ترکیب صناعی (ترکیب تألیفی)ترکیب صناعی، ترکیبی است که در اثرِ صنایعِ مختلف (اعم از صنایع دستی و ماشینی) پدید میآید. ۱ - تقسیمات ترکیبترکیب دارای تقسیماتی است: ۱. تقسیم به حقیقی و غیر حقیقی؛ ۲. تقسیم به عقلی و خارجی؛ ۳. تقسیم به انضمامی و اتحادی. [۱]
برای تعریف هریک از این اصطلاحات، به ذیل واژه مربوط به آن رجوع کنید؛ مثلِ واژه "ترکیب حقیقی".
۲ - ترکیب صناعیترکیب صناعی را در تعریفی بسیار ساده میتوان ترکیبی دانست که در اثرِ صنایعِ مختلف (اعم از صنایع دستی و ماشینی) پدید میآید. در این اصطلاح، حتی کاری چون خانهسازی نیز صنعت محسوب میشود و لذا اموری چون خانه نیز، مرکبی صناعیاند. ۳ - عملکرد صنایع بر روی مواد مختلفدر واقع، کاری که صنایع بر روی مواد مختلف، انجام میدهند این است که مواد مختلف را به شکلهای گوناگون درمیآورند که گاه نتیجه این کار، محصولِ نهایی صنعت است (مثل منبتکاری یا مسگریِ سنتی) و گاه نتیجه این کار، قطعات مختلفی است که باید به شکل خاصی در کنار یکدیگر قرار گیرد تا محصول نهایی یک صنعت پدید آید. در هر دو فرض، کاری که در صنعت صورت میگیرد، شکل و هیأت خاصی است که به یک ماده (در فرض اول) یا چند ماده (در فرض دوم) داده میشود؛ مثلا یک ظرفِ مسیِ سنتی، محصولِ شکل خاصی از فلز مس است و خانه، محصولِ چینشِ خاصی از مواد مختلفی به نامِ مصالح ساختمانی است که به شکل و هیأتی ویژه (شکلی شبیه یک مکعب) در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. به شکلی که در اثر مجاورتِ چند مادهٔ صنعتی رخ میدهد، هیأت اجتماعی یا شکل جمعی گفته میشود. ۳.۱ - فرض اولدر فرض اول، ترکیب صناعی، حاصل ترکیب یک شکلِ خاص با یک ماده است. البته ممکن است چنین به ذهن آید که شکل یک ماده، موجودی جدا از آن ماده نیست تا آن دو باهم ترکیبی تشکیل دهند. اما باید توجه داشت که دقتِ نظرِ فلسفی، چنین حکم میکند که میان حالتها و صفاتِ خاصی (مثل شکل) از یک شیء با اصلِ ذات آن شیء (جوهر)، باید تفاوت قائل شد. بر همین مبنا، در فلسفه، نُه دسته از چنین صفاتی را با نامِ اَعراض یا مقولاتِ عَرَضیِ نُهگانه تشخیص دادهاند که شکلِ اجسام و مواد نیز در زمرهٔ یکی از آنها قرار دارد. این صفات یا همان اَعراض، هرچند در تحققِ خود نیازمندِ ذاتی هستند که آنها را به عنوان صفتِ خود بپذیرد، اما از نظر ماهوی و وجودی، ماهیت و وجودی متمایز از ماهیت و وجود ذاتِ موصوف دارند. بر این اساس باید گفت که ترکیب صناعی در فرض اول – که ترکیبی است از ذات یک شیء و شکلِ آن- از یک جوهر (ذات پذیرنده اعراض) و یک عَرَض تشکیل شده است و ترکیب از جوهر و عرض، در نزد فیلسوفان، ترکیب اعتباریِ خارجی [۲]
"ترکیب اعتباری" و "ترکیب خارجی".
محسوب میشود؛ زیرا همانطور که گفتیم، ماهیت عرض و وجود آن، از ماهیت و وجود جوهری که آن عرض در آن تحقق یافته، متمایز است ولذا ترکیب جوهر و عرض، ترکیبی است که در آن، اجزاءْ دارای تعدد و کثرت واقعی هستند (پس ترکیبْ خارجی است) [۴]
شرح الإشارات، ابن سینا، حسینبن عبدالله؛ طوسی محمد بن حسن، دفتر نشر کتاب، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص ۹۷.
و از طرفی به سبب همین تغایر وجودی و عدمِ یک وجود یا ماهیتِ واحد در ازای مرکب، اتحاد حقیقی میانِ آن دو برقرار نیست (ولذا ترکیبْ اعتباری است).۳.۲ - فرض دومدر فرض دوم نیز همین وضعیت میان چند شیء مختلف، رخ میدهد. یعنی همان شکل و هیأت مخصوص در اینجا با چند شیء مختلف ترکیب میشود. در واقع این شکل مخصوص در اینجا محصولِ مجاورتِ چند شیء مختلف است ولذا یک عَرَض (شکل خاص)، با چند جوهر ترکیب شده است که اجزاء این ترکیب (یعنی آن چند جوهر و عرضِ آنها) نیز دارای تمایز و کثرت وجودی و واقعی هستند (ولذا ترکیب آنها خارجی است) و به همین سبب و عدمِ یک وجود یا ماهیتِ واحد در ازای مرکب، اتحاد حقیقی میانِ آنها برقرار نیست (ولذا ترکیبْ اعتباری است). بدین ترتیب، ترکیب صناعی در این فرض نیز ترکیبی اعتباری است. [۶]
لمعات الهیه، زنوزی، ملاعبدالله؛، تهران، انجمن فلسفه ایران، بیتا، ص ۹۸ و ۹۹.
۳.۳ - نتیجهٔ نهایینتیجهٔ نهایی این است که ترکیب صناعی، گونهای از ترکیبِ اعتباری خارجی است؛ اما هر ترکیب خارجی، ترکیب انضمامی نیز هست ولذا ترکیب صناعی را باید گونهای ترکیب انضمامی [۷]
"ترکیب انضمامی".
نیز بدانیم. [۸]
شوارق الالهام فی شرح تجرید الکلام، لاهیجی، عبدالرزاق؛ اصفهان، مهدوی، بیتا، ج ۱، ص۱۶۰.
۴ - پانویس
۵ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ترکیب صناعی (ترکیب تألیفی)». |