راهبردهای عملی درمان آدلریراهبردهای عملی درمان آدلری، یکی از مباحث مطرح در روانشناسی است که از جزئیات مراحل و تکنیکهای بهکار رفته در سبک درمانی آدلری بحث میکند. روانشناسی آدلر، نظریه شخصیت و نظام درمانی او یک دیدگاه اجتماعی و غایتنگر است که انسان را کلا و در مجموع موجودی خلاق، مسئول و در حال شدن میداند که در جهت هدفهای خیالی، در محدوده زمینه تجربیاش در حال حرکت است. عقیده زیربنایی این نظام آن است که رفتار، معمولا به وسیله تلاشهایی هدایت و کنترل میشود که درصدد جبران احساس حقارت است. فهرست مندرجات۲ - مراحل و تکنیکها ۲.۱ - ایجاد رابطه ۲.۱.۱ - گوش دادن فعال ۲.۱.۲ - بستن قرارداد ۲.۱.۳ - گوش دادن بازتابی ۲.۱.۴ - سکوت ۲.۱.۵ - ارتباط غیرکلامی ۲.۲ - ارزیابی، درک، تشخیص و طبقهبندی مشکلات ۲.۲.۱ - خاطرات قدیمی ۲.۲.۲ - رویاها ۲.۲.۲.۱ - توضیح ۲.۲.۲.۲ - تفسیر ۲.۲.۲.۳ - مواجهه ۲.۲.۲.۴ - درک یا فهم خویشتن ۲.۲.۲.۵ - سوال ۲.۳ - آشناسازی مجدد ۲.۳.۱ - فوریت ۲.۳.۲ - فن متناقض ۲.۳.۳ - تعیین تکلیف و تعهد ۲.۳.۴ - تکلیف منزل ۲.۳.۵ - تف انداختن در غذای مراجع ۲.۳.۶ - فن تکمهای ۲.۳.۷ - حل مشکل و تصمیمگیری ۲.۳.۸ - علاقه یا احساس اجتماعی ۳ - پانویس ۴ - منبع ۱ - مقدمهآلفرد آدلر، در هفتم فوریه ۱۸۷۰ به عنوان دومین فرزند از شش فرزند در یک خانواده متوسط در وین به دنیا آمد و در حومه این شهر پرورش یافت. پدر آدلر نیز، مانند پدر فروید تاجری یهودی بود ولی نه تاجر چندان موفقی. [۱]
کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۹۱، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
آدلر، که به تاثیر و اهمیت نیروهای درونی در ساختار شخصیت تاکید داشت، تاکید اصلی خود را بر اهمیت عوامل اجتماعی در شکلگیری شخصیت متمرکز کرد. [۲]
کریمی، یوسف، روانشناسی شخصیت، ص۹۹، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ دوازدهم.
۲ - مراحل و تکنیکهافنون آدلری برای کمک به مددجویان، بسیار متعدد و متنوع است. [۳]
ساعتچی، محمود، نظریههای مشاوره و رواندرمانی، ص۴۱، تهران، ویرایش، ۱۳۷۹، چاپ اول.
مراحل راهبردهای عملی و تکنیکهای هر مرحله بدین شرح است:۲.۱ - ایجاد رابطهبرای ایجاد رابطه به منظور تسهیل حرکت به سوی اهداف این مرحله (ایجاد اعتماد متقابل، تعهد به اهداف، ایجاد فرضیات آموزشی درباره رفتار مراجع و شناسایی نگرشها، افکار و رفتارهای مراجع که میتواند در رابطه مشاورهای دخالت داشته باشند)، تکنیکهای زیر بهکار میرود: ۲.۱.۱ - گوش دادن فعالرفتار توام با توجه و گوش دادن با دقت، مشتمل است بر تماس خوب چشمی، حالتی آرام که همراه با فعالیت و درگیری است و اظهارنظرهایی که مستقیما از گفتههای مراجع نشات میگیرد. ۲.۱.۲ - بستن قراردادبستن یک قرارداد، مراجع را نسبت به اهداف مشاوره متعهد میکند که به وضوح انتظارات و اهداف مراجع و همچنین برنامه مشاور را برای کمک مشخص میکند. [۴]
شیلینگ، لوئیس، نظریههای مشاوره، ص۱۱۴، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۲.۱.۳ - گوش دادن بازتابیدر گوشدادن بازتابشی، درمانگر نه تنها به کلمات و سخنان مددجو گوش فرا میدهد، بلکه میکوشد تا احساسهایی را که در ورای جملهها و کلمات بیانشده از طرف مددجو وجود دارد، حس کند. [۵]
ساعتچی، محمود، نظریههای مشاوره و رواندرمانی، ص۴۲، تهران، ویرایش، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۲.۱.۴ - سکوتاستفاده از سکوت به معنی آن است که مشاور، سکوت را بدون آنکه مضطرب شود، بپذیرد. این کار به مراجع کمک میکند تا مسئولیت خود را برای شروع صحبت و در میان گذاشتن نگرانیهای خود بشناسد. ۲.۱.۵ - ارتباط غیرکلامیارتباط غیرکلامی مانند حالت چهره، حالت بدن، سفتکردن عضلات، آهنگ و زیروبمی صدا و سرعت نفس کشیدن میتواند بهاندازه ارتباطات کلامی مهم باشد. مشاور، پس از اینکه چندین بار حالتهای غیرکلامی را مشاهده نمود براساس آنها استنباط کرده و میگوید: به نظر میرسد که برایت مشکل است در این مورد صحبت کنی. [۶]
شیلینگ، لوئیس، نظریههای مشاوره، ص۱۱۵، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۲.۲ - ارزیابی، درک، تشخیص و طبقهبندی مشکلاتاین مرحله دارای دو هدف عمده است: درک شیوه زندگی مراجع و اینکه چگونه این شیوه زندگی کارکرد فعلی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مرحله دو تکنیک متفاوت وجود دارد که میتواند مورد استفاده قرار گیرد: [۷]
شیلینگ، لوئیس، نظریههای مشاوره، ص۱۱۴-۱۱۵، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۲.۲.۱ - خاطرات قدیمیآدلر، برای آگاهی از شخصیت بیماران از آنها میخواست خاطرات قدیمی خود را تعریف کنند. گرچه او باور داشت که خاطرات یادآوریشده، سرنخهایی را برای آگاهییافتن از سبک زندگی بیماران در اختیار میگذارند، اما معتقد نبود که این خاطرات تاثیر تعیینکنندهای دارند. [۸]
فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۱۰۶، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
۲.۲.۲ - رویاهاسبک زندگی فرد در رویاها نیز منعکس میشود. آدلر، با عقیده فروید مبنی بر اینکه رویاها ابراز امیال کودکانه هستند، مخالف بود، در عوض، او رویاها را آیندهنگر میدانست و باور داشت که سرنخهایی را برای حل کردن مشکلات آینده در اختیار میگذارند. [۹]
فیست، جس و فیست، گریگوریجی، نظریههای شخصیت، ص۱۰۸، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ دوم.
مراحل تشخیص مشکلات عبارتند از:۲.۲.۲.۱ - توضیحعبارت است از فرایند بررسی گفتههای مراجع به منظور اطمینان یافتن از اینکه مشاور، مفاهیم مراجع را به همانگونهای که وی در نظر دارد متوجه شده و درک کرده است. [۱۰]
شیلینگ، لوئیس، نظریههای مشاوره، ص۱۱۷، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۲.۲.۲.۲ - تفسیرمشاور، میتواند با یاری گرفتن از فن تفسیر، امکان کاملتر یا روشنتر شدن ظنها و فرضیهها را فراهم سازد. مشاور، میکوشد با استفاده از شیوهی تفسیر کردن، دلایل اصلی رفتار مددجو را روشن سازد. در این موارد، پاسخ مشاور به صورت آزمایشی و غیرقطعی بیان میشود تا مددجو مقاومت نشان ندهد. مشاور، در هنگام استفاده از شیوهی تفسیر، میکوشد تا چراهای رفتار مددجو را بیش از هنگامی که فنون دیگر را بهکار گیرد، روشن سازد. تفسیر باید در زمان مناسب و هنگام ارزیابی یا آزمایش قرار گیرد که:
۲.۲.۲.۳ - مواجههمشاور، در بهکارگیری فن مواجهه، میکوشد با شیوهای غیرتنبیهی، همه ناهمخوانیها و تفاوتهای بین آنچه مددجو میگوید و آنچه انجام میدهد را مشخص ساخته و دربارهی این ناهمخوانیها با او به گفتگو بپردازد. [۱۲]
ساعتچی، محمود، نظریههای مشاوره و رواندرمانی، ص۴۳، تهران، ویرایش، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۲.۲.۲.۴ - درک یا فهم خویشتندرست در موقعی که مددجو، هدفهای خیالی خود را درک میکند و میخواهد دربارهی آن کاری انجام دهد، مشاور فهرستی از علایم توقف ذهنی را در اختیار او قرار میدهد. در اختیار داشتن این فهرست به مددجو امکان میدهد تا در حین انجام چنین رفتارهایی، متوجه عمل خود شود و بدون متهم کردن خود یا دیگری و بدون داشتن احساس گناه، از رفتار غیرمنطقی خویش دست بردارد. مددجو باید به دفعات مختلف به تمرین فن درک یا فهم خویشتن بپردازد تا این توانایی را پیدا کند که برخلاف تمرینات اولیه، سریعتر متوجه رفتار خود شود. ۲.۲.۲.۵ - سوالآدلر، از آن جهت سوال میکرد که تشخیص دهد آیا مشکل شخص دارای ریشه ارگانیکی است یا کارکردی. [۱۳]
شیلینگ، لوئیس، نظریههای مشاوره، ص۱۱۸، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۲.۳ - آشناسازی مجدددر این مرحله، مشاور و مراجع با یکدیگر کار میکنند تا مراجع، دیدگاه موثرتری نسبت به زندگی داشته باشد. [۱۴]
شیلینگ، لوئیس، نظریههای مشاوره، ص۱۱۹، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
انواع راهبردهای آشناسازی مجدد، مشتمل است بر:۲.۳.۱ - فوریتبه معنی آن است که مراجعان بتوانند در هر لحظه از درمان، تجربه خود را ابراز نمایند. [۱۵]
شارف، ریچارد اس، نظریههای رواندرمانی و مشاوره، ص۱۶۱، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۲.۳.۲ - فن متناقضدر این فن، از مراجعان خواسته میشود نشانههایشان را تشدید کنند. برای مثال، به کسی که وسواس دست شستن دارد، میگویند دستش را بیشتر بشوید. ۲.۳.۳ - تعیین تکلیف و تعهدگاهی مراجع و درمانگر روی برخی اقدامات به توافق میرسند. پس از انتخاب اقدام مورد نظر، بهترین راه اجرای آن را مشخص میکنند. بهترین راه آن است که کوتاه و شانس موفقیت در آن زیاد باشد. به این ترتیب، درمانگر راحتتر میتواند مراجع را دلگرم کند. در صورت عدم موفقیت نیز درمانگر و مراجع سعی میکنند تغییراتی بدهند که اقدام مورد نظر موثرتر شود. ۲.۳.۴ - تکلیف منزلپیروان آدلر غالبا به مراجعان تکلیف منزل میدهند. تکلیفهایی که آنان میدهند، معمولا سادهاند و بین جلسات درمان اجرا میشوند. درمانگران در تکلیف دادن به مراجعان خیلی دقت میکنند. بعضی از درمانگرها هر هفته به مراجعان تکلیف میدهند. [۱۶]
شارف، ریچارد اس، نظریههای رواندرمانی و مشاوره، ص۱۶۵، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۲.۳.۵ - تف انداختن در غذای مراجعمشاوران، رفتارهای مراجعان را میسنجند و اظهارنظرهایی میکنند تا جذابیت رفتار آنها را کم کنند. مثلا وقتی مادر پولداری میگوید وقت و پول زیادی صرف فرزندانش میکند، درمانگر، به آن زن نمیگوید آن رفتار را انجام ندهد بلکه جذابیت آن رفتار را کم میکند. ۲.۳.۶ - فن تکمهایدر این فن، از مراجعان خواسته میشود که چشمان خود را ببندند و یک واقعه خوشایند را به یاد آورند و بعد از آن یک موضوع ناخوشایند و دوباره صحنه خوشایند قبلی را تجسم کنند. این فن به مراجعان نشان میدهد قدرت تغییر احساسشان را دارند. [۱۷]
شارف، ریچارد اس، نظریههای رواندرمانی و مشاوره، ص۱۶۴، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۸۱، چاپ اول.
۲.۳.۷ - حل مشکل و تصمیمگیریمشاور و مراجع هدفها را تنظیم و راههای مختلف را بررسی میکنند و آن وقت موثرترین شیوه را اجرا مینماید. ۲.۳.۸ - علاقه یا احساس اجتماعیعلاقه اجتماعی، چیزی نیست که بتوان یاد داد بلکه چیزی است که از طریق فعالیت و ارتباط بین مراجع و درمانگر به وجود میآید. این علاقه، در وهله اول از طریق پذیرش کلامی و غیرکلامی به مراجع منتقل میشود و هنگامی که درمانگر، نقش یک الگو برای مراجع را دارد شدت مییابد. علاقه اجتماعی، به روش سومی نیز شدت مییابد و آن هنگامی است که درمانگر به مراجع کمک میکند تا او به ارزش خود به عنوان یک انسان و ارزش دیگران پی ببرد. [۱۸]
شیلینگ، لوئیس، نظریههای مشاوره، ص۱۲۰، ترجمه خدیجه آرین، تهران، اطلاعات، ۱۳۸۶، چاپ ششم.
۳ - پانویس
۴ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «راهبردهای عملی درمان آدلری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۰۳. ردههای این صفحه : درمان آدلری | روانشناسی تربیتی | روانشناسی یادگیری | روشهای درمان در روانشناسی | علوم تربیتی | مباحث روانشناسی | مشاوره و راهنمایی | نظریههای درمان در روانشناسی
|