خلاقالمعانی کمالالدین اسماعیل بن عبدالرزاق اصفهانیخلاقالمعانی کمالالدین اسماعیل بن عبدالرزاق اصفهانی، از شعراء و قصیدهسرایان معروف ایران در قرن هفتم هجری بوده است. ۱ - معرفی اجمالیکمالالدّین اسماعیل بن جمالالدّین عبدالرّزاق اصفهانی ملقّب و مشهور به خلاّق المعانی، از شعراء و قصیدهسرایان معروف ایران در قرن هفتم هجری است. او نزد پدر شاعر و دانشمند خود و سایر بزرگان آن عصر تربیت شده، و از نوجوانی به سرودن شعر پرداخته، و کمکم آوازه او همه جا را فراگرفته است. او از مریدان شیخ شهابالدّین عمر سهروردی عارف مشهور آن عصر به شمار میرفته، و اشعاری در مدح او سروده است. از دیگر ممدوحان او حسامالدّین اردشیر، از پادشاهان آل باوند مازندران، اتابک سعد بن زنگی از حکّام فارس، رکنالدّین صاعد بن مسعود، از رؤسای مذهبی اصفهان و جلالالدّین منکبرنی، پادشاه خوارزمشاهی بودهاند. شعرای معاصر اصفهان به کمالالدّین اسماعیل و شعر او علاقه فراوان داشتند، و مدّتی انجمن ادبی خود را که در کتابخانه عمومی فرهنگ در مدرسه چهارباغ برگزار میشد، به نام انجمن کمال نامیده بودند. این شعر از او است: "جان را چو نیست وصل تو حاصل کجا برم•••دل را که شد ز درد تو غافل کجا برم" "گفتند برگرفته فلان دل ز مهر تو•••من داوری مردم نادان کجا برم" "گر برکند دل از تو و بردارم از تو مهر•••آن مهر بر که افکنم این دل کجا برم". ۲ - اختلافات مذهبیاو در اصفهان، شاهد درگیریهای طولانی و کشتارهای فراوان بین شافعیان و حنفیان بوده، و از این درگیریها که در دو محلّه اصفهان، جویباره و دردشت صورت میگرفته، آزرده خاطر شده، و آنان را نفرین کرده، و سروده است: "تا که دردشت هست و جوباره نیست•••از کوشش و کشش چاره" "ای خداوند هفت سیّاره•••پادشاهی فرست خون خواره" "تا که دردشت را چو دشت کند•••جوی خون آورد ز جوباره" "عدد کشتگان بیفزاید•••هر یکی را کند دو صد پاره". ۳ - وفاتعاقبت، مغولان به اصفهان حمله، و در سال ۶۳۳ق آن جا را تصرّف، و مردم شهر را قتل عام کردند. کمالالدّین هم در دوم جمادیالاوّل ۶۳۵ق به دست مغولان کشته شد. قبر او در محلّه جوباره اصفهان واقع شده است، و متّصل به کنیسه یهودیان است. سالهای طولانی قرار بود که آرامگاهی برای او بنا شود. هم چنین مدّتی در جوار سی و سه پل، آرامگاهی برای او ساختند، و قرار بود استخوانهای کمال در آن جا دفن شود، و خیابان مجاور آن را کمال اسماعیل نامیدند؛ امّا این کار انجام نشد. سرانجام در سالهای اخیر، بنای یادبودی بر روی قبر او بنا کردند. ۴ - آثار و تالیفاتاو آثاری به نظم و نثر دارد که از آن جمله است: ۱. دیوان اشعار که به چاپ رسیده است؛ ۲. رساله فی وصف القرین، به عربی که میکروفیلم آن در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است؛ ۳. رساله فی العشق المجازی و الحقیقی، به فارسی و بیشتر به نظم که میکروفیلم آن در دانشگاه تهران موجود است؛ ۴. رساله القوس یا رساله قوسیّه به عربی؛ ۵. سوگندنامه؛ ۶. فراقنامه؛ ۷. نامهای به شهاب الدّین عمر سهروردی به عربی که میکروفیلم آن در دانشگاه تهران موجود است؛ ۸. نامه در پاسخ امیری که در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است. [۲]
مهدوی، سیدمصلحالدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰.
[۳]
سمرقندی، دولتشاه، تذکره الشّعراء، ص۱۱۳-۱۱۶.
[۴]
هدایت، رضاقلیخان، تذکره مجمع الفصحاء، ج۳، ص۱۱۴۴.
[۵]
هدایت، رضاقلیخان، تذکره مجمع الفصحاء، ج۳، ص۱۱۵۲.
[۶]
اته، هرمان، تاریخ ادبیّات در ایران، ج۲، ص۸۷۱-۸۷۴.
[۷]
شیرنوایی، امیرعلی، تذکره مجاس النّفایس، ص۳۴۸.
[۸]
ایزدگشسب گلپایگانی، اسدالله، شمس التّواریخ، ص۷۲.
[۹]
حسینی سنبهلی، میرحسیندوست، تذکره حسینی، ص۲۸۱.
[۱۰]
آذر بیگدلی، لطفعلیبیگ، آتشکده آذر، بخش سوم، نیمه نخست، ص۹۸۰-۹۸۴.
[۱۱]
مهدوی، سیدمصلحالدین، رجال اصفهان یا تذکره القبور، ص۱۹۹-۲۰۰.
[۱۲]
هدایت، رضاقلی خان، ریاض العارفین، ص۳۸۶.
[۱۳]
معین، محمد، فرهنگ معین، ج۵، ص۱۵۹۸-۱۵۹۹.
[۱۶]
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر، ج۱، ص۱۵۷.
[۱۷]
نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر، ج۲، ص۷۳۹.
[۱۸]
تفضلی، آذر، فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۹۶.
۵ - پانویس
۶ - منبعمهدوی، سیدمصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۵۶۷. |