آیه 37 سوره فاطر

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ ۚ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ ۖ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ

[35–37] (مشاهده آیه در سوره)


<<36 آیه 37 سوره فاطر 38>>
سوره :سوره فاطر (35)
جزء :22
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و آن کفّار در آتش دوزخ فریاد و ناله کنند که ای پروردگار، ما را (از این عذاب) بیرون آور تا بر خلاف گذشته به اعمال نیک بپردازیم. (خطاب شود) آیا شما را به اندازه‌ای عمر ندادیم که هر که اهل تذکر و پند شنیدن است در این مدت متذکر شود (و به توبه پردازد)؟ و آیا بیم دهندگان بر شما نیامدند؟ پس (امروز) عذاب دوزخ را بچشید که ستمکاران را هیچ یار و نجات دهنده‌ای نخواهد بود.

و آنان در آنجا شیون و فریاد می زنند: پروردگارا! ما را بیرون بیاور تا کار شایسته انجام دهیم غیر آنچه انجام می دادیم. [می گویم:] آیا شما را چندان عمر ندادیم که هر کس می خواست در آن مقدار عمر متذکّر شود، متذکّر می شد؛ و [آیا] بیم دهنده ای به سوی شما نیامد؟ پس بچشید که برای ستمکاران هیچ یاوری نیست.

و آنان در آنجا فرياد برمى‌آورند: «پروردگارا، ما را بيرون بياور، تا غير از آنچه مى‌كرديم، كار شايسته كنيم.» مگر شما را [آن قدر] عمر دراز نداديم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد، عبرت مى‌گرفت؛ و [آيا ]براى شما هشداردهنده نيامد؟ پس بچشيد كه براى ستمگران ياورى نيست.

و از درون آتش فرياد زنند: اى پروردگار ما، ما را بيرون آر تا كارهايى شايسته كنيم، غير از آنچه مى‌كرديم. آيا آن قدر شما را عمر نداده بوديم كه پندگيرندگان پند گيرند؟ و شما را بيم‌دهنده آمد. پس بچشيد، كه گناهكاران را ياورى نيست.

آنها در دوزخ فریاد می‌زنند: «پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحی انجام دهیم غیر از آنچه انجام می‌دادیم!» (در پاسخ به آنان گفته می‌شود:) آیا شما را به اندازه‌ای که هر کس اهل تذکّر است در آن متذکّر می‌شود عمر ندادیم، و انذارکننده (الهی) به سراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که برای ظالمان هیچ یاوری نیست!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They shall cry therein for help: ‘Our Lord! Bring us out, so that we may act righteously—differently from what we used to do!’ ‘Did We not give you a lifelong enough that one who is heedful might take admonition? And [moreover] the warner had [also] come to you. Now taste [the consequence of your deeds], for the wrongdoers have no helper.’

And they shall cry therein for succour: O our Lord! take us out, we will do good deeds other than those which we used to do. Did We not preserve you alive long enough, so that he who would be mindful in it should mind? And there came to you the warner; therefore taste; because for the unjust, there is no helper.

And they cry for help there, (saying): Our Lord! Release us; we will do right, not (the wrong) that we used to do. Did not We grant you a life long enough for him who reflected to reflect therein? And the warner came unto you. Now taste (the flavour of your deeds), for evil-doers have no helper.

Therein will they cry aloud (for assistance): "Our Lord! Bring us out: we shall work righteousness, not the (deeds) we used to do!" - "Did We not give you long enough life so that he that would should receive admonition? and (moreover) the warner came to you. So taste ye (the fruits of your deeds): for the wrong-doers there is no helper."

معانی کلمات آیه

  • يصطرخون: صراخ و صريخ: فرايد و صيحه شديد و يارى خواستن و يارى كردن، صريخ به معنى فريادرس نيز آيد «يصطرخون» در اصل با تاء منقوط است يعنى ناله مى‌‏كنند و يارى مى‌‏طلبند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ «37»

و آن كفّار در دوزخ ناله مى‌زنند (و مى‌گويند:) پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم، غير از آنچه كه قبلًا انجام مى‌داديم. (در پاسخ به آنان گفته مى‌شود:) آيا ما به شما چندان عمر نداديم كه در آن هر كس كه بناى تذكّر دارد متذكّر شود و (عبرت گيرد؟ به علاوه) هشدار دهنده به سراغتان آمد (ولى شما توجّهى نكرديد)، پس اينك بچشيد، پس براى ستمگران هيچ ياورى نيست.

نکته ها

«صراخ» به معناى فرياد و ناله‌اى است كه با درخواست كمك همراه باشد.

در دو آيه‌ى قبل، عنوان شد كه اهل بهشت آسايش و آرامش دارند؛ در اين آيه مى‌فرمايد:

اهل دوزخ مى‌سوزند و ناله مى‌كنند و تقاضاى كمك دارند.

پیام ها

1- به هر تقاضا و ناله‌اى نبايد اعتنا كرد، درخواست مجرم قابل پذيرش نيست.

«رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً» (خداوند مى‌فرمايد: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ» اگر برگردند، باز همان خلافكارى‌هاى خود را دارند.)

2- آن چه انسان را دوزخى مى‌كند، اعمال ناصالح است. «أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً»

3- همه‌ى سركشان، روزى به عجز و انابه خواهند افتاد. رَبَّنا أَخْرِجْنا ...

4- آخرت محل جبران از دست داده‌ها نيست. أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ‌ ...

5- بسيارى افراد در دنيا خيال مى‌كنند كارشان صالح است، امّا در روز قيامت‌

جلد 7 - صفحه 505

مى‌فهمند كه صالح نبوده و لذا مى‌گويند: پروردگارا! اگر از دوزخ نجات يابيم، عمل صالحى (نه مثل صالح نماهاى قبلى) انجام خواهيم داد. «غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ»

6- خداوند به همه‌ى مردم به مقدارى كه حجّت بر آنان تمام شود، عمر داده است. «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ»

7- از دست دادن فرصت‌ها، موجب ظلم به خويش است. أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ‌ ... فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ

8- هدف از عمر، هوشيارى است و انسان غافل گويا عمر نكرده است. «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ»

9- تذكّرِ لحظه‌اى كارساز نيست، زيرا هر مجرمى براى يك لحظه متذكّر مى‌شود؛ تذكّر بايد استمرار داشته باشد. «يَتَذَكَّرُ فِيهِ»

10- تا نذير نباشد، قهر الهى نيست. «جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا»

11- كسى‌كه به هشدارهاى انبيا توجّه نكند ظالم است. جاءَكُمُ النَّذِيرُ ... فَما لِلظَّالِمِينَ‌

12- براى كفّار، شفاعت، دعا و ناله هيچ يك كارساز نيست. «مِنْ نَصِيرٍ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ (37)

وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها: و كافران فرياد كنند در جهنم و استغاثه نمايند:

رَبَّنا أَخْرِجْنا: پروردگارا بيرون آور ما را از جهنم و به دنيا برگردان، نَعْمَلْ صالِحاً: تا بجا آوريم عمل پسنديده و شايسته، غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ‌: غير از آنچه عمل مى‌كرديم. اين تحسير است براى اعمال ناشايسته يا طلب خروج از عذاب به جهت تلافى است. أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ‌: حق تعالى در جواب استغاثه آنها فرمايد بر سبيل توبيخ: آيا زندگانى نداديم و عمر ارزانى و مهلت نداديم شما را در دنيا و پيغمبر و كتاب نفرستاديم تا شما را از غفلت بيدار كنند، ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ: آنقدر كه پند گيرند و تذكر يابند در آن هر كه خواهد كه پند گيرد و متذكر شود. مراد عمرى است كه مكلف در آن متمكن باشد از تفكر و تذكر.

از حضرت امير المؤمنين عليه السلام مروى است: العمر الّذى اعذر اللّه فيه الى ابن آدم ستّون سنة: «1» يعنى عمرى كه حق تعالى عذر قرار داده براى پسر آدم شصت سال است.

از ابن عمر روايت است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: روز قيامت ندا كنند «اين ابناء الستيّن» كجايند آنانكه عمر ايشان به شصت رسيده، بعد فرمود:

آنها كسانيند كه حق تعالى در شأن ايشان فرموده‌ «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ» «2» نزد بعضى بيست سال و نزد جمعى هفده سال و نزد ديگران چهل سال است.

وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ: و آمد شما را ترساننده، مراد پيغمبر و كتاب خداست.

نزد بعضى مراد پيرى مرگ است يا كمال عقل است. حاصل آنكه خداى تعالى‌

«1» مجمع البيان (چ 1401 ق)، ج 4 ص 410.

«2» منهج الصادقين، ج 7، ص 458.

جلد 11 - صفحه 43

اتمام حجت فرمايد كه آيا عمر به شما داده نشد كه تذكر يابيد و ترساننده نيامد شما را تا متنبه شويد، فَذُوقُوا: پس بچشيد عذاب را، فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ:

پس نيست مر ستمكاران به كفر و شرك را از يارى كننده‌اى يعنى هيچ يارى كننده‌اى از عذاب بر آنها نيست.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضى‌ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها كَذلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ (36) وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ (37) إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (38) هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلاَّ خَساراً (39) قُلْ أَ رَأَيْتُمْ شُرَكاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً فَهُمْ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاَّ غُرُوراً (40)

ترجمه‌

و آنها كه كافر شدند براى آنان آتش دوزخ است نه حكم ميشود بر آنها بمرگ تا بميرند و نه تخفيف داده ميشود از آنها از عذاب آن اينچنين جزا ميدهيم هر ناسپاسى را

و آنها فرياد ميكنند در آن پروردگارا بيرون آور ما را تا بكنيم كار شايسته‌ئى جز آنچه بوديم كه ميكرديم آيا عمر نداديم شما را مقدارى كه پند ميگيرد در آن كسيكه پند گيرد و آمد شما را بيم‌دهنده پس بچشيد پس نيست براى ستمكاران ياورى‌

همانا خدا داناى امر نهانى آسمانها و زمين است همانا او دانا است بآنچه در سينه‌ها است‌

او است آنكه گردانيد شما را جانشينان در زمين پس آنكه كافر شد پس بر ضرر او است كفرش و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان نزد پروردگارشان مگر بغض شديد و نمى‌افزايد كافرانرا كفرشان مگر زيانكارى ابدى‌

بگو خبر دهيد از شريكانتان آنها كه ميخوانيد از غير خدا بنمائيد مرا كه چه چيز آفريدند از زمين يا براى آنها است شركتى در آسمانها يا داديمشان كتابى پس آنها با دليل روشنى از آنند بلكه وعده نميدهند ستمكاران بعضيشان بعضى را مگر موجب فريب را.

تفسير

خداوند متعال بعد از بيان احوال اهل بهشت معمولا شمّه‌ئى از احوال اهل جهنّم را ذكر فرموده باين تقريب كه كسانيكه كافر شدند از آن آنان است آتش جهنّم نه محكوم باعدام ميشوند تا بميرند و راحت شوند و نه تخفيف داده ميشود عذاب آنها بلكه تشديد ميشود هر وقت كه شعله آتش كم شود طبعا و جزاى هر بنده بسيار ناشكرى اين است و آنها صرخه و فرياد ميزنند با حال عجز و انكسار كه پروردگارا ما را از اينجا بيرون آر و بدنيا برگردان قول ميدهيم بجاى اعمال بدى كه بجا آورديم ايندفعه اعمال خوب بجا آوريم خطاب ميرسد از مصدر جلال كه آيا ما بشما عمر نداديم در دنيا بقدريكه اگر كسى ميخواست در آنمدّت تحصيل علم و معرفت كند و متذكّر اوضاع آخرت شود ميشد و پيغمبر و كتاب فرستاديم براى شما و امام تعيين نموديم كه شما را از آتش جهنّم بترسانند و ايشان بوظيفه‌

جلد 4 صفحه 391

خودشان عمل نمودند و شما گوش نداديد و بآنها ستم نموديد پس بچشيد طعم عذاب حسرت و ندامت و آتش آخرت را و مطمئن باشيد كه هيچ يار و ياورى براى ستمكاران در اينروز نخواهد بود خداوند از خفاياى امور در آسمانها و زمين آگاه است و از قلب شما هم آگاه ميداند كه دروغ ميگوئيد اگر بدنيا برگرديد باز همان معاملات گذشته را تكرار خواهيد نمود چنانچه آنجا كه بوديد خيال داشتيد اگر هميشه بمانيد بهمين اعمال ادامه دهيد مگر خدا شما را جانشين اقوام سابقه قرار نداد در زمين و قوّه تصرّف در آنرا بشما عنايت نفرمود و نديديد كسيكه كافر شود ضرر كفرش بخودش ميرسد و نشنيديد احوال آنها را كه چگونه بعذاب الهى گرفتار شدند حال هم اگر برگرديد موجب مزيد كفر شما خواهد شد و آن موجب مزيد غضب الهى بر شما و مزيد زيانكارى و خسارت شما خواهد بود در فقيه و خصال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده در قول خداوند أو لم نعمّر كم كه توبيخ است از كسيكه هجده سال داشته باشد و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده و در نهج البلاغه امير المؤمنين عليه السّلام فرموده كه عمرى كه موجب قطع عذر بنى آدم شود شصت سال است و ظاهرا در دو حديث مذكور بيان اقلّ و اكثر شده چون مقدار تذكّر بحسب احوال و اشخاص مختلف ميشود كسيكه استعداد و موجبات تذكّر برايش موجود است هيجده سال عمر هم برايش در دنيا زياد است و كسيكه بهيچ وجه وسيله ندارد شصت سال هم كم است و ظاهرا مشركين مكّه نوعا قائل بخالقيّت بتها نبودند فقط آنها را شفعاء ميدانستند لذا از هر چيز خوبى بنظر خودشان بت ميساختند كه مثلا نمونه‌ئى از اوصاف جمال و جلال خدا باشد و در برابر او سجده مينمودند گفته‌اند گاهى اگر حلواى خوبى بدستشان ميآمد از آن مجسّمه‌ئى مى‌ساختند و بقصد او عبادت مينمودند و بعد هم آنرا ميخوردند لذا خداوند به پيغمبر خود فرموده بآنها بگو خبر دهيد مرا كه اين بتهائيكه شما آنها را شريك قرار داديد در عبادت من يا در اموال خودتان چون سهمى از مال خودشان هم براى آنها مقرّر مينمودند كه آنها غير از خداى ناديده‌اند و بنمايانيد بمن كه چه خلق نمودند و بيرون آوردند آنها از زمين يا چه جزء از اجزاء آنرا ايجاد كردند يا شما قائليد آنكه شركتى آنها در امر آسمانها و ايجاد آن با من دارند كه براى آن مستحق ستايش و پرستش شدند يا ما براى آنها يا شما

جلد 4 صفحه 392

كتابى از آسمان فرستاديم كه در آن كتاب شما مأمور بعبادت بتها شديد تا دليلى باشد براى آنها يا شما براى جواز عبادت و تقرّب به بت و بعضى بيّنات قرائت نموده‌اند براى اشاره بآنكه در اين قبيل امور مهمّه بايد دلائلى باشد اين سؤال را از آنها بنما تا معلوم شود كه هيچ يك از اينها نيست جز آنكه شيطان پدران و اعيان آنها را گول زده كه خداى ناديده قابل عبادت نيست بايد چيز خوبى را انسان در نظر بگيرد و عبادت كند تا آنچيز وسيله تقرّب بخدا گردد و شفاعت كند از او در نزد خدا و حاجات او در دنيا برآورده شود و آنها هم اين وعده گول زن را باينها كه معاصر تو و زير دستان بزرگترانشان هستند دادند و اينها هم قبول نمودند و بدون هيچ منطق و دليلى بت‌پرست شدند و يجزى بصيغه مجهول مغايب و رفع كلّ نيز قرائت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ هُم‌ يَصطَرِخُون‌َ فِيها رَبَّنا أَخرِجنا نَعمَل‌ صالِحاً غَيرَ الَّذِي‌ كُنّا نَعمَل‌ُ أَ وَ لَم‌ نُعَمِّركُم‌ ما يَتَذَكَّرُ فِيه‌ِ مَن‌ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُم‌ُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظّالِمِين‌َ مِن‌ نَصِيرٍ (37)

و اينها ناله‌ ميكنند ‌در‌ جهنم‌ پروردگارا بيرون‌ آور ‌ما ‌را‌، ‌ما عمل‌ ميكنيم‌ عمل‌ صالح‌ ‌غير‌ ‌از‌ آنچه‌ بوديم‌ عمل‌ ميكرديم‌ خداوند ميفرمايد آيا بشما ‌اينکه‌ اندازه‌ عمر نداديم‌ ‌آن‌ مقداري‌ ‌که‌ متذكر ميشود ‌در‌ ‌آن‌ مقدار عمر ‌هر‌ كسي‌ ‌که‌ تذكر پيدا كند

جلد 15 - صفحه 34

و آمد ‌شما‌ ‌را‌ انذار كننده‌.

انسان‌ ‌تا‌ قبل‌ ‌از‌ بلوغ‌ و رشد معفو ‌است‌ لكن‌ ‌پس‌ ‌از‌ بلوغ‌ و رشد مكلف‌ ميشود بايد بوظائف‌ تكليف‌ عمل‌ كند و عذر پذيرفته‌ نميشود.

وَ هُم‌ يَصطَرِخُون‌َ صرخه‌ و صراخ‌ فرياد و داد ‌است‌ ولي‌ اصطراخ‌ ‌از‌ باب‌ افتعال‌ قبولي‌ صرخه‌ ‌است‌ ميخواهد فرياد زند ولي‌ ‌از‌ شدت‌ الم‌ نميتواند لذا ناله‌ ميكنند اينها، فِيها ‌در‌ جهنم‌ ناله‌ ميزنند و ميگويند:

رَبَّنا أَخرِجنا ‌که‌ ‌ما برگرديم‌ بدنيا، نَعمَل‌ صالِحاً ايمان‌ ميآوريم‌ و بوظائف‌ ديني‌ عمل‌ ميكنيم‌.

غَيرَ الَّذِي‌ كُنّا نَعمَل‌ُ ‌از‌ كفر و شرك‌ و معاصي‌ و طغيان‌ و تعدي‌ و ظلم‌ و تجاوز.

أَ وَ لَم‌ نُعَمِّركُم‌ ما يَتَذَكَّرُ فِيه‌ِ انسان‌ ‌اگر‌ طالب‌ حق‌ ‌باشد‌ ميتواند ‌در‌ يك‌ هفته‌ ‌هم‌ تمام‌ عقائد شرا تحصيل‌ كند و ‌هم‌ تمام‌ احكام‌ و تكاليف‌ لازمه‌ ‌خود‌ ‌را‌ فرا بگيرد بلكه‌ تحصيل‌ عقائد و فرا گرفتن‌ مسائل‌ لازمه‌ و تصحيح‌ قرائت‌ بايد قبل‌ ‌از‌ تكليف‌ ‌باشد‌ ‌که‌ بمجرد بلوغ‌ ‌با‌ ايمان‌ ‌باشد‌ و بوظايف‌ ‌خود‌ عمل‌ كند ‌اينکه‌ جوانان‌ امروزه‌ فرداي‌ قيامت‌ هيچگونه‌ عذري‌ نميتوانند بياورند ‌که‌ ‌ما چون‌ امر تحصيل‌ و كارهاي‌ اداري‌ و بازار و كسب‌ ‌بما‌ فرصت‌ نميداده‌ ‌که‌ برويم‌ عقائد ‌خود‌ ‌را‌ تكميل‌ كنيم‌ و قرائت‌ ‌خود‌ ‌را‌ تصحيح‌ كنيم‌ و مسائل‌ دين‌ ‌را‌ فرا گيريم‌ و بوظايف‌ ديني‌ عمل‌ كنيم‌.

مَن‌ تَذَكَّرَ ‌هر‌ ‌که‌ بخواهد متذكر شود و عيب‌ بزرگتر اينكه‌ ‌بر‌ فرض‌ اينكه‌ برگردند باز همين‌ اشتغالات‌ مانع‌ ميشود چنانچه‌ ميفرمايد وَ لَو رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنه‌ُ (انعام‌ آيه 28) و ‌اگر‌ عذر بياوريد ‌که‌ كسي‌ نبود ‌ما ‌را‌ متذكر كند جواب‌ ‌شما‌ اينست‌.

وَ جاءَكُم‌ُ النَّذِيرُ انبياء اوصياء علماء ‌در‌ ‌هر‌ عصر و زمان‌ بودند ‌به‌ ‌آنها‌

جلد 15 - صفحه 35

اعتنايي‌ نكرديد بلكه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كشتيد حبس‌ كرديد تهديد كرديد اخراج‌ بلد كرديد ظلم‌ كرديد چه‌ كرديد و چه‌ كرديد.

فَذُوقُوا فَما لِلظّالِمِين‌َ مِن‌ نَصِيرٍ ‌پس‌ بچشيد عذاب‌ جهنم‌ ‌را‌ ‌پس‌ نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ظالمين‌ ‌از‌ ياري‌ كننده‌.

نه‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ ياري‌ ميكند نه‌ انبياء و نه‌ ملائكه‌ و نه‌ علماء دين‌ و نه‌ صلحاء و مؤمنين‌ و نه‌ كساني‌ ‌که‌ بآنها نظر داشتيد ‌از‌ رؤسا و امراء و احفاد و اقارب‌ و دوستان‌ و ‌هم‌ مسلكان‌ و آلهه‌ ‌که‌ ميپرستيديد.

فَذُوقُوا امر تعجيزيست‌ ‌يعني‌ ناچار ‌براي‌ پاداش‌ عمل‌ ‌خود‌ بايد بچشيد سختي‌ عذاب‌ و طعم‌ آتش‌ ‌را‌.

فَما لِلظّالِمِين‌َ مِن‌ نَصِيرٍ همانهايي‌ ‌که‌ نظر داشتيد تمام‌ خصم‌ ‌شما‌ ميشوند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 37)- ما را بازگردانید تا عمل صالح انجام دهیم! این آیه به قسمت دیگری از عذاب دردناک آنها پرداخته، و انگشت روی بعضی از نکات حساس در این زمینه گذارده، می‌گوید: «آنها در دوزخ فریاد می‌زنند:

ج4، ص75

پروردگارا! ما را خارج کن تا عمل صالحی به جا بیاوریم غیر از آنچه انجام می‌دادیم» (وَ هُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ).

آری! آنها با مشاهده نتایج اعمال سوء خود در ندامت عمیقی فرو می‌روند، و تقاضای بازگشت به دنیا می‌کنند برای انجام اعمال صالح.

به هر حال در برابر این تقاضا یک پاسخ قاطع از سوی خداوند به آنها داده می‌شود، می‌فرماید: «آیا شما را به اندازه‌ای که هر کس اهل تذکر است در آن متذکر می‌شود عمر ندادیم»؟! (أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ).

«و (آیا) بیم دهنده الهی به سراغ شما نیامد»؟! (وَ جاءَکُمُ النَّذِیرُ).

اکنون که چنین است و تمام وسائل نجات در اختیارتان بوده و از آن بهره نگرفتید باید در همین جا گرفتار باشید «اکنون بچشید که برای ستمگران یاوری نیست»! (فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص45

منابع