آراتا
آراتا (Aratta) نام سرزمینی است که در منابع سومری و سپس در منابع اکدی بدان اشاره شدهاست. آراتا سرزمینی پر از طلا، نقره و سنگ لاجورد و صنعتگران زبردست، سرزمین دوری که به سختی میتوان به آن رسید. سرزمین الهه اینانا، که وفاداری خود را از آراتا به اوروک میرساند. این سرزمین، توسط، آنمرکار، اهل اوروک فتح شده بود. سومریان در جستجوی بکارگرفتن صنعتگران اَراتا، برای ساختن زیگوراتی مشابه زیگورات اَراتا بودند. زیگورات اَراتا، برای اینانا، الهه نیکی، ساخته شده بود.
اینانا در سومر تا قدری به ایزدبانوی اناهیتا نزد ایرانیان شباهت دارد.مری بویس ، آناهیتا را تکراری از اینانای بین النهرین می داندسومریها اصل خود را از شرق سومر میدانند و خود را مهاجر و مهمترین خدای خود، اینانا را ارتّهای معرفی میکنند. بر اساس کتیبه لو-دگیرا سومریان از کشوری کوهستانی به شمال شرقی به این سرزمین آمده اند
اشاراتی در ادبیات سومری
در ادبیات سومری آراتا یا ارتّه اینگونه شناخته میشود:
- ارتّه بسیار شگفتانگیز و مملو از منابع طلا، نقره، لاجورد و دیگر فلزات گرانبهاست، و همچنین صنعتگرانی ماهر برای کار با این فلزات دارد.
- سرزمینی دور از دسترس است که به سختی میتوان به آن سفر کرد.
- ارتّه موطن اصلی الههٔ بزرگ سومری، اینانا میباشد، که حمایت خود را از ارتّه به اوروک منتقل کردهاست.
- ارتّه توسط اِنمِرکار فتح شدهاست.
آراتا در ادبیات سومری
انمرکار و فرمانروای ارته: اینانا نخست در ارتّه ساکن بود، اما انمرکار، فرمانروای اوروک بیشتر از فرمانروای ارتّه (که نامش در این حماسه آورده نشده) به او نیاز میبرد. انمرکار از ارتّه میخواهد که مطیع اوروک شود، و سنگهای کوهی را [برای تقدیم] پایین بیاورد، طلا، نقره و لاجورد به اوروک بفرستد، همراه با سنگ معدن "kugmea" (احتمالاً عقیق) تا در آن شهر معبدی بسازند. اینانا به انمرکار مشورت میدهد که فرستادهای نزد فرمانروای ارتّه بفرستد، کسی که باید کوههای "Zubi" را طی کند، شوش، انشان و هفت رشته کوه را پشت سر بگذارد تا به ارتّه برسد. ارتّه در جواب غلات انبوه طلب میکند؛ با این حال اینانا از اوروک حمایت میکند و در ادامه ارتّه خواستههای اوروک را انجام میدهد و در نهایت فرمانروای ارتّه از اوروک میخواهد که دست به حمله نبرد و در عوض پهلوانی بفرستد تا در مبارزهای تن به تن با پهلوان ارتّهای نتیجه مشخص شود، و در پایان با حمایت خدای ایشکور (Ishkur) و رویاندن غلههای ارتّه، فرمانروای ارتّه دلگرم میشود.
انمرکار و اِن-سوهگیر-انا (En-suhgir-ana): برخلاف حماسهٔ قبلی در اینجا فرمانروای ارتّه که از همان آغاز با نام ان-سوهگیر-انا خوانده میشود (شاید با فرمانروای ارتّه در داستان پیشین تفاوت داشتهاست) از انمرکار میخواهد که اینانا را به ارتّه بفرستد و با این کار اوروک را تسلیم کند. انمرکار نمیپذیرد و شورای شهر ارتّه هم این درخواست را رد میکنند، پس ان-سوهگیر-انا کاهن-جادوگری را به اوروک میفرستد تا آن شهر را از بارداری و رویش محروم کند، اما یکی از ایزدبانوان، کاهن را شکست میدهد و میکشد و از این رو ان-سوهگیر-انا ترسیده و اذعان به برتری انمرکار میکند و او را میستاید و از خواستهٔ خود بازمیگردد.
لوگالباندا در کوه هوروم (Hurum): لوگالباندا که جانشین انمرکار است پس از طی کردن کوهستانها همراه با ارتش اش به جنگ با فرمانروای ارتّه رفتهاست. او در راه به سختی بیمار میشود و افرادش ترک اش میکنند تا بمیرد، ولی او با کمک خدایان و طی کردن مراحلی افسانهای بهبودی کامل مییابد و به اوروک بازمیگردد.
لوگالباندا و پرندهٔ انزود (Anzud): لوگالباندا که بنا به دلایلی نامعلوم در بیابان از خواب برخواسته به کمک پرندهٔ انزو (شبیه سیم، رجوع شود به افسانه انزود) دوباره به ارتش اش میپیوندد. هنگامی که ارتش انمرکار از مهاجمان خارجی شکست میخورد، از لوگال باندا تقاضا میکند که به ارتّه برود و از اینانا کمک طلب کند. او از کوهها میگذرد، انشان را پشت سر میگذارد و به ارتّه میرسد، جایی که اینانا کمک اش میکند. اینانا به او راهکارهایی را نشان میدهد که در متن اسطوره کاملاً مشخص نیست، ولی در پایان میدانیم که اوروک برج و بارویی از لاجورد سبز ارتّهای ساختهاست که از «معدن قلعی که در کوههای آن درخت سرو میروید» آورده شدهاست.
دیگر متون سومری
شعر ستایش شولگی (Shulgi): «من آن را با جواهرات شبیه [گنجینههای] ارتّهٔ مقدس پر میکنم»
زورق شولگی و نینلیل (Ninlil): «ارتّه، کاملاً مملو از جواهرات و گنجها»
یک ضربالمثل سومری: «هنگامی که مقامات خردمند اند، و فقرا وفادارهستند، این از برکات آثار ارتّه است.»
ضربالمثلی دیگر: «هنگامی که مقامات خردمند اند، و فقرا باگذشت، این از برکات آثار ارتّه است.»
سرود هِندورسانگا (Hendursanga): «به طوری که ارتّه پایمال خواهد شد (؟)، لوگال باندا بر قول تو (هندورسانگا) خواهد ایستاد.»
سرود نیسابا (Nisaba): «در ارتّه او (:خدای انکی/Enki؟) بر E-zagin (معبد لاجورد) جای دارد در دسترس نیسابا.»
ساختمان معبد نینگیرسو (ninngirsu): «ناب و خالص همچون کِش (Kesh) و ارتّه»
تیگی (Tigi) به سوئن (Suen): «در معبد قلبم است که من (اینانا) در شادی هستم همچون ارتّه»
اینانا و ایبه (Ibeh): «کوههای غیرقابل دسترس ارتّه»
گیلگمش و هوواوا (Huwawa): «آنها راه را میشناسند، حتی تا به ارتّه»
سرود معبد: ارتّه «محترم» است
سرود معبد کِش: ازته «مهم» است
غمنامهٔ اور: ارتّه "بانفوذ (مشاور)" است
موقعیت
در اسطورۀ انمرکار و فرمانروای آراتا، انمرکار از طریق رود اوراک، که همان رود فرات امروزی است، به سرزمین آراتا لشکرکشی کرد. و در اسطورۀ سومری لوگال باندا در کوه غارها، لوگال باندا در مسیر سومر به آراتا از سرزمینی به نام زاموآ یاد می کند، که بیانگر قرار گرفتن سرزمینهای آراتا، زاموآ و سومر در یک امتداد است. در مسیر سومر به آراتا، به منطقهای با نام هور-اوروم-کور-را اشاره شده است که میبایست همان سرزمین هوریها باشد. در اسطورۀ سومری گیلگمش و سرزمین جاویدان، اوتو، خدای سومری خورشید، برای کمک به گیلگمش برای به دست آوردن راز جاودانگی به او «هفت موجود سحرآمیز» میدهد، که مسیر سرزمین آراتا را میدانستند. در نسخۀ هیتی حماسه، گیلگمش و انکیدو برای رسیدن به جاودانگی از ساحل رود فرات به سمت بالای رود سفر میکنند و در نسخۀ بابلی، او موفق میشود به کوههای مشو صعود کند، کوهستانی که با نام «ماسیوس» مرز جنوبی فلات ارمنستان را تشکیل میدهد. بر این اساس برخی از محققین آراتا را با Āraṭṭa یا Arāṭṭa سنسکریت که در مهاباراتا ذکر شده برابر میدانند، و به مردمانی که در آرارات و اورارتو باستانی زندگی میکردند نسبت میدهند. عیسی ناصری و ساموئل نوح کرایمر با ترجمهٔ حماسه «لوگال باندا در کوه هوروم» اینطور نتیجهگیری کردند که هوروم میتواند با هوریها ارتباط داشته باشد، بنابراین ارتّه باید جایی در اطراف دریاچه ارومیه باشد. شباهت نامی هور-اوروم به اورامان یا هورامان در کرمانشاه یا هورتی قابل توجه است. هورتی و کیماش از نواحی زاگرس میانی در حدفاصل ایلام لرستان و کرمانشاه بودند که در کتیبههای شولگی پادشاه سلسلۀ سوم اور بابل به آن اشاره شدهاست
بی.جی.کوربین عضو تیم کاوش های باستانی چارلز ویلیس ۱۹۸۸ در کوه آرارات و تیمهای کاوش چاک آرون ۱۹۸۹ و شوکی ۱۹۹۰، مؤلف کتاب جستجو برای کشتی نوح و کاوشگران آرارات در کتاب هفت کوه تا آراتا، سرزمین آراتا را موقعیت غربی همدان و شرقی کرمانشاه به مرکزیت گودین تپه ذکر کردند. کشف مقادیری سنگ لاجورد در گودین تپه (Godin VIII) حائز اهمیت است کوربین با کشف معبد شمس (خدای خورشید یا همان اوتو) در کوه الوند و شناسایی مشو، کوهی که به نام "قلههای دوقلو" یاد شده بود در رشتهکوه پرآو کرمانشاه، آراتا را واقع در جغرافیای جنوبی سنندج، غرب همدان، شمال نهاوند و شرق کرمانشاه دانستهاست. کوربین می گوید: شواهد باستانشناسی کشفشده در گودین تپه، ارتباطی با شوش و اوروک ایجاد میکند که نشاندهندۀ الگوی مهاجرت از کوههای زاگرس به شینار است. با گذشت زمان، این مهاجرت غربی ممکن است به این سؤال پاسخ دهد که "سومریان از کجا آمدهاند؟" مکانهای کوهستانی قدیمی شواهدی از اهلی شدن اولیۀ بز و شراب ارائه میدهند. متون سومری مانند انمرکار و ارباب آراتا و حماسۀ گیلگمش داستان درگیری بین رهبران اوروک و آراتا را به اشتراک میگذارند. برخی از حسابها ویژگی خاصی در مورد مکان آراتا ارائه میدهند. یکی از مهمترین سرنخها این بود که راه رسیدن به آراتا هفت کوه از شوش از طریق رودخانه است. این سرنخ الهامبخش عنوان کتاب هفت کوه به آراتا بود. مهرداد ایزدی موقعیت آراتا را مکانهای باستانی گودین تپه دانستهاست. جاشوا جی مارک گودین تپه را خاستگاه و سکونت گاه اولیه سومریان در ۵۰۰۰ پیش از میلاد می داند.
در کتاب تاریخ باستان آراتا-اوکراین (Ancient History of Aratta-Ukraine)، یوری شیلوف، نه تنها خاستگاه پارینهسنگی آراتا و پایه و اساس تمدن هندواروپایی را توصیف میکند، بلکه دستورات آراتا را نیز برجسته میکند که به تمام آنچه بشر بعدها دست یافت مربوط میشود. تپۀ باستانی کامیانا موهیلا (Kamyana Mohyla) به عنوان پایتخت یا محل آرتا در اوکراین دانسته شدهاست.
یوسف مجیدزاده، سرپرست هیئت کاوشهای باستانی جیرفت، این تمدن را همان ارتّۀ باستانی میداند. از موافقان مجیدزاده در این مورد فرانسوا والا، کتیبهشناس فرانسوی و سید سجادی است.
از طرفی جهانشاه درخشانی که نظریهٔ بومی بودن آریاییان در فلات ایران را مطرح کردهاست، اعتقاد دارد که ارتّه باید جایگاه آریاییهایی همچون پارسها و مادها باشد. تا پیش از این گمان میشد کهنترین سند مربوط به حضور آنها در منطقه مربوط به قرن ۲۸ پیش از کنون و اندکی پیش از آن است (بنا بر متون آشوری)، اما درخشانی میگوید که این حضور بسیار پیش از این تاریخ در منابع بینالنهرینی هم آمدهاست، برای مثال او به نام پرشی یا parhasi اشاره میکند و آنها را با اسناد متقن همان پارسیان باستانی میخواند که در هزارۀ پنجم پیش از کنون (برابر با قرن سوم پیش از میلاد) حوالی جیرفت کنونی میزیستهاند، هرچند مجیدزاده هم این منطقه را ارتّه میداند، اما اشارهای به آریاییان نکردهاست. در ضمن این نکتهٔ دور از نظر مانده را هم باید یادآور شد که هرودوت، تاریخنگار یونان باستان آوردهاست که پارسیان در گذشته خود را Artaians یا Artaioi میخواندهاند.
هانسمن (Hansman) تذکر می دهد که نظرها دربارۀ آراتا بیش از حد بر پایهٔ حدس و گمان است و باید به افسانهای بودن ارتّه در متون سومری هم توجه کرد.
جستارهای وابسته[ویرایش]
- مرهشی
- گودین تپه
منابع
- ↑ «The Electronic Text Corpus of Sumerian Literature». etcsl.orinst.ox.ac.uk. بایگانیشده از اصلی در ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۹-۱۴.
- ↑ بهرام بيضائى، ريشه يابي درخت كهن 2004 - Page 108.
- ↑ عزت الله رکوعى، سرزمين ما: مرورى به تحقيق و معمارى ايران - Page 42.
- ↑ Parvīz Az̲kāyī.فهرست ماقبل الفهرست: آثار ايرانى پيش از اسلام - Page 60.
- ↑ الهدی. ادبیات و عرفان، هنر و باستان شناسی، جامعه و تاریخ، تاریخ علم و فناوری، مردم و سرزمین .2001.
- ↑ https://www.youtube.com/watch?v=WIS2RslVwS0
- ↑ «Ancient Aratta - The World's first Civilisation». www.arattagar.co.uk. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۹-۱۴.
- ↑ Samuel Noah Kramer, from the tablets of Sumer, Indian Hills (Colorado: Falcon’s Wing Press 1956), p.232 & 234; idem., History begins at Sumer (New York: Doubleday Anchor, 1959), p.204 ـ 207; Adele Berlin, Enmerkar and Ensuhkesdanna (Philadelphia:[s.n], 1979), p.48 & 49.
- ↑ Kramer, from the tablets of Sumer, Indian Hills, p.235 ـ 238; idem., History begins at Sumer, p.207 ـ 2011; C.W Wilcke, Das Lugalbanda Epos (Wiesbaden:[s.n], 1969)..
- ↑ Kramer, The Sumerians (Chicago: [s.n], 1963), p.275.
- ↑ ԱրտակՄովսիսեան, Արատտա, Հնագոյն Պետութիւնը Հայաստանում (Երեւան: 1992), ýէջ 16; ԱրտակՄովսիսեան, Հայաստանը Քրիստոսից առաջ երրորդհազարամեակում (ýԵրեւան: 2005), էջ 115-120.
- ↑ Myths from Mesopotamia, translation by Stephanie Dalley (London:[s.n], 1989), p.126.
- ↑ Պնակիտ 9-րդ, Հին արեւելքի պոեզիա, թարգմանութիւն Էդ. ýՍարոեանի,(Երեւան: 1982), էջ 143-145.
- ↑ گیل گمش، برگردان احمد شاملو (تهران: چشمه 1382)، ص 307.
- ↑ Susa and Elam. Archaeological, Philological, Historical and Geographical Perspectives.: Proceedings of the International Congress held at Ghent University, December 14-17, 2009.Katrien De Graef , Jan Tavernier.
- ↑ "Searching for Noah's Ark and Aratta". Noah's Ark in Aratta, the biblical mountains of Ararat (به انگلیسی). Retrieved 2021-10-27.
- ↑ Mitchell S. Rothman and Virginia Badler, On the High Road: The History of Godin Tepe, Iran. Chapter 4. Contact and Development in Godin Period VI. Mazda Publishers, 2011 شابک ۱۵۶۸۵۹۱۶۵۹
- ↑ B.J. Corbin.Seven Mountains to Aratta.
- ↑ «Exploring Kurdish Origins - Prof. Mehrdad R. Izady». KURDISTANICA (به انگلیسی). ۲۰۱۸-۱۰-۰۹. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۹-۰۲.
- ↑ Mark, Joshua J. "Godin Tepe". World History Encyclopedia (به انگلیسی). Retrieved 2022-09-14.
- ↑ «Tripillya — visiting ancient Aratta civilization». www.primetour.ua. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۹-۱۴.
Black, Jeremy (1998). Reading Sumerian Poetry. Cornell University Press. p. 136. ISBN 0-8014-3339-8.
Black, J.A. , Cunningham, G. , Ebeling, J. , Flückiger-Hawker, E. , Robson, E. , Taylor, J. , and Zólyomi, G. (1998–2006). "The Electronic Text Corpus of Sumerian Literature". Oxford. Archived from the original on 11 April 2008. Retrieved 2008-03-15.
Cohen, Sol (1973). Enmerkar and the Lord of Aratta. Ph.D. dissertation, University of Pennsylvania. pp. 55–61. Retrieved 2008-03-15.
Gordon, Edmund I. (1967). "The Meaning of the Ideogram dKASKAL.KUR = "Underground Water-Course" and its Significance for Bronze Age Historical Geography". Journal of Cuneiform Studies 21: 70–88. doi:10.2307/1359360. JSTOR 1359360.
Hansman, John F. (1978). "The Question of Aratta". Journal of Near Eastern Studies 37 (4): 331–336. doi:10.1086/372671. JSTOR 544047.
Hansman, John F. (1985). "Anshan in the Elamite and Archaemenian Periods". The Cambridge History of Iran 2. Cambridge University Press. pp. 25–35. ISBN 0-521-20091-1. Retrieved 2005-03-15.
Hansman, John F. (1972). "Elamites, Achaemenians and Anshan". Iran 10: 118, footnote 97. Herrmann, Georgina (1968). "Lapis Lazuli: The Early Phase of its Trade". Iraq 30: 36, 54.
Kramer, Samuel Noah (1952). Enmerkar and the Lord of Aratta: A Sumerian Epic Tale of Iraq and Iran. University Museum, University of Pennsylvania.
Kramer, Samuel Noah (1963). The Sumerians. University of Chicago Press. p. 275. ISBN 0-226-45238-7.
Majidzadeh, Yousef (1976). "The Land of Aratta". Journal of Near Eastern Studies 35 (2): 105–114. doi:10.1086/372470. JSTOR 545195.
Majidzadeh, Yousef (2004). Jiroft: the Earliest Oriental Civilization.
Mallowan, Max (1985). "Cyrus the Great". The Cambridge History of Iran 2. ISBN 0-521-20091-1. Retrieved 2005-03-15.
Mallowan, Max (1969). "Elamite Problems". Proceedings of the British Academy (London) LV: 256.
Movsisyan, Artak (2001). Aratta: Land of the Sacred Law. Yerevan.
Potts, Daniel T. (2004). "Exit Aratta: Southeastern Iran and the Land of Marhashi". Name-ye Iran-e Bastan 4/1: 1–11.
Reiner, Erica (1973). "The Location of Anšan". Revue d'Assyriologie 67: 57–62.
Vanstiphout, Herman L. J; Jerrold S. Cooper, contributor (2003). Epics of Sumerian Kings: The Matter of Aratta. Society of Biblical Literature. pp. 110–111, etc. ISBN 1-58983-083-0.
"Lugalbanda". Reallexikon der Assyriologie und Vorderasiatischen Archäologie 7. Walter de Gruyter. 1990. p. 121. ISBN 3-11-010437-7. Retrieved 2008-03-15.
پیوند به بیرون
- «تمدن اَرَتَّ؛ سازه بزرگ مذهبی کنار صندل، زیگورات یا معبد باستانشناسان چه میگوید؟». اسکان نیوز. ۲۰۲۰-۰۷-۰۹. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۱-۰۹.