پادشاه خاتونپادْشاهْ خاتون، صفوةالدنیا والدین (۶۴۵- مق ۶۹۴ق/۱۲۴۷-۱۲۹۵م)، هفتمین حکمران قراختایی کرمان، دختر قطبالدین محمد و قتلغترکان خاتون بود. ۱ - ورود پادشاه خاتون به سیاستاز زندگی او پیش از فعالیت سیاسیاش اطلاعی در دست نیست. ورود او به صحنۀ حوادث از زمانی آغاز شد که به ازدواج اباقاخان مغول درآمد. چون میان مادرش قتلغترکان که پس از مرگ شوهرش قطبالدین زمام امور کرمان را در دست گرفته بود، با سیورغتمش پسر قطبالدین اختلاف افتاد، پادشاهخاتون وساطت کرد و سیورغتمش به دستور اباقاخان ناچار به عقبنشینی شد. [۱]
حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، ج۳، ص۶۶-۶۸، به کوشش صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
چون اباقاخان درگذشت، سیورغتمش با حمایت احمد تکودار به کرمان تسلط یافت و قتلغترکان با آنکه شریک در حکومت بود، بر اثر آزارهای فرزندخوانده، درگذشت و این حادثه خشم پادشاه خاتون را برانگیخت. اندکی بعد پادشاه خاتون به ازدواج کیخاتو فرزندخواندۀ اباقاخاتون درآمد و به آسیای صغیر رفت. [۲]
حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، ج۳، ص۶۸-۷۱، به کوشش صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۳]
صهبا، جواد، «سی پارۀ قدیمی»، ج۱، ص۳۵-۳۶، یادگار، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۹.
[۴]
صهبا، جواد، «سی پارۀ قدیمی»، ج۱، ص۳۹، یادگار، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۹.
در این وقت سیورغتمش به شهرهای سیرجان و اطراف که ملک موروث پادشاه خاتون و همواره در تصرف او بود، دست درازی کرد. [۵]
حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، ج۳، ص۷۴، به کوشش صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
در این میان، ارغون شاه بمرد و کیخاتو ایلخان شد. پادشاه خاتون که اینک قدرت نو یافته بود، بیدرنگ به کرمان آمد و سیورغتمش را گرفت، و پس از ماجراهایی سرانجام در ۶۹۳ق/۱۲۹۴م او را کشت [۶]
حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، ج۳، ص۷۹-۸۱، به کوشش صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۷]
صهبا، جواد، «سی پارۀ قدیمی»، ج۱، ص۳۶، یادگار، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۹.
[۸]
همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، ج۱، ص۸۹، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۹]
باستانی پاریزی، محمدابراهیم، مقدمه بر تاریخ شاهی، ج۱، ص۵۹، تهران، ۱۳۵۵ش.
و خود در حکومت کرمان مستقل شد. آنگاه به بسط قدرت و قلمرو پرداخت. [۱۰]
باستانی پاریزی، محمدابراهیم، مقدمه بر تاریخ شاهی، ج۱، ص۶۱، تهران، ۱۳۵۵ش.
۲ - مرگ پادشاه خاتوناندکی بعد کیخاتون کشته شد و کار بر پادشاه خاتون چنان تنگ آمد که در برابر یورش کردوچین همسر سیورغتمش تاب مقاومت نیافت و تسلیم شد و چند روز بعد او را در کوشکزر، نزدیک کرمان کشتند (۶۹۴ق/۱۲۹۵م) و در دیه کوچکی موسوم به مسکین به خاک کردند [۱۱]
حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، ج۳، ص۸۱-۸۲، به کوشش صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۲]
ناصرالدینمنشی کرمانی، سمط العلیٰ للحضرةالعلیا، ج۱، ص۷۶-۷۷، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۳]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، ج۳، ص۲۷۰، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۱۴]
هدایت، رضاقلی، مجمعالفصحا، ج۱، ص۷۳، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۱۵]
اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران، ج۱، ص۴۰۷، از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت، تهران، ۱۳۴۱ش.
[۱۶]
باستانی پاریزی، محمدابراهیم، مقدمه بر تاریخ شاهی، ج۱، ص۶۲، تهران، ۱۳۵۵ش.
و پس از آنکه سلطان مظفرالدین محمدشاه حاکم کرمان شد، پیکر او را با عزاداری و احترام بسیار به کرمان بردند و در مدرسهای که قتلغترکان خاتون بنا کرده بود، به خاک سپردند. [۱۷]
حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، ج۳، ص۸۲، به کوشش صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
[۱۸]
ناصرالدینمنشی کرمانی، سمط العلیٰ للحضرةالعلیا، ج۱، ص۷۷، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۱۹]
شبانکارهای، محمد، مجمعالانساب، ج۱، ص۲۰۳، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۳ش.
خواجهنظامالدین محمود وزارت کرمان را در عصر حکومت پادشاه خاتون در دست داشت. [۲۰]
خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، ج۳، ص۲۷۱، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
پادشاه خاتون مانند مادرش قتلغترکان، به کرمان علاقۀ خاص داشت و به آبادانی آنجا کوشید؛ چنان که مدارس و مساجد در این شهر بنا کرد. [۲۱]
شبانکارهای، محمد، مجمعالانساب، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۳ش.
۳ - اهل ذوق و ادبوی زنی با ذوق و اهل ادب بود و اشعار بسیاری با تخلص «عفتی» سروده که تاکنون جمعآوری نشده، و به چاپ نرسیده است. بخشی از اشعار وی در پارهای منابع بهطور پراکنده مذکور است. [۲۲]
اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران، ج۱، ص۴۰۷-۴۰۸، از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت، تهران، ۱۳۴۱ش.
[۲۳]
ناصرالدینمنشی کرمانی، سمط العلیٰ للحضرةالعلیا، ج۱، ص۷۰-۷۱، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۴]
همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، ج۱، ص۸۸، تهران، ۱۳۷۰ش.
وی خط نسخ را زیبا مینوشت و چندین قرآن به خط خود برای برخی از بزرگان، از جمله هولاکوخان و دیگر سلاطین مغول نوشته است. دستنویسهای بسیاری به خط وی دستکم تا سدۀ ۸ق/۱۴م در کرمان و دیگر شهرهای ایران موجود بوده است. [۲۵]
ناصرالدینمنشی کرمانی، سمط العلیٰ للحضرةالعلیا، ج۱، ص۷۰، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۶]
اعلمی حایری، محمدحسین، تراجم اعلام النساء، ج۱، ص۳۳۲، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۲۷]
مستقیمزاده، سلیمان سعدالدین، تحفۀ خطاطین، ج۱، ص۱۴۵، استانبول، ۱۹۲۸م.
پادشاهخاتون علاوه بر خوشنویسی، در فن عروض و لغت نیز مهارت داشت. او به اهل ادب و اندیشه احترام میگذاشت و دربارش محفل و مجمع ادیبان و اندیشمندانی بود که همگی مستمری نیز میگرفتند. [۲۸]
شبانکارهای، محمد، مجمعالانساب، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۲۹]
صهبا، جواد، «سی پارۀ قدیمی»، ج۱، ص۳۷-۳۸، یادگار، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۹.
[۳۰]
همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، ج۱، ص۸۸، تهران، ۱۳۷۰ش.
۴ - فهرست منابع(۱) اعلمی حایری، محمدحسین، تراجم اعلام النساء، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۲) اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران، از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت، تهران، ۱۳۴۱ش. (۳) باستانی پاریزی، محمدابراهیم، مقدمه بر تاریخ شاهی، تهران، ۱۳۵۵ش. (۴) حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، به کوشش صادق سجادی، تهران، ۱۳۷۸ش. (۵) خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، به کوشش محمددبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش. (۶) شبانکارهای، محمد، مجمعالانساب، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۳ش. (۷) صهبا، جواد، «سی پارۀ قدیمی»، یادگار، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۹. (۸) مستقیمزاده، سلیمان سعدالدین، تحفۀ خطاطین، استانبول، ۱۹۲۸م. (۹) ناصرالدینمنشی کرمانی، سمط العلیٰ للحضرةالعلیا، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۱۰) هدایت، رضاقلی، مجمعالفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۶ش. (۱۱) همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، تهران، ۱۳۷۰ش. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پادشاه خاتون»، شماره۵۴۳۶. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|