خفه کردنخفه کردن، کشتن با بند آوردن راه تنفس میباشد. از آن در باب صید و ذباحه و قصاص سخن گفتهاند. ۱ - احکام خفه کردنامام خمینی در تحریرالوسیله در تعریف قتل عمد محض مینویسد: «عمد محض، به قصد کشتن با آنچه که میکُشد ولو بهندرت؛ و به قصد فعلی که غالباً با آن کشته میشود، اگرچه قصد قتل را به آن ننماید، تحقق پیدا میکند.» [۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۴۳، کتاب القصاص، القول فی الموجب، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و «اگر شخصی را با تیر یا گلوله بزند پس بمیرد این عمد است و قود بر او میباشد ولو اینکه قتل را بهوسیله آن قصد ننماید. و همچنین است اگر طنابی را به گردن او بپیچد و از او باز نکند تا بمیرد، یا او را در آب و مانند آن فرو ببرد و مانع خروج او بشود تا بمیرد، یا سر او را در ظرف نوره قرار دهد تا بمیرد و غیر این از اسبابی که جانی در ایجاد سبب تلفکننده منفرد است، که اینها از عمد میباشد.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۴۴، کتاب القصاص، القول فی الموجب، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
اگر کسی تنفّس دیگری را به مقداری بند آورد که برای امثال او غالباً مرگ آور نیست، ولی او بمیرد، با داشتن قصد کشتن وی قصاص ثابت میگردد و بدون قصد کشتن یا مشتبه بودن قصد، دیه ثابت است. اگر با دست یا طناب و مانند آن گلوی کسی را بفشرد تا جان دهد یا قبل از جان دادن رها کند، لیکن بر اثر آن زمین گیر شود و بمیرد، قتل عمد به شمار میرود و قصاص ثابت است.خفهکننده مباشر در قتل محسوب میشود. امام خمینی دراینرابطه مینویسد: «عمد گاهی با مباشرت است مانند ذبح و خفه نمودن بهوسیله دست و زدن با شمشیر و کارد و سنگ تیز و جرح در مقتل و مانند آنها از آنچه که به فعل مباشری او عرفاً صادر میشود، پس در آن قود (قصاص) است. و گاهی به نحوی از تسبیب است.» [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۴۳، کتاب القصاص، القول فی الموجب، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و «منظور از مباشرت، اعم است از اینکه فعل از او بدون وسیلهای صادر شود، مانند خفه کردن او با دستش یا زدن او با دست یا با پایش، پس بهواسطه آن کشته شود، یا اینکه با وسیلهای باشد؛ مانند تیر زدن به او یا ذبح کردن او با چاقو، یا اینکه قتل بدون تاویلی عرفاً منتسب به او باشد؛ مانندانداختن او در آتش یا غرق نمودن او در دریا یاانداختن او از بلندی و غیر اینها از وسایطی که با آنها صدق میکند که قتل منتسب به او باشد.» [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۹۸، کتاب الدیات، القول فی موجبات الضمان، المبحث الاول فی المباشر، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
حیوانی که توسط سگ شکاری خفه شده حلال نیست. به بیان امام خمینی در تحریرالوسیله در حلّیت شکار سگ معلّم چند امر شرط است: از جمله اینکه «مردن حیوان، به جرح و گاز او مستند باشد؛ پس اگر به سبب دیگری مانند مصدوم کردن یا خفه کردن یا خسته نمودن یا رفتن زهرهاش (زهرهاش بترکد) از ترس یاانداختن از بلندی یا غیر اینها باشد، حلال نمیشود.» [۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۴۵، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۲ - پانویس۳ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۴۷۵. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |