عبدالله انتظاموزیریعبدالله انتظام وزیری فرزند سیدمحمد انتظامالسلطنه از سیاسیون دوره قاجار بود و فردی خوشگذران بود. ۱ - زندگینامهعبدالله انتظام وزیری فرزند سیدمحمد انتظامالسلطنه در سال ۱۲۷۵ (ه. ش) در شهر تهران به دنیا آمد. وی تحصیلات مقدماتی را در مدارس تهران گذراند و سپس برای تکمیل تحصیلات به آمریکا رفت و در دانشگاه سال آمریکا تحصیلات خود را به اتمام رساند. عبدالله انتظاموزیری با فرح زند انصاری، نوه دختری مشاورالممالک انصاری ازدواج نمود و از وی صاحب دو فرزند شد. [۱]
مسعود انصاری، عبدالحسین، خاطرات سیاسی و اجتماعی (مروری بر پنجاه سال تاریخ)، تهران، انتشارات علمی، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۵۵۳.
۲ - فعالیتهادر سال ۱۲۹۶ (ه. ش) به ایران بازگشت و به کار در وزارت امور خارجه پرداخت. مدتی نیز به عنوان نایب سفیر ایران در آمریکا بود؛ بعد از آن به عنوان نایب اول سفارت در ورشو لهستان رفت. سپس نایب سفیر ایران در سویس بود. بعد از آن در کنسول پراک در چکسلواکی بود. مدتی نیز کاردار سفارت ایران در برن سویس بود. از ماموریتهایی که عبدالله انتظام عهدهدار آن شد، ارتباط با آلمانها در سال ۱۳۲۰ (ه. ش) در زمان حضور برخی از جاسوسان آلمانی در ایران بود؛ وی در این زمان، مامور ارتباط با آلمانها برای محدودکردن دامنه فعالیت آنها و جلوگیری از اخلالشان در برنامههای دولت بود. [۲]
بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۱۸۰.
وی پس از اینکه مدتی در سفارتخانهها و کنسولهای مختلف در کشور آمریکا و چند کشور اروپایی مشغول بود، به ایران بازگشت و به سمت رئیس اداره سوم سیاسی و متصدی اداره جامعه ملل منصوب شد و یکی از وظایف وی در این زمان، سامان دادن به اوضاع آلمانیهای مقیم ایران و تحویل آنها به دولت انگلیس بود. [۳]
مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، تهران، انتشارات علمی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴، ج۷، ص۴۱۷ – ۴۲۹ به نقل از نوزدهمین شماره سالنامه دنیا.
در دوران نخستوزیری مرتضیقلی سهامالسلطان بیات، مدتی وزیر راه بود. [۴]
هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، تهران، نشر نوگل، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۴۶۲.
وی در سال ۱۳۲۵ (ه. ش) توانست به وزیرمختاری ایران در کشور لهستان دست یابد و به آن کشور مسافرت نمود. علاوه بر آن در شهریور ۱۳۲۸ (ه. ش) به وزیرمختاری ایران در لاهه منصوب شد. [۵]
عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، نشر گفتار، چاپ سوم، ۱۳۷۴، ج۱، ص۴۲۵.
در سال ۱۳۳۰ (ه. ش) و با انتخاب شدن حسین علاء به نخستوزیری، به وزارت امور خارجه منصوب شد. [۶]
هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، تهران، نشر نوگل، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۴۷۲.
وی مدت دو ماه در آن سمت بود و پس از آن، کابینه حسین علاء سقوط کرد؛ در کابینه دکتر مصدق، به عنوان مشاور وزیر، در وزارت خارجه باقی ماند. [۷]
عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، تهران، نشر گفتار، چاپ اول، ۱۳۸۰، ج۱، ص۲۲۷.
۳ - خوشگذرانی هادر کابینه سپهبد فضلالله زاهدی وزیر امور خارجه بود و همچنین در دوره دوم نخستوزیری حسین علاء مجددا به وزارت امور خارجه منصوب گشت؛ [۸]
هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، تهران، نشر نوگل، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۴۷۶ - ۴۷۷.
در برخی از روزنامهها درباره خوشگذرانی عبدالله انتظام درباره تصدی وزارت امور خارجه مطالبی نوشته میشد: «وزیر خارجه ایران، عبدالله انتظام، مرتب در جراید از محافل عشرت و خوشگذرانی وی در کشورهای اروپائی بحث و تمجید میکنند و به جای این که در صحنه سیاست باشد، از معشوقههای او یاد میکنند و از علاقه او به سفارت رم به جای وزارت خارجه صحبت است! » [۹]
مجله آشفته، سال ۳۴، شماره ۴۴.
۴ - اخراج از شرکت نفتسپس به عنوان وزیر مشاوره در دولت باقی ماند و بعد از مدتی به عنوان معاون نخستوزیر نیز مشغول به کار در کابینه بود. وی پس از آن به شرکت ملی نفت ایران رفت و به جای سهامالسلطان بیات که فوت کرده بود، به سمت ریاست هیئت مدیره و مدیرعاملی شرکت منصوب شد. [۱۰]
شکوری، ابوالفضل، فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، تهران، انتشارات عالمه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۶۲.
در زمان حضور وی در شرکت نفت، برخی شرکتهای ایتالیایی و آمریکایی به حفر چاههای اکتشافی نفت، در آبهای خلیج فارس و در خشکی پرداختند. [۱۱]
سالنامه دنیا، شماره هفدهم، سال ۱۳۴۰، ص۱۵۳، مقاله پیشرفتهای صنعت نفت در سالی که گذشت، نوشته عبدالله انتظام.
وی در سال ۱۳۴۲ (ه. ش) به خاطر انتقاداتی که به شاه و دولت علم نمود از شرکت نفت اخراج شد. [۱۲]
مرکز بررسی اسناد تاریخی، رجال عصر پهلوی (دکتر منوچهر اقبال) به روایت اسناد ساواک، تهران، انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۱۳۰.
۵ - تاسیس انجمن اخوتاز جمله اقدامات عبدالله انتظاموزیری تاسیس انجمن اخوت به همراه برخی از دیگر کسانی که مانند وی به تصوف گرایش داشتند، بود. وی مدتی نیز به ریاست انجمن برگزیده شد. در ماجرای قیام۱۵خرداد مردم قم و تهران، بسیاری از مردم به شهادت رسیدند؛ عبدالله انتظاموزیری و حسین علاء که در آن زمان وزارت دربار را به عهده داشت، از کشتار مردم ابراز ناراحتی کردند. انتظام به همراه گلشائیان به دربار شاه رفت و عزل اسدالله علم را خواستار شد. [۱۳]
الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، لندن، چاپ پکا، چاپ اول، ۱۳۷۴، ج۳، ص۵۲.
به همین جهت از رژیم کنار گذاشته شدند: «در دومین روز شورش و تظاهرات پردامنهای که در جریان عزاداری ماه محرم و به دنبال بازداشت آیتالله خمینی در ژوئن ۱۹۶۳ روی داد و طی آن خون هزاران نفر به زمین ریخته شد، عالیجناب حسین علاء که در آن موقع وزیر دربار شاهنشاهی بود، از عواقب این کار اندیشناک شد و مصلحت آن دید که نگرانیهای خود را با جمعی از رجال معمر در میان بگذارد. او چند تن از برجستهترین نخبگان سیاسی ایران را که عبدالله انتظام، سردار فاخر حکمت و ژنرال مرتضی یزدانپناه از آن جمله بودند، نزد خود فراخواند و با آنان به مشورت پرداخت. همه آنها متفقالرای بودند که شدت عمل و ریختن خون کسانی که تنها شعارشان اعتراض به دستگیری و بازداشت یک راهب مذهبی است، به صلاح اعلیحضرت نیست... این چهار خدمتگذار صدیق شاه، برای بیان نظریات خود، به وسیله حسین علاء تقاضای شرفیابی کردند و نگرانیهای خود را با شاه در میان گذاشتند. جزئیات آنچه در این شرفیابی فوری رخ داد، فاش نشده، ولی قدر مسلم این است که شاه از این که عدهای از خدمتگزاران او، هر چند که هر چهار تن مردان نخبه و برجستهای بودند، به خود اجازه دادهاند به او درس حکومت بدهند، خشمگین شد و آنان را از پیش خود راند. نتیجه این جسارت برکناری علاء از وزارت دربار، خانهنشین شدن انتظام رئیس شرکت ملی نفت، جلوگیری از تجدید انتخاب سردار فاخر حکمت به نمایندگی و ریاست مجلس و استعفای ژنرال یزدانپناه از ریاست بازرسی شاهنشاهی بود...» . [۱۴]
طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، تهران، نشر علم، چاپ دوم، ۱۳۷۳، ص۲۹۸-۲۹۹ به نقل از کتاب نخبگان سیاسی در ایران نوشته ماروین زونیس.
۶ - مشاور هویدادر زمان نخستوزیری امیرعباس هویدا، به جهت اینکه نخستوزیر در زمان خدمت در شرکت نفت کارمند انتظاموزیری بود، عبدالله انتظام از مشاوران هویدا شد و از طریق وی با دولتمردانی که باید آشنا شود، ارتباط برقرار مینمود. [۱۵]
هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، تهران، نشر نوگل، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۲۴۰.
وی تا سال ۱۳۵۷ (ه. ش) از مشاغل دولتی معزول بود. در این سال شاه اشخاصی را برای نخستوزیری در ایام بحرانی در نظر داشت که از جمله این افراد غلامحسین صدیقی بود؛ وی برای اعلام شرایط خود برای نخستوزیری، عبدالله انتظاموزیری را نیز همراه خود به دربار شاه آورد و به همراه هم طی سه نوبت با شاه ملاقات و گفتگو کردند. ولی بالاخره شاه شاپور بختیار را به نخستوزیری تعیین نمود. پس از آن عبدالله انتظاموزیری مجدد به مدیریت شرکت ملی نفت ایران منصوب شد. [۱۶]
عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامیمعاصر ایران، تهران، نشر گفتار، چاپ اول، ۱۳۸۰، ج۱، ص۲۲۷.
در این دوره شاه هر روز حضورا یا با تلفن با انتظام و دکتر امینی ملاقات و گفتگو مینمود و به مشورت با آنها میپرداخت. [۱۷]
طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی از فروغی تا فردوست، تهران، نشر علم، چاپ دوم، ۱۳۷۳، ص۴۳۸.
در تاریخ ۲۳ دیماه ۱۳۵۷ (ه. ش) عبدالله انتظام وزیری از جمله افرادی بود که به شورای سلطنتی انتخاب گردید؛ اعضای این شورا این افراد بودند: شاهپور بختیار نخست وزیر، محمد سجادی و جواد سعید روسای دو مجلس، علیقلی اردلان وزیر دربار، علیآبادی دادستان کل اسبق، محمد وارسته، سید جلال تهرانی، عبدالله انتظام رئیس شرکت نفت و ارتشبد قرهباغی رئیس ستاد؛ [۱۸]
مدنی، سید جلال الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامیوابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ سوم، بیتا، ج۲، ص۴۲۴.
ولی این شورا عمری نداشت و نتوانست در جهت جلوگیری از انقلاب اسلامی کاری انجام دهد. عبدالله انتظاموزیری در دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۲ (ه. ش) از دنیا رفت. [۱۹]
شکوری، ابوالفضل، فرهنگ رجال و مشاهیر تاریخ معاصر ایران، تهران، انتشارات عالمه، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۶۲.
۷ - پانویس
۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته شده از مقاله «خاندان انتظام وزیری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۰۳. ردههای این صفحه : تاریخ ایران | تراجم | خاندان انتظام وزیری | رجال سیاسی عصر پهلوی | رجال سیاسی عصر قاجار
|