آیه 7 سوره حج

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ

[22–7] (مشاهده آیه در سوره)


<<6 آیه 7 سوره حج 8>>
سوره :سوره حج (22)
جزء :17
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و محققا ساعت قیامت بی‌هیچ شک بیاید و خدا به یقین مردگان را از قبرها برانگیزد.

و اینکه قیامت آمدنی است، هیچ شکی در آن نیست، و اینکه خدا کسانی را که در گورهایند، برمی انگیزد.

و [هم‌] آنكه رستاخيز آمدنى است [و] شكى در آن نيست، و در حقيقت، خداست كه كسانى را كه در گورهايند برمى‌انگيزد.

و نيز قيامت خواهد آمد، شكى در آن نيست. و خدا همه كسانى را كه در گورها هستند زنده مى‌كند.

و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست؛ و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می‌کند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and because the Hour is bound to come, there is no doubt in it, and Allah will resurrect those who are in the graves.

And because the hour is coming, there is no doubt about it; and because Allah shall raise up those who are in the graves.

And because the Hour will come, there is no doubt thereof; and because Allah will raise those who are in the graves.

And verily the Hour will come: there can be no doubt about it, or about (the fact) that Allah will raise up all who are in the graves.

معانی کلمات آیه

«یَبْعَثُ»: دوباره حیات می‌بخشد و زنده می‌گرداند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتى‌ وَ أَنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «6»

اين (مراحل مختلف خلقت انسان و گياه) به خاطر آن است كه خداوند حقّ است و اوست كه مردگان را زنده مى‌كند و بر هر چيزى تواناست.

وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ «7»

و (آفرينش انسان از خاك و رويش گياهان از زمين خشك، نشانه آن است كه) همانا قيامت آمدنى است و شكى در آن نيست، و خداوند تمام كسانى را كه در قبرها آرميده‌اند زنده خواهد كرد.

پیام ها

1- آفرينش انسان و گياه، نشانه‌ى حقانيّت خداوند است. «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ»

2- خداوند هرگز آفرينش را با مرگ و مير رها نمى‌كند زيرا كسى كه حقّ است، هرگز كار لغو و باطل از او سر نمى‌زند. پس بايد آفريده‌هاى خود را به مقصد و هدف نهائى برساند و پس از مرگ مرحله‌ى ديگرى باشد. «بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ

جلد 6 - صفحه 21

أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتى‌»

3- كسى كه يك بار آفريد، باز هم مى‌تواند بيافريند. «يُحْيِ الْمَوْتى‌»

4- كسى كه هم ابتداءً خلق مى‌كند و هم مى‌تواند در آفريده‌ى خود هرگونه تصّرفى انجام دهد، قادر مطلق است. «عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ»

5- معاد، جسمانى است. «يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ «7»

وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ: و به سبب آنست كه قيامت آينده است، يعنى تا به آن‌

جلد 9 - صفحه 20

دلايل دانا شوند به وقوع قيامت. لا رَيْبَ فِيها: كه هيچ شكى نيست در آمدن آن، زيرا تغير از مقدمات گذشتن دنيا و آمدن عقبى است. وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ: و براى آنكه بدانند كه خداى تعالى برانگيزاند و زنده فرمايد كسانى را كه در قبرها هستند براى جزاى كردارهاى آنان به مقتضاى وعده خود كه قابل خلف نيست و لا محاله به آن وفا خواهد نمود.

تنبيه: قوله تعالى‌ «لا رَيْبَ فِيها» يعنى قيامت و حشر خلايق براى مجازات به سبب براهين قاطعه و دلايل واضحه بر آن هر آينه به مرتبه اى باشد كه قابل شك و ريبى نخواهد بود در واقع و نفس الامر اگرچه اكثر عالميان وقوع آن را منكر شوند و تصديق نكنند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْ‌ءٌ عَظِيمٌ «1» يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى‌ وَ ما هُمْ بِسُكارى‌ وَ لكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ «2» وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ «3» كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى‌ عَذابِ السَّعِيرِ «4»

يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى‌ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ «5» ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتى‌ وَ أَنَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «6» وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ «7»

ترجمه‌

- اى مردمان بترسيد از پروردگارتان همانا زلزله قيامت چيزى است بزرگ‌

روز كه مى‌بينيد آنرا غافل شود هر شير دهنده‌ئى از آنچه شير دهد و مى‌نهد هر زن باردارى بارش را مى‌بينى مردم را مستان با آنكه نباشند مستان ولى عذاب خدا سخت است‌

و بعضى از مردم كسى است كه مجادله ميكند در خدا بدون دانش و پيروى ميكند هر شيطان سركش را

نوشته شده است بر او كه كسيكه زير فرمان او رود پس همانا او گمراه كند او را و راهنمائى نمايد او را بسوى عذاب آتش سوزان‌

اى مردمان اگر هستيد در شكّ از برانگيختن خدا پس همانا ما آفريديم شما را از خاك پس از منى پس از خون بسته پس از قطعه گوشتى تمام آفريده شده و ناتمام آفريده شده تا بيان كنيم براى شما و قرار ميدهيم در رحمها چيزيرا كه ميخواهيم تا مدّتى نام برده شده پس بيرون ميآوريم شما را كودكى پس تا برسيد بحدّ كمالتان و بعضى از شما كسانى هستند كه ميميرند و بعضى از شما كسانى هستند كه بر گردانده ميشوند بپست‌ترين زندگانى تا آنكه نداند بعد

جلد 3 صفحه 587

از دانستن چيزيرا و مى‌بينى زمين را خشك افتاده پس چون نازل نمائيم بر آن آب را حركت كند و بالا آيد و بروياند از هر صنف نيكو منظرى‌

اين براى آنستكه خداوند او حقّ است و آنكه او زنده ميكند مردگانرا و آنكه او بر هر چيزى توانا است‌

و آنكه قيامت آينده است نيست شكّى در آن و آنكه خدا بر مى‌انگيزاند كسانيرا كه باشند در قبرها.

تفسير

- خداوند متعال در اواخر سوره قبل مردم را دعوت بتوحيد فرمود و در صورت اعراض بآنها وعده عذاب داد لذا در بدو اين سوره بعد از نام خداوند مهربان شروع بذكر اهوال قيامت و بيم دادن خلق فرمود از اوضاع آنروز و شدّت عذاب الهى باين تقريب كه اى مردمان دنيا بترسيد از پروردگارتان همانا زلزله‌ئى كه در زمين روى ميدهد كه از علائم بپا شدن قيامت است امر بزرگ هولناك طاقت فرسائى است كه بوصف در نيايد و براى ممثّل و مصوّر نمودن شمّه‌ئى از هول آنروز و مشاهده خلق آن زلزله را كه گفته‌اند اندكى پيش از طلوع آفتاب از مغرب است ناچار بايد بعضى از احوال مردم را ذكر نمود از قبيل آنكه در آنروز هر زن بچه شير دهى از طفل شير خوار خود كه مشغول مكيدن پستان او است صرف نظر نموده و بخود مشغول ميگردد بطوريكه از حال آن طفل غافل ميشود و هر زن آبستنى از ترس جنين خود را سقط ميكند و قمّى ره فرموده هر زن آبستنى كه بميرد در وقت زلزله وضع مينمايد حمل خود را روز قيامت و مشهود و مرئى ميگردند مردم بحال مستى با آنكه مست نيستند واقعا چون حركات آنها مانند آدم مست است از وحشت و با آنكه مست نيستند واقعا چون حركات آنها مانند آدم مست است از وحشت و ترس و حيرت و قمى ره فرموده از اندوه و ترس عقلهاشان زائل ميگردد و متحيّر ميشوند و تمام اين اوضاع و احوال براى مردم از مشاهده جهنّم و شدّت عذاب آن روى ميدهد و در روايتى كه راجع بشأن نزول اين آيه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مجمع نقل نموده ذكر شده كه آنروز خداوند بحضرت آدم ميفرمايد سهم آتش را از فرزندانت بده او عرض ميكند از چه مقدار چه مقدار خدا ميفرمايد از هزار نفر نهصد و نود و نه نفر سهم جهنّم و يكنفر سهم بهشت است و آنكه اصحاب بعد از شنيدن اين كلام از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم متأثر و گريان شدند و حضرت فرمود عدد شما كم است و مثل شما در ميان مردم مثل يك موى سفيد است در تن گاو سياه ولى‌

جلد 3 صفحه 588

بشارت ميدهم شما را و اميدوارم كه دو ثلث اهل بهشت از شما باشند چون آنها يكصد و بيست صف هستند كه هشتاد صفشان امّت منند و اصحاب خوشحال شدند و تكبير گفتند بعد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود از امّت من هفتاد هزار نفر بدون حساب ببهشت ميروند و بعضى از مردم كسانى هستند كه جدال و نزاع و مخاصمه مينمايند با بزرگتر از خودشان در اوصاف الهى از روى جهالت و نادانى و متابعت ميكنند هر شيطان مجرّد براى فساد و متمرّد از فرمان الهى را چون اصل مريد بمعناى عارى است و قمّى ره فرموده مريد خبيث است و گفته‌اند اين آيه نازل شده در باره نضر بن حارث كه مجادله مينمود با مسلمانان و ميگفت ملائكه دختران خدايند و قرآن افسانه‌هاى پيشينيان است و مردم بعد از مردم مبعوث نميشوند ولى شامل او و امثال او است با آنكه مقدّر و نوشته شده براى شيطان در لوح محفوظ بسوء اختيار خودش كه كسيكه پيروى كند از او گمراه نمايد او را چون گمراه نمودن فطرى او است و راهنمائى كند او را بجهنم بآنكه وادار نمايد بكارهائيكه موجب ورود و خلود در آتش سوزان است اى مردم اگر شما شك داريد در اينكه خداوند مردگانرا روز قيامت زنده ميكند براى آنكه بعيد ميدانيد كسيكه مرد و خاك شد دو مرتبه زنده شود مگر ما شما را در ابتداى امر از خاك نيافريديم يعنى پدر و مادر شما آدم و حوّا از خاك خلق شدند و پس از آنكه آن دو وجود پيدا كردند مگر از غذاهائى كه در زمين از خاك و آب خلق ميشود نخوردند و در صلب و رحم آن دو و پدران و مادران بعدى شما آن غذاهائى كه از خاك و آب توليد شده بود مبدّل بمنى و نطفه شد و شما از آن خلق شديد پس شما بدو معنى از خاك خلق شديد يكى در بدو آفرينش و ديگر در حال كنونى كه از نطفه خلق شديد و آن از غذا و غذا از خاك پس نطفه در رحم مادر مبدّل بقطعه خونى بسته شد كه آنرا علقه گويند و شما از آن خلق شديد و پس از چندى علقه مبدّل بمضغه شد كه آن گوشتى است سرخ رنگ داراى رگهاى سبز بقدر پاره‌ئى از گوشت كه در دهان گذارده و مضغ ميشود و در اينحال استعداد رحم براى حفظ متكوّن در آن كم و براى قبول عوارض و آفات بامر الهى زياد است وزن بايد بيشتر از تمام اوقات حمل خود را حفظ كند و الاعارضه سقط روى دهد و آن بسيار مضرّ بمزاج و مورد مخاطره است لذا خداوند

جلد 3 صفحه 589

مضغه را دو قسم فرموده يكى مخلّقه كه خلقتش بپايان ميرسد و تمام ميشود و ديگر غير مخلّقه كه خلقتش تمام نميشود و ناقص ميماند و سقط ميگردد و ذكر اين خصوصيات براى آنستكه خداوند بيان كند براى مردم اطوار و احوال مختلفه آنها را در رحم بنحو اجمال و اختصار و الا تغيّرات و تبدّلات رحمى بقدرى زياد است كه بوصف در نميآيد و دلالت بر قدرت بى‌پايان حقّ دارد و مستقرّ ميفرمايد خداوند در ارحام هر جنينى را بخواهد پس سقط نميشود و باقى و برقرار ميماند تا وقتى كه خداوند مقدّر فرموده كه وضع شود كه اقلّ آن ششماه و اكثرش نه ماه است يا يك سال باختلاف روايات و اقوال اگر چه مشهور نه ماه است در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مخلّقه آن ذراتى است كه در صلب آدم عليه السّلام خلق شدند و خدا از آنها پيمان گرفت كه موحّد و مطيع او باشند پس جارى فرمودشان در اصلاب آباء و ارحام امّهات و آنها بدنيا ميآيند و غير مخلّقه چيزهائى است كه در صلب آدم عليه السّلام خلق نشدند و پيش از آنكه روح زندگانى باقى در آنها دميده شود مانند نطفه كه عزل شود سقط ميگردند و نيز از آنحضرت نقل نموده كه نطفه در رحم چهل روز ميماند پس علقه ميگردد و چهل روز ميماند پس مضغه ميگردد و چهل روز ميماند و چون چهار ماه تمام شود خداوند دو ملك آفريننده ميفرستد و آندو ميپرسند پروردگارا چه باشد پسر يا دختر سعيد يا شقى و بدستور الهى عمل مينمايند و تمام مقدّرات او ثبت و ميان دو چشمش ضبط ميشود حتى پيمان ازلى ولى چون بدنيا ميآيد فراموش كرده است و چون مدّت حمل بپايان رسيد خداوند بتوسط ملك زاجر او را از رحم مادر بيرون ميآورد و چون بحدّ رشد و كمال رسيد كه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده علامت آن احتلام است اگر نمرده باشد و نميرد دو مرتبه بحال اوّل در ضعف و ناتوانى و نفهمى و كم عقلى و بى‌دانشى بر ميگردد و محفوظاتش از بين ميرود و اگر مقدارى هم باقى بماند چيز قابل اعتنائى نيست لذا جائز است در باره او گفته شود كه نميداند بعد از دانستن چيزيرا يعنى چيز قابل اعتنائى را و گفته‌اند كسيكه مداومت بقرائت قرآن داشته باشد باين حال نميرسد چون خداوند از اينحال در سوره و التّين استثنا فرموده كسانيرا كه ايمان داشته باشند و اعمال صالحه بجا آورند و مراد از آن‌

جلد 3 صفحه 590

قرائت قرآن است و بنظر حقير مراد كسانى هستند كه داراى عقائد حقه و اعمال صالحه باشند كه ببركت آنها در دنيا و آخرت از انكسار و مذلّت محفوظ خواهند بود و در بعضى از روايات ائمه اطهار اينحال بسنّ هفتاد و پنج و صد سالگى تحديد شده و مى‌بينى اى آدميزاد زمين را مرده و افتاده بائر و خشك و بى‌گياه و گل ولى چون باران رحمت الهى از آسمان بر آن نازل ميگردد بجنبش و حركت ميآيد و مرتفع ميشود از جاى خود و ميروياند از هر صنف گل و گياه با صفا و بهجت‌آورى را و تمام اين تغييرات و تحويلات و تبديلات مذكوره از بدو خلقت تاختم آن در وجود خودت و زمين اگر اندكى فكر كنى دلالت دارد بر آنكه خداوند حقّ ثابت تغيير ناپذير است و اين تغييرات از او در عالم محقّق ميشود و او قدرت دارد كه مردم مرده را دو مرتبه زنده كند چنانچه خاك مرده و نطفه مرده را زنده كرد و نسبت قدرت او بهر امرى مساوى است اگر چه اعاده مصنوع از ابتداء بآن آسانتر است ولى براى او يكسان است و نيز دلالت دارد كه روز قيامت ميآيد و شكّى در آن نيست چون تمام اين تغييرات براى آنستكه آنروز بيايد و هر كس بپاداش عمل خود برسد و خداوند وعده فرموده كه مردم را از قبورشان زنده بيرون آورد و خواهد آورد و اگر آخرت نبود دنيا فائده‌ئى نداشت و كيفيّت احياء موتى در سوره بقره ذيل آيه‌ فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها و در تحت عنوان تبيين سماوى بنحو اكمل گذشت و در مجالس و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وقتى خدا بخواهد مردگانرا زنده كند چهل روز باران ميآيد پس اجزاء متفرّقه از ابدان متّصل ميشوند و گوشتها روئيده ميگردد و مردم زنده و از قبرها بيرون ميآيند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَن‌َّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيب‌َ فِيها وَ أَن‌َّ اللّه‌َ يَبعَث‌ُ مَن‌ فِي‌ القُبُورِ «7»

و محقّقا ساعت‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ قيامت‌ ‌است‌ خواهد آمد جاي‌ شك‌ّ و ريب‌ نيست‌، و محقّقا خداوند مبعوث‌ مي‌فرمايد ‌هر‌ كس‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ قبرها بودند.

(وَ أَن‌َّ السّاعَةَ آتِيَةٌ): مراد ‌از‌ ساعت‌ قيامت‌ ‌است‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ اسماء ‌آن‌ روز ساعت‌ ‌است‌ و الف‌ و لام‌ ‌آن‌ عهد ‌است‌ اشاره‌ ‌به‌ ‌آن‌ ساعت‌ مخصوص‌ ‌که‌ مي‌فرمايد:

«وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمح‌ِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَب‌ُ» نحل‌ آيه 79. و منكر قيامت‌ كافر ‌است‌، و مسأله معاد ‌از‌ اصول‌ دين‌ ‌است‌ حتّي‌ كساني‌ ‌که‌ معاد جسماني‌ ‌را‌ منكر شوند لذا مي‌فرمايد:

(لا رَيب‌َ فِيها): بلكه‌ ‌اگر‌ معاد نباشد دستگاه‌ خلقت‌ و ارسال‌ رسل‌ و انزال‌ كتب‌ تمام‌ لغو مي‌شود، بلكه‌ انكار عدل‌ الهي‌، و بعبارت‌ ديگر تمام‌ اصول‌ دين‌ و فروع‌ دين‌ و اخلاق‌ منوط ‌به‌ معاد ‌است‌ و ‌هر‌ كس‌ قائل‌ ‌به‌ مبدء شد قائل‌ ‌به‌ معاد ‌هم‌ هست‌ فقط طبيعي‌ منكر مبدء و معاد ‌است‌.

(أَن‌َّ اللّه‌َ يَبعَث‌ُ مَن‌ فِي‌ القُبُورِ)، بلكه‌ جميع‌ انس‌ و جن‌ّ و وحوش‌ و حيوانات‌ مبعوث‌ مي‌شوند: «وَ إِذَا الوُحُوش‌ُ حُشِرَت‌» تكوير آيه 5.

270

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 7)- چهارم: و باز همه اینها برای این است که بدانید: «رستاخیز آمدنی است و شکّی در آن نیست» (وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها).

5- و اینها همه مقدمه‌ای است برای آخرین نتیجه و آن این که: «خداوند تمام کسانی را که در قبرها آرمیده‌اند زنده می‌کند» (وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ).

در نتیجه رستاخیز و بعث مردگان نه تنها امکان‌پذیر است بلکه قطعا تحقق خواهد یافت.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع