حلیفحلیف، به هم پیمان وهم سوگند گفته می شود. ۱ - تعریف حلیفحَلیف به معنای هم سوگند، هم پیمان می باشد. ۲ - جایگاه حلیف در جاهلیتاز پیمانهاى رایج دوران جاهلى بین فردى با فردى دیگر یا بین دو گروه، پیمانى با این مفاد بود كه خون دو طرف یكى، و جنگ و صلح با هر طرف جنگ و صلح با طرف دیگر باشد و دو طرف از یكدیگر ارث ببرند و در پرداخت دیه، عاقله یكدیگر باشند. بر اساس این پیمان، هریك از دو حلیف، یك ششم مال دیگرى را به ارث مىبرد و در جنایات، عاقله او مىشد [۲]
مسالك الافهام (كاظمى)ج۴، ص۱۶۲.
[۳]
بحار الانوار ج۸۵، ص۲۵۲.
۳ - جایگاه حلیف در اسلامدر آغاز اسلام، مبناى میراث همین پیمان بود؛ لیكن بعدها نسخ گردید و مسلمانى و هجرت مبناى میراث قرار گرفت. سپس آن نیز نسخ گردید و میراث بر پایه قرابت و خویشاوندی مقرر شد. البته در اسلام، تنها در یک صورت ارث بر اساس پیمان یادشده ثابت است و آن جایى است كه هیچ یک از دو طرف، وارثى- اعم از نسبی و غیر نسبی- نداشته باشند [۴]
مفتاح الكرامة ج۱۷، ص۳۲۷.
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳،ص۳۶۹. |