قضایاقضایا یکی از اصطلاحات بهکار رفته در علم منطق بوده و بهمعنای مرکب تام قابل صدق و کذب است. ۱ - تعریف و اقسام قضیههر قولی که مشتمل بر اثبات یا نفی خبری باشد، و بر خلاف انشاء، قابل تصدیق و تکذیب باشد، قضیه نامیده میشود. علّامه حلّی در تعریف قضیه میگوید: قضیه، قولی است مرکب که در آن حکم شده باشد به صدق جزء دوم بر همان چیزی که جزء اول بر آن صدق میکند (صورت اوّل)، یا به تبعیت و مصاحبت جزء دوم نسبت به جزء اول (صورت دوّم)، یا به معاندت و تباین جزء دوم با جزء اول (صورت سوّم)، و یا به سلبِ (اتحاد، تابعیت و تباینِ) جزء دوم از جزء اول (صورت چهارم). صورت اول را قضیه حملیه، و صورت دوم را قضیه شرطیه متصله، و صورت سوم را قضیه شرطیه منفصله میگویند. مثال صورت اول (قضیه حملیه): "انسان حیوان است" که جزء اول "محکومٌ علیه"، و جزء دوم "محکومٌ به" است، و نیز مشتمل بر جزء دیگری است که "رابطه" نام دارد. لکن دو جزء اول جزء مادی هستند و رابطه، جزء صوری است که گاهی ذکر و گاهی حذف میشود. مثال صورت دوم (قضیه شرطیه متصله): "اگر خورشید طلوع کرده باشد روز موجود است" که به مصاحبت و تبعیت وجود روز نسبت به طلوع خورشید حکم شده است. مثال صورت سوم (قضیه شرطیه منفصله): "عدد یا زوج است یا فرد" که به مباینت و تعاند جزء اوّل با جزء دوم حکم کردهایم. مثال صورت چهارم: "چنین نیست که انسان حیوان است" و "چنین نیست که اگر خورشید طلوع کرده باشد روز موجود است" و "چنین نیست که عدد یا زوج است یا فرد". علاوه بر اجزای مادی (محکومٌ علیه و محکومٌ به) و صوری (رابط) که اجزای ذاتی قضیه هستند و هر قضیهای خالی از آنها نیست، اجزای دیگری نیز در قضیه هست که مقتضای ذات قضیه نیست مانند ادات سلب و جهت، که در بعضی از قضایا ذکر میشوند و در بعضی دیگر ذکر نمیشوند. در کتابهای منطقی از نامهای دیگری هم برای قضیه استفاده شده مثل: اخبار، خبر، حکم و قول جازم. [۵]
ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۴۴.
[۷]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۴۹-۱۵۶.
[۸]
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۱۸۵-۱۸۶.
[۹]
شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات، ص۴۶.
امام خمینی قضایای منطقی را نقشهای از حقایق اشیاء میداند، [۱۰]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۱۹۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
ایشان برای قضایا تقسیمات گوناگونی قائل است:۱- قضایای محصوره و مهمله: قضیه از جهت بیان کیفیت افراد موضوع و عدم ذکر آن، به محصوره و مهمله و طبیعیه تقسیم میشود. امام خمینی همسو با سایر منطقدانان از میان قضایای شخصیه، طبیعیه، مهمله و محصوره، تنها قضایای محصوره «موجبه کلیه، موجبه جزئیه، سالبه کلیه و سالبه جزئیه» را معتبر میداند؛ زیرا این قضایا در علوم عقلی و استدلال به کار میروند. [۱۲]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۴۴۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
۲- قضیه ذهنیه، خارجیه و حقیقیه: قضیه ذهنیه، قضیهای است که موضوع آن تنها در ذهن موجود باشد. قضیه خارجیه، قضیهای است که در آن بر موضوع موجود در خارج حکم میشود. قضیه حقیقیه، قضیهای است که موضوع آن نفس الامر باشد که شامل افراد خارجی است که قبلا وجود داشته و هم شامل افرادی است که فعلاً وجود دارند و هم شامل افرادی است که بعداً در خارج تحقق مییابند. [۱۳]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵
امام خمینی با تاکید بر عدم انحلال قضایای حقیقیه به شرطیه، فرق قضیه حقیقیه یا قضیه خارجیه را در این میداند که موضوع قضیه حقیقیه منحصر در افراد خارجی بالفعل نیست؛ بلکه اعم از افراد حقیقی و فرضی است؛ برخلاف قضیه خارجیه که تنها بر افراد خارجی بالفعل صادق است.۳- قضایای موجبه و سالبه: امام خمینی قضایا را از جهت اثبات یا نفی خبری، به موجبه و سالبه تقسیم میکند. [۱۸]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۱۲ و ج۲، ص۱۰۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
۴- قضایای ضروریه و ممکنه: به اعتقاد امام خمینی، قضایا از جهت کیفیت نسبت حکم به موضوع، به ضروریه و ممکنه و غیر آن تقسیم میشوند. [۱۹]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۱۷۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵
۵- قضایای معدوله و محصله: به باور امام این قضایا از جهت اینکه متضمن معنی نفی باشند یا نباشند، به قضیه معدوله و محصله تقسیم میشوند. فرق قضیه سالبه معدولة المحمول با قضیه سالبه از نظر امام خمینی این است که مقصود از قضیه سالبه سلب حمل است؛ یعنی در قضیه سالبه، محمول از موضوع سلب میشود؛ اما مقصود از معدولة المحمول که در آن سلب جز محمول است، حمل سلب است؛ یعنی مفهوم سلبی با همان حالت سلبی بر موضوع حمل میشود؛ بنابراین سالبه محصله با انتفای موضوع هم صادق است ولی معدولة المحمول وجود موضوع را میطلبد؛ از این رو محمول سلبی در این قضایا، به موضوع ثابتی نسبت داده میشود. [۲۲]
خمینی، روح الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۱۷۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵
[۲۵]
خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۵۷۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. • خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی. • شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات. • مظفر، محمدرضا، المنطق. • علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۳ - پانویس۴ - منبع• پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قضایا»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۱۶. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. ردههای این صفحه : دیدگاه های امام خمینی در علم منطق
|