اعواناعوان یکی از اصطلاحات بهکار رفته در علم منطق بوده و به معنای گفتار و کردار خارج از خطابه و مکمل تاثیر آن است. ۱ - اعوان در لغت و اصطلاحواژه اعوان جمع عون است که در لغت به معنای انصار، یار و یاور آمده است. اعوان در اصطلاح علم منطق، رکن دوم خطابه (مقابل عمود) و به منزله هیئت قیاس و استدلال خطابی است و به معنای یک سلسله اقوال (گفتارها)، افعال (کردارها) و احوالی است که هرچند خارج از عمود، مواد قضایا و استدلال خطابی است، ولی شخص خطیب را بر اقناع شنوندگان کمک میکند؛ به دیگر بیان، اقوال و احوالی است که ذاتاً مُنْتِج و مثبِت مطلوب نیست، ولی برای اقناعشنوندگان مفید است، بدینگونه که خطیب را در تاثیرگذاری بهتر بر شنوندگان یاری میدهد و آنان را بر قبول سخنان خطیب آماده میسازد. ۲ - توضیح اصطلاحخواجه نصیرالدین طوسی میگوید: «خطابت مشتمل بود بر دو چیز: یکی عمود و دیگری اعوان، و عمود قولی باشد که به حسب ظن منتج بالذات بود مطلوب را و اعوان اقوال و احوالی بود خارج از آن. اعوان اگر با زیرکی و روش خاصی توام نباشد آن را «نصرت» میگویند و اگر با زیرکی و روش خاصی توام باشد و شنونده را برای قبول مطلب آماده کند آن را «استدراجات» میگویند. ۳ - اقسام اعواناقسام اعوان عبارت است از: استدراجات، نصرت، اعوان فعلی و اعوان قولی. [۶]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۳۴۵.
[۷]
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۲۶.
۴ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: (۱) خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. (۲) علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. (۳) مظفر، محمدرضا، المنطق. (۴) خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی. (۵) مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. ۵ - پانویس
۶ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «اعوان»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۱/۹. ردههای این صفحه : اصطلاحات منطقی | خطابه
|