بیستگانیبیسْتْگانی، اصطلاحی مالی ـ اداری که بر نوعی مقرری و حقوق اطلاق شده، و از سده ۴ق، ص۱۰م در منابع فارسی به کار رفته است. ۱ - معادل عربی بیستگانیگرچه به سبب ذکر معادل عربی آن، یعنی عشرینیه (جمع آن: عشرینیات) در برخی منابع کهن عربی [۳]
حبیبی، عبدالحی، تعلیقات بر زینالاخبار (نک: هم، ج۱، ص۳۱۱، گردیزی).
(با تسعینیه، یعنی حقوقی که هر ۹۰ روز پرداخت میشد )، بیستگانی را ترجمۀ آن دانستهاند، ولی این نظر که بیستگانی مقدم بر عشرینیه به کار میرفته، و معادل عربی در واقع ترجمۀ این اصطلاح فارسی است، نیز محتمل به نظر میرسد، خاصه که در ترجمۀ تفسیر طبری که مقدم بر آثار خوارزمی و ابن حوقل است، واژۀ بیستگانی به کار رفته است، [۵]
ترجمۀ تفسیر طبری، به کوشش حبیب یغمایی، ج۵، ص۱۳۸۱، تهران، ۱۳۴۲ش.
از اینرو، این که گفتهاند نخستینبار ابونصر عتبی (د ۴۲۷ق/۱۰۳۶م) در کتاب تاریخ یمینی [۶]
عتبی، محمد، تاریخ یمینی، ج۱، ص۸۹، ضمن شرحالیمینی (نک: هم، منینی).
بیستگانی را به عشرینیه و عشرینیات ترجمه کرده است، [۷]
نفیسی، سعید، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، ج۲، ص۱۰۶۵-۱۰۶۶، تهران، سنایی.
نباید درست باشد.خوارزمی [۸]
نفیسی، سعید، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، ج۲، ص۱۰۶۵-۱۰۶۶، تهران، سنایی.
عشرینیه را از ارزاق (حقوق) در دیوان خراسان برشمرده، و سخن ابنحوقل نیز مشعر بر این است که بیستگانی در نواحی شرق مرسوم بود. [۹]
نفیسی، سعید، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، ج۲، ص۱۰۶۵-۱۰۶۶، تهران، سنایی.
در منابع تاریخی از پرداخت بیستگانی در حکومت صفاریان، [۱۰]
تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۸۷، تهران، ۱۳۱۴ش.
[۱۱]
ابنخلکان، احمد، وفیات الاعیان، ج۵، ص۴۶۴، به کوشش محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۹م.
سامانیان، [۱۲]
تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۹۳، تهران، ۱۳۱۴ش.
زیاریان [۱۳]
جرفادقانی، ناصح، ترجمۀ تاریخ یمینی، ج۱، ص۱۸۷، به کوشش جعفر شعار، تهران، ۱۳۵۷ش.
و غزنویان [۱۴]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۶۵، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۱۵]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۳۳۶، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۱۶]
نظامالملک، حسن، سیرالملوک (سیاستنامه)، ج۱، ص۱۳۵، چ دارک، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، ۱۳۵۵ش.
یاد شده است.۲ - اصل و اشتقاقدربارۀ اصل و اشتقاق کلمۀ بیستگانی اختلافنظر وجود دارد. به عقیدۀ بعضی چون این حقوق در هر ۲۰ روز به سپاهیان پرداخت میشد، بیستگانی نامیده شد. [۱۷]
منینی، احمد، شرح الیمینی (الفتحالوهبی)، ج۱، ص۸۹، قاهره، ۱۲۸۶ق.
[۱۸]
فرهنگ تاریخی زبان فارسی، تهران، ذیل ماده، بنیاد فرهنگ ایران.
[۱۹]
اقبال، عباس، تعلیقات بر سیاستنامه (نک: هم، ج۱، ص۱۲۳، نظامالملک).
صحت این نظر با توجه به شواهد موجود بر پرداخت بیستگانی در هر ۳ ماه بعید مینماید. همچنین گفتهاند: بیستگانی حاکی از میزان حقوق هر سپاهی، یعنی ۲۰ دینار یا درهم بوده است [۲۰]
منینی، احمد، شرح الیمینی (الفتحالوهبی)، ج۱، ص۸۹، قاهره، ۱۲۸۶ق.
[۲۱]
نفیسی، سعید، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، ج۲، ص۱۰۶۸، تهران، سنایی.
[۲۲]
حبیبی، عبدالحی، تعلیقات بر زینالاخبار (نک: هم، ج۱، ص۳۱۱، گردیزی).
که با توجه به کاربرد مطلق واژۀ بیستگان به معنای ۲۰ تا [۲۳]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۱۵۸، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
محتمل بهنظر میرسد.برخی بر اساس کاربرد واژههای بیستگان و سیگان برای دستههای ۲۰ و ۳۰ نفری، [۲۴]
نظامالملک، حسن، ج۱، ص۲۵۶، چاقبال، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۲۵]
نظامالملک، حسن، سیرالملوک (سیاستنامه)، ج۱، ص۲۷۷، چدارک، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، ۱۳۵۵ش.
بیستگانی را عبارت از دستههای ۲۰نقری سپاهیانی که برای دریافت حقوق حاضر میشدند، میدانند. [۲۶]
انوری، حسن، اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی، ج۱، ص۸۱، تهران، ۱۳۵۵ش.
[۲۷]
انوری، حسن، دیوان استیفاء، ج۱، ص۹۰، مجلۀ بررسیهای تاریخی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱۱، شم ۱.
نظر دیگر این است که شاید بیستگانی در بیستم هر ماه پرداخت میشد. [۲۸]
انوری، حسن، دیوان استیفاء، ج۱، ص۸۹، مجلۀ بررسیهای تاریخی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱۱، شم ۱.
نفیسی [۲۹]
نفیسی، سعید، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، ج۲، ص۱۰۶۵-۱۰۶۸، تهران، سنایی.
در نظری متفاوت بیستگانی را نام سکهای با عیار ۲۰٪ و یا با وزن ۲۰ مثقال بیان کرده است که حقوق سپاهیان را از آن سکهها میدادند، چنانکه اصطلاحات کمرزر هزارگانی و کمر هفتصدگانی [۳۰]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۳۵۱، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۳۱]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۴۳۰، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۳۲]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۴۷۷، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
به معنای کمربندی با هزار یا ۷۰۰مثقال طلا، و ساخت هزارگانی [۳۳]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۳۵۲، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
به معنای لجام و یراق ساخته شده از هزار مثقال طلا به کار رفتهاند. [۳۴]
غنی، قاسم و علیاکبر فیاض، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، ج۱، ص۵۹، تهران، ۱۳۴۲ش.
[۳۵]
رضازاده شفق، صادق، فرهنگ شاهنامه، ج۱، ص۷۳، به کوشش مصطفیٰ شهابی، تهران، ۱۳۵۰ش.
به هرحال در منابع تاریخی و ادبی سدۀ ۴ق و پس از آن بیستگانی همهجا به معنای حقوق و مواجب، و بیستگانی خوار به معنای حقوقبگیر آمده است. [۳۶]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۱۹۹، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۳۷]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۵۸۱، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۳۸]
گردیزی، عبدالحی، زین الخبار، ج۱، ص۲۶۹، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۷ش.
[۳۹]
گردیزی، عبدالحی، زین الخبار، ج۱، ص۲۷۲، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۷ش.
۳ - بیستگانی در منابع تاریخیبیستگانی همچنین یکی از حقوق ۳ گانهای بود که در خراسان پرداخت میشد و از «حساب جند» که دو بار در سال و «حساب مرتزقه» که ۳بار در سال پرداخت میشدند، جدا بود. تقسیمبندی خوارزمی مشعر بر این است که بیستگانی را به طبقۀ خاصی میپرداختند ولی از گزارش ابنحوقل برمیآید که در زمان سامانیان حتیٰ امرا و خواص و نزدیکان امیر هم بیستگانی ـ عشرینیات ـ میگرفتند و گفتهاند که حتیٰ امیر صفاری عمرو بن لیث هم بیستگانی دریافت میکرد. [۴۳]
ابنخلکان، احمد، وفیات الاعیان، ج۵، ص۴۶۴، به کوشش محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۹م.
اما بیهقی در دورۀ غزنویان همهجا از آن به عنوان حقوق لشکریان و غلامان یاد کرده است. [۴۴]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۴۵]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۵۰۷، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۴۶]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۶۰۰، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۴۷]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۷۰۹، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
نظامالملک هم تصریح دارد که بیستگانی به سپاهیان و غلامان پرداخت میشد [۴۸]
نظامالملک، حسن، سیرالملوک (سیاستنامه)، ج۱، ص۱۳۵، چدارک، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، ۱۳۵۵ش.
[۴۹]
نظامالملک، حسن، سیرالملوک (سیاستنامه)، ج۱، ص۱۵۴، چدارک، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، ۱۳۵۵ش.
و فرماندهان و حقوقبگیران دولت غزنوی مقرری ماهانه (مشاهره) داشتند. [۵۰]
Iranica، ج۴، ص۳۰۶.
بیستگانی ۴بار در سال [۵۲]
خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۶۵، به کوشش فان فلوتن، لیدن، ۱۸۹۵م.
[۵۳]
نظامالملک، حسن، سیرالملوک (سیاستنامه)، ج۱، ص۱۳۴، چدارک، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، ۱۳۵۵ش.
[۵۴]
تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۹۳، تهران، ۱۳۱۴ش.
به صورت نقدی [۵۵]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۷۰۹، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
و یا درهمهای نقره، [۵۶]
تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۹۳، تهران، ۱۳۱۴ش.
[۵۷]
ابنخلکان، احمد، وفیات الاعیان، ج۵، ص۴۶۴، به کوشش محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۹م.
به ویژه هنگام تجهیز سپاه پرداخت میشد. [۵۸]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۶۵، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۵۹]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۶۰]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۵۰۷، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۶۱]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۵۵۵، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۶۲]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۷۰۹، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۶۳]
تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۸۷، تهران، ۱۳۱۴ش.
[۶۴]
Bosworth, C E, The Ghaznavids: Their Empire in Afghanistan, Beirut, ۱۹۷۳، ج۱، ص۱۲۳-۱۲۴.
گاه بیستگانی یکسالۀ سپاه را در یک نوبت میدادند. [۶۵]
بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، ج۱، ص۷۲۶، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش.
[۶۶]
تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، ج۱، ص۲۹۳، تهران، ۱۳۱۴ش.
در زمان صفاریان تشریفاتی خاص «عارض» لشکر، بیستگانی را نخست به امیر صفاری و سپس به ترتیب مقامات به لشکریان میداد و تنها سپاهیانی آن را دریافت میکردند که همۀ ادوات و لوازم مورد نیاز یک سپاهی را داشتند وگرنه از دریافت آن محروم میشدند. [۶۷]
ابنخلکان، احمد، وفیات الاعیان، ج۵، ص۴۶۴، به کوشش محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۹م.
پرداخت بیستگانی در دولت سامانیان از همۀ دولتهای شرقی منظمتر و بیشتر بود، البته مقدار و کیفیت پرداخت آن در ادوار مختلف تفاوت داشت.۴ - فهرست منابع(۱) ابنحوقل، محمد، صورة الارض، به کوشش کرامرس، لیدن، ۱۹۳۹م. (۲) ابنخلکان، احمد، وفیات الاعیان، به کوشش محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۹۴۹م. (۳) اقبال، عباس، تعلیقات بر سیاستنامه (نک: هم، نظامالملک). (۴) انوری، حسن، اصطلاحات دیوانی دورۀ غزنوی و سلجوقی، تهران، ۱۳۵۵ش. (۵) انوری، حسن، دیوان استیفاء، مجلۀ بررسیهای تاریخی، تهران، ۱۳۵۵ش، س۱۱، شم ۱. (۶) بیهقی، ابوالفضل، تاریخ، به کوشش علیاکبر فیاض، مشهد، ۱۳۵۶ش. (۷) تاریخ سیستان، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش. (۸) ترجمۀ تفسیر طبری، به کوشش حبیب یغمایی، تهران، ۱۳۴۲ش. (۹) جرفادقانی، ناصح، ترجمۀ تاریخ یمینی، به کوشش جعفر شعار، تهران، ۱۳۵۷ش. (۱۰) حبیبی، عبدالحی، تعلیقات بر زینالاخبار (نک: هم، گردیزی). (۱۱) خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، لیدن، ۱۸۹۵م. (۱۲) رضازاده شفق، صادق، فرهنگ شاهنامه، به کوشش مصطفیٰ شهابی، تهران، ۱۳۵۰ش. (۱۳) عتبی، محمد، تاریخ یمینی، ضمن شرحالیمینی (نک: هم، منینی). (۱۴) غنی، قاسم و علیاکبر فیاض، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، تهران، ۱۳۴۲ش. (۱۵) فرهنگ تاریخی زبان فارسی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران. (۱۶) قدامة بن جعفر، الخراج، به کوشش محمدحسین زبیدی، بغداد، ۱۹۸۱م. (۱۷) گردیزی، عبدالحی، زین الخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۷ش. (۱۸) منینی، احمد، شرح الیمینی (الفتحالوهبی)، قاهره، ۱۲۸۶ق. (۱۹) نظامالملک، حسن، سیرالملوک (سیاستنامه)، به کوشش هیوبرت دارک، تهران، ۱۳۵۵ش. (۲۰) نظامالملک، حسن، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۶۹ش. (۲۱) نفیسی، سعید، تعلیقات بر تاریخ بیهقی، تهران، سنایی. (۲۲) Bosworth, C E, The Ghaznavids: Their Empire in Afghanistan, Beirut, ۱۹۷۳. (۲۳) Iranica. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بیستگانی»، شماره۵۳۷۸. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|