زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

پاداش اعتصام به خدا (قرآن)





یکی ازعواملی که باعث برخوردار شدن از پاداش الهی می‌شوند اعتصام به خداوند است.


۱ - آیات دال بر پاداش اعتصام به خداوند



اعتصام به خدا، سبب برخوردارى از پاداش عظيم الهى:
إلّا الّذين تابوا وأصلحوا واعتصموا باللّه وأخلصوا دينهم للّه فأولك مع المؤمنين وسوف يؤت اللّه المؤمنين أجرا عظيما.اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد كافران را بجاى مومنان ولى و تكيه گاه خود قرار ندهيد آيا مى‌خواهيد (با اين عمل) دليل آشكارى بر ضرر خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟! (زيرا) منافقان در پائين‌ترين مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آنها نخواهى يافت (بنا بر اين از طرح دوستى با دشمنان خدا كه نشانه نفاق است بپرهيزيد). مگر آنها كه توبه كنند و جبران و اصلاح نمايند و به (دامن لطف) خدا چنگ زنند و دين خود را بارى خدا خالص كنند، آنها با مومنان خواهند بود و خداوند به افراد با ایمان پاداش عظيمى خواهد داد.
این آیه شریفه استثنائى است از وعید و تهدیدى که خداى تعالى در مورد منافقین کرده و فرموده بود: (( ان المنافقین فى الدرک الاسفل من النار... )) و لازمه این استثناء این است که دارندگان صفات مزبور در آن از جماعت منافقین خارج باشند و به صف مؤ منین بپیوندند و چون چنین لازمه اى داشته ، دنباله استثناء این را تذکر داد که دارندگان این صفات با مؤ منین خواهند بود و نیز پاداش آنان و مؤ منین را یکجا آورد و فرمود: (( فاولئک مع المؤ منین و سوف یوتى الله المؤ منین اجرا عظیما )) .

۱.۱ - رهایی ازنفاق


شرایط از بین بردن ریشه هاى نفاق و رهائى از صفات زشت آن:
خداى تعالى این عده را که از زمره منافقین استثناء کرده به چند صفت سنگین توصیف فرموده ، صفاتى که ریشه هاى نفاق جز در زمینه وجود آن صفات رشد نمى کند و شرایطى را یادآور شده که هر یک از آنها قسمتى از آن صفات زشت را از دلها پاک مى کند، یکى از آن شرائط و یا به عبارت دیگر یکى از آن عواملى که ریشه هاى نفاق را مى خشکاند توبه است ، یعنى برگشتن به سوى خداى تعالى و این برگشتن وقتى نافع است که شخص تائب آنچه را که تاکنون از خود تباه ساخته اصلاح کند، اگر جان پاک خدادادى خود را آلوده کرده ، باید با رژیم هائى که هست آن آلودگى ها را پاک کند و این اصلاح نیز نتیجه اى نمى دهد، مگر آنکه انسان خود را از خطر لغزش و انحراف به خدا بسپارد و از او عصمت و مصونیت بخواهد یعنى کتاب خدا و سنت پیغمبرش را پیروى کند زیرا راهى به سوى خدا نیست مگر آن راهى که خود او معین فرموده ، از آن گذشته هر راهى دیگر راه شیطان است .
باز این اعتصام کار را تمام نمى کند و سود نهائى را نمى رساند مگر وقتى که انسان دین خود را خالص براى خدا کند و اتفاقا اعتصام هم در همین اخلاص معنا مى دهد، براى اینکه شرک ، ظلم است ، آن هم ظلمى که آمرزیده و بخشیده نمى شود و وقتى بیماردلان توبه کردند و اصلاح مفاسد خویش نمودند و به خداى عزوجل نیز اعتصام جستند و دین خود را خالص براى خدا نمودند، در آن هنگام مومن حقیقى خواهند بود و ایمانشان آمیخته با شرک خواهد بود و آن وقت است که از خطر نفاق ایمن شده ، خودشان راه گم شده را پیدا مى کنند، همچنانکه فرموده است : (( الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون . ))

۲ - پانویس


 
۱. نساء/سوره۴، آیه۱۴۶.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۷۹.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۱۴۵.    
۴. انعام/سوره۶، آیه۸۲.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۱۹۳.    


۳ - منبع



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۷، ص۷۶، برگرفته از مقاله «پاداش اعتصام به خدا».    


رده‌های این صفحه : اعتصام | ثواب | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.