حبیبالله بدیعی
حبیبالله بدیعی (زادهٔ ۴ فروردین ۱۳۱۲ در ازانده سوادکوه – درگذشتهٔ ۲۷ مهر ۱۳۷۱ در تهران)، موسیقیدان و نوازندهٔ ویلن اهل ایران بود.
حبیبالله بدیعی | |
---|---|
اطلاعات پسزمینه | |
زاده | ۴ فروردین ۱۳۱۲ روستای ازان ده، پل سفید ، سوادکوه، مازندران |
درگذشته | ۲۷ مهر ۱۳۷۱ (۵۹ سال) شهر تهران |
ژانر | موسیقی اصیل ایرانی |
ساز(ها) | ویولنکمانچه |
سالهای فعالیت | نوازندهآهنگساز |
همسر(ها) | بانو شمسی شمس |
سازهای اصلی | |
ویلن |
او از سال ۱۳۲۹ به عنوان تکنواز با برنامه موسیقی ارتش همکاری کرد و سال بعد بود که رسماً وارد ارکستر ابراهیم منصوری شد. حبیبالله بدیعی در سال ۱۳۳۱ در فیلم «ولگرد» صدای قوامی و شمس را با ویلن همراهی کرد. در سالهای ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۴ ارکستر کوچکی تشکیل داد که خوانندهٔ آن شمس بود.
این ارکستر تا پایان سال ۱۳۳۶ هر شب جمعه برنامهٔ رادیویی داشت. یک سال بعد وی وارد برنامه گلها شد و با خوانندگانی چون مرضیه، الهه، پوران، دلکش و رؤیا و شمس همکاری کرد. وی حدود ۲۰۰ آهنگ ساختهاست که یکی از معروفترین آنها کعبه دلها با صدای الهه است.
زندگینامه
حبیبالله بدیعی در ۴ فروردین ۱۳۱۲ در روستای ازانده از توابع شهرستان سوادکوه متولد شد. دو ساله بود که پدرش سواد کوه را ترک و در شهر ساری اقامت گزید و به کار فلاحت و تجارت پرداخت. در سن ۸ سالگی به همراه خانوادهٔ خود به تهران آمد و مقیم این شهر شد.
در ساری برادر بزرگ حبیب برای خود ویولنی تهیه کرده و نزد یک نوازنده ارمنی به فراگرفتن ویولن مشغول میشود ولی بعد از دو سال از ادامهٔ کار خسته شده و نواختن ویولن را ترک میکند. در این زمان حبیب گهگاهی بدون اجازه و دور از چشم برادر مشتاقانه دستی به آرشهٔ ویلن برده و نغمات دلنشینی به گوش میرساند. این عمل از دید برادر مخفی نماند و وقتی علاقهٔ شدید او را نسبت به موسیقی میبیند ویولن را به او هدیه میکند.
پدر و مادرش که به تعلیم و تربیت وی مانند سایر فرزندان خود علاقهمند بودند، بر تحصیلات او نظارت دقیق داشتند و او تا اخذ لیسانس از دانشکده علوم، تمام مراحل تحصیلی را با موفقیت به پایان رسانید.
سال ۱۳۲۶ بود که حبیب نوجوان پس از مدتی تمرین نزد خود به کلاس لطفالله مفخم پایان میرود. لطفالله مفخم پایان یکی از شاگردان ابوالحسن صبا بود چنانکه اغلب ردیفهای صبا به خط و اهتمام این هنرمند نوشته و چاپ شدهاست. وی مدت سه سال حبیبالله بدیعی را در فراگیری ردیفهای صبا تعلیم میدهد. بدیعی رفته رفته چنان پیشرفتی در کار موسیقی حاصل میکند که در سال ۱۳۲۹ یعنی پس از چهار سال نوازندگی به عنوان سولیست در برنامهٔ رادیو ارتش به نواختن ویلن مشغول میشود. پس از دو سال در سال ۱۳۳۱ به کلاس ابوالحسن صبا میرود و مدت دو سال دورهٔ تکمیلی آوازها را نزد او به پایان میرساند. در همین زمان که نزد صبا به فراگیری مشغول بود مدت دو سال نیز نزد یکی از مدرسان موسیقی کلاسیک، با نام جینگوزیان که از ارامنه قفقاز بود دوره میبیند.
حبیبالله بدیعی در نواختن دستگاهها و گوشههای آواز قدرت و توانایی قابل ملاحظهای داشت. او ابتدا در سال ۱۳۳۳ ارکستر کوچکی را رهبری میکرد که بعدها بنا به تجدید نظر تشکیلات ارکسترهای رادیو ارکستر شمارهٔ ۶ نامگذاری گردید. وی در سال ۱۳۳۷ بنا به دعوت داود پیرنیا سرپرست برنامه گلها، کار خود را در این برنامه با خوانندگانی چون: رؤیا، الهه، پوران، مرضیه، عهدیه، مهستی، هایده، غلامحسین بنان، حسین قوامی، اکبر گلپایگانی (گلپا)، محمود محمودی خوانساری، حسین خواجه امیری (ایرج) و غیره آغاز کرد.
وی در سال ۱۳۴۳ عضو شورای موسیقی رادیو، در سال ۱۳۴۵ معاون ادارهٔ رادیو تهران و سپس معاون ادارهٔ موسیقی شد. او از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۱ رئیس ادارهٔ موسیقی رادیو و از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۸ به عضویت شورای واحد موسیقی که اعضاء آن متشکل از: مرتضی حنانه، علی تجویدی و حسینعلی ملاح بود، منصوب شد و ضمن رهبری ارکسترهای شمارهٔ ۲ و ۴ و ۶ به مدت ۶ سال رهبری ارکستر باربد را به عهده داشت.
کتاب «کماندار زریندست» نوشتهٔ مهران حبیبینژاد، دربارهٔ زندگی حبیبالله بدیعی و نگاهی گذرا به زندگی و آثار او است.
سایر فعالیتها و برنامهها
حبیبالله بدیعی جهت شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران، مسافرتهای متعددی به کشورهای افغانستان، آلمان، آمریکا، بلژیک و انگلستان نمود که در این زمینه هنرمندانی نظیر جهانگیر ملک، فرهنگ شریف، مجید نجاحی، محمودی خوانساری، جمال وفایی و کورس سرهنگ زاده با وی همکاری داشتهاند.
مرگ
حبیب االله بدیعی در ۲۷ مهر در سن ۵۹ سالگی به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان توس تهران درگذشت و پیکر وی را در امامزاده طاهر (کرج) به خاک سپردند.
استاد حبیباللهِ بدیعی پس از انقلاب اسلامی مورد بیاحترامی و بیمِهریهای زیادی قرار گرفت
موسیقیدان، آهنگساز و ویولُنیستِ بزرگی که تاثیرِ غیرِ قابلِ انکاری در تلفیقِ تکنیکِ موسیقیِ کلاسیک با موسیقیِ سنتیِ ایرانی داشت؛ هنرمندی که قدرتِ آرشه و تسلطش در نواختنِ ویولُن بیش از حدِ تصور بود و تا امروز هم تکنوازیهایش سرمشقِ بسیاری از خودآموزانِ ویولُن است؛ همان موزیسینِ بزرگی که انقلابیون و پاسدارها وقتی ریختند داخلِ خانهاَش، کتکش زدند و سازِ موردِ علاقهاَش(ویولنش) را رویِ سرش شکستند، سرِ شکستهاَش خوب شد ولی سازِ موردِ علاقهاَش و قلبِ شکستهاَش هیچوقت خوب نشد... روحش شاد
آثار
حبیبالله بدیعی علاوه بر تکنوازی، آهنگهای بسیاری ساخت که اکثر آنها با اقبال روبرو شدند. او حدود یکصد و پنجاه قطعه ساخت از جمله: کعبه دلها، فریاد از این دل، افسانه عشق، دل بی گناه، الهی بمونی، افسانه زندگی، جاودانه، رفته بودم، افسانه کمتر، شعله سرکش، در آتشم، مهربان شو، سنگ صبور و زندگی من.
منابع
- ↑ «حبیبالله بدیعی». نوایاب. بایگانیشده از اصلی در ۸ ژوئیه ۲۰۱۹. دریافتشده در ۱۵ مه ۲۰۲۰.
- ↑ 10 (۲۰۱۷-۰۳-۲۲). «حبیبالله بدیعی کماندار زرین دست». ایرنا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۱۵.
- ↑ ««بدیع» زرین دست…». ایمنا. ۲۰۱۷-۱۰-۱۹. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۱۵.
- ↑ «خانه موسیقی ایران - حبیبالله بدیعی؛ گلی از بوستان صبا». Iran Home Music. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۱۵.
- ↑ «زندگینامه استاد حبیبالله بدیعی». خبرگزاری برنا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۱۵.
- ↑ رحمتالله بدیعی، از آخرین بازماندگان نسل بزرگان موسیقی ایرانی, retrieved 2020-05-15
- ↑ vista. «کماندار زریندست: نگاهی به زندگی، اندیشه و آثار هنرمند فقید حبیبالله بدیعی». ویستا. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۵-۱۵.