رزیة الخمیسطبق روایاتی که شیعه و سنی نقل کردهاند، هنگامی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از مردم درخواست کرد تا قلم و دواتی بیاورند تا کتابی برای عموم بنویسد که مردم هرگز گمراه نشوند، خلیفه دوم مانع شد و پیام آور خدا را به هذیانگوئی متهم کرد. اما در اینجا این شبهه پیش میآید که چرا پس از خروج مردم و تا چند روز بعد از این قضیه، آن حضرت وصیت نامه را ننوشتند؟ در ادامه پاسخ اجمالی به این شبهه میدهیم. ۱ - عدم تاثیر بعد از اتهام هذیان گوییشیعه و سنی نقل کردهاند که برخی از اصحاب که موافق نوشتن این وصیت نامه عمومی بودند، بعد از خروج اهانت کنندگان خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عرض کردند که آیا کاغذ بیاوریم تا آن کتاب را بنویسید؟ رسول خدا در جواب فرمود: آیا بعد از این که این سخن را گفتید؟ یعنی بعد از آن که مرا متهم به هذیان گوئی کردید، بنویسم؟ در حقیقت حتی اگر رسول خدا این وصیت نامه را مینوشتند، بازهم گروه مخالف نمیپذیرفت و نوشتن وصیت نامه هیچ اثری نداشت؛ چرا که میگفتند پیامبر خدا اینمطلب را در زمانی نوشته است که دچار هذیان گوئی شده بود و هذیانهای او (چه در سخن و چه در نوشته) اعتبار ندارد. ۲ - بیان شیخ مفیدشیخ مفید (رضواناللهتعالیعلیه) در کتاب الارشاد مینویسد: فَلَمَّا اَفَاقَ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قَالَ بَعْضُهُمْ اَ لَا نَاْتِیکَ بِکَتِفٍ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَدَوَاةٍ؟ فَقَالَ: اَ بَعْدَ الَّذِی قُلْتُمْ؟ لَا وَ لَکِنَّنِی اُوصِیکُمْ بِاَهْلِ بَیْتِی خَیْراً. [۱]
شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۸۴ ۱۸۵، تحقیق:مؤسسة آل البیت (علیهمالسّلام) لتحقیق التراث، ناشر:دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه - ۱۹۹۳م.
هنگامی که دوباره حال رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بهتر شد، برخی گفتند آیا اجازه میدهید تا دوات و شانه حاضر نمائیم؟ آن حضرت فرمود: آیا بعد از این سخنی که گفتید؟ دوات و شانه نیاورید؛ ولی شما را سفارش میکنم که با اهلبیتم به نیکی رفتار کنید. ۳ - بیان علمای اهلسنتو از علمای اهلسنت نیز، محمد بن سعد در الطبقات الکبری و شهابالدین نویری در نهایة الارب مینویسند: عن بن عباس قال: اشتکی النبی (صلیاللهعلیهوسلم) یوم الخمیس فجعل ـ یعنی بن عباس ـ یبکی ویقول: یوم الخمیس وما یوم الخمیس! اشتد بالنبی صلی الله علیه وسلم وجعه فقال: «ائتونی بدواة وصحیفة اکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده ابدا». قال: فقال بعض من کان عنده: ان نبی الله لیهجر. قال: فقیل له: الا ناتیک بما طلبت؟ قال: اوبعد ماذا؟ قال: فلم یدع به. [۳]
نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایة الارب فی فنون الادب، ج۱۸، ص۲۴۵، تحقیق مفید قمحیة وجماعة، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۲۴ه - ۲۰۰۴م.
از ابن عباس نقل شده است که بیماری رسول خدا در روز پنجشنبه شدت بیشتری گرفت. ابن عباس همواره گریه میکرد و میگفت: روز پنجشنبه؛ چه روز پنجشنبهای! هنگامی بیماری رسول خدا شدید شد؛ فرمود: دوات و صحیفهای بیاورید تا کتابی برای شما بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید. برخی از کسانی که حضور داشتند، گفتند: به درستی که پیامبر خدا هذیان میگوید. ابن عباس میگوید: برخی دیگر گفتند: آیا آنچه را خواستهای بیاوریم؟ رسول خدا فرمود: آیا بعد از آن چه گفتید؟ پس آنها منصرف شدند. بنابراین نسبت هذیان به پیامبر خدا، اصل مشروعیت گفتار و کردار و حتی عصمت آن حضرت را زیر سؤال برد؛ پس حتی اگر این منشور وحدت امت را مینوشت بازهم اثری نداشت؛ بلکه ممکن بود همین نامه زمینه اختلاف دیگری را فراهم میکرد و عدهای به طرفداری از نامه و مشروعیت آن با اهانت کنندگان به نزاع و درگیری میپرداختند و.... ۴ - پانویس۵ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «چرا رسول خدا (ص) پس از «رزیة الخمیس» وصیت نامه اش را ننوشت؟». |