امپراتور
امپراتور، امپراطور،(شکل نوشتاری منسوخ از واژه اصلی است) شاهنشاه یا پادشاهِ بزرگ (به لاتین: Imperator) در زبان لاتین که نخست این واژه در آن به کار رفتهاست از فعل imperare (فرمان دادن) گرفته شده و در آغاز برای جایگاه فرماندهی ارتش کاربرد داشتهاست ولی با جایگزینی معنایی از آنجا که پادشاه همان فرماندۀ ارتش نیز بهشمار میآید و با یگانگی دوباره روم پس از دوران سه فرماندهی نخستین (کراسوس، پومپیئوس و سزار) واژۀ پادشاه به کار برده شد. این واژه به شاه (مرد) گفته میشود که یک امپراتوری را حاکمیت میکند. شهبانو یا امپراتریس هم به زنی که یک امپراتوری را فرماندهی میکند، گفته میشود که کاربردی تازه تر در برابر امپراتور دارد؛ این زن ممکن است همسر یک پادشاه (شهبانو یا امپراتریس به معنای ملکه بزرگ) باشد یا به صورت مستقل (امپراتریس حاکم) حکومت کند.
امپراتور و امپراتریس | |
شاه و ملکه | |
نایبالسلطنه | |
آرشیدوک و آرشیدوشس | |
پرنس بزرگ و پرنسس بزرگ دوک بزرگ و دوشس بزرگ | |
پرنس و پرنسس
| |
انفان و انفانت | |
دوک و دوشس | |
مارکی و مارکیز | |
مارگراف و مارگرافین | |
کنت و کنتس ارل و کنتس | |
ویکنت و ویکنتس | |
بارون و بارونس | |
بارونت و بارونتس | |
شوالیه و دام | |
جنتلمن و الدر | |
نخستین کسی که عنوان امپراتور دربارهاش به کار رفت، آگوستوس، فرزندخواندهٔ ژولیوس سزار بود که با درهم شکستن اتحاد مارک آنتونی و کلئوپاترا و پایان دوران سه فرماندهی به فرمانروایی مطلق روم رسید. پس سنای روم لقب آگوستوس ـ به معنی حاکم کبیر و بلندمرتبه ـ را به او اعطا کرد و او نیز خود عنوان امپراتور را که در آن هنگام به معنی فرماندهٔ کل قوا بود برای خود برگزید. از آن پس، فرمانروایان روم را به مناسبت وجههٔ نظامی، امپراتور میخواندند و به سبب آن که تا امپراتور نرون، از خانوادهٔ ژولیوس سزار بودند، سزار (قیصر) مینامیدند تا آنکه از عهد دیوکلسین در انتهای قرن سوم و ابتدای قرن چهارم میلادی و با تقسیمبندیهای تازهٔ اداری، سه مقام امپراتور، آگوست و سزار از هم تفکیک شدند و مقام سزار، فروتر از امپراتور و آگوست شد و یک امپراتور بر چند آگوست و سزار، فرمان میراند. این سلسه مراتب در دستگاه اداری روم شرقی با جدیت رعایت میشد. واپسین فرمانروایان روم غربی هرچند که بنا به عادت، «امپراتور» خوانده میشوند، اما در واقع سزارها و بعضاً آگوستهایی بودند که امپراتوران روم شرقی برای مدیریت غرب امپراتوری معرفی میکردند و حق برتری را برای خویش حفظ میکردند. آخرین امپراتور روم غربی، رومولوس آگوستولوس نام داشت که در سال ۴۷۶ میلادی عزل شد و واپسین امپراتور روم شرقی نیز کنستانتین یازدهم بود در سال ۱۴۵۳ میلادی در دفاع از قسطنطنیه جان باخت.
جنگ اول جهانی را جنگ مرگ امپراتوریها میدانند، زیرا چند امپراتوری جهان ـ امپراتوری روسیه، امپراتوری اتریش-مجارستان و امپراتوری عثمانی ـ در این جنگ نابود شدند. سپس واپسین امپراتوران باقیمانده در جهان پس از جنگ دوم جهانی، جرج ششم پادشاه بریتانیا و امپراتور هند، محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران، هایله سیلاسی امپراتور اتیوپی (و مدعی وراثت سلیمان و بلقیس) و سرانجام هیروهیتو امپراتور ژاپن بود که در حال حاضر تنها ژاپن است که دارای مقام امپراتوری است.
برتری نسبت به دیگر حکمرانان
امپراتور و شاه هر دو حکمران بحساب میآیند. در اروپا هم امپراتور و امپراتریس به عنوان حکمرانان برتر بحساب میآیند. امپراتورها نخست رتبه اولویتی بیشتری در مقابل شاهان در روابط دیپلماتیک میگرفتند. هماکنون اولویت به درجه رئیس دولت اعطا میشود.
معادل پارسی امپراتور، شاهنشاه (پادشاه پادشاهان) است و از این حیث، برتری امپراتور بر پادشاه چنین میتواند باشد که امپراتور (چنانکه شاهنشاه)، بر چندین پادشاه فرمان میراند. مقام امپراتوری در اروپا چنین ساختاری داشتهاست و بهطور دقیق معادل شاهنشاه بودهاست. پادشاهان ایران باستان از قبیل هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، مقام شاهنشاهی داشتند و در متون غربی، آنان را امپراتور میخوانند.
جستارهای وابسته
- شاهنشاه
منابع
- ↑ کاربرد نویسه "ط" در وامواژههای بیگانه مانند سن پطرزبورغ، پطرس رواج زیادی داشتهاست.
- ↑ «معنی امپراتور | فرهنگ فارسی معین». www.vajehyab.com. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۲-۲۷.
- ↑ "imperator | Origin and meaning of imperator by Online Etymology Dictionary". www.etymonline.com (به انگلیسی). Retrieved 2020-01-22.