ارتباط
اِرْتِباط [ertebāt]، فرایندی برای رساندن پیام که در دیدگاههای گوناگون تعاریف متفاوتی دارد (نک : همین مقاله، تعریف).
درآمد
همۀ اجتماعات بشری، اعم از ابتدایی و پیشرفته، برپایۀ توانایی آدمی در انتقال مقاصد و تجارب پدید آمده است و آدمیان با برقراری ارتباط میتوانند نیازمندیهای طبیعی خود را برآورده سازند (رشیدپور، 3؛ اسدی، 106). با اینکه مقاصدِ ارتباط متفاوت است، اما هیچکس نمیتواند در واحدی جمعی بدون ارتباط سر کند. ارتباط ما را به شبکهای گسترده و در حال گسترش پیوند میزند؛ این شبکه از خانواده شروع میشود، به حلقۀ دوستان میرسد، و اکنون، با کمک رسانههای جمعی،
سراسر جهان را در بر میگیرد. در زندگی اجتماعی، پیشرفت افراد به میزان کامیابی در ساختن و گسترش این شبکهها بستگی دارد (گیل، 20؛ حفاظی، 48).
تعریف
به دست دادن تعریف جامعی از ارتباط، به سبب انتزاعی و چندوجهی بودن آن دشوار است. ارتباط آن قدر بدیهی به نظر میرسد که مانند دیگر بدیهیات، تعریف کردن آن به راحتی ممکن نیست، و بدون گزافهگویی، به اندازۀ شمار متخصصان حوزۀ ارتباطات، تعریفهای مختلفی از آن وجود دارد (لیتل جان، 35). شاید تعریف کردن ارتباط بر پایۀ دیدگاهها سادهتر باشد؛ برای مثال، دیدگاه فرایندگرا، ارتباط را فرایندی میداند که به واسطۀ آن ارتباطگر (فرستنده) از راه رسانه (مجرا)، پیامی را با تأثیرهای معین به گیرنده (مخاطب) میرساند و شرط برقراری ارتباط، ایجاد مشابهت معنا در گیرندۀ پیام با معنای مدنظر فرستندۀ آن است. ارتباط از دیدگاه معناگرا، کنشی اجتماعی است که افرادی در یک فرهنگ مشخص، در واکنش به تجربۀ خود از واقعیت، به مبادلۀ مفاهیم میپردازند (گیل، 19؛ «امتحان درس»، بش ؛ فرهنگی، 20). نقطۀ اشتراک این دو تعریف سهیم شدن در اندیشۀ دیگران، تفاهم و اشتراک در فکر است، و مقصود از آن فقط فرستادن یا دریافت پیام نیست، بلکه پیام، علامت و اشاره باید از سوی هریک از دو طرف ارتباط (فرستنده و گیرنده) پذیرفته، و بازشناسی شود (حفاظی، همانجا).
اجزاء ارتباط
در هر جریان ارتباطی عناصر مختلفی وجود دارد که شکل برقراری ارتباط، بسته به ترکیب آنها، مشخص میشود؛ سادهترین شکل جریان ارتباطی از 3 جزء تشکیل شده است: پیامدهنده یا ارتباطگر(سازنده یا پدیدآورندۀ پیام، نک : گیل، 38)، پیام (معنایی که در فرایند ارتباط انتقال مییابد، نک : همو، 77) و پیام گیرنده یا مخاطب (مقصد پیام). بعدها عناصر بازخورد (واکنش گیرنده که موجب میشود ارتباطگر دربارۀ نحوۀ دریافت پیام و نیز لزوم ایجاد تغییراتی در آن تأمل کند، نک : همو، 63)، و اختلال (هر چیزی که مانع رسیدن پیام از ارتباطگر به گیرنده باشد، نک : فرهنگی، 18؛ گیل، 224-227) نیز به آن افزوده شد. این شکل از ارتباط، ارتباطی رو در رو یا چهره به چهره است که اغلب میان دو تن برقرار میشود و در آن منشأ پیام یا پیامدهنده، شخصی واحد و مخاطب یا گیرندۀ پیام هم یک تن است و پیامی که بهطور مستقیم میان آنها مبادله میشود و معمولاً به صورت نگاه، حرکت سر و دست، لبخند یا گفتوگو ظاهر میشود، جنبۀ حضوری دارد و از شخص گوینده یا شنونده بهطور عینی جدا نیست (نک : معتمدنژاد، 7، نمودار).
برقراری تماس میان پیامدهنده و پیامگیرنده در ارتباطهای غیرمستقیم، منوط به وسیلۀ ارتباطی، به عنوان چهارمین جزء ارتباطی است. مبادلۀ پیام از راه نامه از نمونههای این ارتباط است (همو، 59، نمودار).
در ارتباطهای جمعی (رسانههای جمعی) به سبب فراوانی پیامها، وسعت میدان ارتباط و پراکندگی پیامگیرندگان، و همچنین لزوم پخش سریع پیامهای ارتباطی، امکان ارتباط مستقیم وجود ندارد و جریان ارتباط غیرمستقیم، به عامل ارتباط یا ارتباطگر (فرستنده) نیاز دارد که پیام را تهیه، تنظیم، و با وسایل ارتباط جمعی ارسال میکند. در این نوع ارتباط پیامگیرندگان برای آنکه بتوانند پیام را دریافت کنند، به وسیلۀ جدیدی به نام دستگاه گیرنده نیاز دارند. برخلاف ارتباط مستقیم که واکنش (بازخورد پیام) پیامدهنده و پیامگیرنده در آن مرئی و مستقیم اتفاق میافتد، بازخورد در این شکل از ارتباط نامرئی، پراکنده و غیرمستقیم است (معتمدنژاد، 56- 58).
انواع ارتباط
ارتباط براساس معیارهای مختلف، به انواع متفاوتی طبقهبندی شده است؛ براساس وسیلۀ برقراری ارتباط، به ارتباط کلامی؛ ارتباط غیرکلامی؛ ارتباط بصری (نقاشی، عکس، فیلم یا مانند آن) و ارتباطات الکترونیکی (تلفن، پست الکترونیکی، تلویزیون کابلی یا پخش ماهوارهای، نک : «ارتباط»، npn.) تقسیم شده است. در کهنترین منبع فارسی در اینباره، ارتباط بر مبنای نحوۀ برقراری آن، به ارتباط مستقیم و شخصی، ارتباط غیرمستقیم و غیرشخصی، و ارتباط جمعی طبقهبندی شده است (معتمدنژاد، 61-63)، اما در طبقهبندی منابع جدیدتر، ارتباط بر مبنای بافت آن (محیط یا چارچوبی که ارتباط در آن شکل، زمان و مکان و روابط اجتماعی افراد درگیر در آن را در بر میگیرد و به رفتار ارتباطی شکل میدهد (گیل، 68)، مطالعه میشود:
1. ارتباط درونفردی
این نوع ارتباط بر پردازشِ (درک، یادآوری و تفسیر) اطلاعات و مبادلات با محیط تأکید دارد و اعمال خودآگاه (تفکر، محاسبه، برنامهریزی، تخیل و یادآوری) و ناخودآگاه (خواب دیدن) را شامل میشود. این ارتباط ذهنی است، اما گاه قسمتهای دیگر بدن نیز در آن مداخله دارند. ما اغلب از راه گفتار خاموش با خود ارتباط برقرار میکنیم؛ با خود حرف میزنیم تا مثلاً دربارۀ رفتار، علاقهها و بیمیلیهایمان، نگرشها و نظریاتمان بیشتر بدانیم. ما دربارۀ جهان خارج نیز با خودمان حرف میزنیم (یا به آن میاندیشیم) تا آن را بهتر بشناسیم و نحوۀ ارتباطمان را با آن شکل دهیم تا در نهایت راحتتر در آن زندگی کنیم. سکوت در این ارتباط جایی ندارد؛ زیرا در هوشیاری نمیتوان نیندیشید. ارتباط درونی،مبنایی برای انواع دیگر ارتباط است (گیل، 30-31؛ فرهنگی، 12؛ مک کوایل،
26).
2. ارتباط میانفردی
به ارتباط رو در روی دو تن ارتباط میانفردی میگویند. ارتباط با دیگران پس از ارتباط با خود، جدیترین و برانگیزانندهترین ارتباط است. در اینگونه ارتباط، نقش فرستنده و گیرندۀ پیام جابهجا میشود؛ هیچگاه یکی همیشه فرستنده و دیگری گیرندۀ پیام باقی نمیماند، بلکه مدام نقش آنها عوض میشود (فرهنگی، 13-14). در این نوع ارتباط، یا ممکن است گوینده و شنونده هرکدام شخص واحدی باشند، مانند گفتوگوهای دوستانه، و یا اینکه پیامدهنده شخص واحدی باشد، اما گیرندۀپیامش چند نفر یا بیشتر باشند، مانند جلسات سخنرانی و نمایش (معتمدنژاد، 49). برپایۀ این تعریف، ارتباط تلفنی، یا ارتباط از راه نامه و پست الکترونیکی را نیز میتوان در این مقوله گنجاند، اما امروزه اینگونه ارتباط را با عنوان ارتباط شبکهای و به عنوان یکی از زیرمجموعههای ارتباط میانفردی مطالعه میکنند (گیل، 25). ارتباط میان فردی خود انواعی دارد:
الف ـ ارتباط کلامی
ارتباط مستقیم و شخصی که میان پیامدهنده و پیامگیرنده بدون واسطه برقرار میشود. این ارتباط شامل گوش دادن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن است. در این شکل از ارتباط، پیامهای میان دو طرف ارتباط مستقیماً مبادله میشود (معتمدنژاد، همانجا؛ رشیدپور، 4؛ گیل، 66). ارتباط کلامی که به دو صورت گفتار و نوشتار رخ میدهد، از ابزارهای کارساز برای کنترل و درک محیط و تأثیر گذاردن در آن است، زیرا مهارت در استفاده از کلام برای اغلب افراد یکی از بهترین ابزارهای کسب بیشترین پاداش در محیط زندگی و به حداقل رساندن کیفر است. در زندگی انسان هیچ رفتار ارتباطی به اندازۀ ارتباط کلامی اهمیت ندارد (میلر، 18-19؛ ذکاوتی، 7). اغلب زبانها صورت نوشتاری نیز دارند. کهنترین نوشتار شناخته شده متعلق به سومریان در هزارۀ 4قم است. اما ارتباط نوشتاری بسی پیش از آن به صورت غارنگاریها، تصویرنگاریها و اندیشه نگاشتها آغاز شده بود. ارتباط نوشتاری از نخستین شیوههای ارتباط غیرمستقیم یا با واسطه است که با رواج صنعت چاپ به اوج خود رسید و درواقع، شاهراه تحول و توسعۀ زندگی بشری شد (آذرنگ، 17-19). امروزه اشکال جدیدتری از ارتباط کلامی (زبانی و نوشتاری) هم به وجود آمده است که از آن میان میتوان به گفتوگوهای همزمان افراد از راه اینترنت (چت) و پست صوتی اشاره کرد («رمزها...»، npn.).
ب ـ ارتباط غیرکلامی
نشانهها و نمادهایی که معنا را از راههایی بجز زبان منتقل میکنند، ارتباط غیرکلامی نام دارند که در معنای وسیع آن موسیقی، رقص، معماری، نقاشی، طراحی و جز آن را در بر میگیرد (گیل، 33). مردم از راههای بسیار، بجز گفتار یا نوشتار، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و بدون استفاده از زبان نیز با هم حرف میزنند. آدمی با ایما و اشاره، حرکت دست و بدن و رفتارهای دیگر، برخی از حالتهای خود را بیان میکند. در واقع، هرجا گروهی از انسانها اجتماع کنند، ارتباط غیرکلامی هم برقرار میشود که در ارتباط میان فردی نقشی مهم دارد. ما با اندامهای تکلمی خود سخن میگوییم، اما میتوانیم به کمک تمام اجزاء بدن خود ارتباط برقرار کنیم و از این راه چند صد جزء اطلاعات را ظرف چند ثانیه مبادله نماییم (گیل، 27، 33-34؛ آذرنگ، 7). رمزهای غیرزبانی را نباید با رمزهای غیردهانی یکی دانست؛ همۀ رمزهای غیردهانی، غیرکلامی هستند، اما رمزهای غیرکلامی، گاه دهانیاند، مانند پایین و بالا بردن صدا، و طنین آن (فرهنگی، 16).
یک روانکاو و یک تهیهکنندۀ فیلم آمریکایی نخستین کسانی بودند که تلاشهای پژوهشی خود را صرف ارتباطات غیرکلامی در زندگی روزمره کردند. آنها پیامهای ارتباطی غیرکلامی را در 3 دسته جای دادند: زبان علامتها، یعنی حرکتها و جنبشهایی که شخص آگاهانه و با قصد و نیت انجام میدهد؛ زبان عمل، یعنی حرکتهایی که منحصراً به عنوان علائم به کار نمیروند، مثل راه رفتن، دویدن و آشامیدن که بسیاری از آنها غیرارادی هستند؛ و زبان اشیاء، یعنی نمایش ارادی یا غیرارادی کالاهای مادی که انسانها به صورت ارادی به کار میگیرند(نک : فرهنگی، 273-275).
پیشتر به ارتباط غیرکلامی توجه چندانی نمیشد، اما با پیشرفت در فناوری، بهویژه از راه رسانههای تصویری مانند فیلم و تلویزیون، پیامهای غیرزبانی اهمیت پیدا کرد. برخی از پژوهشگران، این شکل از ارتباط را مهمترین وجه ارتباط رو در رو، و بیش از 50٪ تأثیر کلام را به عوامل غیرکلامی مربوط میدانند. بسیاری از متخصصان بر این باورند که ارتباطات غیرکلامی به این سبب که از درون انسان نشئت میگیرد و اغلب مهارکردنی نیست، از نظر صحت بر ارتباطات کلامی همواره برتری دارد (آذرنگ، 10؛ گیل، 34؛ فرهنگی، 272-273).
3. ارتباط گروهی
به ارتباط میان افراد یک گروه (درون گروهی)، یا ارتباط میان گروههای مختلف (میان گروهی) اطلاق میشود. منظور از گروه، هم گروههای کوچک مانند خانواده، انجمن، باشگاه، گروههای مذهبی، گروههای دوستانه یا همکاری را شامل میشود، و هم گروههای بزرگتری مانند سازمان تجارتی و اتحادیه که موضوع مطالعۀ شاخهای از علم با عنوان «ارتباط سازمانی» است (نک : دنبالۀ مقاله). افراد درگیر در ارتباط و شمار آنها بر رفتار هر فرد اثر میگذارند. به اعتقاد
بیشتر پژوهشگران، گروههای کوچک میان 3 تا 15 عضو دارند (گیل، 247؛ «ارتباط»، npn. ؛ «تعریف»، npn.).
4. ارتباط سازمانی
شکلی از ارتباط رسمی که به انتقال افقی و عمودی پیام در سازمان میانجامد. مجراهای ارتباطی را نمودار تشکیلاتی سازمان نشان میدهد. اطلاعات در هر سازمان در 3 جهت میتواند جریان پیدا کند: بالا به پایین، پایین به بالا، و بهصورت جانبی در هر سطح. ارتباط پایین به بالا دو بازخورد مهم دارد: نخست اینکه چه کارهایی بر پایۀ اطلاعاتی که از بالا به پایین منتقل شده،صورتگرفته است؛و دیگر آنکه تصمیمگیران از احساسات و نگرش افراد ردۀ پایین سازمان آگاه میشوند و میتوانند راهبردهای واقعبینانهای طراحی کنند. ارتباط جانبی میان سازمانها برای ایجادهماهنگی میان آنها اهمیت بسیاری دارد (گیل، 166-167؛ «رمزها»، npn.).
5. ارتباط عمومی
ارتباط شمار کمی از مردم (اغلب یک نفر) با گروهی بزرگ. بسیاری از شیوههای ارتباط سنتی در این گروه جا میگیرند؛ ازجمله بیان، خطاب، سخنرانی و سخنرانی عمومی و جز آنها. هرچند که بسیاری از این شکلهای ارتباطی امروز نیز کاربرد دارند ــ مانند سخنرانی عمومی که از اشکال بسیار قدیم ارتباط است و کهنترین متن دربارۀ آن به 2400 سال پیش باز میگردد ــ اما امروز همین شکل از ارتباط را میتوانیم یکشنبهها در هاید پارک لندن ببینیمکه هرکس میتواند دربارۀ هر موضوعی و خطاب به هرکسی سخنرانی کند و حتى گروههایی هستند که مهارتهای سخنرانی را از این راه آموزش میدهند (برای اطلاعات بیشتر دربارۀ ارتباط سازمانی، نک : ه د، روابط عمومی، نیز مدیریت تغییر؛ «سخنرانی...»، npn.).