داییدایى به برادر مادر گفته می شود. ۱ - دایی در فقهاز آن در بابهاى تجارت، نکاح، اطعمه و اشربه و ارث نام بردهاند. ۲ - احکام داییانسان مىتواند مالک دایى خود- كه برده است- گردد، گرچه مکروه است دایى محرم انسان است؛ بنابر این، ازدواج با او جایز و صحیح نیست؛ هرچند با واسطه باشد، مانند دایى پدر یا مادر. در این حکم فرقى بین دایى نسبى و رضاعی نیست. و در انتخاب همسر به توجه به صفات داییِ زنی که اختیار میگردد توصیه شده است. امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: سزاوار است که انسان به آن اهتمام بورزد، این است که در صفات کسی که میخواهد با او ازدواج نماید، دقت کند، که از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است: «برای نطفههایتان اختیار کنید پس بهدرستی که دایی یکی از همخوابها است». و در خبر دیگر است: «برای نطفههای خود اختیار کنید پس بهدرستی که فرزندان شبیه داییها میباشند». دیگر اینکه بهغیراز پدر و جد پدری کسان دیگر مثل «مادر و جد مادری ولو از طرف مادر پدر - به اینکه مثلاً پدر مادر پدر باشد - و برادر و عمو و دایی و اولاد ایشان، بر آنها (صغیر و صغیره و دیوانه) ولایت ندارند.» بنابراین «عقدی که از غیر وکیل و ولیّ صادر شده «فضولی» نامیده میشود و با اجازه صحیح میشود؛ چه از دو طرف فضولی باشد، یا ازیکطرف؛ و چه مورد عقد، صغیر باشد یا کبیر؛ و چه عقدکننده خویشاوند مورد عقد باشد؛ مانند برادر و عمو و دایی، یا بیگانه باشد.» ۲.۱ - نفقه دایینفقه دایى بر انسان واجب نیست، هرچند مستحب است. ۲.۲ - عدم وجوب قضا نماز برادرزاده بر داییبر ولیّ میّت که پسر بزرگتر باشد، واجب است نمازهای پدرش را که بهخاطر عذری از قبیل خواب و فراموشی و مانند اینها فوت شده، قضا نماید. و بر دخترها و بر غیر پسر بزرگتر از میان پسران و بر بقیه خویشان، حتی مردها مثل پدر و برادر و عمو و دایی واجب نیست، اگرچه وجوب قضا بر مردهایشان احوط (استحبابی) است. ۲.۳ - عدم شراکت با خواهر زاده در وقف بر طبقاتاگر وقف ترتیبی باشد، کیفیت آن تابع چیزی است که واقف قرار داده، گاهی ترتیب را بین طبقه سابق و طبقه بعدی قرار میدهد و در این صورت الاقرب فالاقرب نسبت به واقف رعایت میشود و فرزند با پدرش و پسر برادر با عمو و عمهاش و پسر خواهر با دایی و خالهاش شریک نمیشود. ۲.۴ - تصرفات از منزل داییخوردن از منزل دایى بدون اذن او در حدّ متعارف، بدون تباه كردن و علم نداشتن به ناخشنودى وى جایز است. ۲.۵ - ارث بردن داییدایى در ارث جزء طبقه سوم به شمار مىرود. امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: وارث، یا با «فرض» ارث میبرد یا با «قرابت»، و مقصود از «فرض»، همان سهم مقدر و کسر معینشدهای است که خدای متعال آن را در کتاب کریمش نام برده است. و «اهل طبقه سوم از صاحبان انساب، دارای فرض نمیباشند.» [۱۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۰۳، کتاب المواریث، الامر الثالث فی السهام، مسالة۱.
پس اگر وارث میت منحصر به دایى او باشد، همه مال به او مىرسد و اگر متعدد باشند، مال به طور مساوى میان آنان تقسیم مىشود، مگر آنكه برخى پدری و مادری یا پدرى و برخى دیگر مادرى باشند، كه در این صورت، دایى مادرى، اگر یكى باشد یک ششم و اگر متعدد باشند یک سوم ارث مىبرند و باقى مانده به دایى پدرى و مادرى میت مىرسد. اگر دایى با دیگر افراد طبقه سوم جمع شود، بنابر مشهور دو سوم مال به عمو و عمه و یک سوم آن به دایى و خاله مىرسد كه به طور مساوى میانشان تقسیم مىگردد. ۳ - پانویس۴ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص:۵۸۲ • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |