اصلاحات میجی
اصلاحات مِیجی یا احیای مِیجی (به ژاپنی: 明治維新, Meiji Ishin) زنجیرهای از رویدادها بود که به دگرگونیهای عظیمی در ساختار سیاسی و اجتماعی ژاپن منجر شد. اصلاحات میجی به مشابه انقلابی بود که در نیمه دوم قرن نوزدهم، در پایان دوره ادو یا باکوماتسو و آغاز دوره میجی، رخ داد. نظریه پردازان دوران میجی ژاپن میگفتند ما میتوانیم تکنیک ساختن پلهای فلزی را به ژاپن وارد کنیم، اما این کار کمکی به ما نمیکند بلکه ما باید چیزی را به ژاپن بیاوریم که باعث دست یافتن به تکنیک ساختن پلهای فلزی شدهاست یعنی فرهنگ و اندیشه صنعتی شدن را. اصلاحات میجی سبب سرعت گرفتن روند صنعتیسازی ژاپن شد و این امر نیز به نوبه خود، به رشد میلیتاریزم انجامید. واژه ترکیبی «مِیجی» به معنای قانون روشنبینی است.
نفوذ خارجی
هنگامیکه در سال ۱۸۵۳ رزمناو آمریکایی متیو سی پری با هدف فشار بر ژاپنیها برای گشودن بنادرشان بر روی کشتی های تجاری غربی همراه با کشتیهای جنگی بزرگ و با تسلیحات و فناوری بسیار برتر نسبت به ژاپنی ها در سواحل ژاپن پهلو گرفت ، ژاپنیها میدانستند که از لحاظ تکنولوژی در سایه ی قدرتهای غربی هستند. چهرههایی مانند شیمازو ناریاکیرا به این نتیجه رسیدند که "اگر خودمان ابتکار عمل را به دست گیریم، میتوانیم تسلط داشته باشیم، و اگر این کار را نکنیم برای همیشه تحت سلطه خواهیم بود" و این تفکر باعث شد ژاپن "درهای خود را بر روی فناوری خارجی باز کند. "ژنرال چینی لی هنگژانگ با مشاهده واکنش ژاپن به قدرتهای غربی، در اوایل سال ۱۸۶۳ یعنی پنج سال قبل از دوران بازسازی میجی، ژاپن را "تهدید اصلی امنیتی" چین در نظر گرفت. پایه و اساس بازسازی میجی، اتحاد ساتسوما-چوشو در سال ۱۸۶۶ بین سایگو تاکاموری و کیدو تاکایوشی، رهبران عناصر اصلاح طلب در دامنههای ساتسوما و چوشو در انتهای جنوب غربی مجمعالجزایر ژاپن بود. این دو رهبر از امپراتور کومی (پدر امپراتور میجی) حمایت کردند و توسط ساکاموتو ریوما به منظور به چالش کشیدن شوگونات توکوگاوا (باکوفو) حاکم و بازگرداندن امپراتور به قدرت گرد هم آمدند. پس از مرگ کومی در ۳۰ ژانویه ۱۸۶۷، میجی در ۳ فوریه بر تخت نشست. این دوره همچنین شاهد تغییر ژاپن از یک جامعه فئودالی به داشتن یک اقتصاد بازار بود و ژاپنیها را با نفوذ دائمی مدرنیته رها کرد.