بحیر بن ورقاء صریمیبَحیر بن وَرْقاء صُرَیْمی، از اشراف قبیله بَنی تَمیم، و از فرماندهان بنی امیه در خراسان بود. ۱ - ولادتاز تاریخ تولد و آغاز زندگی او اطلاعی در دست نیست. ۲ - حضور بحیر در شورش بنی تمیمطبری نخستین بار از او در ۶۵ هنگام شورش بنی تمیم در خراسان بر ضد عبدالله بن خازم، عامل ابن زُبَیر، یاد کرده است. [۱]
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۶۲۴، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷).
۳ - بحیر در حکومت خراساندر ۷۱، عبدالملک بن مروان وی را والی خراسان کرد و به او دستور داد تا با مردم مدارا کند و «همه وظایف و عطاها و زیادتها و اقطاعها» را که عبدالله بن زبیر بر ایشان تحمیل کرده بود، بردارد. [۲]
عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۲۴۳، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.
۴ - برکناری بحیر از حکومت خراسانبحیر در اداره امور خراسان عاجز ماند و خراسانیان از عبدالملک خواستند که امور خراسان را به مردی از قریش واگذارد؛ عبدالملک نیز بحیر را از حکومت خراسان برکنار کرد. [۳]
عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، ج۱، ص۲۴۳، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.
۵ - نبرد بحیر با عبدالله بن خازمدر ۷۲، عبدالله بن خازم با بحیر در نبرد بود. عبدالملک از عبدالله بن خازم خواست تا با بحیر بیعت کند و مدت هفت سال امیر خراسان باشد. [۴]
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۷۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷).
عبدالله بن خازم نپذیرفت و جنگ میان او و بحیر ادامه یافت؛ اما چون نایبش، بُکیر بن وِشَاح (وسّاج )جانب عبدالملک را گرفت، از بیم شورش مردم مرو و اَبْرشهر، جنگ با بحیر را رها کرد و به سوی تِرْمَذ ـ که فرزندش، موسی (و به روایتی یزید) در آنجا به سر میبرد ـ رفت. [۶]
احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۴۰۱، بیروت ۱۹۸۸.
[۷]
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۷۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷).
بحیر نیز به دنبال او رفت و در نزدیکی مرو وی را کشت. [۸]
احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۴۰۱، بیروت ۱۹۸۸.
[۹]
ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۸، المسمی دیوان المبتدا والخبر فی تاریخ العرب والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، چاپ خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۶ - قتل بکیر بدست بحیردر همین سال عبدالملک بن مروان، بکیر بن وشاح را به فرمانروایی خراسان برگزید [۱۰]
ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۴۷-۴۸، المسمی دیوان المبتدا والخبر فی تاریخ العرب والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، چاپ خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
و او مدت دو سال در خراسان امارت داشت. [۱۱]
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۹۹، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷).
پس از عزل بکیر، حکومت خراسان را به امیة بن عبدالله بن خالد سپرد و او در ۷۴ به خراسان آمد. در این زمان بکیر و بحیر با یکدیگر کنار آمدند، [۱۲]
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۹۹، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷).
[۱۳]
ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۵۲-۵۳، المسمی دیوان المبتدا والخبر فی تاریخ العرب والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، چاپ خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
اما امیة بن عبدالله، بکیر را زندانی کرد [۱۴]
احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۴۰۲، بیروت ۱۹۸۸.
و سرانجام او را به دست بحیر به قتل رسانید. [۱۵]
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۳۱۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷).
۷ - سرانجام بحیربحیر نیز در ۸۱ به دست افراد قبیله بنی سعد بن عوف که از طرفداران بکیر بودند کشته شد. [۱۶]
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۳۳۳، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷).
۸ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵-۱۳۸۶/۱۹۶۵-۱۹۶۶. (۲) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، المسمی دیوان المبتدا والخبر فی تاریخ العرب والبربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الاکبر، چاپ خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۳) احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، بیروت ۱۹۸۸. (۴) محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲-۱۳۸۷/۱۹۶۲-۱۹۶۷). (۵) عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بحیر بن وَرْقاء صریمی»، شماره۵۹۹. |