غسق (مفردات قرآن)غسق از اصطلاحات قرآنی به معنای تاریکی است. برخی از مفسران و اهل لغت آن را تاریکی اول شب معنی کردهاند، اما در سوره فلق به معنای مطلق تاریکی به کار رفته و با اذا وقب تقیید خورده است. ۱ - واژهشناسیاَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ اِلی غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ. راغب غسق را شدت ظلمت گفته و گوید: «غَسَقُ اللَّیْلِ: شِدَّةُ ظُلْمَتِهِ» در نهج البلاغه خطبه ۴۸ آمده: «الْحَمْدُ لِلَّهِ کُلَّمَا وَقَبَ لَیْلٌ وَ غَسَقَ؛ حمد خدا را هر وقت که شبی در آید و تیره شود». ولی مجمع، قاموس و اقرب آن را تاریکی اول شب گفتهاند به هر حال معنی آن تاریکی است خواه شدید باشد یا خفیف. معانی دیگری نیز از قبیل پر شدن و سیلان دارد طبرسی اصل آن را جریان با ضرر گفته است یعنی: نماز را از ظهر تا تاریکی شب (نصف شب) بجای آور همچنین نماز فجر را بجای آور. رجوع شود به «دلوک» که معنی آیه در آنجا توضیح داده شده. قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ. مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ. وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ اِذا وَقَبَ. «غاسق» را شب تاریک، ماه گرفته شده و هجوم کننده با ضرر گفتهاند در نهایه و کشّاف هست: عایشه گوید: رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآله) دست مرا گرفت و بماه اشاره کرده فرمود: «تَعَوَّذِی بِاللَّهِ مِنْ شَرِّ هَذَا فَاِنَّهُ الْغَاسِقُ اِذا وَقَبَ وَ وُقُوبُهُ دُخُولُهُ فی الْکُسُوفِ وَ اسْوِدَادُهُ». ۲ - معنای اعمناگفته نماند: «الفلق» اعمّ و شامل هر شکافته شده است و نیز مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ اعمّ و شامل همه مخلوقات است، باید غاسِقٍ را نیز اعمّ گرفت تا در ردیف ما قبل بوده باشد چنان که النَّفَّاثاتِ در ما بعد نیز اعمّ است. لزومی ندارد که آن را شب تاریک معنی کنیم و اگر شب و غیره بالخصوص مراد بود لازم بود «الغاسق» گفته شود بهتر است آن را هاجم با ضرر، چنان که طبرسی فرموده یا هاجم مخفی معنی کنیم زیرا غسق بمعنی تاریکی است و آن توام با پنهانی و خفا است و از مطلق غاسق به خدا پناه برده نشده بلکه با قید اِذا وَقَبَ میلیونها دردها، میکروبها، سرطانها، طاعونها، تصادفات، ضررها و غیره هست که همه مخفی و بیخبر به انسان هجوم میکنند و انسان آن وقت متوجه میشود که وارد شده و کار خود را کردهاند جلوگیری از آنها فقط با پناه بردن به خداست که قادر بر دفع همه آنهاست معنی آیات چنین میشود: بگو پناه میبرم به پروردگار فلق (مخلوق) از شرّ هر آنچه آفریده و از شرّ مهاجم پنهانی که داخل شود. ۳ - غساقلا یَذُوقُونَ فِیها بَرْداً وَ لا شَراباً. اِلَّا حَمِیماً وَ غَسَّاقاً هذا فَلْیَذُوقُوهُ حَمِیمٌ وَ غَسَّاقٌ. غسّاق فقط دو بار در قرآن مجید بکار رفته و روشن است که از طعام اهل آتش میباشد طبرسی آن را چرک بدبو گفته و علّت تسمیه را جریان چرک ذکر کرده است گویند: «غَسَقَتِ الْقُرْحَةُ» یعنی چرک زخم جاری شد. راغب گوید: آنچه از پوست اهل آتش متقاطر شود. بعضیها غسّاق را آب کدر و کثیف گفتهاند و چون غسّاق در آیه مقابل «شراب» آمده ممکن است مراد از آن آب کثیف باشد. ۴ - پانویس۵ - منبع• قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «غسق»، ج۵، ص۹۸. ردههای این صفحه : اصطلاحات ادبی | اصطلاحات قرآنی | قاموس قرآن | واژگان قرآنی | واژه شناسی واژگان قرآن
|