آیه 61 سوره واقعه

از دانشنامه‌ی اسلامی

عَلَىٰ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ

[56–61] (مشاهده آیه در سوره)


<<60 آیه 61 سوره واقعه 62>>
سوره :سوره واقعه (56)
جزء :27
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

در اینکه شما را فانی کرده و خلقی دیگر مثل شما بیافرینیم و شما را به صورتی (در جهانی دیگر) که اکنون از آن بی‌خبرید برانگیزیم.

[آری، مرگ را مقدّر کردیم] تا امثال شما را جایگزین شما کنیم و شما را به صورتی که نمی دانید آفرینشی تازه و جدید بخشیم،

[و مى‌توانيم‌] امثال شما را به جاى شما قرار دهيم و شما را [به صورت‌] آنچه نمى‌دانيد پديدار گردانيم.

به جاى شما قومى همانند شما بياوريم و شما را به صورتى كه از آن بى‌خبريد از نو بيافرينيم.

تا گروهی را به جای گروه دیگری بیاوریم و شما را در جهانی که نمی‌دانید آفرینش تازه‌ای بخشیم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

from replacing you with your likes and recreating you in [a realm] you do not know.

In order that We may bring in your place the likes of you and make you grow into what you know not.

That We may transfigure you and make you what ye know not.

from changing your Forms and creating you (again) in (forms) that ye know not.

معانی کلمات آیه

«عَلی أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ»: تا این که شما انسانها را در این جهان مرتّباً جایگزین یکدیگر گردانیم. یعنی گروهی را بمیرانیم و دسته دیگری را جانشین ایشان گردانیم. در این صورت (أَمْثَالَ) به معنی اقوامی همچون خودتان است. یا این که: شما را در آخرت به حیات مجدد برمی‌گردانیم و با کیفیات تازه‌ای از نظر روح و جسم زنده و جاودانتان می‌گردانیم. در این صورت (أَمْثَالَ) خود انسانها هستند، ولی با خصوصیات تازه و کیفیات خاص. «فِی مَا لا تَعْلَمُونَ»: در جهانی که شما چگونگی آن را نمی‌دانید و از اصول و نظامی که بر آن حاکم است بی‌خبرید. یا: در قالب و پیکر و روح و روانی که پیدا می‌کنید و شما فعلاً از اشکال و شرائط آن بی‌خبرید.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ «61»

تا مانند شما را جانشين شما كنيم وشما را در جهانى كه نمى‌دانيد پديدار گردانيم.

وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‌ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ «62»

شما آفرينش نخستين را دانستيد، پس چرا (به آفرينش دوباره) متذكّر نمى‌شويد؟

پیام ها

1- فلسفه مرگ، جايگزين شدن ديگران و پيدايش تحوّلات جديد است. قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ‌ ... نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ‌ ... نُنْشِئَكُمْ‌ ...

2- قدرت خداوند بر جابجايى مرگ و زندگى، دليل قدرت خداوند بر ايجاد معاد است. فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ‌ ... نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ‌

3- دنيا عبورگاه است نه توقّف‌گاه. «نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ»

4- انسان از وضع قيامت آگاه نيست كه چه زمانى خواهد بود و در چه شرايطى حاضر مى‌شود. «نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)

عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ‌: بر آنكه تبديل كنيم شما را به كسانى كه مثل شما باشند يعنى بدل شما بياوريم، وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ‌: و بر آنكه بيافرينيم شما را در صورتى و هيئتى كه نمى‌دانيد از مثل صورت ميمون و خوك و غير آن.

جلد 12 - صفحه 471

حاصل آنكه ما قدرت داريم كه شما را به صورت ديگر درآريم و مسخ نمائيم.

نزد بعضى مراد نشأه ثانى است، يعنى ما قدرت داريم بر آنكه اعاده شما نمائيم به هيئات مختلفه، يعنى كافران را در زشت‌ترين صورتى و مؤمنان را در بهترين صورتى كه معلوم و معهود شما نيست. و چون كسى ما را عاجز نتواند ساخت در اين دو امر كه خلق مماثل و غير مماثل باشد، پس چگونه عاجز باشيم از اعاده شما، پس البته قادر خواهيم بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)

وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى‌ فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)

أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)

ترجمه‌

ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد

بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها

آيا شما مى‌آفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم‌

ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان‌

از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد

و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد

بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد

آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما روياننده‌ايم‌

اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد

همانا ما ضرر كشيده و خسارت‌

جلد 5 صفحه 133

زدگانيم‌

بلكه ما بى‌بهرگانيم‌

بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد

آيا شما فرو ريخته‌ايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان‌

اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد

آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد

آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم‌

ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان‌

پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.

تفسير

خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفت‌آورى كه حقّا الزام‌آور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد

جلد 5 صفحه 134

خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كاره‌ايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بى‌دانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسف‌آميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهره‌اى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهره‌بردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بى‌آب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده‌

جلد 5 صفحه 135

كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


عَلي‌ أَن‌ نُبَدِّل‌َ أَمثالَكُم‌ وَ نُنشِئَكُم‌ فِي‌ ما لا تَعلَمُون‌َ (61)

جلد 16 - صفحه 403

عَلي‌ أَن‌ نُبَدِّل‌َ أَمثالَكُم‌ ‌به‌ اينكه‌ مرده‌ ‌را‌ دو مرتبه‌ زنده‌ كنيم‌ خاك‌ ‌را‌ تبديل‌ كنيم‌ بمثل‌ پيش‌ ‌از‌ خاك‌ شدن‌، و ممكن‌ ‌است‌ مراد ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ هلاك‌ كنيم‌، و ديگران‌ ‌را‌ بجاي‌ ‌شما‌ بگماريم‌، و ممكن‌ ‌است‌ مراد ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ تغيير صورت‌ دهيم‌، چنانچه‌ بعضي‌ ‌را‌ قرده‌ و خنازير و ساير مسوخ‌ نموديم‌ و فرداي‌ قيامت‌ بصور مختلفه‌ وارد صحراي‌ محشر مي‌شويد.

وَ نُنشِئَكُم‌ فِي‌ ما لا تَعلَمُون‌َ و ‌ما ‌شما‌ ‌را‌ قرار مي‌دهيم‌ فرداي‌ قيامت‌ بصورتهاي‌ مختلف‌ ‌که‌ ‌شما‌ نمي‌دانيد، روز قيامت‌ يَوم‌َ تُبلَي‌ السَّرائِرُ ‌است‌ ‌هر‌ ‌که‌ داراي‌ ‌هر‌ صفتي‌ ‌باشد‌ فرداي‌ قيامت‌ بآن‌ صورت‌ ظاهر مي‌شود صفت‌ درّندگي‌ دارد بصورت‌ درندگان‌ صفت‌ ايذاء و اضرار دارد بصورت‌ موذيات‌ صفت‌ شيطاني‌ دارد بصورت‌ شياطين‌، بالجمله‌ صفات‌ نيك‌ بصورت‌ نيكو و صفات‌ بد و زشت‌ بصورت‌ قبيح‌ و زشت‌، مؤمن‌ نور ايمانش‌ ‌در‌ جبهه‌ ظاهر مي‌شود كافر و مشرك‌ و ضال‌ ظلمت‌ كفر و شرك‌ و ضلالت‌ ‌در‌ سيمايش‌ جلوه‌ ميكند، بلكه‌ ‌در‌ همين‌ عالم‌ ‌هم‌ ‌اگر‌ پرده‌ برداشته‌ شود افراد ‌را‌ بصور مختلفه‌ مشاهده‌ مي‌كنند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 61)- بلکه هدف این بوده است «تا گروهی را به جای گروه دیگری بیاوریم، و شما را در جهانی که نمی‌دانید آفرینش تازه‌ای بخشیم» (عَلی أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَکُمْ وَ نُنْشِئَکُمْ فِی ما لا تَعْلَمُونَ)

.استدلال در دو آیه فوق چنین است: خداوند حکیم که انسانها را آفریده و مرتبا گروهی می‌میرند و گروه دیگری جانشین آنها می‌شوند هدفی داشته، اگر این هدف تنها زندگی دنیا بوده سزاوار است که عمر انسان جاودان باشد، نه آنقدر کوتاه و آمیخته با هزاران ناملائمات که به آمد و رفتنش نمی‌ارزد.

بنابر این قانون مرگ به خوبی گواهی می‌دهد که اینجا یک گذرگاه است نه یک منزلگاه یک پل است، نه یک مقصد، چرا که اگر مقصد و منزل بود باید دوام می‌داشت.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع