بحرالغزالبَحْرُالْغَزال، رود و استانی در سودان میباشد، اکثر جمعیت آن پیرو آنیمیسم(جانگرایی) بودند و مسیحیان ۱۵% کل جمعیت را تشکیل میدادند. همزمان با اوجگیری تجارت برده در بحرالغزال، قبایلی که از این رهگذر در آستانه نابودی قرار گرفتند، اسلام را پایگاه اجتماعی و فرهنگی مطمئنی یافتند. چه، استقلال و آزادگی آنان را به رسمیت میشناخت و با بردهفروشی در ستیز بود. از اینرو، شمار فراوانی به آیین اسلام گرویدند. فهرست مندرجات۲ - مقایسه با رودهای اروپا ۳ - استان بحرالغزال ۳.۱ - بحرالغزال از نظر جغرافیایی ۳.۲ - بحرالغزال در تقسیمات اداری ۳.۳ - ساکنان بحرالغزال ۳.۴ - رونق کشاورزی ۴ - پیشینه تاریخی ۵ - حکمرانی زبیررحمت منصور ۵.۱ - رابطه زبیر با حاکم سودان ۶ - قیام محمداحمد عبدالله ۷ - توسعهطلبی استعمارگران ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - معرفی اجمالیاین رود شاخه مهم غربی رود نیل است که به سمت شمال شرقی افریقا جریان دارد و حوضه آن از شمال غربی تا دارفور، از جنوب غربی تا کنگو، و از مغرب تا افریقای مرکزی و زئیر گسترده شده است. بحرالغزال از به هم پیوستن رودهای بزرگی چون تُنج، جور، آگور و رُهل پدید میآید. [۱]
Wingate، F R، ج۱، ص۲۶، Mahdiism and the Egyptian Sudan، London، ۱۹۶۸.
این رود در غرب دریاچه «نو۱»، در ۹ و ۲۹ عرض شمالی با رود بحرالجبل تلاقی میکند و آبریز نیل - کنگو را تشکیل میدهد. آن دو که یک دهم حجم آب نیل را تامین میکنند، به «نیل سفید» شهرت دارند. بحرالغزال پس از تلاقی با بحرالجبل، مسیر پرپیچ و خمی را میپیماید. این رود با گذشتن از دریاچه نو در ۱۰ عرض شمالی و ۹ طول شرقی، به راه خود در قاره افریقا ادامه میدهد. در شمال شرقی آن، مجموعه جزایری به چشم میخورد. بحرالغزال در نزدیکی تلاقی با بحرالعرب، حوضهای را به طول ۱۰ مایل و عرض یک مایل تشکیل میدهد. هر چند این رود در امتداد مسیر خود به جانب شرق باریکتر میشود، اما عمق بیشتری مییابد. [۲]
لودویگ، امیل، النیل، ج۱، ص۱۱۵، ترجمه عادل زعیتر، قاهره، ۱۹۵۱م.
[۳]
لودویگ، امیل، النیل، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۱، ترجمه عادل زعیتر، قاهره، ۱۹۵۱م.
[۴]
لودویگ، امیل، النیل، ج۱، ص۳۵۱، ترجمه عادل زعیتر، قاهره، ۱۹۵۱م.
[۵]
جوهری، یسری، شمال افریقیه، ج۱، ص۴۵۱، اسکندریه، ۱۹۷۶م.
[۶]
هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ج۱، ص۹، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش.
۲ - مقایسه با رودهای اروپابحرالغزال در مقایسه با رودهای اروپا، پرخروشتر و پرآبتر است و بارانهای فصلی گاه به طغیان آن میانجامد. سیلابهای حاصل از دوره پرآبی رودخانه، تا ارتفاع ۳ پا زمینهای اطراف خود را در آب فرو میبرد. بر اثر رسوباتی که بحرالغزال در مسیر حرکت خود برجای نهاده، باتلاقهای پهناوری پدید آمده است. [۷]
لودویگ، امیل، النیل، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۱، ترجمه عادل زعیتر، قاهره، ۱۹۵۱م.
این باتلاقهای دائمی در مسیر جریان بحرالغزال مدتها هر گونه راه عبور و مرور از نیل به این منطقه را مسدود ساخته بود، چنانکه کشتیرانی در آن تقریباً ناممکن به نظر میرسید. بعدها با لایروبی این مسیر در دوره پرآبی رودخانه، امکان کشتیرانی فراهم آمد. [۸]
طوسون، عمر، تاریخ مدیریه خط الاستواء المصریه، ج۱، ص۱۲۰، اسکندریه، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م.
[۹]
هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ج۱، ص۱۳۱، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش.
بحرالغزال از دیرباز نظر جغرافیدانان اروپایی را به خود جلب کرده بود. از اواخر سده ۱۸م پژوهشگران در این منطقه به کاوش پرداختند و نقشههای جامع و دقیقی از مسیر حرکت رود و شاخههای متعدد آن تهیه کردند.۳ - استان بحرالغزالاین استان که در جنوبغربی سودان واقع، و به «اقلیم السدود» نیز معروف است، از شمال به دارفور و کُردُفان، از جنوب به استوائیه غربی، از مشرق به البحیره و از مغرب به افریقای مرکزی منتهی میشود. [۱۰]
جوهری، یسری، شمال افریقیه، ج۱، ص۴۵۰، اسکندریه، ۱۹۷۶م.
۳.۱ - بحرالغزال از نظر جغرافیاییبحرالغزال از نظر جغرافیایی به دو منطقه متمایز شمالی و جنوبی تقسیم میشود. ناحیه شمال آن سراسر پوشیده از دشتهای آبرفتی حاصلخیز است. هرچه به سمت جنوب پیش میرویم، ارتفاع آن از سطح دریا افزایش مییابد و در نهایت به رشتهکوههایی منتهی میشود که این استان را از رود کنگو جدا میسازد. [۱۱]
شقیر، نعوم، جغرافیه و تاریخ السودان، ص۸۶، بیروت، ۱۹۷۲م.
در سرزمین ناهموار بحرالغزال به سبب چشمههای جوشان، ریزش بارانهای موسمی و جریان رود بحرالغزال و شاخههای آن، صحنههای سحرانگیزی از جنگلهای انبوه با درختانی کهنسال پدید آمده است. در این جنگلها انواع حیوانات استوایی، از جمله طوطی دمقرمز، زرافه و گاو وحشی یافت میشود. [۱۲]
فوزی، ابراهیم، السودان بین یدی غردون و کتشنر، ج۱، ص۳۲، ۱۳۱۹ق.
۳.۲ - بحرالغزال در تقسیمات اداریبحرالغزال در زمره استانهای بزرگ سودان است که از نظر تقسیمات اداری، به ۸ بخش تقسیم میشود. [۱۳]
گونیلی، حسین، جغرافیای ممالک اسلامی، ج۱، ص۷۸، تهران، ۱۳۴۳ش.
[۱۴]
شقیر، نعوم، تاریخ السودان، ص۴۱۱، به کوشش محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت، ۱۹۸۱م.
این استان با مساحتی نزدیک به ۲۱۴ هزار کم۲، جمعیتی در حدود ۳ تا ۴ میلیون نفر را در خود جای داده است. [۱۵]
Wingate، F R، ج۱، ص۲۶، Mahdiism and the Egyptian Sudan، London، ۱۹۶۸.
۳.۳ - ساکنان بحرالغزالبیشتر جمعیت بحرالغزال را دَنکهها تشکیل میدهند که به دامداری مشغولند و به زبان مردم نیل سخن میگویند. دناقله، گروه جعالی و رِزَیقات از دیگر قبایل بزرگ آن به شمار میآیند که نقش چشمگیری در رشد و توسعه این منطقه داشتهاند. زبان این قبایل سودانی است. [۱۶]
هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ج۱، ص۱۳-۱۴، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش.
افزون بر آن، برخی از قبایل عرب نیز در بحرالغزال سکنی گزیدهاند. پیش از آغاز سده ۱۳ق/۱۹م شمار مسلمانان در آنجا اندک بود. اکثر مردم پیرو آنیمیسم (جانگرایی) بودند و مسیحیان ۱۵% کل جمعیت را تشکیل میدادند. همزمان با اوجگیری تجارت برده در بحرالغزال، قبایلی که از این رهگذر در آستانه نابودی قرار گرفتند، اسلام را پایگاه اجتماعی و فرهنگی مطمئنی یافتند. چه، استقلال و آزادگی آنان را به رسمیت میشناخت و با بردهفروشی در ستیز بود. از اینرو، شمار فراوانی به آیین اسلام گرویدند. [۱۷]
کوک، ژ م، مسلمانان افریقا، ج۱، ص۴۲۰، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، ۱۳۷۳ش.
[۱۸]
کوک، ژ م، مسلمانان افریقا، ج۱، ص۴۲۴- ۴۲۵، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، ۱۳۷۳ش.
۳.۴ - رونق کشاورزیزندگی ساکنان بحرالغزال پیوندی ناگسستنی با میزان آب رود نیل دارد. از آنجا که ۵۶% از رسوبهای نیل سفید در این منطقه تهنشین میشود، کشاورزی در آنجا رونق فراوانی دارد. [۱۹]
جوهری، یسری، شمال افریقیه، ج۱، ص۴۵۰-۴۵۱، اسکندریه، ۱۹۷۶م.
دانههای روغنی، موز، ذرت، توتون و برنج، مهمترین محصولات کشاورزی این استان است. بحرالغزال از صادرکنندگان عمده عاج، تمرهندی، مس، عسل و لاستیک به شمار میآید و از معادن غنی مس و آهن برخوردار است. [۲۰]
شقیر، نعوم، جغرافیه و تاریخ السودان، ص۸۶، بیروت، ۱۹۷۲م.
پس از ۱۸۹۹م از خرطوم تا بحرالغزال خط کشتیرانی تاسیس گشت. [۲۱]
مونس، حسین، اطلس تاریخ الاسلام، ج۱، ص۳۳۸-۳۳۹، قاهره، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
همچنین در ۱۹۶۲م خط آهنی از جنوب کردفان به وائو۱، مرکز بحرالغزال کشیده شد. [۲۲]
هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ج۱، ص۱۹۱، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش.
۴ - پیشینه تاریخینخستین بار در سده ۱۱ق/۱۷م که فرمانروای تُنجور به بحرالغزال تاخت، از این منطقه یاد شده است. [۲۳]
Trimingham، J S، ج۱، ص۲۱۳، A History of Islam in West Africa، New York، ۱۹۷۸.
در سده ۱۹م که بازرگانان در جستوجوی عاج و برده و دیگر ثروتهای طبیعی به قاره افریقا گام نهادند، سواحل بحرالغزال شاهد بروز درگیریهای خونینی میان آنان بود. [۲۴]
Oliver، R and J D، ج۱، ص۱۷۷_ ۱۷۸، Fage، A Short History of Africa، ۱۹۷۳.
تجارت پرسود برده، نخست نظر اروپاییان را به این منطقه جلب کرد، اما در اواخر دهه ۱۸۵۰م با کشف گذرگاه نیل سفید در بحرالغزال، بازرگانان مصر و سوریه نیز به جمع آنان پیوستند. دیری نپایید که سوداگران ثروتمند بومی، این تجارت را در انحصار خویش قرار دادند. هنگامی که خدیو اسماعیل (حک ۱۲۹۲-۱۳۱۲ق/۱۸۷۵- ۱۸۹۵م)، نایبالسلطنه عثمانی مصر تلاش گستردهای را برای منع بردهفروشی آغاز کرد، سوداگران راه مناطق دورافتاده بحرالغزال را که از سیطره خدیو خارج بود، در پیش گرفتند. [۲۵]
شبیکه، مکی، السودان عبرالقرون، ج۱، ص۱۶۵-۱۶۶، بیروت، ۱۹۶۵م.
[۲۶]
شبیکه، مکی، السودان عبرالقرون، ج۱، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۶۵م.
[۲۷]
هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ج۱، ص۷۸، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش.
[۲۸]
هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ج۱، ص۸۲ -۸۳، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش.
۵ - حکمرانی زبیررحمت منصوردر میان تاجران برده بیش از همه، زبیر رحمت منصور پرآوازه شد. او فعالیت خود را از ۱۸۵۷م آغاز کرد و در مدت کوتاهی نبض اداری، تجاری و اقتصادی بحرالغزال را در دست گرفت. وی در ۱۸۶۶م با اعراب جنوب دارفور قراردادی مبنی بر استفاده از راه کاروان رو شکّا منعقد ساخت. در ۱۲۸۶ق/۱۸۶۹م خدیو مصر برای سیطره بر مناطق جنوبی سودان به بحرالغزال لشکر کشید. زبیر به سبب ثروت سرشاری که از تجارت برده اندوخته بود، اعتماد خدیو را به خود جلب کرد و در نتیجه به حکمرانی بحرالغزال گمارده شد. زبیر با تشکیل شورایی از بزرگان شهر زمام امور را در دست گرفت و با حمایت سپاهی که از سیاهپوستان بومی گرد آورده بود، با حکام محلی درآویخت و شورش آشوبگران را خاموش ساخت. زبیر دروازههای بحرالغزال را به روی تاجران مناطق شمالی کشور گشود و رونق بازرگانی، امنیت و رفاه نسبی را برای ساکنان بحرالغزال به ارمغان آورد [۲۹]
Theobald، A B، ج۱، ص۱۶ -۱۵، The Mahd/ ya، London، ۱۹۵۵.
[۳۰]
شبیکه، مکی، السودان عبرالقرون، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹، بیروت، ۱۹۶۵م.
[۳۱]
ضرار، ضرار صالح، تاریخ السودان الحدیث، ج۱، ص۸۶ -۸۷، بیروت، ۱۹۶۸م.
و توانست اندکاندک سیطره خود را بر مناطق اطراف بگستراند. دستگاه حکومتی خرطوم که از قدرت او هراسیده بود، در ۱۲۸۹ق/۱۸۷۲م سپاهی به فرماندهی محمد بلالی که فردی ماجراجو از اهالی دارفور بود، به بحرالغزال گسیل داشت. با شکست بلالی اعتبار زبیر فزونی یافت. وی برای حفظ پایههای قدرت خود از رویارویی با حکومت سودان روی برتافت و به گفتوگوهای مسالمتآمیز تن داد. این مذاکرات به انتصاب زبیر از سوی خدیو، به استانداری بحرالغزال انجامید. وی نیز فعالانه برای تثبیت سیطره خدیو بر مناطق جنوبی سودان کوشید. زبیر پیوسته سودای حکمرانی بر سراسر جنوب را در سر میپروراند. از اینرو، در ۱۸۷۳م که قبیله رزیقات با حمله به بازرگانان، پیمان خود را نقض کردند، فرصت یافت تا به شکا یورش برد. هر چند او در حمله به کردفان ناکام ماند، اما توانست در ۱۲۹۱ق/۱۸۷۴م پس از کشتن سلطان ابراهیم، فرمانروای دارفور، این منطقه را به تصرف خویش درآورد. [۳۲]
شبیکه، مکی، السودان عبرالقرون، ج۱، ص۱۶۹- ۱۷۵، بیروت، ۱۹۶۵م.
[۳۳]
ضرار، ضرار صالح، تاریخ السودان الحدیث، ج۱، ص۸۷ - ۸۸، بیروت، ۱۹۶۸م.
[۳۴]
حسن، حسنابراهیم، انتشار الاسلام و العروبه فیما یلی الصحراء الکبری، ج۱، ص۱۱۵، قاهره، ۱۹۵۷م.
۵.۱ - رابطه زبیر با حاکم سوداندیری نپایید که رابطه زبیر با اسماعیل ایوب، حاکم سودان به تیرگی گرایید. هنگامی که زبیر برای دادخواهی به قاهره رفت، به دستور خدیو در آنجا باز داشت، و از مقام خود عزل شد. در این زمان فرزندش، سلیمان امور بحرالغزال را سامان میبخشید. در ۱۲۹۴ق/۱۸۷۷م گوردن در سودان به حکومت رسید. وی سلیمان را عزل کرد و ادریس ابتر از قبیله دناقله را بر بحرالغزال گمارد. سلیمان با رقیب خود درآویخت و قدرت از دست رفتهاش را بازیافت. آنگاه بر گوردن شورید. در نتیجه، وی، سلیمان و پدرش را غیاباً به مرگ و مصادره اموال محکوم کرد. سرانجام سلیمان پس از درگیریهای متعدد، در ۱۸۷۹م به دست گِسی، معاون ایتالیایی گوردن کشته شد. از آن پس گسی بر بحرالغزال حکم راند و همان سال جای خود را به لاپتن وانهاد. [۳۵]
هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ج۱، ص۸۵ -۸۷، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش.
[۳۶]
ضرار، ضرار صالح، تاریخ السودان الحدیث، ج۱، ص۹۵-۹۷، بیروت، ۱۹۶۸م.
[۳۷]
فوزی، ابراهیم، السودان بین یدی غردون و کتشنر، ج۱، ص۳۰، ۱۳۱۹ق.
[۳۸]
فوزی، ابراهیم، السودان بین یدی غردون و کتشنر، ج۱، ص۳۶- ۳۸، ۱۳۱۹ق.
۶ - قیام محمداحمد عبداللهدر ۱۲۹۸ق/۱۸۸۱م محمد احمد عبدالله، سودانی پرتوانی که خود را مهدی نامید، با هدف تشکیل حکومتی اسلامی در سراسر سودان، قیام کرد. او از ناخرسندیهای عمومی ناشی از استبداد حاکمان محلی به نفع خود سود جست و در میان قبایل دناقله و جعالیها، هواداران سرسختی یافت. [۳۹]
کوک، ژ م، مسلمانان افریقا، ج۱، ص۴۱۶، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، ۱۳۷۳ش.
[۴۰]
کوک، ژ م، مسلمانان افریقا، ج۱، ص۴۲۵، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، ۱۳۷۳ش.
[۴۱]
Wingate، F R، ج۱، ص۲۸، Mahdiism and the Egyptian Sudan، London، ۱۹۶۸.
مهدی سپاهی به سرکردگی کرمالله کُرقُساوی به بحرالغزال گسیل داشت. وی با حمایت مقامات عالی رتبه شهر، مقاومت لاپتن را در هم کوبید و سرانجام در ۲۲ یا ۲۸ آوریل ۱۸۸۴ بحرالغزال را گشود و دو سال در آنجا حکم راند. [۴۲]
شقیر، نعوم، تاریخ السودان، ص۴۱۵_۴۱۹، به کوشش محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت، ۱۹۸۱م.
[۴۳]
ضرار، ضرار صالح، تاریخ السودان الحدیث، ج۱، ص۱۴۲، بیروت، ۱۹۶۸م.
۷ - توسعهطلبی استعمارگراناز آن پس بحرالغزال آماج توسعهطلبیهای استعمارگران اروپایی قرار گرفت. در ۱۳۱۲ق/۱۸۹۴م بلژیک با حمایت انگلیس به آنجا لشکر کشید. از سوی دیگر نیروهای نظامی فرانسه نیز به موجب پیمانی که در ۱۴ ژوئیه همان سال با کنگو منعقد ساختند، در بحرالغزال فرود آمدند. سرانجام با فتح سودان توسط نیروهای مشترک انگلیسی و مصری، فرانسویان آنجا را ترک گفتند و پس از امضای قراردادی میان فرانسه و انگلیس به ادعاهای فرانسه در این منطقه پایان داده شد. بعدها استان بحرالغزال به تصرف کامل دولت سودان درآمد و شهر وائو به عنوان مرکز این استان شناخته شد [۴۴]
Theobald، A B، ج۱، ص۲۴۵-۲۴۶، The Mahd/ ya، London، ۱۹۵۵.
[۴۵]
Theobald، A B، ج۱، ص۱۹۵، The Mahd/ ya، London، ۱۹۵۵.
[۴۶]
Theobald، A B، ج۱، ص۱۷۱، The Mahd/ ya، London، ۱۹۵۵.
[۴۷]
شقیر، نعوم، تاریخ السودان، ص۹۴۹، به کوشش محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت، ۱۹۸۱م.
۸ - فهرست منابع(۱) جوهری، یسری، شمال افریقیه، اسکندریه، ۱۹۷۶م. (۲) حسن، حسنابراهیم، انتشار الاسلام و العروبه فیما یلی الصحراء الکبری، قاهره، ۱۹۵۷م. (۳) شبیکه، مکی، السودان عبرالقرون، بیروت، ۱۹۶۵م. (۴) شقیر، نعوم، تاریخ السودان، به کوشش محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت، ۱۹۸۱م. (۵) شقیر، نعوم، جغرافیه و تاریخ السودان، بیروت، ۱۹۷۲م. (۶) ضرار، ضرار صالح، تاریخ السودان الحدیث، بیروت، ۱۹۶۸م. (۷) طوسون، عمر، تاریخ مدیریه خط الاستواء المصریه، اسکندریه، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م. (۸) فوزی، ابراهیم، السودان بین یدی غردون و کتشنر، ۱۳۱۹ق. (۹) کوک، ژ م، مسلمانان افریقا، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، ۱۳۷۳ش. (۱۰) گونیلی، حسین، جغرافیای ممالک اسلامی، تهران، ۱۳۴۳ش. (۱۱) لودویگ، امیل، النیل، ترجمه عادل زعیتر، قاهره، ۱۹۵۱م. (۱۲) مونس، حسین، اطلس تاریخ الاسلام، قاهره، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۱۳)هالت، پ م و م و دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ترجمه محمدتقی اکبری، مشهد، ۱۳۶۶ش. (۱۴) Americana. (۱۵) Britannica، ۱۹۷۸. (۱۶) EI ۲. (۱۷) Nachtigal، G، Sahara and Sudan، London، ۱۸۸۹. (۱۸) Oliver، R and J D، Fage، A Short History of Africa، ۱۹۷۳. (۱۹) Theobald، A B، The Mahd/ ya، London، ۱۹۵۵. (۲۰) Trimingham، J S، A History of Islam in West Africa، New York، ۱۹۷۸. (۲۱) Wingate، F R، Mahdiism and the Egyptian Sudan، London، ۱۹۶۸؛ ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بحرالغزال»، شماره۴۵۲۶. ردههای این صفحه : آفریقا | جغرافیا | جغرافیای اسلامی | شهرهای مهم سودان | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|