بهادرشاه گجراتیبَهادُرْشاهِ گُجَراتی، سلطان گجرات (د ۹۳۴ق/۱۵۳۶م)، دومین پسر سلطان مظفردوم بوده است. ۱ - معرفی اجمالیبا توجه به اینکه بهادرشاه در هنگام مرگ ۳۱ ساله بود، [۱]
Smith, A, The Oxford History of India, Oxford, ۱۹۵۸، ج۱، ص۲۷۸.
تاریخ تولد وی را باید ۹۱۲ق/۱۵۰۶م دانست. او در ۹۳۱ق/۱۵۲۵م به دُنگرپور، چیتور، مِوات و دهلی سفر کرد [۲]
Duff, CM, The Chronology of Indian History, Delhi, ۱۹۷۲، ج۱، ص۲۷۳.
و در زمان جنگ ابراهیم لودی (حک ۹۲۳-۹۳۲ق) با باب (حک ۹۳۲-۹۳۷ق) همانجا بود و حتی گفتهاند وقتی که امرای ابراهیم لودی از او رنجیدند، به فکر افتادند تا بهادر را جانشین وی کنند. [۳]
Abdul Halim, History of the Lodi Sultans of Delhi and Agra, Delhi, ۱۹۷۴، ج۱، ص۱۶۳.
پس از آشفتگیهای سیاسی ناشی از قتل سکندرشاه (۹۳۲ق) و حکومت کوتاه مدت محمدشاه دوم، برادر دیگر بهادرشاه در گجرات، سرانجام وی در همان سال بر تخت نشست [۴]
Duff, CM, The Chronology of Indian History, Delhi, ۱۹۷۲، ج۱، ص۲۷۳.
[۵]
EI۲، ص۱.
۲ - تثبیت قدرتدرگیریهای میان سلاطین محلی و اقتدار رو به ازدیاد بهادرشاه، سبب شد تا در ۹۳۵ق علاءالدین عمادالملک، حکمران «برار» برای مقابله با برهان نظامشاه از وی مدد جوید و به تحریک همو بهادرشاه به دکن لشکر کشید. [۶]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۲۷۰، دکن، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۷]
نظامالدین احمد، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۱۲، کلکته، ۱۹۲۷م.
[۸]
محمد هاشم خافیخان نظامالملکی، منتخب اللباب، ج۳، ص۳۷۱، به کوشش ولزلی هیگ، کلکته، ۱۹۲۵م.
[۹]
محمد هاشم خافیخان نظامالملکی، منتخب اللباب، ج۳، ص۴۴۶، به کوشش ولزلی هیگ، کلکته، ۱۹۲۵م.
سرانجام عمادالملک که خود از پیشروی بهادرشاه هراسان شده بود و نیز به سبب اتحاد سلاطین محلی با برهان نظام شاه، کار به مذاکره و بازگشت بهادرشاه به گجرات انجامید، ولی اعتبار و اقتدار بهادرشاه تثبیت شد [۱۰]
علی طباطبا، برهان مآثر، ج۱، ص۲۷۱-۲۷۴، دکن، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۱۱]
محمد هاشم خافیخان نظامالملکی، منتخب اللباب، ج۳، ص۱۶۵، به کوشش ولزلی هیگ، کلکته، ۱۹۲۵م.
[۱۲]
محمد هاشم خافیخان نظامالملکی، منتخب اللباب، ج۳، ص۱۶۷-۱۶۹، به کوشش ولزلی هیگ، کلکته، ۱۹۲۵م.
[۱۳]
محمد هاشم خافیخان نظامالملکی، منتخب اللباب، ج۳، ص۴۴۷، به کوشش ولزلی هیگ، کلکته، ۱۹۲۵م.
[۱۴]
محمد هاشم خافیخان نظامالملکی، منتخب اللباب، ج۳، ص۴۶۳، به کوشش ولزلی هیگ، کلکته، ۱۹۲۵م.
چنانکه در ۹۳۷ق/۱۵۳۱م با استفاده از ضعف سلطان محمودخلجی، حکمران مالوه، به بهانۀ حمایت او از مدعیان حکومت گجرات، به پیکار وی رفت [۱۵]
احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۴۵۹، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۶]
Powell،Price, J C, A History of India, London, ۱۹۹۵، ج۱، ص۲۱۷.
در این جنگ محمود خلجی را درهم شکست و چندین قلعه و ولایت مالوه را تصرف کرد. [۱۷]
نظامالدین احمد، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۲۶-۲۲۷، کلکته، ۱۹۲۷م.
[۱۸]
احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۴۵۹-۴۶۰، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۹]
Powell،Price, J C, A History of India, London, ۱۹۹۵، ج۱، ص۲۱۲.
[۲۰]
Powell،Price, J C, A History of India, London, ۱۹۹۵، ج۱، ص۲۱۷.
در این میان به سبب رسیدن پرتغالیها به دیو۱، بهادرشاه بدان سو حرکت کرد و آنان بدون کسب نتیجهای بازگشتند. بهادرشاه در ۹۳۸ق چندین شهر را از راجپوتها گرفت و این نواحی را به سلطان عالم، حکمران کالپی که از برابر لشکریان همایون گریخته، و به وی پناه آورده بود، داد [۲۱]
نظامالدین احمد، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۲۶-۲۲۷، کلکته، ۱۹۲۷م.
[۲۲]
EI۲، ص۱.
بهادرشاه در ۹۴۰ق/۱۵۳۳م چیتور را به محاصره گرفت و سرانجام حکمران آنجا را وادار به تسلیم و اطاعت کرد. [۲۳]
احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۴۷۶، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۲۴]
نظامالدین احمد، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۲۷، کلکته، ۱۹۲۷م.
در همین سال محمدزمان میرزاتیموری از زندان همایون گریخت و به بهادرشاه پناه آورد و او به درخواستهای همایون مبنی بر تحویل یا اخراج محمد زمان وقعی ننهاد. همایون همین امر را بهانه کرد و برای توسعۀ قلمرو خود دست به لشکرکشی زد و تاتارخان و لودی را که از سوی بهادرشاه حمایت میشدند، درهم شکست و روی به گجرات نهاد. [۲۵]
ابوتراب ولی، تاریخ گجرات، ج۱، ص۱۲-۱۳، به کوشش دنیسن راس، کلکته، ۱۹۰۹م.
[۲۶]
احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۴۷۵-۴۷۶، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۲۷]
احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۴۷۹، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۲۸]
نظامالدین احمد، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۲۷-۲۲۸، کلکته، ۱۹۲۷م.
[۲۹]
گلبدن بیگم، همایوننامه، ج۱، ص۲۹، لاهور، ۱۹۷۴م.
[۳۰]
گلبدن بیگم، همایوننامه، ج۱، ص۳۶-۳۷، لاهور، ۱۹۷۴م.
خبر حرکت همایون به سوی گجرات وقتی به بهادرشاه رسید که دومین بار قلعۀ چیتور را محاصره کرده بود. [۳۱]
احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۴۷۹، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش.
همایون که نمیخواست در جنگ بهادرشاه با راجپوتها مداخله کند، در سارنگپور توقف کرد و منتظر نتیجه ماند. سرانجام چیتور فتح شد.۳ - مقابله با همایوندر ۹۴۲ق بهادرشاه و همایون در قلعۀ مندسور در برابر یکدیگر قرار گرفتند. بهادرشاه شبانه با ۵ تن از امرای نزدیک خود به مندو و سپس چانپانیر گریخت. همایون در پی او روان شد و بهادرشاه همهجا از برابر او میگریخت. [۳۲]
ابوتراب ولی، تاریخ گجرات، ج۱، ص۱۳-۱۴، به کوشش دنیسن راس، کلکته، ۱۹۰۹م.
[۳۳]
ج۱ص، ۱۳۲-۱۳۴، ابوالفضل علامی، اکبرنامه، به کوشش احمدعلی و عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۷۷م.
[۳۴]
نظامالدین احمد، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۳۰-۲۳۱، کلکته، ۱۹۲۷م.
[۳۵]
احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۱، ص۴۸۲-۴۸۳، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۳۶]
Lane Poole, S, Mediaeval India, Delhi, ۱۹۸۰، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۵.
پس از آنکه همایون به سوی برهانپور بازگشت، بهادرشاه به تصرف احمدآباد همت گماشت. مردم آن دیار، در برابر بهادرشاه چندان مقاومت نکردند. [۳۷]
ابوالفضل علامی، اکبرنامه، ج۱، ص۱۴۳-۱۴۴، به کوشش احمدعلی و عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۷۷م.
[۳۸]
گلبدن بیگم، همایوننامه، ج۱، ص۳۹، لاهور، ۱۹۷۴م.
بهادرشاه آنگاه به جانپانیر بازگشت و حدود دو هفته در آنجا ماند و پس از آن برای ممانعت از تصرف بنادرگجرات توسط پرتغالیها به دیو رفت. وی پیش از آن در پی شکست از همایون در ۹۴۱ق بسین را به پرتغالیها واگذار کرده بود [۳۹]
Smith, A, The Oxford History of India, Oxford, ۱۹۵۸، ج۱، ص۲۲۷.
و در ۹۴۲ق به امید برخورداری از کمک پرتغالیها در برابر همایون، اجازۀ ساخت قلعهای را در دیو به آنها داده بود؛ اما چون همایون بازگشت، وی نیز از تأیید امتیازات اعطایی به پرتغالیها سرباز زد و درصدد برآمد مانع تصرف این نواحی گردد. پس برای مذاکره با معدودی از یارانش به کشتی فرمانده پرتغالیان رفت و چون خواستند او را توقیف کنند، مقاومت کرد و همراه یارانش کشته شد.از بهادرشاه پسری برجای نماند و چون جسد وی را نیافتند، تا مدتها در گجرات و دکن کسانی پیدا میشدند که خود را با نام وی میخواندند و مدعی حکومت بودند. [۴۰]
ابوتراب ولی، تاریخ گجرات، ج۱، ص۳۲-۳۵، به کوشش دنیسن راس، کلکته، ۱۹۰۹م.
[۴۱]
ابوالفضل علامی، اکبرنامه، ج۱، ص۱۴۵-۱۴۶، به کوشش احمدعلی و عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۷۷م.
[۴۲]
غلامحسین طباطبایی، سیرالمتأخرین، ج۱، ص۱۸۰، لکهنو، چ سنگی.
[۴۳]
نظامالدین احمد، طبقات اکبری، ج۳، ص۲۳۳-۲۳۴، کلکته، ۱۹۲۷م.
[۴۴]
Smith, A, The Oxford History of India, Oxford, ۱۹۵۸، ج۱، ص۲۷۷-۲۷۸.
۴ - فهرست منابع(۱) ابوتراب ولی، تاریخ گجرات، به کوشش دنیسن راس، کلکته، ۱۹۰۹م. (۲) ابوالفضل علامی، اکبرنامه، به کوشش احمدعلی و عبدالرحیم، کلکته، ۱۸۷۷م. (۳) نظامالدین احمد، طبقات اکبری، کلکته، ۱۹۲۷م. (۴) احمد تتوی و آصف خان قزوینی، تاریخ الفی، به کوشش علی آل داوود، تهران، ۱۳۷۸ش. (۵) محمد هاشم خافیخان نظامالملکی، منتخب اللباب، به کوشش ولزلی هیگ، کلکته، ۱۹۲۵م. (۶) علی طباطبا، برهان مآثر، دکن، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م. (۷) غلامحسین طباطبایی، سیرالمتأخرین، لکهنو، چ سنگی. (۸) گلبدن بیگم، همایوننامه، لاهور، ۱۹۷۴م. (۹) Abdul Halim, History of the Lodi Sultans of Delhi and Agra, Delhi, ۱۹۷۴. (۱۰) Duff, CM, The Chronology of Indian History, Delhi, ۱۹۷۲. (۱۱) EI۲. (۱۲) Lane Poole, S, Mediaeval India, Delhi, ۱۹۸۰. (۱۳) Powell-Price, J C, A History of India, London, ۱۹۹۵. (۱۴) Smith, A, The Oxford History of India, Oxford, ۱۹۵۸. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهادرشاه گجراتی»، شماره۵۲۱۶. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|