حساب کاربری
​
زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
لینک کوتاه

درماندگی آموخته‌شده

تجربه‌ی روانشناختی

درماندگی آموخته‌شده (به انگلیسی: Learned helplessness) در علم روانشناسی به شرایطی اشاره می‌کند که در آن افراد بر طبق تجربیات گذشته (مانند سرکوفت‌ها و ناکامی‌های مستمر و طولانی و مداوم) به این نتیجه می‌رسند که کوشش را با پیشرفت مرتبط نمی‌دانند. آنها یادگیرندگانی هستند که فکر می‌کنند هر کاری انجام دهند به موفقیت دست نمی‌یابند. این موضوع نخستین‌بار توسط مارتین سلیگمن مطرح شد.

فهرست

  • ۱ شکل گیری و تغییرات نظریه درماندگی آموخته شده
  • ۲ درماندگی آموخته شده در کودکان
  • ۳ پانویس‌ها
  • ۴ منابع
  • ۵ پیوند به بیرون

شکل گیری و تغییرات نظریه درماندگی آموخته شده

مارتین سلیگمن روانشناس آمریکایی، استاد دانشگاه و نویسنده چندین کتاب‌ روانشناسی و همکارانش در آزمایش‌­های خودشان یک گروه از سگ­‌ها را در قفسی گذاشتند که نمی‌­توانستند از آن فرار کنند و از طریق دستگاه برقی به آن‌ها شوک می­‌دادند. آن‌ها سپس دریافتند که حتی در شرایطی که سگ­‌ها می­‌توانستند از شوک بگریزند، به‌جای گریختن، درمانده ­وار دراز می­‌کشیدند. در مقابل سگ‌­هایی که اصلاً در معرض شوک قرار نگرفته بودند، بعد از این­که یاد گرفتند راه گریزی وجود دارد از آن استفاده کردند. طبق توجیه اولیه سلیگمن بی­‌تفاوتی و انفعالی که افراد افسرده نشان می­‌دهند، نشانه­‌های رفتاری درماندگی آموخته شده هستند. افراد این نشانه‌­ها را در واکنش به تجربیات قبلی نشان می‌­دهند که در آن‌ها، دیگران باعث شدند احساس کنند قدرت کنترل کردن سرنوشت خودشان را ندارند. به هر حال به این توجیه انتقاداتی وارد بود. یک نقطه ضعف مهم در توجیه اولیه افسردگی توسط این نظریه این بود که نمی­‌توانست این واقعیت را که افراد افسرده خود را به­‌خاطر شکست­‌های شان سرزنش می­‌کنند توجیه کند.

درماندگی آموخته‌شده
آزمایش سگ ها در نظریه درماندگی آموخته شده

با توجه به این انتقادات، سلیگمن و همکارانش در نظریه درماندگی آموخته شده تغییراتی ایجاد کردند. جمع‌­بندی مجدد نظریه درماندگی آموخته شده به‌گونه‌ای که قابل اطلاق به انسان باشد، حاکی از آن است که متعاقب رویدادهای ناگوار خارجی، توجیهات درونی به وجود می‌­آیند که سبب از بین رفتن عزت نفس می­‌گردند. بنابراین در مدل تجدید نظر شده این نظریه بر نقش انتساب­‌ها تأکید می‌شود. انتساب­‌ها توجیه کردن اتفاقاتی است که برای افراد روی می­‌دهند. افراد افسرده وقتی با شکستی روبرو می­‌شوند، انتساب­‌های درونی، پایدار و کلی دارند، و این در حالی است که انتساب­‌های افراد غیر افسرده در مقابل شکست‌­ها، بیرونی، موقتی و غیر کلی است. به‌طور کلی نظریه درماندگی آموخته شده از لحاظ توانایی توجیه کردن تفاوت­‌های فردی در آسیب­‌پذیری نسبت به افسردگی ضعیف است .


درماندگی آموخته شده در کودکان

شروع درماندگی آموخته شده معمولاً از کودکی و سنین پایین‌تر است. زمانیکه کودکان از حامیان و والدین خود برای چالش‌های پیش رو درخواست کمک می‌کنند و با بی‌توجهی آنان مواجه می شوند. در صورت تکرار این رفتار، باور ناتوانی در آنها تا سنین نوجوانی و جوانی همراه خواهد بود. کودکانی که در سنین کم تجربه تجاوز جنسی را داشته‌اند، حتی در سنین بالاتر هم احساس بی ارزش بودن و ناتوانی می‌کنند.


پانویس‌ها

[1]. attributions

منابع

  1. ↑ Abnormal Psychology: Clinical Perspectives on Psychological Disorders

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «Learned helplessness». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۰۲ آوریل ۲۰۱۳.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.