زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

قرینه شخصی





انحصار قرینه بودن یک چیز به مورد یا شخص خاص زا قرینه شخصی گویند.


۱ - تعریف



قرینه شخصی، مقابل قرینه نوعی بوده و به قرینه‌ای گفته می‌شود که قرینه بودنش به مورد یا شخص خاصی منحصر است و در غیر آن، ویژگی قرینه بودن را ندارد،

۱.۱ - مثال


مثل این که مولا به عبد خود بگوید: «اکرم رجلا»، سپس خود مولا تصریح کند که در انجام این کار آزاد هستی و هر کسی چه زن و چه مرد را که خواستی، می‌توانی اکرام کنی، یا این که، عبد این تخییر را از عادت مولا به دست آورد.
یا مثل این که مولا بگوید: «اکرم العلما» سپس بگوید: «زید لیس بعالم»، در حالی که واقعاً زید عالم است. این جمله دوم ( حاکم ) را چون بر جمله اول ( محکوم ) نظارت خاص دارد و مربوط به آن است، قرینه شخصی برای جمله اول تلقی می‌کنند؛
بنابر این، حکومت ، بر قرینه شخصی بودنِ یکی از دو دلیل بر دیگری دلالت می‌کند.
[۳] شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۴۲۱.


۲ - پانویس


 
۱. بحوث فی علم الاصول، صدر، محمد باقر، ج۷، ص۱۶۵.    
۲. الرافد فی علم الاصول، سیستانی، علی، ص۲۳.    
۳. شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۴۲۱.
۴. محاضرات فی اصول الفقه، خویی، ابوالقاسم، ج۵، ص۳۶۴.    


۳ - منبع



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۳۱، برگرفته از مقاله «قرینه شخصی».    

رده‌های این صفحه : قرینه




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.