نفتانفتا (NAFTA) یا پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی (North American Free Trade Agreement) یکی از قدرتمندترین معاهدههای جهانی و توافقنامهای میان کانادا، مکزیک و آمریکا است که سبب ایجاد همکاریهای وسیعی در سراسر آمریکای شمالی شده است. هدف از تشکیل این معاهده رفع موانع تجاری بین سه کشور عضو از طریق ایجاد یک منطقه آزاد تجاری بود که عوارض واردات بین سه کشور عضو برداشته شود یا کاهش داده شود. مقر این سازمان در شهر اوتاوا در کانادا است. ۱ - شکلگیریاز تحولات عظیمی که در صحنه بینالمللی و پس از پایان جنگ سرد بهوقوع پیوسته، تشکیل قطبهای اقتصادی جدید بهویژه از اواسط دهه ۱۹۸۰ به بعد است. این گرایشهای منطقهای، بهنوبه خود از ضرورت شکلگیری نظم اقتصادی جدید نشات میگیرند، که اهداف فراملّی و تشکیل بازار واحد جهانی را در نهایت دنبال میکند. [۱]
ابراهیمینژاد، مهدی، سازمانهای مالی و پولی بینالمللی، تهران، سمت، ۱۳۸۷، چاپ ششم، ص۳۱۳.
بهطور کلی سازمانهای منطقهای در جهان را میتوان به سه گروه عمده تقسیم کرد: ۱. سازمانهای منطقه اروپا و آتلانتیک موافقتنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) (North American Free Trade Agreement) در دسته سازمانهای منطقهای قاره آمریکا قرار میگیرد. نفتا که در خلال سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۴ ایجاد شد، ابتدا بین ایالات متحده و کانادا در ژانویه ۱۹۸۸ امضا شد و از ژانویه ۱۹۸۹ بهاجرا درآمد. در فوریه ۱۹۹۱ سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک به درخواست سالیناس (Carlos Salinas de Gortari) رئیس جمهور وقت مکزیک، مذاکرهای را در مورد یک پیمان تجارت آزاد آغاز کردند. انتظار این بود این پیمان بین سه کشور به سود همه باشد (گرچه احتمالا با میزان سود خیلی متفاوتی) و نهایتا هریک از شرکای تجاری بهصورت مساوی امکان دستیابی به بازارهای دیگر داشته باشند. مذکرات رسمی در ژوئن ۱۹۹۱ آغاز شد و در ۱۲ آگوست ۱۹۹۲ اعلام شد که به موافقتنامه دست یافتهاند و در ۱۷ دسامبر همان سال، این پیمان میان سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک به امضا رسید که از آغاز سال ۱۹۹۴ به اجرا درآمد. مقر این سازمان در شهر اوتاوا در کاناداست. پیمان نفتا را میتوان از نظر وسعت بازار، بزرگترین موافقتنامه منظقهای در جهان دانست دانست که تا کنون تحقق یافته است. [۳]
ابراهیمینژاد، مهدی، سازمانهای مالی و پولی بینالمللی، تهران، سمت، ۱۳۸۷، چاپ ششم، ص۳۱۳.
این موافقتنامه یک منطقه آزاد تجاری بین کانادا، مکزیک و آمریکا ایجاد کرد و موافقتنامههایی درباره مسائل مربوط به نیروی کار و محیط زیست نیز حاصل آن بود؛ که در ژانویه ۱۹۹۴ تصویب شد. نفتا بهعنوان یک مؤسسه مستقل فعالیت نمیکند، بلکه بخشی از قانون ملّی هر یک از کشورهای طرف موافقتنامه است. با وجود اینکه نفتا چند سازمان را برای اجرای بخشهای خاصی از توافقنامه تاسیس کرد، اما سازمانی را به سبک اتحادیه اروپا ایجاد نکرد و هیچگونه دولت منطقهای را بنیان ننهاد. نفتا یک موافقتنامه تجاری است که بهمنظور تسهیل تجارت در کشورهایی که طرف این موافقتنامه هستند، ایجاد شده است. [۴]
ابراهیمینژاد، مهدی، سازمانهای مالی و پولی بینالمللی، تهران، سمت، ۱۳۸۷، چاپ ششم، ص۳۱۳-۳۱۴.
۲ - مفاد پیمان۱: حقوق گمرکی منسوجات و البسه در مکزیک بلافاصله، ولی در آمریکا و کانادا ظرف مدت ده سال بهتدریج حذف گردد. ۳ - موافقتنامه الحاقیدر طول سال ۱۹۹۳ در پی فشار داخلی، دولت آمریکا درباره دو موافقتنامه جانبی با شرکایش در نفتا مذاکراتی را آغاز کرد؛ که قرار بود امنیت حقوق کارگران و محیط زیست را تامین کند. کمیسیون همکاری کار برای نظارت بر اجرای قوانین کار و همکاری در این خصوص براساس موافقتنامه همکاری کار آمریکای شمالی (NAALC) ایجاد شد. کمیسیون همکاری زیستمحیطی نیز برای مبارزه با آلودگی و تضمین اینکه توسعه اقتصادی به محیط زیست آسیب نمیرساند و جهت نظارت بر رعایت قوانین زیستمحیطی در نفتا و در سطوح ملّی ایجاد شد. حوزههای کارشناسی با مشارکت نمایندگان هر کشور تشکیل شد؛ تا در صورت نقض بیدلیل حقوق کارگران یا آسیبهای زیستمحیطی قضاوت امر را برعهده گیرند. این گروهها قادر به اعمال جرایم و تحریمهای تجاری هستند؛ ولی مجبورند مطابق با مفاد نفتا و رعایت سیستمهای قانونی عمل کنند. [۶]
موسیزاده، رضا، سازمانهای بینالمللی، تهران، میزان، ۱۳۸۸، چاپ دهم، ص۳۴۶-۳۴۷.
۴ - پیامدهای منفیاز نظر برخی تحلیلگران، این اتحادیه دارای پیامدهای منفی زیر است: ۱: این موافقتنامه به شرکتهای تازه تاسیس آمریکایی در مکزیک اجازه داده است تا بازارهای محلی را در اختیار گرفته و با بیرون کردن فعّالین تجاری کوچک از منطقه، تشکلهای کارگری را از میان بردارند. در واقع این امر به این ترتیب اتفاق افتاد که برخی از کارخانههای آمریکایی بهدلیل بالا بودن قیمت تمامشده محصولات خود در آمریکا، قادر به ادامه فعالیت در کشور خود نبوده و بهناچار کارخانجات مزبور را به بازارهای ارزانقیمت مکزیک منتقل نمودند. ۵ - آینده نفتامخالفان در هر سه کشور حضور دارند ولی در عین حال که هر کدام حرف متفاوتی برای گفتن دارند، از یکسو به مخالفت پرداختهاند. منتقدان آمریکایی بیشتر به این سبب با نفتا موافق نیستند که معتقدند پیمان، شغلهایی را که میتوانست در آمریکا ایجاد شود، بهسمت مکزیک روانه ساخته است. در عین حال کاناداییها بیشتر بهسبب لکهدار شدن استانداردهای کارگری از یکسو و آمریکایی شدن فرهنگ کانادایی نگران هستند. در سمت دیگر مثلث نفتا نیز مکزیکیها هستند. مخالفان مکزیکی نیز بهطور سنّتی با آمریکاییها مشکل دارند. البته عدهای از طرفداران محیط زیست نیز هستند که علاقهای به ایجاد کارخانههای دشمن محیط زیست در کشور خود ندارد. با همه این احوال، نتایج حاصله از نفتا نشان داده است که اعضا میتوانند برای آینده بهتر در چارچوب پیمان امیدوار باشند. محاسن پیمان که میتوان در آینده نتایج بهتری از آنها انتظار داشت به دو مجموعه کلی تقسیم میشوند: از یک سو پیمان میتواند باعث بازگشایی بازارهای جهانی به روی کالاهای صادراتی آن کشور گردد و از طرف دیگر میتوان از این طریق سرمایهگذاریهای خارجی را بهمراتب سهلتر جذب نمود. به هر حال مکزیک با همه مخالفتها به این نتیجه رسید که در کنار گنجی نشسته و بهتر است به هر نحو ممکن از آن بهره ببرد. لازمه این امر، اصلاح زیرساختهاست. برای این منظور بایستی ابتدا انتظارات غیر صحیح از پیمان را اصلاح نمود. نباید مردم فکر کنند اگر نفتا باشد همه مشکلات حل خواهد شد. از سوی دیگر، پیمان بایستی از یک نوع آنارشی مدرن رهایی یابد. وجود منطقه آزاد، هیچ دلیلی برای ایجاد این نوع آنارشی نخواهد بود. متاسفانه پیمان نفتا بیشتر بهدنبال منافع اقتصادی است و هیچ توجهی به زیرساختهای دقیق لازم برای آن ندارد. مساله بعد که درباره آینده پیمان میتوان به آن اشاره کرد، ایدهی پیشرفت آن بهسمت جنوب است. قاره آمریکا عموماً منطقه نفوذ سنّتی ایالات متحده بهشمار میرود و نفوذ نفتا بهسمت جنوب میتواند این نفوذ را قانونمندتر کند. در حالت کلی، رویکرد آتی آن توسعه پیمان بهسمت کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی و هدف آن ایجاد یک منطقه آزاد تجاری در نیمکره غربی است. نفتا برای رهسپار شدن بهسوی جنوب با موانعی روبهروست. یکی از این موانع مرکوسور است. مرکوسور به بازار مشترک جنوب آمریکا اطلاق میشود که با هدایت برزیل راهاندازی شده است. مرکوسور بیشتر یک اتحادیه گمرکی است که اکثر کشورهای قدرتمند منطقهای در جنوب آمریکا به آن پیوستهاند. البته بهنظر نمیرسد که کشورهای حاضر در منطقه قید همکاری با ایالات متحده را بهخاطر مرکوسور بزنند و با این حساب این اتحادیه راهی بهجز ذوب شدن آهسته در نفتا نخواهد داشت. بهسبب قدرت گرفتن برزیل و ادعاهای آن، مبنی بر عضویت دائم در شورای امنیت، این کشور خواهان بقای مرکوسور است. باید منتظر ماند؛ احتمالا در آیندهای نزدیک شاهد رقابت نفتا-مرکوسور خواهیم بود. ۶ - پانویس
۷ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «نفتا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۳/۲۰. ردههای این صفحه : اقتصاد بینالملل | تجارت بینالملل | فراوردههای نفتی | محیط زیست | نظام اقتصادی | واژگان اقتصادی
|