينين‌ ‌که‌ ملبس‌ ‌به‌ لباس‌ شرع‌ مثل‌ عمامه‌ و عباء و نعلين‌ و زنهاي‌ قديمه‌ ‌در‌ زير چادرهاي‌ سياه‌ هستند نسبت‌ امل‌ و حماقت‌ و جنون‌ و كهنه‌ پرستي‌ مي‌دهند ‌که‌ وقت‌ عزيز ‌خود‌ ‌را‌ صرف‌ نماز و ذكر و تلاوت‌ قرآن‌ و ‌در‌ ‌اينکه‌ مدارس‌ قديمه‌

جلد 13 - صفحه 381

صرف‌ ضرب‌ يضرب‌ مي‌كنند نه‌ ‌از‌ روزنامه‌ها و نه‌ ‌از‌ اوضاع‌ دنيا و نه‌ ‌از‌ صنايع‌ و علوم‌ جديده‌ خبر دارند و نه‌ پاي‌ راديو و سازهاي‌ دلربا مي‌نشينند و نه‌ ‌خود‌ ‌را‌ زينت‌ مي‌كنند و لباس‌ شيك‌ مي‌پوشند و هزار عيب‌ ديگر.

(إِن‌ هُوَ إِلّا رَجُل‌ٌ بِه‌ِ جِنَّةٌ) و جنون‌ يك‌ مرضي‌ ‌است‌ ‌که‌ عارض‌ ميشود و بسا قابل‌ زوال‌ ‌است‌ و قابل‌ معالجه‌ و ‌به‌ اصطلاح‌ جنون‌ ادواريست‌ ‌به‌ خصوص‌ حضرت‌ نوح‌ ‌که‌ هفتصد سال‌ ميان‌ قوم‌ ‌بود‌ و ‌هم‌ چه‌ دعوايي‌ نداشت‌ يك‌ دفعه‌ اظهار كرد ‌که‌ ‌من‌ رسولم‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ و امر ‌به‌ توحيد و جسارت‌ ‌به‌ اله‌ ‌ما كرد.

[فتربصوا ‌به‌] انتظار داشته‌ باشيد ‌ يا ‌ ‌از‌ دنيا برود چون‌ عمر زيادي‌ كرده‌ چيزي‌ ‌به‌ عمرش‌ باقي‌ نمانده‌ ‌ يا ‌ جنونش‌ برطرف‌ شود ‌ يا ‌ معالجه‌ كند و دست‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ دعاوي‌ ‌بر‌ دارد و ‌به‌ ‌خود‌ آيد و ‌با‌ ‌ما ‌هم‌ مسلك‌ شود.

(حَتّي‌ حِين‌ٍ) ‌يعني‌ زمان‌ اندكي‌، اي‌ كاش‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ مزخرفات‌ قناعت‌ كرده‌ بودند ديگر ‌اينکه‌ همه‌ اذيت‌ و آزار ‌به‌ ‌او‌ نميرسانيدند ديوانه‌ ‌را‌ كسي‌ اذيت‌ نمي‌كند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 25)- ولی این سخنان بی‌اساس در روح این پیامبر بزرگ اثر نکرد و نوح همچنان به دعوت خود ادامه می‌داد و نشانه‌ای از برتری‌جویی و سلطه طلبی در کار او نبود، لذا او را به اتهام دیگری متهم ساختند و آن اتهام «جنون و دیوانگی» بود که همه پیامبران الهی و رهبران راستین را در طول تاریخ به آن متهم ساختند، گفتند: «او فقط مردی است که به نوعی جنون مبتلاست، پس مدتی در باره او صبر کنید» تا مرگش فرا رسد و یا از این بیماری رهایی یابد!

ج3، ص248

(إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّی حِینٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص118

منابع