ابنجزری شمسالدین ابوالخیر محمد بن محمداِبْنِ جَزَری، شمسالدین ابوالخیر محمدبن محمد بن یوسف (۷۵۱-۸۳۳ ق/ ۱۳۵۰-۱۴۳۰ م)، مقری ، محدث و فقیه شافعی بود. ۱ - دوران جوانینسبت جزری به جزیره ابن عمر، واقع در جنوب شرقی ترکیه کنونی مربوط میشود. [۱]
سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
البته او در دمشق متولد شد [۲]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶-۲۵۵، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
و در ۷۶۶ ق در همانجا به فراگیری قرائت و حدیث پرداخت. [۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۷، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۴]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۲، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۵]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۲۴۰، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۶]
ابن جزری، محمد، اسنی المطالب،ص۹۹، به کوشش محمد هادی امینی، اصفهان، ۱۴۰۰ق.
او در ۷۶۸ ق به سفر حج رفت و پس از عمل به مناسک و استماع از مشایخ مکه و مدینه به دمشق بازگشت. [۷]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۲۴۷، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۸]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۶۹، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
ابن جزری در نیمه دوم سال بعد عازم مصر شد [۹]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۳۶۴، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۱۰]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۱۶۴، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و پس از استماع از مشایخ آنجا، پیش از شعبان ۷۷۰ به دمشق مراجعت کرد [۱۱]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۸۵، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
و دستکم تا ربیعالاول سال بعد در آنجا ماند. [۱۲]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۸۲، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
ابن جزری سپس مجدداً برای کسب علم عازم مصر شد. [۱۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۱۶۴، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۱۴]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۲۴۸، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
بار دیگر، پیش از شوال ۷۷۲ به دمشق بازگشت و ظاهراً در همانجا به دست ابوحفص عمر بن حسن مراغی خرقه پوشید. [۱۵]
ابن جزری، محمد، ج۱، ص۱۳۸، اسنی المطالب، به کوشش محمد هادی امینی، اصفهان، ۱۴۰۰ق.
[۱۶]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۵۹۰، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
در ذیحجه همان سال در بعلبک استماع حدیث کرد. [۱۷]
ابن جزری، محمد، ج۱، ص۸۴، اسنی المطالب، به کوشش محمد هادی امینی، اصفهان، ۱۴۰۰ق.
در مورد سال ۷۷۳ ق در آثار خود ابن جزری اشارهای دیده نمیشود، اما سخاوی [۱۸]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
گوید وی در شعبان ۷۷۳ به قضاء دمشق منصوب شد و چند روز بعد، پیش از ورود به دمشق از آن سمت عزل گردید، و این نشان میدهد که در نیمه اول این سال در محلی غیر از دمشق و احتمالاً مصر بوده است. به هر حال وی در ۷۷۴ ق در دمشق بوده [۱۹]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۴۰۱- ۴۰۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و از عمادالدین ابن کثیر در آخرین ماههای عمرش اجازه افتاء گرفته است. [۲۰]
ابن جزری، غایة النهایة،ج۲، ص۲۴۸، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
در فاصله سالهای ۷۷۵-۷۷۷ ق نیز از حضور او در دمشق گزارشهایی دیده میشود. [۲۱]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۸۷، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۲۲]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۳۵۱، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
۲ - دوران میانسالیابن جزری در ۷۷۸ق مجدداً عازم سفر مصر گردید [۲۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۳۶۴، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۲۴]
ابن جزری، غایة النهایة،ج۲، ص۲۴۸، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و در همین سال در آنجا از ضیاءالدین قزوینی اجازه افتاء گرفت. سفر وی به اسکندریه نیز گویا در همین اوقات صورت گرفته است. [۲۵]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۸، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۲۶]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۴۸۲، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
سخاوی [۲۷]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
میگوید: ابن جزری در ۷۷۹ ق متولی «توقیع الدست» بوده، لیکن در مورد محل این سمت و نیز گمارنده او توضیحی نداده است. ابن جزری پس از بازگشت مجدد به دمشق چندی به تدریس قرائات در جامع اموی پرداخت و پس از وفات استادش عبدالوهاب بن سلادر در ۷۸۲ق متولی مشیخه کبری اقراء در تربت ام صالح دمشق گردید. [۲۸]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۸، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۲۹]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۴۸۳، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
سخاوی [۳۰]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
یادآور شده که وی پیش از تولی در تربت ام صالح، مشیخه اقراء در مدرسه عادلیه و نیز مشیخه دارالحدیث اشرفیه را نیز عهدهدار بوده [۳۱]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۱۳۰، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و مدتی نیز در مدرسه اتابکیه دمشق تدریس کرده است. ابن جزری در ۷۸۵ق از شیخ الاسلام بلقینی نیز اجازه افتاء گرفت و در ۷۸۸ق مجدداً عازم مصر گردید، لیکن در اواسط سال بعد به وطن بازگشت. [۳۲]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۸، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۳۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۵۲، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
در ۷۹۲ق برای بار دوم به سفر حج رفت و پس از بازگشت در ۷۹۳ق به قضاء شام]] منصوب شد، [۳۴]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۱۹۴ به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.]]
[۳۵]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
اما در تاریخ نامعلومی که پیش از رمضان ۷۹۵ بوده است به دلیل نه چندان روشنی این سمت را رها کرد و به مصر رفت. [۳۶]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۴۰۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
از عبارت سخاوی [۳۷]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
برمیآید که او بخشی از سال ۷۹۵ ق تا آغاز ۷۹۷ ق را در مدرسه صلاحیه قدس به تدریس پرداخته، لیکن ابن جزری [۳۹]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۱۳۰، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
تصریح میکند که آن مدرسه صلاحیه که وی مدرّسی آن را بر عهده داشته، در دمشق بوده است. [۴۰]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
سخاوی یکی از علل آمد و شد ابن جزری بین مصر و دمشق را کارگزاری او برای امیر قطلوبک دانسته، و نیز از تصدی خطابت جامع توته و نزاع با شهاب الدین حسبانی بر سر آن، یاد کرده است. به هر صورت وی در مصر مورد بیمهری حکمران وقت واقع شد و اموال او مصادره گردید و سرانجام در ۷۹۸ق مصر را ترک گفت و از راه اسکندریه عازم آسیای صغیر گردید. [۴۱]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۴۲]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
او در۱۴ رجب همان سال در انطالیه (انطاکیه) بود [۴۳]
سید، فؤاد، فهرست المخطوطات المصورة، التاریخ، ج۲ (۳)، ص۲۹۱،قاهره، ۱۹۵۹م.
[۴۴]
ملی، خطی، ج۷، ص۳۹۲.
تا اینکه پیش از ربیعالاول ۷۹۹ به بورسا (پایتخت آن روز عثمانی) رسید [۴۵]
ابن جزری، النشر،ج۲،ص۴۶۹، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
و در آنجا اقامت گزید. [۴۶]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
۳ - دوران حکومت تیموردر اوایل ۸۰۵ ق بورسا به دست تیمور سقوط کرد و تیمور ابن جزری را همراه خود به پایتختش کَش منتقل ساخت [۴۷]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و او تا اوایل ۸۰۷ق در کش بود، [۴۸]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۵۳، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۴۹]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۳۸۹.
لیکن شاید به دلیل انتقال مرکزیت از کش به سمرقند، راهی سمرقند گردید و در ربیعالاول همان سال در آنجا حضور داشت. [۵۰]
به نقل از بدایة النهایة ابن جزری، مرکزی، ج۱۲، ص۲۹۵۶، خطی.
[۵۱]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
از لحن گفتار ابن جزری [۵۲]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
به روشنی برمیآید که وی پادشاه عثمانی را عادل میدانسته، [۵۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۱۳۰، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
اما برعکس نسبت به تیمور نظر خوشی نداشته است.۴ - سالهای پایانی زندگیبا وفات تیمور در شعبان ۸۰۷/ فوریه ۱۴۰۵ اقامت اجباری ابن جزری در ماوراءالنهر پایان پذیرفت و وی در مسیر بازگشت وارد هرات گردید. [۵۴]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۵۰، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
پس از هرات از یزد و اصفهان گذشت و در رمضان ۸۰۸ وارد شیراز شد. [۵۵]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۳۴۰، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
پیرمحمد، حکمران وقت او را به قضاء شیراز و توابع آن گماشت و ابن جزری از آنجا راه بصره را در پیش گرفت. وی پس از سفری به یمن یک سال تمام (۸۲۸ق) در مکه مجاورت گزید [۵۶]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۳۴۰، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۵۷]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۷، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
و در اوایل ۸۲۹ ق ابتدا به مصر و سپس به شام رفت و از آنجا عازم عجم (شیراز) شد [۵۸]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و در آنجا سکنی گزید [۵۹]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۶۶۹.
تا اینکه سرانجام در همانجا وفات یافت. [۶۰]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۵۱، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
ابن جزری یک مدرسه در رأس عقبه الکتان دمشق [۶۱]
به نقل از الحصن الحصین ابن جزری، حاجی خلیفه، ج۱، ص۶۶۹، کشف.
[۶۲]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۴۰۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و یک دارالقرآن در شیراز [۶۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۱، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
تأسیس کرده بود.۵ - مشایخاز مهمترین مشایخ او در قرائت و حدیث میتوان از محمد بن عبدالرحمان بن الصائغ، محمد بن رافع سلامی، عبدالوهاب بن یوسف ابن السلار، [[عبدالله بن ایدغدی ابن الجندی]]]، ابوالمعالی محمد بن الکبان و محمد بن احمد بن قدامه مقدسی نام برد. ابن جزری حدود ۱۰ سال ملازم همین محمد مقدسی بود و بیشتر از ۱۵ هزار حدیث از او شنیده است. [۶۴]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۵۸، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۶۵]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۶۲، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۶۶]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۶۳، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۶۷]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۶۴، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۶۸]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۷۳، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۶۹]
ابن جزری، محمد، ج۱، ص۱۳۴، اسنی المطالب، به کوشش محمد هادی امینی، اصفهان، ۱۴۰۰ق.
از استادان او در فقه نیز میتوان عبدالرحیم اسنوی و سراجالدین بلقینی را یاد کرد. [۷۰]
ابن جزری، محمد، ج۲، ص۲۴۸، اسنی المطالب، به کوشش محمد هادی امینی، اصفهان، ۱۴۰۰ق.
[۷۱]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۶، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
وی نزد ضیاءالدین قزوینی نیز اصول فقه و معانی و بیان آموخته است. [۷۲]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۴۰۹، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۷۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۸-۲۵۱، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۷۴]
ضباع، علی محمد، مقدمه بر النشر (نک: ابن جزری در همین مآخذ).
۶ - مقام فقهیابن جزری به رغم اینکه محضر استادان برجستهای را در فقه شافعی درک کرده بود، هیچگاه به عنوان فقیهی برجسته شناخته نشد و گاه به روش قضاء او خرده گرفتهاند، [۷۵]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۹، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
مع ذلک در مطاوی آثار موجود وی برخی اطلاعات فقهی قابل توجهی آمده است. [۷۶]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۲۸- ۲۹، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
هر چند حدیث ابن جزری تحتالشعاع قرائت او قرار دارد، ولی به هر حال قابل اعتناست. بررسی آثاری چون اسنی المطالب و مباحث پراکنده حدیثی در کتاب النشر [۷۷]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۲۱، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۷۸]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۱۹۴-۱۹۷، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
و به خصوص گردآوری اسانید حدیث تکبیر در سوره ضحی از طرق بسیار [۷۹]
ابن جزری، النشر، ج۲، ص۴۱۱- ۴۱۵، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
نشاندهنده این واقعیت است که وی در حدیث به رغم قلت روایت، سندی عالی و بر اسانید آن وقوف قابل تحسینی دارد. با این حال او از سوی برخی از معاصرانش به مجازفه متهم شده که قابل تردید است. [۸۰]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۸۵- ۲۵۹، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۷ - مقام او در علم قرائتآنچه موجب اشتهار ابن جزری گشته مقام او در علم قرائت است. وی در ۱۳ سالگی قرآن را حفظ کرده بود [۸۱]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۷، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
و تلاش او برای استماع از بزرگترین مقریان بلاد اسلامی باعث شد که قرائت او نه تنها از حیث تعدد طرق، بلکه از حیث علو اسناد نیز چشمگیر باشد. [۸۲]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۱۹۴، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۸۳]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۲۰۸، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
ابن جزری در زمانی پیشتاز علم قرائت گردید که این علم روی به ضعف نهاده بود [۸۴]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۵۴، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
[۸۵]
ابن جزری، النشر، ج۱، ص۱۹۳، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد.
و یک رشته تصورات باطل چون مرادف دانستن قرائات سبع با «اَحْرُف سبعه» در حدیث نبوی [۸۶]
ونسینگ، ای، ج۱، ص۳۹۸، مفتاح کنور السنه، ترجمه محمد فؤاد عبدالباقی، مصر، ۱۳۵۳ق/ ۱۹۳۴م.
و عدم عنایت به کتب قرائت بجز التیسیر و شاطبیه، راه تحقیق را در قرائت سد کرده بود. [۸۷]
ابن جزری، تحبیر التیسیر، ج۱، ص۷، بیروت، ۱۴۰۴ق.
با توجه به کوششهای ابن جزری در ابطال این تصورات و مطرح نمودن قرائات غیر سبعه باید او را بازگرداننده روح تحقیق به کالبد قرائت پس از مدتها رکود دانست.۸ - ویژگی آثار ابن جزری در علم قرائتابن جزری با مطرح کردن کتب منسوخ قرائت و گردآوری محتوای آن با سبکی نو، به خصوص در دو کتاب النشر و غایة النهایة، در واقع دائرةالمعارفی در علم قرائت تدوین کرد که سایه آن تا امروز بر این علم گسترده است. آنچه به این دو کتاب جنبه دائرة المعارفی میدهد، وجود مشخصاتی در آنهاست که در آثار پیش از وی دیده نمیشود؛ از جمله این مشخصات این است که ابن جزری در این دو کتاب به طور نسبی ذکر مآخذ نقل را به عنوان یک روش ثابت پذیرفته و جز در موارد غیرلازم و ملالآور از ذکر مآخذ تخلف نکرده است. دیگر اینکه رجوع به این دو کتاب تا حد زیادی مراجعه کننده را از کتب پیشین بینیاز میکند. ترتیب الفبایی یا موضوعی و سهولتِ یافتن مطلب موردنظر، و دادن اطلاعات زیاد در حجم کم نیز از جمله این مشخصات است. اینکه ابن جزری به مشایخ برجسته و متعدد زمان خود پیوسته بود و نیز تألیفات بدیع و مباشرت او به اقراء در هر فرصت ممکن و در هر گوشه از سرزمینهای اسلامی موجب شد تا ریاست این علم در ممالک مختلف را احراز کند. [۸۸]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۹، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
[۸۹]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۴۸-۲۵۱، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
آثار ابن جزری به خصوص النشر در تألیفات متأخر تأثیر انکار ناپذیری داشته است، اما در النشر یک نقیصه عمده وجود داشت که محققان این فن به زودی متوجه آن شدند و آن فروگذاری ضبط قرائات غیر عشره بود. از جمله آثاری که در تکمیل کار ابن جزری تألیف شده میتوان از ایضاح الرموز ابن قباقبی [۹۰]
قسطلانی، احمد، ج۱، ص۹۱، لطائف الاشارات، به کوشش عامر السید عثمان و عبدالصبور شاهین، قاهره، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
و لطائف الاشارات قسطلانی که هر دو با کمتر از یک قرن فاصله و در موضوع قرائات اربعة عشر نوشته شدهاند نام برد، ولی باید تأکید کرد که اسوه و مأخذ عمده آنان آثار ابن جزری بوده است.۹ - آثار۹.۱ - چاپی۱. اسنی المطالب فی مناقب علی بن ابی طالب، مکه، ۱۳۲۴ق، نیز این کتاب به کوشش محمد هادی امینی در اصفهان (۱۴۰۰ق) و تهذیبی از آن به کوشش محمدباقر محمودی در بیروت ، (۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م) به چاپ رسیده است. ۲. تحبیر التیسیر فی قراءات الائمة العشرة، بیروت، ۱۴۰۴ق؛ که در آن قرائات ثلاث بر التیسیر ابوعمرودانی افزوده شده است. ۳. الحصن الحصین من کلام سید المرسلین، مجموعهای از احادیث در ادعیه و اذکار که تألیف آن در ۲۲ ذیحجه ۷۹۱ به پایان رسیده است. [۹۱]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۶۶۹.
و چاپهای متعدد دارد که از جمله الجزایر، ۱۳۲۸ق، با ترجمه اردو، دهلی، ۱۸۷۱م [۹۲]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۶۶۹.
۴.الدرة المضیئة فی قراءات الائمة الثلاثة المرضیة لتتمیم القراءات العشر، مصر ، ۱۲۸۵، ۱۳۰۸ ق، منظومهای که در ۸۲۳ ق/۱۴۲۰ م به اتمام رسیده است. [۹۳]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۷۴۳.
۵. الزهر الفائح فی ذکر من تنزه عن الذنوب و القبائح، مصر، ۱۳۰۵، ۱۳۱۰ و ۱۳۱۳ق. ۶. طیبة النشر فی القراءات العشر، قاهره، ۱۲۸۲ق، ارجوزهای در قرائات عشر که در شعبان ۷۹۹ سروده شده است. ضمن یک مجموعه، قاهره ، ۱۳۰۸ق. [۹۴]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۱۱۸.
۷. عرف التعریف بالمولد الشریف، با ترجمه هندی فتح محمد تائب، لکهنو، ۱۳۰۸ق/۱۸۹۱م [۹۵]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۴۲۱.
[۹۶]
حاجی خلیفه، کشف، ج۲، ص۱۱۳۲.
۸. غایة النهایة فی طبقات القراء که اختصاری از کتاب النهایة مؤلف بود و در رمضان ۷۹۵ به انجام رسیده است. ۹. کاشف الخصاصة عن الفاظ الخلاصة که شرحی بر الفیة ابن مالک در نحو است. دکتر مصطفی احمد النماس در ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م این کتاب را در مصر به چاپ رسانده و در مقدمه به بررسی سبک نحوی ابن جزری پرداخته است. ۱۰. المصعد الاحمد فی ختم مسند الامام احمد، مصر، ۱۳۴۷ ق/ ۱۹۲۹ م. ۱۱. المقدمة الجزریة، ارجوزهای در تجوید قرآن، قاهره، ۱۲۸۲، ۱۳۰۷ق و تهران، ۱۳۱۶ق و دهلی، ۱۸۸۸م. بر این ارجوزه شروح متعددی نوشته شده است. ۱۲. منجد المقرئین و مرشد الطالبین، قاهره، به کوشش محمد حبیبالله شنقیطی و احمد محمد شاکر، ۱۳۵۰ق. ۱۳. النشر فی القراءات العشر که تألیف آن در ذیحجه ۷۹۹ق به پایان رسیده است، در مصر به کوشش علی محمد الضباع و در دمشق، به کوشش محمد احمد دهمان، ۱۳۴۵- ۱۳۴۶ق، به چاپ رسید. ۹.۲ - خطی۱. الاربعون مسالة فی القراءات، ظاهریه، [۹۷]
ظاهریه، خطی (علوم القرآن، مجامیع).ص۳۰۱-۳۰۳)
مصر، دارالکتب [۹۸]
سید، خطی، ج۳، ص۵۶.
۲. تاریخ الجزری که تلخیص تاریخ الاسلام ذهبی است [۹۹]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۲۷۷.
[۱۰۰]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۲۹۰.
و در رجب ۷۹۸ به اتمام رسیده است. نسخههایی از آن در کتابخانههای ملی، [۱۰۱]
حاجی خلیفه، کشف، ج۷، ص۳۹۱-۳۹۲.
مجلس شورا، [۱۰۲]
شورا، خطی، ج۱۲، ص۲۸۱.
عارف حکمت مدینه [۱۰۳]
سید، فؤاد، فهرست المخطوطات المصورة، ج۲ (۳)، ص۲۹۰،التاریخ، قاهره، ۱۹۵۹م.
وجود دارد.۳. تقریب النشر فی القراءات العشر که مختصری از کتاب النشر مؤلف است و نسخههایی از آن در کتابخانههای مختلف از جمله دارالکتب مصر، [۱۰۴]
سید، خطی، ج۱، ص۱۷۳.
ظاهریه [۱۰۵]
ظاهریه، خطی (علوم القرآن، مجامیع)، ص۸۴
، مجلس شورا، [۱۰۶]
شورا، خطی، ج۷، ص۵۱.
آیتالله مرعشی، [۱۰۷]
مرعشی، خطی، ج۱۴، ص۲۶۲.
کوپریلی، [۱۰۸]
کوپریلی، خطی، ج۱، ص۲۸.
جامع کبیر صنعا، [۱۰۹]
رقیحی، احمد عبدالرزاق و دیگران، ج۱، ص۳۰، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر بصنعاء، یمن، ۱۹۴۸م.
چستربیتی (آربری، شم و برلین )آلوارت، شم موجود است.۴. التمهید فی علم التجوید، مصر، دارالکتب، [۱۱۰]
سید، خطی، ج۱، ص۱۸۳.
ظاهریه [۱۱۱]
ظاهریه، خطی (علوم القرآن، مجامیع)، ص۳۲-۳۳
۵. ذات الشفاء فی سیرة النبی (ص) و الخلفاء که منظومه است و نسخههای خطی آن در کتابخانههای دارالکتب مصر، بریل برلین ، ظاهریه [۱۱۲]
ظاهریه، خطی (علوم القرآن، مجامیع)، ص۵۸
موجود است.۶. عدة الحصن الحصین که مختصر الحصن الحصین مؤلف است و نسخههای آن در کتابخانههای مختلف جهان از جمله دارالکتب مصر، ایاصوفیا، بریل، رامپور، آمبروزیانا (لوف گرن، شم و جامع کبیر صنعاء [۱۱۳]
رقیحی، احمد عبدالرزاق و دیگران، ج۱، ص۴۰۵- ۴۰۸، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر بصنعاء، یمن، ۱۹۴۸م.
موجود است.۷. مفتاح الحصن الحصین که شرحی است بر همان الحصن الحصین و نسخههای آن در کتابخانههای دارالکتب مصر، موصل، رامپور، اوقاف بغداد، [۱۱۴]
طلس، محمد اسعد، ج۱، ص۱۴۱، الکشاف عن مخطوطات خزائن الاوقاف، بغداد، ۱۹۵۳م.
ظاهریه [۱۱۵]
ظاهریه، خطی (علوم القرآن، مجامیع)، ص۹۲
و جز آن موجود است.۸. الهدایة فی علم الدرایة (الراویة)، منظومهای در علوم الحدیث که نسخههای آن در کتابخانههای گوتا (پرچ، شم و اوقاف بغداد [۱۱۶]
طلس، محمد اسعد، ج۱، ص۲۴۹، الکشاف عن مخطوطات خزائن الاوقاف، بغداد، ۱۹۵۳م.
موجود است.بجز آثار یاد شده، نسخ خطی بسیاری به نام ابن جزری در فهارس ثبت شده است. [۱۱۷]
ابن جزری، غایة النهایة، ج۲، ص۲۵۰-۲۵۱، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م.
[۱۱۸]
سخاوی، محمد، ج۹، ص۲۵۷، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
[۱۱۹]
بغدادی، اسماعیل پاشا، ج۲، ص۱۸۷- ۱۸۸، هدیه.
۱۰ - فهرست منابع(۱) ابن جزری، محمد، اسنی المطالب، به کوشش محمد هادی امینی، اصفهان، ۱۴۰۰ق. (۲) ابن جزری، تحبیر التیسیر، بیروت، ۱۴۰۴ق. (۳) ابن جزری، غایة النهایة، به کوشش برگشترسر و پرتزل، استانبول، ۱۹۳۳- ۱۹۳۵م. (۴) ابن جزری، النشر، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مکتبة مصطفی محمد. (۵) ابن علیمی، عبدالرحمان، الانس الجلیل، بیروت، ۱۹۷۳م. (۶) بغدادی، اسماعیل پاشا، هدیه. (۷) حاجی خلیفه، کشف. (۸) رقیحی، احمد عبدالرزاق و دیگران، فهرست مخطوطات مکتبة الجامع الکبیر بصنعاء، یمن، ۱۹۴۸م. (۹) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق. (۱۰) سید، خطی. (۱۱) سید، فؤاد، فهرست المخطوطات المصورة، التاریخ، قاهره، ۱۹۵۹م. (۱۲) شورا، خطی. (۱۳) ضباع، علی محمد، مقدمه بر النشر (نک: ابن جزری در همین مآخذ). (۱۴) طلس، محمد اسعد، الکشاف عن مخطوطات خزائن الاوقاف، بغداد، ۱۹۵۳م. (۱۵) ظاهریه، خطی (علوم القرآن، مجامیع). (۱۶) قسطلانی، احمد، لطائف الاشارات، به کوشش عامر السید عثمان و عبدالصبور شاهین، قاهره، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م. (۱۷) کوپریلی، خطی. (۱۸) مرعشی، خطی. (۱۹) مرکزی، خطی. (۲۰) ملی، خطی. (۲۱) ونسینگ، ای، مفتاح کنور السنه، ترجمه محمد فؤاد عبدالباقی، مصر، ۱۳۵۳ق/ ۱۹۳۴م؛ ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن جزری، شمس الدین»، ج۳،ص۱۰۳۲. |