فیضالله بن زینالعابدین بنیانیبَنْیانی، فیضالله بن زینالعابدین بن حسام از معروفترین مورخان و نویسندگان سده ۹ق/۱۵م در هند بود. ۱ - توضیح اجمالیاو نواده قاضی حسام بود و خاندانش همه از اهل فضل و دانش بهشمار میرفتند، چنانکه قاضی حسام جد وی در دربار سلاطین گجرات عنوان «ملک القضات و صدر جهان» داشت. بنیانی در مقدمه یکی از آثار خود به نام مجمع النوادر از جد دیگر خود، یعنی قاضی صدرالدین بنیانی نام برده، و مجموعه آثار او را بیش از ۸۰ مجلد کتاب و رساله دانسته است. [۱]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۴، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
[۲]
اقبال محمد، «مجمع النوادر»، ج۱، ص۴۲، اورینتل کالج میگزین، ۱۹۶۸م، ج ۴، شم.
۲ - مکان فیضاللهضبط نام محلی که فیضالله بدان منسوب است، دقیقاً معلوم نیست. عبدالحی حبیبی [۳]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۸، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
ضبط بنیان را پذیرفته، و آن را موضعی میان غزنین و ملتان دانسته است. به گفته او، منهاج سراج از این ولایت نام برده است و اکنون نیز جایی به نام «بنون» در آن حوالی وجود دارد. اما گروهی دیگر چون استوری [۴]
استوری چا، ادبیات فارسی، ترجمه به روسی: یوا برگل، ج۲، ص۵۶۶، حاشیه ۹۶، ترجمه یحیی آرینپور و دیگران، تحریر احمد منزوی، تهران، ۱۳۶۲ش.
به دفعات نام آنجا را «بنبان» ذکر کرده، و آن را محلی بین خراسان و ملتان بهشمار آوردهاند. (عبد المقتدر،. VI/۲۳) سعید نفیسی احتمال داده که بنیان یا بنبان ممکن است صورت تحریف شده بلیان - شهرکی نزدیک کازرون فارس - باشد. [۵]
نفیسی سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۲، ص۷۷۴، تهران، ۱۳۴۴ش.
۳ - صاحب منصببه هرحال، فیضالله در میان خاندانی که بیشتر آنان عالمانی برجسته بودند، بالید و به زودی در دربار پادشاهان گجرات صاحب عنوان شد و نزد سلطان محمودشاه بیقرا (یا بیگره، بیگاره) از سلاطین گجرات هند (حک ۸۶۳ -۹۱۷ق/۱۴۵۹-۱۵۱۱م) تقرب یافت. [۶]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۸، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
در ۹۰۷ق به عنوان پیک و سفیر سیاسی محمودشاه به محمدآباد بنارس، واقع در هند جنوبی فرستاده شد. [۷]
نفیسی سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۲۴۲، تهران، ۱۳۴۴ش.
و در همانجا پارهای از آثار خود را به نگارش درآورد. از جزئیات زندگی بنیانی بیش از این اطلاعی در دست نیست.۴ - آثار خطیبنیانی کتابهای مختلفی نگاشته است. ۴.۱ - مجمع النوادرمجمع النوادر. بنیانی این کتاب را در حدود سال ۹۰۳ق/۱۴۹۸م هنگامی که در محمدآباد بنارس ساکن بود، و پس از تألیف تفسیر دستور الحفاظ و خلاصه الحکایات نوشته است و حاوی داستانها و رویدادهایی درباره پادشاهان، امیران، صلحا، زهاد و شماری از سرایندگان و نویسندگان از ابتدای ظهور اسلام تا روزگار مؤلف، و مشتمل بر یک مقدمه و ۴۰ نادره و یک خاتمه است. [۸]
منزوی، خطی مشترک، ج۶، ص۹۶۷..
مجمع النوادر به سلطان محمودشاه گجراتی تقدیم شده، و نویسنده در آن افزون بر شنیدهها و دیدههای خود، برخی مطالب و حکایات را عیناً از چهار مقاله نظامی عروضی اقتباس کرده، و گاه به نقل عین عبارات و جملات آن پرداخته است. [۹]
اقبال محمد، «مجمع النوادر»، ج۱، ص۴۲-۴۳، اورینتل کالج میگزین، ۱۹۶۸م، ج ۴، شم.
[۱۰]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۶، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
نسخههایی از آن در دانشگاه و کتابخانه الریاض لاهور و موزه ملی کراچی موجود است. [۱۱]
منزوی، خطی مشترک، ج۶، ص۹۶۷.
۴.۲ - تاریخ صدر جهانتاریخ صدر جهان، یا تاریخ محمودشاهی، طبقات محمود شاهیه، تاریخ مختصر عمومی است از آفرینش تا حوادث سده ۹ق/ ۱۵م. این اثر را نیز بنیانی هنگامی که در محمدآباد بنارس به سر میبرد، تألیف کرد. [۱۲]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۴، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
در این کتاب از پیامبران، اولیا، دانشمندان، اعیان و پادشاهان، و نیز تاریخ مختصری از پادشاهان مسلمان شبه قاره هند سخن رفته است. [۱۳]
نبی خان احمد، «ذخیره نادر از کتابهای خطی در موزه ملی پاکستان»، ج۱، ص۲۷۹، ترجمه ابوالفضل طباطبایی، راهنمای کتاب، ۱۳۴۶ش، س۱۰، شم۱.
اهمیت این اثر بیشتر مربوط به بخش پادشاهان هند است و در این زمینه مکمل طبقات ناصری است. [۱۴]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۵، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
تاریخ صدر جهان مشتمل بر بخشهای مختلفی است که در آن درباره پیامبران از آدم تا پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، پادشاهان پیش از اسلام ایران، خلفای راشدین، امویان، عباسیان و پادشاهان ایران پس از اسلام، از صفاریان تا اسماعیلیان بحث شده است. [۱۵]
منزوی، خطی، ج۶، ص۴۱۱۲.
بخشی از کتاب نیز در ذکر وزرا، امرا و حکماست و سرانجام بخش مربوط به پادشاهان هند در خاتمه کتاب آمده است. [۱۶]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۵، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
[۱۷]
Rieu، Ch، ج۱، ص۸۶-۸۷.، Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum، London، ۱۹۶۶.
مؤلف با اینکه در گجرات و در خدمت پادشاهان آن سرزمین میزیسته، از اوضاع جغرافیایی و تاریخی گجرات مطلبی نگفته است. [۱۸]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۵، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
نسخههای خطی متعددی از تاریخ محمودشاهی در دست است. حداقل ۳ دستنویس آن در موزه بریتانیا نگهداری میشود. [۱۹]
Rieu، Ch، ج۱، ص۸۶-۸۷، Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum، London، ۱۹۶۶.
[۲۰]
اونس مردیت، «نسخ خطی فارسی در موزه بریتانیا»، ترجمه ایرج افشار، نسخههای خطی، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۴۴ش، دفتر چهارم.
نسخ دیگر در کتابخانههای موزه ملی پاکستان، مجموعه اختصاصی براون، کتابخانه بانکیپور، [۲۱]
Bankipore، ج۶، ص۲۳-۲۹.
[۲۲]
منزوی، خطی، ج۶، ص۴۱۱۲.
و نسخهای از آن در کتابخانهای خصوصی در پیشاور موجود است. [۲۳]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۴، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
۴.۳ - نظریات محققان درباره آثارنظریات محققان درباره آثار بنیانی مختلف است. گروهی عقیده دارند که طبقات محمود شاهیه که نویسنده تاریخ فرشته بارها از آن نام برده، و به آن استناد جسته است، اثری متفاوت با تاریخ صدر جهان نوشته بنیانی است. نکتهای که این تردید را قوت میدهد، آن است که نام نویسنده طبقات در تاریخ فرشته ذکر نشده است. بنابراین، کسانی چون استوری [۲۴]
استوری چا، ادبیات فارسی، ج۲، ص۵۶۶، ترجمه به روسی: یوا برگل، ترجمه یحیی آرینپور و دیگران، تحریر احمد منزوی، تهران، ۱۳۶۲ش.
و منزوی [۲۵]
منزوی، خطی، ج۶، ص۴۱۱۲.
[۲۶]
منزوی، خطی، ج۶، ص۱۱۸.
از تاریخ محمودشاهی و تاریخ صدر جهان بهطور جداگانه یاد کردهاند، لیکن نفیسی [۲۷]
نفیسی سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۲۴۲، تهران، ۱۳۴۴ش.
و بیشتر محققان چون عبدالحی حبیبی [۲۸]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۴، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
این دو را یک کتاب، و مؤلف آنرا بنیانی دانستهاند.۴.۴ - آثار یافت نشدهتفسیر دستور الحفاظ،. خلاصه الحکایات. بنیانی چند رساله دیگر نیز به فارسی و عربی، به نظم و نثر داشته است. [۲۹]
حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، ج۱، ص۳۴، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱.
۵ - فهرست منابع(۱) استوری چا، ادبیات فارسی، ترجمه به روسی: یوا برگل، ترجمه یحیی آرینپور و دیگران، تحریر احمد منزوی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۲) اقبال محمد، «مجمع النوادر»، اورینتل کالج میگزین، ۱۹۶۸م، ج ۴، شم. (۳) اونس مردیت، «نسخ خطی فارسی در موزه بریتانیا»، ترجمه ایرج افشار، نسخههای خطی، نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۴۴ش، دفتر چهارم. (۴) حبیبی عبدالحی، «طبقات محمودشاهی و مجمع النوادر فیضالله بنیانی»، یغما، ۱۳۳۲ش، س۶، شم۱. (۵) منزوی، خطی. (۶) منزوی، خطی مشترک. (۷) نبی خان احمد، «ذخیره نادر از کتابهای خطی در موزه ملی پاکستان»، ترجمه ابوالفضل طباطبایی، راهنمای کتاب، ۱۳۴۶ش، س۱۰، شم۱. (۸) نفیسی سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، ۱۳۴۴ش. (۹) Bankipore. (۱۰) Rieu، Ch، Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum، London، ۱۹۶۶؛ ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بنیانی»، شماره۵۱۳۵. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|