بارد (مفرداتنهجالبلاغه)بارد (بر وزن فاعل) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای شیء خنک و سرد میباشد که حضرت علی (علیهالسلام) از این واژه، در مورد زمان آغاز حرکت به سوی جبهه جنگ، توصیف مؤمنین، و... استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیبارد (بر وزن فاعل) به معنای شیء خنک و سرد آمده است. ۲ - کاربردهااین واژه در خطبه ۲۲۱ دو بار آمده است و گاهی مراد از آن گوارائی است. چنانکه درباره مؤمنان فرموده: «و اوجفوا علی المحّجة فظفروا بالعقبی الدائمة و الکرامة الباردة؛ راه حق را به سرعت رفتند تا به آخرت دائم و کرامت گوارا رسیدند.» منظور از «برد العیش» در خطبه ۷۲، نیز همان است. به اول روز و آخر آن که هوا خنک است «بردین» گویند چنانکه آن حضرت به معقل بن قیس ریاحی آنگاه که او را با سه هزار نفر به طرف معاویه فرستاد مینویسد: «و لا تقاتلنّ الّا من قاتلک و سر البردین و غوّر بالنّاس و رفّه فی السیر؛ جنگ نکن مگر با آنکه با تو بجنگد، در اول و آخر روز حرکت کن و در وقت غائره و حرارت روز آنها را استراحت بده و در حرکت رفاه به وجود آور، خودت و مرکبت و دیگران را ناراحت مکن.» ۳ - پانویس
۴ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بارد»، ص۱۲۷. |