مشتق (ادبی)مشتق (ادبی)، لفظ گرفته شده از لفظ دیگر با تناسب در معنا و ترتیب حروف است. ۱ - تعریفمشتق، در اصطلاح ادیبان، هر لفظی را گویند که از لفظ دیگر گرفته شده، مشتمل بر حروف اصلی آن باشد و در اصل معنا با آن تناسب داشته و در ترتیب حروف نیز با آن موافق باشد، امّا از لحاظ هیئت با آن اختلاف داشته باشد، مانند: «ضارب» که از «یضرب» گرفته شده و حروف اصلی آن را نیز (ض، ر، ب) به ترتیب دارا است، و در معنا نیز متناسب با آن است، ولی هیئت آنها با هم فرق دارد. ۱.۱ - اشتقاقاشتقاق، به معنای گرفتن لفظی دیگر از یک لفظ، به شرط مناسبت آن دو در معنا و ترتیب حروف اصلی، و مغایرت آنها در صیغه است. اشتقاق، به صغیر، کبیر و اکبر تقسیم شده است، اما هرگاه اشتقاق به طور مطلق استعمال شود، به اشتقاق صغیر انصراف دارد. ۱.۱.۱ - اشتقاق صغیردر اشتقاق صغیر، میان دو لفظ تناسب در حروف اصلی و ترتیب وجود دارد، مثل: اشتقاق «ضرب» از «ض، ر، ب». ۱.۱.۲ - اشتقاق کبیردر اشتقاق کبیر، میان دو لفظ تناسب در لفظ و معنا وجود دارد، اما تناسب در ترتیب وجود ندارد، مثل: «جبذ» و «جذب». ۱.۱.۳ - اشتقاق اکبردر اشتقاق اکبر، میان دو لفظ فقط در مخرج تناسب وجود دارد، مثل: «نحق» و «نعق». [۱]
شرح البدخشی (به ضمیمه شرح الاسنوی)، بدخشی، محمد بن حسن، ج۱، ص۲۶۲.
۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۳۴، برگرفته از «مشتق ادبی». |