ابن حبیباِبْنِ حَبیب، ابوجعفر محمد (د ۲۴۵ق/۸۵۹م)))، مورخ، نحوی و لغوی، بغدادی میباشد. ۱ - ولادتوی در بغداد زاده شد و در سامرا درگذشت. ۲ - القاباو از باب ولاء به خاندان محمد بن عباس هاشمی، هاشمی نیز خوانده شده و از باب اشتهار به علم تاریخ، «اخباری» و به سبب تألیف کتاب المحبر، محبری لقب یافته بود. ۳ - زندگیاز زندگی او تقریباً هیچ نمیدانیم، حتی معلوم نیست پدرش که بوده است. گویند حبیب نام مادر او بود (و به همین جهت آن کلمه را غیر منصرف تلقی کردهاند) که شاید پیش از ولادت محمد، بر اثر ملاعنه از شوی خود جدا شده بود [۱]
ابوالطیب حلبی، عبدالواحد، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، مکتبة نهضة.
[۲]
قفطی، علی، انباه الرواة، ج۱، ص۱۱۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.
[۳]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۷۷، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
[۴]
ابن ندیم، الفهرست.، ص۱۱۹، به کوشش گوستاو فلوگل، ۱۸۷۲م.
[۵]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۱۲، ص۱۱۱، به کوشش سید شرف الدین احمد، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۶]
یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۱۱۲-۱۱۳.
برخی نیز حبیب را پدر او انگاشته و سلسله نسبت او را چنین نوشتهاند: محمد بن حبیب بن امیّة بن عُمَر . [۷]
ابن ندیم، الفهرست.، ص۱۱۹، به کوشش گوستاو فلوگل، ۱۸۷۲م.
[۸]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۷۷، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
[۹]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۱۲، ص۱۱۱، به کوشش سید شرف الدین احمد، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۴ - آغاز تالیفاتدر نیمه اول سده ۳ق/۹م، کار گردآوری آثار و اخبار و ادب عربی به اوج رسیده و کار تدوین و نگارش و ابداع آغاز شده بود. میان دو مرحله گردآوری و تدوین، ابن حبیب و برخی از هم عصران وی حلقه پیوند به شمار میآیند. از فهرست کتابهای او که پس از این خواهد آمد، چنین برمیآید که وی هم به جمعآوری اشعار و اخبار شعرا همت گماشته، هم به تاریخ و انساب پرداخته و هم خود به تألیف کتابهایی که از نوآوری تهی نیست، دست زده است. ۵ - اساتیدهمچنین ملاحظه میکنیم که وی در میان بزرگترین راویان زمان خویش جای دارد. او خود از ابن کلبی (د ۲۰۶ق/۸۲۱م))، ابناعرابی (د ۲۲۵ق/۸۴۰م))، قطرب (د ۳۰۶ق/۹۱۸م))، ابوعبیده (د ۲۱۱ق/۸۲۶م)) و دیگران روایت کرده است. ۶ - شاگردانو مردانی چون سکری (د ۲۷۵ق/۸۸۸م)) و محمد بن احمد بن ابی عرابه از او روایت کردهاند (این نامها در همه منابع کهن مذکورند، جز نام محمد بن احمد که فقط خطیب بغدادی و سمعانی آوردهاند). ۷ - دوستی با ثعلبوی همچنین با ثعلب (د ۲۹۱ق/۹۰۴م)) روابط دوستی داشت.، حکایت این روابط، یکی از نادر روایاتی است که درباره ابن حبیب به دست ما رسیده است و نشان میدهد که وی، با آنکه چندین سال از ثعلب بزرگتر بود، از حضور او در مجلس خویش بیمناک بود و از « املاء » خودداری میکرد، به خصوص که یک بار وی در توضیح بینی از حسّان فرو ماند و ثعلب به جای او پاسخ گفت. [۱۰]
ابوالطیب حلبی، عبدالواحد، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، مکتبة نهضة.
[۱۱]
زبیدی، محمد، طبقات النحویین و اللغویین، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۴م.
[۱۲]
زبیدی، محمد، طبقات النحویین و اللغویین، ج۱، ص۱۵۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۴م.
[۱۳]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۷۸، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
با اینهمه از این روایات، هیچ بوی خصومت و رقابت به مشام نمیرسد و گویی هم حضور ثعلب در مجلس او و هم سکوت ابن حبیب، از باب احترام متقابل بوده است.۸ - مجلس درساما نمیدانیم مجلس درس ابن حبیب چگونه بود. غالباً گفتهاند [۱۴]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۷۸، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
[۱۵]
ابن ندیم، الفهرست.، ص۱۱۹، به کوشش گوستاو فلوگل، ۱۸۷۲م.
[۱۶]
سیوطی، جلال الدین، بغیة الوعاة، ص۷۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
وی آموزگار بود، یاقوت از ابن ابی رُوبه نقل میکند که وی در مکتب خود فرزندان عباس ابن محمد را درس میداده است و تنها شعری که از وی میشناسیم دو بیت در بیان حال نابسامان « معلم » است که بر اثر معاشرت با کودکان عقل خود را نیز از دست میدهد. [۱۷]
یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۱۱۲.
نکته جالب توجه آنکه وی با پدر ابن رومی (د ۲۸۳ق/۸۹۶م) دوستی داشت و شاعر نیز در جوانی نزد او درس خوانده است. [۱۸]
یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۱۱۴.
۹ - وثاقتهمگان [۱۹]
قفطی، علی، انباه الرواة، ج۳، ص۱۱۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.
[۲۰]
خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص۲۷۷- ۲۷۸، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م.
[۲۱]
ابن ندیم، الفهرست.، ص۱۱۹، به کوشش گوستاو فلوگل، ۱۸۷۲م.
[۲۲]
سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۱۲، ص۱۱۱، به کوشش سید شرف الدین احمد، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۲۳]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ج۲، ص۳۲۵، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
[۲۵]
سیوطی، جلال الدین، بغیة الوعاة، ص۷۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
، وی را عالم به أنساب و اخبار و راوی مورد اعتمادی دانستهاند، اما در این میان مرزبانی که از تکریم و تمجید او فروگذار نکرده است. [۲۶]
یاقوت، ادبا، ۱۸، ص۱۱۲.
، روایت شگفتی آورده مبنی بر اینکه وی آثار دیگران را میگرفت و به نام خود میساخت و به عنوان نمونه از کتاب اسماعیل بن ابی عبیدالله نام برده که ابن حبیب آن را سراسر نقل کرده و سپس نام شعرایی را که به بیتی از ابیات خود شهرت یافتهاند، به آن افزوده و آن مجموعه را متعلق به خود خوانده است. [۲۷]
یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۱۱۳.
این داستان را اگر چه صفدی [۲۸]
صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، ۲، ص۳۲۶، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م.
و ابن قاضی شهبه [۲۹]
ابن قاضی شهبه، احمد، طبقات النحاة و اللغویین، ج۱، ص۸۱، نجف، ۱۳۹۳-۱۳۹۴ق/۱۹۷۳-۱۹۷۴م.
و سیوطی [۳۰]
سیوطی، جلال الدین، بغیة الوعاة، ص۷۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
به اختصار آوردهاند، اما گویی چندان مورد تأیید دانشمندان نیست، به خصوص که میبینیم غالب نویسندگان به روایات او استناد کردهاند، مثلاً ابوالفرج اصفهانی، [۳۱]
ابوالفرج اصفهانی، علی، اغانی، ج۲۱، ص۲۷۶-۴۰۳، دارالکتب، افست، بیروت.
روایت از روایات مربوط به فرزدق را از قول او نقل کرده است. قابل ذکر آنکه او خود اکثر این روایات را از اصمعی (د ۲۱۵ق/۸۳۰م) که در شمار استادان او یاد نکردهاند، اخذ کرده است، ابن حبیب اگرچه در اخبار و انساب صاحب دانش گسترده بود، گویا در لغت چندان دستی نداشت. سیوطی [۳۲]
سیوطی، جلال الدین، المزهر، ج۲، ص۴۱۳، به کوشش محمد احمد جاد المولی و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
میگوید که کتابهای او را بررسی کرده و در آنها از نظر لغت، خلط و اشتباه فراوان یافته است.۱۰ - مذهبنمیدانیم که ابن حبیب به چه مذهب بوده است. با اینهمه حمیدالله [۳۳]
حمیدالله، محمد، «کلمة الختام»، ص۵۰۹، المحبر.
به استناد اینکه وی نام عائشه و ابوبکر و عمر را با عبارت «رحمهالله» و نام خدیجه و علی (ع) را با «رضی الله عنه» همراه کرده و گاه نیز خطاهایی به عمر نسبت داده، وی را شیعی مذهب پنداشته است.۱۱ - آثاربخش اعظم آثار ابن حبیب را کتب انساب تشکیل میدهد. تقریباً همه کتابها و رسالههایی که از او به چاپ رسیده، در همین زمینه یا در باب ضبط اسماء است. کتابهای شعر، که وی جمع آوری و تدوین یا روایت کرده نیز بسیار متعدد است؛ همچنین از عناوین کتابهای مفقود او میتوان دریافت که وی در لغت و حدیث و حتی «انواء» آثاری تألیف کرده بوده است. ۱۱.۱ - کتابهای چاپ شدهآنچه از او به چاپ رسیده بدین قرار است: ۱. المُنمَّق و اخبار قریش، شامل شرح احوال آدم (ع) و سلسله پیامبران و سپس قریش و پیامبر اسلام (ص)، به کوشش احمد فارق، دهلی، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. ۲. المُحَبّر که حاجی خلیفه [۳۴]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۲۸، به کوشش فلوگل، ۱۸۳۷م.
آن را تاریخ الخلفاء نیز خوانده است (ضبط المجیر در کشف الظنون احتمالاً غلط چاپی است)، مهمترین اثر اوست و سکری آن را روایت کرده است. مطالب این کتاب با المنمق یکی است. این کتاب را خانم لیختن شتیتر در حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م و حمیدالله با تحقیقاتی درباره ابن حبیب و آثار او در بیروت به چاپ رساندهاند.۳. المؤتلف و المختلف فی النّسب، یا مختلف القبائل و مؤتلفها در ضبط نامهای قبائل، به کوشش ووستنفلد، گوتینگن، ۱۸۵۰م. ۴. کتاب امّهات النّبی، به روایت ابوالحسن احمد بن محمد بن جهم، به کوشش حسین علی محفوظ، بر اساس نسخه کتابخانه مشکوة، بغداد، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م. ۵. کتاب قبائل الکبیر و الایام، که به قول ابن ندیم [۳۵]
ابن ندیم، الفهرست.، ص۱۰۷، به کوشش گوستاو فلوگل، ۱۸۷۲م.
برای فتح بن خاقان تألیف شده، به کوشش ووستنفلد، گوتینگن، ۱۲۶۶ق/ ۱۸۵۰م.۶. « اسماء المغتالین من الاشراف فی الجاهلیة و الاسلام و اسماء من قُتِلَ من الشعراء»، به کوشش عبدالسلام هارون، در نوادر المخطوطات، شم ۶، ص۱۰۶ به بعد، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م. ۷. «القاب الشعراء و مَنْ یُعَرفُ منهم بأُمّة»، به کوشش عبدالسلام هارون، در نوادر المخطوطات، شم ۷، ص۲۹۷ تا ۳۲۸، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م. ۸. «کُنی الشعراء و مَن غَلَبَت کُنْیَتُهُ عَلی اِسْمه»، به کوشش عبدالسلام هارون، در نوادر المخوطات، شم ۷، ص۲۷۹-۲۹۶، قاهره، ۱۳۷۴ق۱۹۵۴م. ۹. رسالة فی اسماء القبائل المتشابهة و غیر المتشابهة، به کوشش ووستنفلد، گوتینگن، ۱۸۵۰م. [۳۶]
فاندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، ج۱، ص۹۴، قاهره، ۱۸۹۶م.
۱۰ و ۱۱. دو رساله به نامهای « الامثال » و «ماجاء اِسمان أحدهما اَشهرُ مِنْ صاحبه فَسُمّیابه»، به کوشش حمیدالله، در مجلة المجمع العلمی العراقی [۳۷]
حمیدالله، محمد، « رسالتان]] لابن حبیب»، ج۴، ص۳۵، مجلة المجمع العلمی العراقی.، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۱۲. کتابُ مَن نُسب الی امّه من الشعراء. [۳۸]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۱، ص۱۵۹، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۳۹]
سید، فؤاد، فهرست المخطوطات، ج۳، ص۱۰۸، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.
۱۱.۲ - کتب خطیکتابهای زیر از او به صورت خطی در کتابخانهها محفوظ است. ۱. کتاب فی اخبار الشعراء و طبقاتهم؛ ۲. کتاب الشعراء و انسابهم، این دو نسخه در حلب موجود است. [۴۰]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی،ج۲(۱)، ص۱۵۱، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۳. خلق الانسان، بروکلمان مینویسد که سیوطی از این کتاب نقل کرده و به نسخهای از آن در برلین اشاره میکند. برخی عناوین دیگر نیز جزء آثار او ذکر شده که احتمالاً بر اثر اختلاف روایت، به دو یا چند گونه نقل شدهاند و شاید بر کتاب واحدی دلالت داشته باشند مانند: الامثال علی افعل یا افعل من فی الامثال [۴۱]
حمیدالله، محمد، «رسالتان لابن حبیب»، ج۱، ص۳۶، مجله المجمع العلمی العراقی.
که شاید همان الامثال باشند که در شماره ۱۰ و ۱۱ ذکر کردیم.۱۱.۳ - دیوان شعرانبوهی دیوان شعر نیز میشناسیم که وی روایت کرده یا دیگران از او روایت کردهاند؛ برخی از این آثار اینک موجود است و برخی نیز نابود شدهاند. دیوانهای موجود از این قرارند: ۱. دیوان الفرزدق به روایت ابن حبیب از ابن الاعرابی (تصحیح و ترجمه فرانسوی توسط بوشه، پاریس، ۱۸۷۰م). احتمالاً همین روایت بوده که سکّری در اختیار داشته است: روایة السکری عن محمد بن حبیب عن ابن الاعرابی عن المفضل و ابن السکیت عن الجرمازی و سعدان عن ابی عُبیدة، به کوشش شاکر فحام، چاپ عکسی، دمشق، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. به درستی نمیدانیم دیوان خطی ایاصوفیه و قاهره [۴۲]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۷۶، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
که باز به روایت ابن حبیب است تا چه حد با روایت سکری برابر است؛۲. دیوان جریر، همراه با شرح ابن حبیب، به کوشش صاوی، قاهره، ۱۳۵۳ق/۱۹۳۴م؛ ۳. دیوان جریر، به روایت ابن حبیب I، ص۵۵، قاهره، ۱۳۱۳ق/۱۸۹۶م؛ ۴. نقائض جزیر و الفرزدق، جمع ابن حبیب با شرح محمد بن عباس یزیدی، خطی بودلیان؛ ۵. شرح دیوان رُوبة، در چند نسخه [۴۳]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العرب، ج۳، ص۸۶ - ۸۸، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۴]
سید، فؤاد، ج۲، ص۳۱، فهرست المخطوطات، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.
۶. دیوان ابن قیس الرُقّیات، به روایت سکری از ابن حبیب [۴۵]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ۲(۳)، ص۱۶۸، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۷. [[دیوان الافوه الاودی]]]]]]]]، در فهرست ابن خیر [۴۶]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۳۳۸، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[[ دیوان الاخطل. [۴۷]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۱۰، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۱.۴ - دیوانهای دیگردیوانهای دیگری که او جمع کرده و در منابع ما به آنها اشاره شده است عبارتند از (به جهت اختصار)، تنها به سزگین ترجمه عربی ارجاع میدهیم) : دیوانهای منسوب به کُثَیر همراه با شرح [۴۸]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۱۵۴، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، محمد بن بشیر خارجی [۴۹]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۱۸۲-۱۸۳، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، ابن الدمُیْنَه [۵۰]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۲۱۲، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، اُقیشر اسدی [۵۱]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۲۲، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
سراقة بن مِرداس [۵۲]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۲۳، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، عُجیر سلولی [۵۳]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۳۲، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، اعشی تغلبی [۵۴]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۳۴، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، زفر بن حارث [۵۵]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۴۰، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، نعمان بن بشیر [۵۶]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۶۳، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، ذوالرّمّه [۵۷]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۳، ص۱۳۱، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، عمرو بن شأس اسدی [۵۸]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۲۰۹، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
؛ نیز دیوان حسان را ثعلب از او نقل کرده و سکری شرح نموده است [۵۹]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۳۱۴، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
، دیوان حُطیئه را نیز سکری از او روایت کرده [۶۰]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص۲۲۴- ۲۲۵، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
علاوه بر این، جمع نقائض جریر و عمر بن لجا را نیز به او نسبت دادهاند. [۶۱]
سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ج۲، ص،۱۰۰، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۱.۵ - آثار دیگرفهرست آثار ابن حبیب به این جا ختم نمیشود، زیرا در منابع ما، روی هم رفته به بیش از ۴۵ اثر اشاره شده است. اینک آنچه را که ابن ندیم [۶۲]
ابن ندیم، الفهرست.، ص۱۱۹، به کوشش گوستاو فلوگل، ۱۸۷۲م.
آورده و قبلاً نقل نکردهایم، برمیشماریم: کتاب النسب، السعود و العمور، العمائر و الرّبائل فی النسب، الموشح، المقتنی، غریب الحدیث، الانواء، المشجر، الموشا، کتاب من استجیب دعوته، المفوف (العفوف)، تاریخ الخلفاء، (شاید همان المحبر باشد)، کتاب من سمی ببیت½ قاله، مقاتل الفرسان، العقل، السماة (المسمّاة)، (ایام) جریر التی ذکرها فی شعره، امهات اعیان بنی عبدالمطلب، المقتبس، امهات السبعة (الشیعة) من قریش، الحیل (الخیل)، النبات، الارحام التی بین رسول الله (ص) و بین اصحابه سوی العصبة... و القاب الیمن (النمر) و ربیعة و مُضر.۱۲ - فهرست منابع(۱) ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهره. (۲) ابن قاضی شهبه، احمد، طبقات النحاة و اللغویین، نجف، ۱۳۹۳-۱۳۹۴ق/۱۹۷۳-۱۹۷۴م. (۳) ابن ندیم، الفهرست.، به کوشش گوستاو فلوگل، ۱۸۷۲م. (۴) مجلة المجمر العلمی العراقی، جزء اول، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۹م. (۵) ابوالطیب حلبی، عبدالواحد، مراتب النحویین، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، مکتبة نهضة. (۶) ابوالفرج اصفهانی، علی، اغانی، دارالکتب، افست، بیروت. (۷) حاجی خلیفه، کشف الظنون، به کوشش فلوگل، ۱۸۳۷م. (۸) حمیدالله، محمد، «رسالتان لابن حبیب»، مجلة المجمع العلمی العراقی. (۹) حمیدالله، محمد، «کلمة الختام»، المحبر. (۱۰) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق/۱۹۳۰م. (۱۱) زبیدی، محمد، طبقات النحویین و اللغویین، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۴م. (۱۲) سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۳) سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش سید شرف الدین احمد، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۱۴) سید، فؤاد، فهرست المخطوطات، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م. (۱۵) سیوطی، جلال الدین، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۱۶) سیوطی، جلال الدین، المزهر، به کوشش محمد احمد جاد المولی و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۱۷) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م. (۱۸) فاندیک، ادوارد، اکتفاء القنوع، قاهره، ۱۸۹۶م. (۱۹) قفطی، علی، انباه الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م. (۲۰) منزوی، خطی. (۲۱) یاقوت، ادبا. ۱۳ - پانویس
۱۴ - منبعآذرتاش آذرنوش، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۳، ص۱۰۸۰. |