بنیاهدلبَنیْ اَهْدَل، لقب خاندان یمنیِ بزرگی که بسیاری از آنان صوفی، ادیب ، فقیه ، شاعر ، اصولی، نحوی، متکلم و مؤلف بودهاند. ۱ - پیشینهاین خاندان را که نسبشان به امام جعفر صادق ع میرسد و در جنوب غربی جزیرةالعرب ساکن بودهاند، «مهادله» نیز گفتهاند. [۱]
حسن امین، الموسوعةالاسلامیه، ص۱، بیروت، ۴۰۱ق/۹۸۱م.
جد آنها، محمد بن سلیمان که تمایلات صوفیانه داشت، همراه نوادگانش از عراق به یمن رفته، و در ناحیه وادی سهام ساکن شده بود. پس از آن، یکی از نوادگان او - جد مشایخ بنی قدیمی - به ناحیه وادی سردد رفت و یکی دیگر - سرسلسله باعلوی ه م - به حضرموت کوچید. [۲]
یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۱۹، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
نخستین فرد از این خاندان که به «اهدل» ملقب شد، علی بن عمر شم، معروف به «قطب یمن»، از اهالی تهامه بود. [۳]
ابراهیم احمد مقحفی، معجم المدن والقبائل الیمنیه، ج۱، ص۸، صنعا، ۹۸۵م.
جمعی از سادات این خاندان در شهر زبید، واقع در یمن مدفونند و به دستور مراد پاشا، وزیر سلطان احمد گنبد بزرگی بر قبور آنان بنا شده است. [۴]
محمد امین محبی دمشقی، خلاصةالاثر، ج۱، ص۵۵_۵۶، بیروت، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
۲ - مشهورترین فقیهان بنیاهدلمشهورترین فقیهان و محدثان این خانواده که صاحب آثاری نیز بودهاند، عبارتند از طاهر بن حسین د ۹۸ق/۵۹۰م، محمد بن طاهر د ۰۸۳ق/۶۷۲م، یحیی بن عمر د ۱۴۷ق/۷۳۴م، سلیمان بن یحیی د ۱۹۷ق/۷۸۳م، محمد بن احمد د ۱۹۸ق/۷۸۴م و عبدالرحمان بن سلیمان ۲۵۰ق/۸۳۴م. ۳ - افراد دارای گرایش عرفانیبسیاری از افراد این خاندان ، علاوه بر احاطه بر علوم متداول دارای گرایشهای عرفانی نیز بودند و برخی از آنان در منطقه یمن از جمله مشایخ به شمار میآمدند: ۳.۱ - ابوالحسن علی بن عمرابوالحسن علی بن عمر بن محمد، ملقب به اهدل د اوایل سده ق/۳م. نسب وی به عون، از اعقاب امام موسی کاظم ع میرسد. [۵]
محمدعلی روضاتی، جامع الانساب، ج۱، ص۲_۱، اصفهان، ۳۷۶ق/۳۳۵ش.
مورخان درباره شیخ او اختلاف نظر دارند. گروهی او را مجذوب دانستهاند و بر آنند که شیخی نداشته است و عدهای او را از شاگردان عبدالقادر گیلانی بهشمار آوردهاند، همچنین گفته شده که به محمد بن سنان احوزی نیز ارادت داشته است. [۶]
عبدالرحمان بعکر، کواکب یمنیه، ج۱، ص۲۲، بیروت، دارالفکر المعاصر.
علی بن عمر مریدان بسیاری، چون شیخ ابوالغیث بن جمیل [۷]
علی خزرجی، العقود اللؤلؤیه، ج۱، ص۲۰_۳۰، به کوشش محمد بسیونی عسل، صنعا/بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م.
[۸]
یحیی عامری، غربال الزمان، ج۱، ص۸۸_۸۹، به کوشش محمد ناجی زعبی عمر، دمشق، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
و شیخ احمد بن جعد پرورد. کرامات بسیاری نیز به او - که صاحب خلقی نیکو بود - نسبت دادهاند. [۹]
یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۱۹_۲۰، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
[۱۰]
یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۲۶_۲۷، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
وی در وادی سهام درگذشت. [۱۱]
یحیی عامری، غربال الزمان، ج۱، ص۸۹، به کوشش محمد ناجی زعبی عمر، دمشق، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
[۱۲]
احمد شرجی زبیدی، طبقات الخواص، ج۱، ص۱، قاهره، ۳۲۱ق/۹۰۳م.
[۱۳]
یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۲۷، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
[۱۴]
عبدالرحمان بعکر، کواکب یمنیه، ج۱، ص۲۲، بیروت، دارالفکر المعاصر.
۳.۲ - ابوبکر بن علی بن عمر اهدلابوبکر بن علی بن عمر اهدل د ۰۰ق/۳۰۱م، وی در مباحث مختلف، از جمله تصوف ، تفسیر ، حدیث ، فقه ، اصول ، نحو و منطق سرآمد، و از مراجعِ دین بود. از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی دردست نیست. سلیمان بن یحیی را از جمله بزرگترین مشایخ او دانستهاند. [۱۵]
صدیق حسن خان، ابجدالعلوم، ج۱، ص۸۲، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۹۸۹م.
نبهانی ابوبکر را شیخِ ابوالغیث بن جمیل معرفی میکند، [۱۶]
یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۵۹، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
در حالی که در منابع دیگر علی بن عمر یعنی پدر ابوبکر، شیخِ او دانسته شده است. [۱۷]
یحیی عامری، غربال الزمان، ج۱، ص۸۹، به کوشش محمد ناجی زعبی عمر، دمشق، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
[۱۸]
احمد شرجی زبیدی، طبقات الخواص، ج۱، ص۱، قاهره، ۳۲۱ق/۹۰۳م.
خزرجی نیز بر آن است که ابوالغیث بن جمیل تنها در یکی از سفر هایش به ابوبکر بن علی برخورده، و چندی در رباط وی اقامت گزیده است. [۱۹]
علی خزرجی، العقود اللؤلؤیه، ج۱، ص۷۴، به کوشش محمد بسیونی عسل، صنعا/بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م.
۳.۲.۱ - آثار ویابوبکر بن علی را مؤلف کتابی موسوم به صلة الموصول بایضاح رویةالجمل لابن المقبول دانستهاند [۲۰]
صدیق حسن خان، ابجدالعلوم، ج۱، ص۸۲، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۹۸۹م.
و کرامات بسیاری هم به او نسبت دادهاند. [۲۱]
احمد شرجی زبیدی، طبقات الخواص، ج۱، ص۷۴، قاهره، ۳۲۱ق/۹۰۳م.
[۲۲]
یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۵۹_۶۰، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
۳.۳ - ابومحمد بدرالدین حسینابومحمد بدرالدین حسین بن صدیق ۵۰ -۰۳ق/۴۴۶- ۴۹۸م، صوفی، فقیه، محدث، ادیب و نحوی بود. وی در «ابیات حسین»، واقع در یمن متولد شد، در همانجا پرورش یافت، [۲۳]
محمد سخاوی، الضوءاللامع، ج۱، ص۴۴، بیروت، ۳۴۹ق.
[۲۴]
عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، ج۱، ص۷، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
سپس به شهرهای مختلف سفر کرد و از محضر استادان بسیاری بهره برد. او فقه را از عالمانی چون ابوبکر بن قصیص و ابوالقاسم بن عمر بن مطیر در ابیات حسین، و ابراهیم بن ابیالقاسم جمعان در مراوغه، و عمرالفتی در زبید فرا گرفت و ادب را نزد علی بن زین شرجی آموخت. استادانِ او در نحو نیز ابوبکر بن قصیص و علی احمر بودند. [۲۵]
محمد سخاوی، الضوءاللامع، ج۱، ص۴۴_۴۵، بیروت، ۳۴۹ق.
[۲۶]
عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، ج۱، ص۷، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
بدرالدین در ۷۲ق/۴۶۷م برای گزاردن حج به مکه رفت و مجاور شد. وی در آنجا در مجالس قاضی برهانی و قاضی محیوی حاضر میشد و سرانجام از برهانی اجازه یافت. در مدینه نیز از محضر ابوالفرج مراغی، و پس از آن در یمن از محضر یحیی عامری بهره برد. [۲۷]
محمد سخاوی، الضوءاللامع، ج۱، ص۴۵، بیروت، ۳۴۹ق.
[۲۸]
عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، ج۱، ص۷، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
حسین بن اهدل در مکه همنشین سخاوی بود و تصانیف او را کتابت، و سپس قرائت میکرد. [۲۹]
محمد سخاوی، الضوءاللامع، ج۱، ص۴۵، بیروت، ۳۴۹ق.
وی همچنین از سخاوی روایت کرده، و قصیدهای نیز در مدح او سروده است. نجم بن فهد و عیدروسی اشعار بسیاری از حسین بن اهدل نقل کردهاند. [۳۰]
محمد سخاوی، الضوءاللامع، ج۱، ص۴۵، بیروت، ۳۴۹ق.
[۳۱]
عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، ج۱، ص۸_۹، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
چنین به نظر میرسد که حسین در اواخرِ عمر به جرگه صوفیان پیوسته، و به عرفان روی آورده بوده است. [۳۲]
محمد سخاوی، الضوءاللامع، ج۱، ص۴۵، بیروت، ۳۴۹ق.
وی در بندر عدن از دنیا رفت و در همانجا به خاک سپرده شد. [۳۳]
ابنقاسم، غایة الامانی فی اخبار القطر الیمانی، ج۱، ص۲۴، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، ۳۸۸ق/۹۶۸م.
۳.۲.۱ - آثار ویآثار منسوب به او اینهاست: ۱. ارتیاح الارواح فی ذکرالله الکریم. ۲. الفتاح، که نسخهای از آن در رامپور موجود است. ۳. المولدالشریف، که نسخهای از آن در کتابخانه احقاف نگاهداری میشود. [۳۴]
فهرست الکتب المخطوطه بمکتبة الاحقاف بتریم، المرکز الیمنی للابحاث الثقافیه، ج۱، ص۶، صنعا، ۹۸۸م.
ابراهیمخلیل زبیدی خلاصهای از شروح این کتاب را گرد آورده که نسخهای از آن در کتابخانه ظاهریه موجود است. [۳۵]
ظاهریه، خطی، ج۱، ص۲۱.
۳.۴ - حاتم بن احمد بن موسیحاتم بن احمد بن موسی اهدل حسینی د ۷ محرم ۰۱۳ق/ ژوئن ۶۰۴م، صوفی و شاعر بود. از دوران کودکی و جوانیِ او اطلاع چندانی دردست نیست. تنها گفته شده است که وی از یمن به حرمین سفر کرد و مدتی در آنجا اقامت گزید، سپس به یمن بازگشت و در المخا ساکن شد. [۳۶]
یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، ج۱، ص۸۶، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
او در علوم و معارف گوناگون متبحر بود [۳۷]
محمد زباره، حاشیه بر البدر الطالع شوکانی، ج۱، ص۵، بیروت، دارالمعرفه.
[۳۸]
محمد امین محبی دمشقی، خلاصةالاثر، ج۱، ص۹۶، بیروت، ۳۹۴ق/۹۷۴م.
عیدروسی که شاگرد وی بوده، او را «ابن عربیِ» زمان خویش دانسته، و کرامات بسیاری به او نسبت داده است، [۳۹]
عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، ج۱، ص۴۸، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
همچنین مکاتبات خود با او را - که بعضی از آنها به صورت پرسش و پاسخ است - در کتاب خود نقل کرده است. [۴۰]
عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، ج۱، ص۴۸_۶۱، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
به نظر عیدروسی حاتم توانسته بوده است میان شریعت و حقیقت سازگاری ایجاد کند و اصول طریقت را به بهترین وجه شرح دهد. یکی از شاگردان حاتم اشعار بر جای مانده از او را در دیوانی گردآورده است، [۴۱]
زرکلی، اعلام، ج۱، ص۵۱.
عیدورسی نیز قصیدهای در مدح پیامبر اکرم (ص) از او نقل کرده است. [۴۲]
عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، ج۱، ص۵۱_۵۲، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م.
حاتم پس از۷۰ سال زندگی، در المخا از دنیا رفت و در خانهاش به خاک سپرده شد. ۳.۴.۱ - آثار حاتمآثاری که از حاتم بر جای مانده، اینهاست: ۱. دیوان یا طوالع الجمال و مطالع الکمال، که نسخههای متعددی از آن در کتابخانههای مختلف جهان موجود است. [۴۳]
سید، خطی، ج۱، ص۲۸_۲۹.
[۴۴]
نقشبندی، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، ج۱، ص۸_۹، کویت، ۴۰۶ق/۹۸۵م.
۲. القصیدة الحاتمیه، که نسخهای از آن در کتابخانه دانشگاه هایدلبرگ وجود دارد. ۳. النصائح، که نسخهای از آن در کتابخانه آصفیه نگاهداری میشود. ۴. الموشح، که نسخهای از آن در بانکیپور به شماره ۵۵۱ موجود است. ۴ - فهرست منابع(۱) ابنعماد، شذرات الذهب، قاهره، ۳۵۱ق/۹۳۲م. (۲) ابنقاسم، غایة الامانی فی اخبار القطر الیمانی، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور، قاهره، ۳۸۸ق/۹۶۸م. (۳) حسن امین، الموسوعةالاسلامیه، بیروت، ۴۰۱ق/۹۸۱م. (۴) عبدالرحمان بعکر، کواکب یمنیه، بیروت، دارالفکر المعاصر. (۵) علی خزرجی، العقود اللؤلؤیه، به کوشش محمد بسیونی عسل، صنعا/بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۳م. (۶) محمدعلی روضاتی، جامع الانساب، اصفهان، ۳۷۶ق/۳۳۵ش. (۷) محمد زباره، حاشیه بر البدر الطالع شوکانی، بیروت، دارالمعرفه. (۸) زرکلی، اعلام. (۹) محمد سخاوی، الضوءاللامع، بیروت، ۳۴۹ق. (۱۰) سید، خطی. (۱۱) احمد شرجی زبیدی، طبقات الخواص، قاهره، ۳۲۱ق/۹۰۳م. (۱۲) صدیق حسن خان، ابجدالعلوم، به کوشش عبدالجبار زکار، دمشق، ۹۸۹م. (۱۳) ظاهریه، خطی. (۱۴) یحیی عامری، غربال الزمان، به کوشش محمد ناجی زعبی عمر، دمشق، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۱۵) عبدالقادر عیدروسی، النور السافر، بیروت، ۴۰۵ق/۹۸۵م. (۱۶) فهرست الکتب المخطوطه بمکتبة الاحقاف بتریم، المرکز الیمنی للابحاث الثقافیه، صنعا، ۹۸۸م. (۱۷) محمد امین محبی دمشقی، خلاصةالاثر، بیروت، ۳۹۴ق/۹۷۴م. (۱۸) ابراهیم احمد مقحفی، معجم المدن والقبائل الیمنیه، صنعا، ۹۸۵م. (۱۹) یوسف نبهانی، جامع کرامات الاولیاء، به کوشش ابراهیم عطوه عوض، قاهره، ۳۹۴ق/۹۷۴م. (۲۰) نقشبندی، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، کویت، ۴۰۶ق/۹۸۵م؛ ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بنیاهدل»، ج۱۲، ص۳۰. |