انتصافانتصاف استیفای حق مظلوم از ظالم ازسوی خداوند میباشد. فهرست مندرجات۲ - انتصاف از نظر متکلمان عدلیه ۳ - وجوب انتصاف ۳.۱ - دلیل عقلی وجوب انتصاف ۳.۲ - دلیل نقلی وجوب انتصاف ۴ - شرط وجوب انتصاف ۴.۱ - دیدگاه مشهور متکلمان عدلیه ۴.۲ - دیدگاه ابوهاشم معتزلی و ابوالصلاح حلبی ۴.۳ - اشکال وارده بر دیدگاه مشهور ۴.۳.۱ - پاسخ اشکال ۵ - نتیجه بحث ۶ - فهرست منابع ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - معنای انتصافانتصاف در لغت به معنای طلب دادخواهی و گرفتن انتقام از ظالم به صورت عادلانه است، [۲]
تاج العروس من جواهر القاموس، زبیدی محمدمرتضی، ج۳، ص۵۶۹، منشورات مکتبة الحیاة، بی جا، بی تا.
در اصطلاح کلام عبارت است از اینکه خداوند حق ستمدیده را از ستمگر گرفته و به او باز میگرداند. [۳]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۳۳۵، مؤسسة النشر الاسلامی.
[۴]
اشراق اللاهوت فی نقد شرح الیاقوت، الحسینی العبیدلی، ج۱، ص۳۴۹، عمیدالدین بن مجدالدین، تحقیق: علی اکبر ضیایی، میراث مکتوب، تهران، ۱۳۸۱ش.
[۵]
اللوامع الالهیه فی مباحث الکلامیه، سیوری فاضل مقداد، ج۱، ص۲۲۲، (م/۸۲۶)، تحقیق و نشر الفکر الاسلامی، قم، ۱۴۲۴هـق.
۲ - انتصاف از نظر متکلمان عدلیهبحث انتصاف در کلام اسلامی شاخه ای ازبحث مربوط به اعواض است، از نظر متکلمان عدلیه عوض در برابر آلام و ناگواریهایی که بر فردی وارد میشود و استحقاق آن را ندارد، واجب است، هرگاه الم و ناگواری فعل خداوند باشد، عوض بر خداوند واجب است، و هرگاه فعل غیر خداوند (انسان و حیوان) باشد، بر غیر خداوند واجب خواهد بود، و در این صورت آنچه به خداوند مربوط میشود گرفتن حق متألم (مظلوم) از فاعل الم (ظالم) است که «انتصاف» نام دارد. ۳ - وجوب انتصافمتکلمان عدلیه ـ امامیه و معتزله ـ در اصل وجوب انتصاف اتفاق نظر دارند، ولی در نحوه وجوب و برخی نکات دیگر مربوط به آن اختلاف دارند. برخی وجوب انتصاف را عقلی و عده ای نقلی دانستهاند و برخی دیگر هر دو وجه را گفته اند. [۶]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۴۵۶، مؤسسة النشر الاسلامی.
[۷]
شرح الاصول الخمسه، قاضی عبد الجبار (م۴۱۵)، ج۱، ص۵۰۵، تحقیق عبدالکریم عثمان، مکتبة وهبة، مصر، ۱۴۱۶هـق.
[۸]
قواعد المرام فی علم الکلام، ابن میثم کمال الدین بحرانی (م/۶۹۹)، ج۱، ص۱۲۰، مکتبة المرعشی، قم، ۱۳۹۸هـق.
۳.۱ - دلیل عقلی وجوب انتصافکسانی که انتصاف را واجب عقلی دانستهاند این طور استدلال کردهاند که انتقام نگرفتن از ظالم و عدم استیفای حق مظلوم از جانب خداوند با وجود قدرت بر آن، موجب از میان رفتن حق مظلوم میشود و چنین کاری عقلاً مذموم است بنابراین عقل به وجوب انتصاف بر خداوند حکم میکند [۹]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۴۵۶، مؤسسة النشر الاسلامی.
[۱۰]
ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، سیوری حلّی، ج۱، ص۲۸۵، مقداد بن عبدالله (م۸۲۶هـ) تحقیق مهدی رجایی، مکتبة المرعشی، قم، ۱۴۰۵هـق.
[۱۱]
شرح الاصول الخمسه، قاضی عبد الجبار (م۴۱۵)، ج۱، ص۵۰۵، تحقیق عبدالکریم عثمان، مکتبة وهبة، مصر، ۱۴۱۶هـق.
خداوند مدبر بندگان خویش است و از این جهت همانند پدر نسبت به فرزندان خود میباشد، همان گونه که دفاع از فرزند و گرفتن حق او از ظالم بر پدر واجب است، دفاع از مظلومان و گرفتن حقوق آنان از ستمگران نیز بر خداوند واجب است. [۱۲]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۴۵۶، مؤسسة النشر الاسلامی.
۳.۲ - دلیل نقلی وجوب انتصافدلیل نقلی وجوب انتصاف یکی این است که قرآن کریم تصریح کرده است که خداوند در میان بندگان خود قضاوت خواهد کرد، یعنی داد مظلوم را از ظالم خواهد ستاند و دیگری اینکه مسلمانان خداوند را به صفت «طالب» توصیف میکنند یعنی کسی که حق یکی را از دیگری طلب میکند. [۱۳]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۴۵۶، مؤسسة النشر الاسلامی.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام فرموده است: «خداوند ستم بندگان بر یکدیگر را نمیبخشد و روز قیامت حق مظلوم را از ظالم باز میستاند و هیچ مظلمه ای بدون رسیدگی باقی نخواهد ماند»، در حدیث دیگری فرموده است: خداوند در روز قیامت خطاب به بندگان خود میگوید: امروز روزی است که در میان شما به عدالت و از روی انصاف داوری میکنم و به کسی ظلم نمیشود. امروز هر چه به ظلم ازکسی گرفته شده از ظالم گرفته و به صاحبش باز میگردانم. [۱۵]
اصول و روضه کافی، کلینی، محمد بن یعقوب۳۲۸، تصحیح علی اکبر غفاری،ج۸، ص۱۰۵،حدیث ۷۹، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲هـش.
این مطلب از پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و دیگر امامان اهل بیت (علیهمالسلام) روایت شده است. [۱۶]
ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، سیوری حلّی، مقداد بن عبدالله (م۸۲۶هـ) تحقیق مهدی رجایی،ج۱، ص۱۰۱، مکتبة المرعشی، قم، ۱۴۰۵هـق.
[۱۷]
محمد بن یعقوب۳۲۸، تصحیح علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲هـ. ش، ج۲، کتاب ایمان و کفر، باب الظلم، اصول و روضه کافی، کلینی، محمد بن یعقوب۳۲۸، تصحیح علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲هـش.
[۱۸]
بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر۱۱۱۱،ج ۷۵، باب الظلم وانواعه، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳هـق.
۴ - شرط وجوب انتصاف۴.۱ - دیدگاه مشهور متکلمان عدلیهدیدگاه مشهور متکلمان عدلیه این است که اگر ظالم در حال ظلم توان پرداخت بدل ـ مقداری که حق مظلوم را جبران نماید ـ به مظلوم را نداشته باشد خداوند جلو او را میگیرد و اجازه نمیدهد تا بر مظلوم ستم نماید. زیرا انتصاف در صورتی معنا دارد که ظالم چیزی نقداً داشته باشد یا از کسی طلب داشته باشد تا خداوند حق مظلوم از ظالم گرفته و به مظلوم بدهد. [۱۹]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۳۳۵ـ۳۳۶، مؤسسة النشر الاسلامی.
[۲۰]
شرح جمل العلم والعمل، سید مرتضی علم الهدی (م۴۳۶هـ) تصحیح یعقوب جعفری، ج۱، ص۱۲۱ـ ۱۲۲، دارالاسوه، بی جا، ۱۴۱۴هـق.
[۲۱]
الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، سیوری فاضل مقداد، ج۱، ص۹۰ـ ۹۱، (م۸۲۶) منشورات مکتبة جامع چهل ستون، تهران، ۱۴۰۰هـق.
۴.۲ - دیدگاه ابوهاشم معتزلی و ابوالصلاح حلبیابوهاشم معتزلی و ابوالصلاح حلبی میگویند: شرط انتصاف برخورداری ظالم از اعواض در زمان ظلم نیست. لذا اگر ظالم در حین ظلم دستش خالی باشد و بر عهده کسی دیگر هم حقی نداشته باشد لازم نیست خداوند قدرت را از او بگیرد و از ظلم بازش دارد. به شرط اینکه خداوند ظالم را تا آن موقع زنده نگهدارد که عوضی را مستحق شود تااستیفای حق مظلوم از وی ممکن گردد.. [۲۲]
شرح الاصول الخمسه، قاضی عبد الجبار (م۴۱۵)، ج۱، ص۵۰۵، تحقیق عبدالکریم عثمان، مکتبة وهبة، مصر، ۱۴۱۶هـق.
[۲۳]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۴۵۷، مؤسسة النشر الاسلامی.
[۲۴]
تقریب المعارف فی علم الکلام، تحقیق رضا استادی، ج۱، ص۹۲، بی تا، بی جا، ۱۴۲۴هـق.
ابوالقاسم کعبی چنین شرطی را لازم ندانسته و گفته است اگر ظالم بدون اینکه عوضی را مستحق باشد از دنیا برود، خداوند از باب تفضّل حق مظلوم را به وی میدهد [۲۵]
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، ج۱، ص۴۵۷، مؤسسة النشر الاسلامی.
ولی اشکال این قول ـ همانند قول ابوهاشم ـ این است که انتصاف واجب است، وبا تفضّل در طولانی کردن عمر ظالم، یا دادن حق مظلوم، با وجوب انتصاف سازگاری ندارد. [۲۶]
الذخیرة فی علم الکلام، علم الهدی، ج۱، ص۲۴۴، شریف مرتضی (م۴۳۶)، تحقیق سید احمد حسینی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۱هـق.
۴.۳ - اشکال وارده بر دیدگاه مشهوربر دیدگاه، مشهور نیز اشکال شده است به اینکه ما ستمکاران بسیاری را میشناسیم که از دنیا رفتهاند بدون اینکه مستحق اعواض بر خداوند بوده باشد، اگر همچنین استحقاقی داشته اند، اندک بوده و متناسب با ستمکاری های آنان نبوده است. ۴.۳.۱ - پاسخ اشکالدر پاسخ گفته شده است اگر مجموع دوران کودکی و دوران بلوغ ستمکاران را در نظر آوریم آنان در معرض آلام بسیاری قرار گرفته ومستحق اعواض بوده اند، و از طرفی عوضی که بر خداوند استحقاق داشتهاند با آنچه به مظلومان بدهکار بوده اند، قابل مقایسه نیست، زیرا مقدار عوض بر خداوند خیلی زیاد است، ولی مقدار بدهکاری به آنان به مظلومان به اندازه حقی است که از آنان تباه کرده اند، بنابراین، ۵ - نتیجه بحثدر مجموع میتوان گفت که اعواض ظالمان با حقوقی که از مظلومان برعهده آنان است، برابری میکند، در مورد ستمهایی چون کشتن پیامبران و امامان و اولیاء خداوند نیز گفتهاند این گونه ستمها از نظر انتصاف با کشتن انسان های بی گناه دیگر تفاوتی ندارد، اگر چه از نظر جرم و جنایت و استحقاق عقوبت با آنها تفاوت عظیمی دارد. [۲۷]
المنقذ من التقلید، حمصی رازی، ج۱، ص۳۴۹ـ ۳۵۰، سدید الدین محمود، مؤسسة النشر الاسلامی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق.
۶ - فهرست منابع• ارشاد الطالبین إلی نهج المسترشدین، سیوری حلّی، مقداد بن عبدالله (م۸۲۶هـ) تحقیق مهدی رجایی، مکتبة المرعشی، قم، ۱۴۰۵هـق. • اشراق اللاهوت فی نقد شرح الیاقوت، الحسینی العبیدلی، عمیدالدین بن مجدالدین، تحقیق: علی اکبر ضیایی، میراث مکتوب، تهران، ۱۳۸۱ش. • اصول و روضه کافی، کلینی، محمد بن یعقوب۳۲۸، تصحیح علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲هـش. • الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، سیوری فاضل مقداد، (م۸۲۶) منشورات مکتبة جامع چهل ستون، تهران، ۱۴۰۰هـق. • بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر۱۱۱۱، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳هـق. • تاج العروس من جواهر القاموس، زبیدی محمدمرتضی، منشورات مکتبة الحیاة، بی جا، بی تا. • تقریب المعارف فی علم الکلام، تحقیق رضا استادی، بی تا، بی جا، ۱۴۲۴هـق. • الذخیرة فی علم الکلام، علم الهدی، شریف مرتضی (م۴۳۶)، تحقیق سید احمد حسینی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۱هـق. • شرح الاصول الخمسه، قاضی عبد الجبار (م۴۱۵)، تحقیق عبدالکریم عثمان، مکتبة وهبة، مصر، ۱۴۱۶هـق. • شرح جمل العلم والعمل، سید مرتضی علم الهدی (م۴۳۶هـ) تصحیح یعقوب جعفری، دارالاسوه، بی جا، ۱۴۱۴هـق. • قواعد المرام فی علم الکلام، ابن میثم کمال الدین بحرانی (م/۶۹۹)، مکتبة المرعشی، قم، ۱۳۹۸هـق. • کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، با مقدمه و تصحیح آیت الله حسن حسن زاده آملی، مؤسسة النشر الاسلامی. • لسان العرب، ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم (م/۷۱۱)، دارصادر، بیروت، بی تا. • اللوامع الالهیه فی مباحث الکلامیه، سیوری فاضل مقداد، (م/۸۲۶)، تحقیق و نشر الفکر الاسلامی، قم، ۱۴۲۴هـق. • المنقذ من التقلید، حمصی رازی، سدید الدین محمود، مؤسسة النشر الاسلامی، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۲ق. • نهج الفصاحه الحاوی لقصار کلمات الرسول الأکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، تحقیق غلام حسین مجیدی، مؤسسه انصاریان للطباعة والنشر، قم، ۱۴۲۱هـق ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق علیهالسلام، برگرفته از مقاله «انتصاف»، شماره ۸۷ |