استطراد (علم بدیع)یکی از اصطلاحات بکار رفته در ادبیات فارسی، استدراک بوده که در لغت به معنی «خود را به گریختن زدن، به قصد فریفتنِ دشمن» و در اصطلاح بدیع آن است که متکلّم، شنونده یا خواننده را به سخنی مشغول دارد که مقصودِ اصلی وی نیست و سپس با اشارهای کوتاه معلوم کند که مقصودش از همه آنچه گفته چیزی دیگر بوده است. ۱ - شروط استطراد از منظر ادبابیشتر علمای بلاغت، در استطراد، بازگشت از موضوع دوم را به موضوع نخستین شرط دانستهاند و متأخّران نیز از این نظر متابعت کردهاند. بیشتر منابع موضوع اوّل را مقدّمۀ موضوع دوم شمردهاند و موضوع دوم را مقصود اصلی متکلّم دانستهاند. ۱.۱ - خطیب قزوینیامّا "خطیب قزوینی" مقدّمه قرار دادنِ موضوع نخستین را به قصد رسیدن به موضوع دوم انکار کرده و افزوده است که گاه موضوع دوم مقصود است، و در این صورت میتوان آن را «ایهامِ استطراد» نام داد. "شریف جرجانی" مقصود بودن موضوع دوم را عَرَضی دانسته است، نه ذاتی. ۱.۲ - جاحظدر نظرِ "جاحظ"، منظور از تغییر موضوع در استطراد، خسته نشدن خواننده یا شنونده است. ۲ - فرق استطراد با خروجاستطراد با «حُسنِ خروج» یا «حُسنِ تخلّص» بسیار شبیه است و برخی این مشابهت را به اتّحاد نزدیک دانستهاند. از این روی بیشتر مردم هر دو نوع را عموماً استطراد میگویند. فرق استطراد و خروج (یا «تخلّص») این است که، در استطراد، بازگشت به موضوع اوّل شرط میباشد اما در خروج، موضوع اول به کلّی ترک میشود. ۳ - استطراد در قرآن"ابن ابیالاصبع"، وجود استطراد را در قرآن کریم نادر دانسته، و بیش از یک شاهد قرآنی برای آن نیافته، و ندرتِ آن را به بیشتر تناسب داشتنِ این صنعت با شعر، خاصّه مقولۀ هجو، مربوط کرده است، امّآ برخی شواهد دیگری افزوده و شواهد آن را در قرآن بسیار دانستهاند. ۴ - اولین استطراد"ابن رشیق" نخستین نمونۀ استطراد را در شعری از "سمئول"، از شاعران جاهلی، سراغ داده است و به نوشتۀ او، بنابر روایتی دیگر، "ابو تمّام" در شعری که برای "بحتری" خوانده است، این صنعت را به کار برده و آن را «استطراد» یا «مستطرد» نامیده است. ۵ - وجه تسمیهوجه تسمیۀ این صنعت به استطراد آن است که، همچنان که سوار، به قصد فریفتنِ دشمن، خود را به گریختن میزند، متکلّم نیز سخنی را در ضمن سخنی دیگر میآورد و وانمود میکند که مقصود او نیست، امّا مقصود حقیقی او همان است. [۱]
سعادت، اسماعیل، دانشنامه زبان و ادب فارسی، تهران، سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ج۱، ص۳۶۷.
۶ - پانویس
۷ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «استطراد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۰۴. ردههای این صفحه : آرایههای ادبی | اصطلاحات ادبیات فارسی | تکنیکهای ادبی | روشهای بلاغت | شکلهای سخنرانی | علم بدیع
|