بدهنشطاریبُدْهَنِ شَطّاری، از عارفان طریقه شطاریه در سده های ۹-۱۰ق/ ۱۵-۱۶م و از نوادگان شیخ عبدالله شطاری میباشد. ۱ - پیشینهسلسله نسب وی با چند واسطه به شیخ شهابالدین عمر سهروردی (د ۶۳۲ق/۱۲۳۵م) میرسد. جد وی شیخ عبدالله شطاری که مرید و خلیفه شیخ محمد طیفوریه و از عارفان سلسله طیفوریه بود، در سده ۹ق به فرمان شیخِ خود از ایران به هند سفر کرد و در روستای ماندو - از توابع مالوه [۱]
معینالدین ندوی، معجم الامکنه، ج۱، ص۴۹، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۳ق.
- سکنی گزید و طریقت شطاریه را در آنجا بنیان نهاد. [۲]
عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، ج۱، ص۱۸۲، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
[۳]
شاهنوازخان، مآثرالامرا، ج۲، ص۵۸۳، به کوشش عبدالرحیم و میرزا اشرف علی، کلکته، ۱۳۰۸ق/۱۸۹۰م.
[۴]
محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، ج۱، ص۱۴۷_۱۴۹، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
[۵]
غلامسرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۲، ص۳۰۶_۳۰۷، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
بدهن مدتی در روستای اچولی اقامت داشت، [۶]
عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ج۱، ص۱۱۹۶، ترجمه علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
سپس به جونپور رفت و در سلک ارادتمندان شیخ حافظ جونپوری، مرید و خلیفه شاه عبدالله شطاری درآمد و اصول طریقت شطاریه را از او فرا گرفت. [۷]
محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، ج۱، ص۱۸۷، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
وی در طریقه چشتیه شاگرد و مرید شیخ محمد عیسی تاج جونپوری بود و در این طریقه به مقام شیخیت رسید. [۸]
عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ج۱، ص۱۱۹۶، ترجمه علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
[۹]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۴، ص۵۲_۵۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م.
بدهن ظاهراً افزون بر دو طریقه شطاریه و چشتیه، در طریقه سهروردیه نیز سلوک نمود و با تعالیم و اصول این سلسله نیز آشنایی یافت، چنانکه شاگردش قطبن نیز خود را از عارفان سهروردی میدانست. [۱۰]
حافظ محمود شیرانی، مقالات، ج۳، ص۵۱، به کوشش مظهر محمود شیرانی، لاهور، ۱۹۶۹م.
۲ - مریدان ویبدهن در زمان حکومت سلطان سکندر بن بهلول لودی (حک ۸۹۴ - ۹۱۵ یا ۹۲۳ق/۱۴۸۹-۱۵۰۹ یا ۱۵۱۷م)، در هند به عنوان پیر و شیخ طریقت شطاری به ارشاد و تعلیم مریدان پرداخت. برخی از مریدان او که خود در شمار بزرگان بودند، بدینشرحند: ۱. شیخ رزقالله، معروف به راجن و متخلص به مشتاقی (د ۹۸۹ق/۱۵۸۱م). وی عموی شیخ عبدالحق دهلوی و از جمله عارفان و فاضلان آن عصر بود. شیخ رزقالله نزد شیخ بدهن تلقین ذکر یافت. ۲. شیخ ولی شطاری بدولی (د۹۵۶ق/۱۵۴۹م). ۳. شیخ قطب علی قطبن مؤلف افسانی عشقی مرگاوتی. ۴. شیخ بهاءالدین مندوی (د ۹۲۱ق/۱۵۱۵م) که از مصاحبان بدهن بود و ظاهراً توسط او به طریقت شطاریه ارادت یافت.. [۱۱]
عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، ج۱، ص۲۰۶، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
[۱۲]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۴، ص۵۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م.
[۱۳]
محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، ج۱، ص۱۸۷، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م.
[۱۴]
حافظ محمود شیرانی، مقالات، ج۳، ص۵۱، به کوشش مظهر محمود شیرانی، لاهور، ۱۹۶۹م.
[۱۵]
عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، ج۱، ص۱۸۰، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
[۱۶]
غلامسرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۴۴۰_۴۴۱، لکهنو، ۱۲۹۰ق.
۳ - کراماتکراماتی نیز به بدهن نسبت داده شده است؛ از جمله درباره او گفتهاند: به هنگام مرگ به فرزندش شیخ صدرالدین وصیت کرد که پس از آنکه به من کفن پوشاندی در کنارم بیارام تا تو را نعمت بخشم. شیخ صدرالدین نیز به وصیت پدر عمل کرد و پس از آن بود که اسرار عالم ملکوت و جبروت از عرش تا تحت الثری بر وی آشکار شد و راه بدهن را ادامه داد. [۱۷]
عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ج۱، ص۱۱۹۶_۱۱۹۷، ترجمه علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
۴ - وفاتبدهن در پانی پت درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد. تاریخ وفات او دانسته نیست، اما با توجه به شرح حال مختصر او و نیز تاریخ درگذشت مریدانش میبایست در اواسط سده ۱۰ق/۱۶م وفات یافته باشد. پس از او شیخ ولی شطاری در روستای بدولی راه استادش را ادامه داد. ۵ - فهرست منابع(۱) عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ترجمه علیاصغر چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق. (۲) عبدالحق دهلوی، اخبار الاخیار، دیوبند، ۱۳۳۲ق. (۳) شاهنوازخان، مآثرالامرا، به کوشش عبدالرحیم و میرزا اشرف علی، کلکته، ۱۳۰۸ق/۱۸۹۰م. (۴) حافظ محمود شیرانی، مقالات، به کوشش مظهر محمود شیرانی، لاهور، ۱۹۶۹م. (۵) عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴م. (۶) غلامسرور لاهوری، خزینة الاصفیا، لکهنو، ۱۲۹۰ق. (۷) محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، به کوشش محمد ذکی، پتنه، ۱۹۹۴م. (۸) معینالدین ندوی، معجم الامکنه، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۳ق؛ ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدهنشطاری»، ج۱۱، ص۲۲. |