تغیر مسیر یافته از - جلف
زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

جلف (مفردات‌نهج‌البلاغه)





جُلْف (به ضم جیم) یا جِلْفَه یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای نوک قلم یا سر قلم یا تراشِ قلم که حضرت علی (علیه‌السلام) در بیانی خطاب به ابی رافع، از این واژه استفاده نموده است.


۱ - مفهوم‌شناسی


جُلْف (به ضم جیم) به معنای نوک قلم یا سر قلم یا تراشِ قلم آمده است. چنان‌که در ابن میثم آورده است: «جلفة القلم: سنانه».
همچنین در لغت آمده است: «الجلفة من القلم من مبراه الی سنّه.»

۲ - کاربردها



امام (صلوات‌الله‌علیه) خطاب به ابی رافع که حسابدار و کاتبش بود، فرموده است: «الق دواتک و اطل جلفة قلمک و فرّج بین السطور و قرمط بین الحروف فانّ ذلک اجدر بصباحة الخطّ؛ دوات و جوهر خود را اصلاح کن، سر قلم را دراز نما، میان سطرها فاصله قرار بده، حروف را نزدیک هم بنویس، آن به خوبی خطّ، کمک است.»

۳ - تعداد کاربرد



این واژه یک‌بار در «نهج البلاغه» آمده است.

۴ - پانویس


 
۱. بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه ابن هیثم، ج۵، ص۴۰۰.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین (ط-الحسینی)، ج۵، ص۳۳.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۳۰، حکمت۳۱۵.    


۵ - منبع



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جلف»، ص۲۲۵.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.