زبان انگلیسی یک زبان طبیعی از خانواده زبانی زبانهای هند و اروپایی از شاخه زبانهای ژرمنی غربی است که نخستین بار در انگلستان در عهد آنگلوساکسونها تکلم شد و انگلیسی باستان شکل گرفت. بعدها پس از تهاجم سزار و نورمنها، انگلیسی میانه شکل گرفت و مکاتب ادبی در ادبیات انگلیسی، انگلیسی نو نخستین را شکل داد. امپراتوری بریتانیا، با مستعمرهسازی در تمام قارهها و تشکیل بزرگترین امپراتوری جهان، سپس ابرقدرت شدن ایالات متحده آمریکا و سادگی دستور زبان انگلیسی و وامواژههای بسیار، موجب شد تا سرانجام انگلیسی نو، یک زبان میانجی جهانی و پرگویشترین زبان جهان شود.
انگلیسی در انگلستان و جنوب شرقی اسکاتلند تکامل یافت. از دیگر زبانهای ژرمنی میتوان به آلمانی، هلندی، دانمارکی، سوئدی و نروژی اشاره کرد. امروزه، به تقریب، نیمی از مجموعه واژگان و دستور زبان انگلیسی از زبانهای ژرمنی و نیمی دیگر را وامواژه تشکیل میدهد که بیشتر آنها از لاتین، فرانسوی، بخشی از یونانی و دیگر زبانها وارد انگلیسی شدهاند.
انگلیسی باستان شباهت بسیاری به آلمانی باستان داشت؛ چون انگلیسیزبانها، بیشتر، از ژرمنها بودند که از آلمان وارد بریتانیا شدند و چهبسا آلمانی را میتوان مادر انگلیسی دانست. در اثر نقش و توان زیاد بریتانیا در گسترههای نظامی، اقتصاد، علم، سیاست و فرهنگ در جهان پس از قرن هجدهم، و بهویژه ایالات متحده آمریکا از سده بیستم میلادی، انگلیسی در جهان گسترش یافته و زبانی بینالمللی، زبان مادری، زبان دوم، زبان خارجه و زبان میانجی در بسیاری از کشورهای جهان شدهاست.
انگلیسی به عنوان زبان مادری در کشورهای آنگلوسفر (انگلستان، آمریکا، کانادا، استرالیا و نیوزلند) و ایرلند، آفریقای جنوبی، غنا، نیجریه، زیمبابوِی، بوتسوانا و بسیاری کشورهای دیگر کاربرد دارد. همچنین زبان دوم برخی کشورها مانند هند، پاکستان، قطر، بحرین، سودان است. انگلیسی پرتکلم و شناختهترین زبان جهان است، اما برپایه کشورهای زبان مادری، امروزه از نظر تعداد گویشوَر، پس از چینی و اسپانیایی، سومین زبان جهان است. شمار کسانی که زبان مادریشان انگلیسی است امروزه بیش از ۳۸۰ میلیون است. با این حال شمار انگلیسیزبانان غیربومی در جهان بیش از یک میلیارد است. انگلیسی در بسیاری از کشورها زبان میانجی است و مهمترین زبان جهان در سیاست، اقتصاد، صنعت، فرهنگ و علم در روابط بینالملل بهشمار میآید. این زبان از زبانهای رسمی سازمان ملل متحد است و نظام آموزشی بیشتر کشورها به تدریس آن میپردازد. رایجترین زبان بینالمللی جهان، انگلیسی است..
در سده ششم میلادی، مردمانی از سه قبیله جوت، انگِل، ساکسون و فریسیها که در شمالغرب آلمان، دانمارک و هلند امروزی ساکن بودند، به انگلستان تاختند و آن را به تصرف خود درآوردند. تا آن زمان مردم بریتانیا، یا بهتر، بریتانیای روم به سِلتی سخن میگفتند که امروزه در ولزی، ایرلندی و بِرِتانی در آن سوی کانال فرانسه دیده میشوند. البته سِلتی به دنبال ۴۰۰ سال ضمیمه شدن این خاک از سوی رومیها با لاتین آمیخته بود و بسیاری از واژگان لاتین در آن کاربرد داشت.
پس از اشغال بریتانیا از سوی ژرمنها، جوتها از اقوام ژرمن نیز در جنوبِ شرقی خاک بریتانیا ساکن شدند و در تعامل با زبانهای محلی، گویش «کِنتی» را پدیدآوردند. ساکسونها هم که در جنوب و جنوبِ غربی سکنا گزیده بودند، گویش «ساکسونِ غربی» را پدیدآوردند.
آنگلهایی که در شمال و مرکزِ انگلستان اقامت گزیده بودند، به ترتیب، گویشهای «آمبِریای شمالی» و «مِرسیایی» را پدیدآوردند. سینت بید بر این باور بود که آنگلها منطقه گستردهتری از خاک بریتانیا (نزدیک به همه آن) را از آن خود کردند و نام «اِنگلند» (England) از نام همین قبیله گرفته شدهاست. "England" از Engla land به معنی «سرزمین آنگلها» انگلیسی: Land of the Angles) گرفته شده و English در انگلیسی کهن Englisc بودهاست. افزون بر این قبیلهها، دستههایی از مردمان ساکن فریزیا، نیدرزاکسن، یوتلاند و جنوب سوئد نیز در آن دوران به بریتانیا آمدند.
انگلیسی باستان نخستین برگرفته از چندین گویش بود که بازتاب چندین سرچشمهداشتن انگلستان در عهد آنگلوساکسونها است. یکی از این گویشها، ساکسون غربی کهن بود که کمکم بر دیگر گویشها برتری یافت. رزمنامه بئوولف از همین دوران است. گمان میرود که از سده نهمِ میلادی، گویش ساکسونی، به دنبال سلطه پادشاه آلفرد (نخستین شاهِ انگلستان که از قبیله ساکسون بود)، بر دیگر گویشها برتری یافتهباشد و از آن پس، زبان رسمی این کشور شدهباشد. یک تفاوت مهم انگلیسی باستان با انگلیسی امروزی این است که در انگلیسی باستان، فعل در آغاز جمله میآمد.
انگلیسی باستان، از نظر گویش، بسیار متفاوت از انگلیسی امروزی است. برای نمونه، واژههای light و drought، به ترتیب به صورت «لیخت» و «دراخت» تلفظ میشد یا جمله Will you give me your jacket, good man?، چنین ادا میشد: Wilt ðu sellan me ðin clæð, godman min? در این دوره شماری واژه، از لاتین، وارد انگلیسی شد. واژگانی چون altar, mass, priest, psalm, temple, kitchen, palm, pear,... از آن جملهاند. شمار کمتری واژه هم از اسکاندیناوی، از سوی وایکینگها که از اواخر سده هشتم، کمکم یورشهایی به انگلستان برده و بخشهایی را گرفته بودند، وارد این زبان شد. از جمله این واژگان، میتوان به law, take, cut, both, ill, ugly، اشاره کرد.
انگلیسیِ کهن، گنجینه واژگان غنی نداشت اما، همچون دیگر زبانهای هندواروپایی، دستور زبان پیچیدهای داشت.
انگلیسی کهن یا باستان با دو دوره یورش روبرو شد. نخست از سوی سخنوران زبانهای ژرمنی شمالی، در سده هشت و نه میلادی، هنگامی که هالفن رگناسن و ایوار رگناسن شناخته شده با نام ایوار بیاستخوان تصمیم به گرفتن و استعمار منطقههای شمالی جزیرههای بریتانیا گرفتند. بار دوم یورش از سوی سخنوران زبانهای رومیتبار بود. پس از تصرفِ انگلستان به وسیله نورمنها که در سال ۱۰۶۶ صورت گرفت، کمکم دگرگونی شگرفی در زبان پدید آمد. نورمن کهن در سده ۱۱ میلادی با یورش نورمنها به انگلستان به آنگلو-نورمن و پس از آن به آنگلو- فرنچ تغییر یافت و دسته نویی از واژگان را وارد زبان کرد، واژگانی که در دولت و دادگاهها کاربرد داشتند.
زبان فرانسوی - به واسطه حکومتِ نورمنها - زبانِ بزرگان و بلندپایگانِ جامعه، و انگلیسیِ کهن، زبانِ عوام و دونپایگان بهشمار میرفت، زبان فرانسوی اثر چشمگیری بر انگلیسی گذاشت. تا پیش از سال ۱۲۵۰، تنها ۹۵۰ واژه نو، بیشتر به دلیل ارتباط انگلیسیها و فرانسویها، وارد زبان انگلیسی شد. اما ناگهان، چون فرانسویان شروع به یادگیری زبان انگلیسی نمودند و واژگانی از زبان خود را وارد زبان مقصد کردند، تعداد بیشماری واژه از زبان فرانسوی قرض گرفته شد؛ به گونهای که اکنون یک سوم واژگان زبان انگلیسی، ریشه فرانسوی دارند. گسترش دامنه واژگان با کمک واژههای اسکاندیناویایی و نورمنی رویدادی بود که باعث سادهتر شدن دستور زبان انگلیسی شد و این زبان را به زبانی وامگیرنده تبدیل کرد (چیزی بیش از پذیرش معمول واژههای دیگر زبانها توسط یک زبان).
در انگلستان آن روزگار مردم به پنج زبان سخن میگفتند: انگلیسی، بریتانیایی (سلتی)، ایرلندی، پیکت (اسکاتلندی)، و لاتینی. «انگلیسی» زبان آنگلها بود، اما با زبان ساکسون چندان تفاوتی نداشت و فرانکها و نروژیها و دینها نیز آن را میفهمیدند. این اقوام پنجگانه به لهجههای مختلفی از زبان آلمانی صحبت میکردند، و انگلیسی بتدریج از آلمانی به وجود آمد. ادبیات آنگلوساکسون حتی پیش از سده هفتم قابل توجه بود. ملاک قضاوت ما باید اغلب مبتنی بر باقیمانده این آثار باشد، چه با اشاعه مسیحیت، که سبب رواج رسمالخط لاتینی (به جای الفبای رون، که خط آنگلوساکسون با آنها نوشته میشد) گردید، بیشتر آنها از میان رفتند؛ در این دوران بود که بر اثر هجوم دانمارکیها بسیاری از کتابخانهها ویران شد و، با استیلای نورمانها، واژههای فرانسوی سیل آسا زبان انگلیسی را احاطه کرد.
گویش midland، از سده چهاردهم، یعنی زمانی که مناطق زیر پوشش این گویش، به مراکز توسعه دانشگاهی، پیشرفت اقتصادی و زندگی اشرافی در انگلستان تبدیل شد، جای خود را به عنوان مهمترین گویش در این دوران، باز کرد و میدلند شرقی گویش مسلط شهر لندن شد. یکی از عواملی که موجب برتری مطلق این گویش شد؛ به گونهای که انگلیسی امروزی، کمابیش شکل تکامل یافته میدلند شرقی است، نفوذ این گویش به دستگاههای حکومتی و مکاتبههای دولتی است.
از نوشتههای پرآوازه دوران انگلیسی میانه میتوان به حکایتهای کنتربری از جفری چاوسر اشاره کرد.
انگلیسی نو نخستین از آغاز دوره تو دور تا حکومت موقت و بازگردانی پادشاهی رایج بود. انگلیسی نو نخستین زبان گذار میان انگلیسی میانه (رایج در سده پانزدهم) و انگلیسی نو (رایج در میانه تا اواخر سده هفدهم) است.
کنوانسیونهای دستوری و املائی انگلیسی ادبی در اواخر سده شانزدهم و سده هفدهم هنوز هم در انگلیسی معیار نوین بسیار اثرگذار هستند. بیشتر گویشوران انگلیسی نوین میتوانند متون نوشتهشده در اواخر دوره انگلیسی نو نخستین، مانند نسخه شاه جیمز و آثار ویلیام شکسپیر را بخوانند و این آثار انگلیسی نو را بسیار تحت تأثیر قرار دادهاند.
انگلیسی نو با تجدیدنظر اساسی در دستگاه واژگانی و دستوری خود به زبانی بسیار سادهتر از نظر دستوری بدل شده و به سبب وامگیری بیحد و مرز از واژگان لاتینی و فرانسه و سپس یونانی، بخش عمدهای از واژگان کهن آنگلوساکسون خود از ریشه ژرمنی را وانهاده و بر روی هم نسبت به زبان آلمانی، از همه جهت (آوایی، واژگانی، دستوری) چهره دیگری یافتهاست. در انگلیسی نو نه تنها اسم، که فعل و حرف و نیز بخش عمده حالتهای صرفی خود را از دست دادهاند و از یک زبان صرفی ترکیبگر به زبانی در اساس تحلیلی بدل شدهاست.
زبان انگلیسی به گروه آنگلو-فریسی تعلق دارد. خود آنگلو-فریسی زیرگروهی از شاخه غربی زبانهای ژرمنی و عضو زبانهای هند-اروپایی است. انگلیسی امروزی بهطور مستقیم از انگلیسی میانه و خود آن بهطور مستقیم از انگلیسی باستان گرفته شدهاست و انگلیسی باستان از نسل زبان نیا-ژرمنی (Proto-Germanic) است. مانند بیشتر زبانهای ژرمنی، انگلیسی به خاطر داشتن فعلهای کمکی از دیگر زبانها متمایز میشود. تقسیم فعلها به دو گروه قوی و ضعیف و نوع آواهایی که در آن به کار رفته، این زبان را از دیگر زبانهای نیا-هندواروپایی جدا میکند، به این مطلب قانون گریم گفته میشود. نزدیکترین زبانهای زنده موجود به انگلیسی عبارتند از: اسکاتس (که در اسکاتلند و بخشهایی از ایرلند شمالی صحبت میشود) و زبانهای فریسی (که در کنارههای جنوبی دریای شمال در دانمارک، هلند و آلمان صحبت میشود)
پس از زبانهای اسکاتس و فریسی، زبانهای مرتبط با انگلیسی که نسبت دورتری دارند قرار میگیرد. این زبانهای غیر آنگلو-فریسی عبارتند از:
زبانهای ژرمنی غربی (زبان هلندی، آفریکانس، آلمانی سفلا و آلمانی علیا)
زبانهای ژرمنی شمالی (زبان سوئدی، دانمارکی، نروژی، ایسلندی و فاروئی).
به غیر از زبان اسکاتس، هیچیک از زبانهای دیگر نسبت به انگلیسی برای دو کاربر آن قابل فهم نیست حتی با وجود اینکه در نحو، معناشناسی و واجشناسی آنها میتوان نقاط مشترک پیدا کرد. جدا قرار گرفتن جزیرههای بریتانیا باعث شده انگلیسی و اسکاتس مستقل از زبانهای ژرمنی توسعه یابند و از تأثیرها و تغییرهای آنها به دور بمانند. در نتیجه با آنکه ارتباط قوی میان زبانیهایی مانند هلندی و انگلیسی وجود دارد، به ویژه با انگلیسی باستان اما این دو زبان برای کاربران آنها به صورت متقابل قابل فهم نیست.
علاوه بر جدا ماندن انگلیسی از زبانهای ژرمنی، عامل دیگری که این شکاف را بیشتر میکند وجود حجم زیادی از واژگان لاتین و فرانسه در زبان انگلیسی است که باعث شده این قدر دایره واژگان انگلیسی از زبانهای ژرمنی فاصله بگیرد. برای نمونه واژه لاتین "exit به معنی «خروج» در برابر واژه هلندی "uitgang" قرار میگیرد که نزدیک به عبارت انگلیسی "out-going" است همچنین خود عبارت "outgang" نیز در انگلیسی کاربرد دارد. یا واژه فرانسوی "change" به معنی «تغییر» در برابر واژه آلمانی «Änderung"قرار میگیرد که بهطور کامل میشود «alteration, othering». یا "movement «(فرانسوی) در برابر»Bewegung" (آلمانی) قرار میگیرد، شبیه به عبارت «be-way-ing» در انگلیسی به معنی «پیش رفتن در طول مسیر».
با وجود تمام واژههایی که انگلیسی از دیگر زبانها قرض گرفته با این حال هنوز این زبان به عنوان یک زبان ژرمنی شناخته میشود و این به دلیل ساختار و دستور زبانش است. به این ترتیب واژههایی وجود دارند که بومی نیستند اما با دستور و قانونهای صرف و نحو ژرمنی کاربرد دارند و چنان رفتار شدهاست که گمان میشود اینها واژههای بومی ژرمنی گرفته شده از انگلیسی باستاناند. برای نمونه فعل reduce که در انگلیسی به صورت I reduce - I reduced - I will reduce به کار میرود، از واژه لاتین redūcere گرفته شدهاست اما خود واژه لاتین در کاربردش به صورت redūcō - redūxī - redūcam رفتار میکند که با انگلیسی تفاوت دارد. اما در مقابل عبارت انگلیسی John's life insurance company اگر بخواهد به هلندی برگردد میشود Johns levensverzekeringsmaatschappij که به ترتیب ترجمه آن چنین است: leven (life) + verzekering (insurance) + maatschappij (company). همچنین عبارت انگلیسی the company of insurance life of John در برگردان فرانسه میشود la compagnie d'assurance-vie de John. به صورت کلی در زبان انگلیسی پسوندهای دستوری که به اسم، فعل، صفت و قید افزوده میشود همگی ژرمنیاند. در انگلیسی پسوندی که به اسم میچسبد پسوند جمع معمولی است: s- و es- مانند apple - apples برابر آن در دیگر زبانها عبارت است از: در فریسی appel - appels و در هلندی appel - appels. نشان مالکیت در انگلیسی -'s و -s' است مانند Brad's hat به آلمانی Brads Hut به هلندی Brads hat. در فعلها پسوندهایی که افزوده میشوند در حال ساده سوم شخص مفرد عبارتند از -s و -es مانند he stands یا he reaches در حال استمراری عبارت است از ing- با برابر هلندی ende- و برابر آلمانی -end(e) و در گذشته ساده و گذشته نقلی (ماضی نقلی) عبارت است از ed- با برابر سوئدی -ade یا -ad. مصدر فعل در انگلیسی با پیشوند to ساخته میشود مانند to drive که برابر آن در انگلیسی باستان tō drīfenne در هلندی te drijven در آلمانی سفلا to drieven و در آلمانی zu treiben میشود. قیدها در انگلیسی بهطور معمول با ly- به پایان میرسند که این در آلمانی به صورت lich- و در سوئدی به صورت ligt- است. صفتها و قیدهای برتر و برترین در انگلیسی با استفاده more و most یا er- و est- ساخته میشوند مانند hard/harder/hardest با برابر هلندی hard/harder/hardst. در انگلیسی امروزی تمامی پیشوندها و پسوندهایی که گفته شد آزادانه و بدون توجه به ریشه واژهها بسته به کاربرد آنها به آغاز یا پایان واژهها اضافه میشوند مانند: tsunamis; communicates; to buccaneer; during; calmer; bizarrely دلیل این آزادی عمل این است که سرچشمه تمام اینها به انگلیسی باستان بازمیگردد. بسیاری از پسوندها و بخشهای پایانی فعل که در انگلیسی باستان وجود داشتهاند مانند -e,a،u,o،an با گذر زمان کم رنگ و در نهایت حذف شدهاند (zero or null (-Ø) affixes) و گاهی تنها تلفظ آنها باقیماند. برای نمونه جمله ic singe در انگلیسی باستان به I singe تبدیل شد و در نهایت بخش پایانی در انگلیسی امروزی حذف شد I sing-Ø و به شکل «I sing» باقیماند. نمونه دیگر: wē þōhton انگلیسی باستان به we thoughte(n) سپس با حذف بخش پایانی we thought-Ø به «we thought» دگرگون شد.
زبان انگلیسی از زبانهای هندواروپایی (بزرگترین خانواده زبانی) و از شاخه ژرمنی غربی این خانواده است. به عنوان مثال معادل واژه (father) در ژرمنی (vater)، در لاتین (pater) و در سانسکریت (pitr) است. این واژهها همگی همریشه (واژههای مشابه در زبانهای مختلف با ریشه مشترک) هستند.
انگلیسی که خود برگرفته از خط لاتین است، توانسته به علت نفوذ خود در سراسر جهان بیشتر انسانهای جهان را با خط لاتین آشنا سازد. بگونهای که از هر ۵ نفر ۳ نفر میتوانند یک متن لاتین را تاحدودی درست تلفظ کنند.
زبان انگلیسی در گذشته به علت مسیحی شدن آنگلوساکسونها زبان مقدس بهشمار میرفت. بگونهای که بسیاری از مسیحیان اروپای غربی زبان انگلیسی را برای خواندن کتاب مقدسشان (انجیل) میشناختند و زبان انگلیسی را محترم میشماردند. عناصر سده هفدهم میلادی زبان انگلیسی در پرستش مسیحیان پروتستان، از طریق استفاده از کتاب مقدس پادشاه جیمز، یا نسخههای قدیمیتر کتاب نمازنامه عام، باقی میماندهاست. مسیحیان معمولاً با ترجمه کتابهای آسمانی مخالف بودند از همین رو برخی مخالفتها را نیز نشان میدادند. به دار آویختن ویلیام تیندل و سوزاندن در آتش، به جرم ترجمه و نشر عهد جدید به زبان انگلیسی، شوکی بزرگ میان مترجمان انگلیسی بود. امروزه نامهای رایج در میان انگلیسی زبانها بیشتر از نامهای عبری وام گرفته شدهاند.
الفبای انگلیسی یک الفبا مبتنی بر الفبای لاتین است و ۲۶ حرف دارد که بسیاری از این حروف در بسیاری از الفباهای زبانهای اروپایی مانند فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و غیره مشترک هستند. حروف A-E-I-O-U مصوت و بقیه صامت هستند. واکهها در انگلیسی از منطقهای به منطقهای دیگر متفاوت است؛ اما بهطور معمول طول و کشیدگی واجها در معنی واژه تفاوتی ایجاد نمیکند به ویژه در انگلیسی آمریکای شمالی.
زبان انگلیسی (که با آلمانی همخانواده است) با از دست دادن بیشتر ویژگیهای اضافی به زبانی بسیار سادهتر از نظر دستوری بدل شدهاست. زبان فرانسه نیز مانند انگلیسی، نسبت به زبان نیای خود (زبان لاتین) بسیار سادهتر شدهاست. در واقع این دو زبان از زبانهایی با ساختار ترکیبی به زبانهایی با ساختار تحلیلی تحول یافتهاند. زبان انگلیسی نیز که بسیار، اما کمتر از فرانسه، تحلیلی شدهاست و توانایی پارهپیوندی آن بسیار کمتر شدهاست و پارهپیوندهای بیش از سه یا چهار سیلاب را از مایه بومی خود برنمیتابد به این دلیل همان راه زبان فرانسه را در پیش گرفتهاست، یعنی وامگیری بینهایت از زبانهای یونانی و لاتینی، به ویژه برای کاربردهای علمی و فنی.
واژگان انگلیسی بهطور قابل توجهی در طول سدهها دگرگون شدهاست. مترادفهای بسیاری در زبان انگلیسی هستند که یکی از بزرگترین معایب و دشواریهای زبان انگلیسی بهشمار میرود. واژههای بسیاری از انگلیسی به دیگر زبانها منتقل شدهاست. اوکی (به انگلیسی: Ok) یک واژه محاورهایِ انگلیسی برای ابراز موافقت و بهمعنی «خوب» یا «باشه» (با هویت دستوریِ شبهجمله) است که امروزه یکی از متداولترین وامواژهها در بسیاری از زبانهاست و ازنظر گستردگی استفاده، جزو بینالمللیترین واژههای انگلیسی بهشمار میآید. برخی از الفبای لاتین مانند Æ، Ð، Þ و یاگ در انگلیسی باستان استفاده میشدند که امروزه منسوخ شدهاند.
زبان انگلیسی خلاف زبانهای فرانسوی و اسپانیایی آنگونه که واژهها نوشته میشوند خوانده نمیشوند که یکی از ایرادات وارد آمده به انگلیسی است. افرادی که درحال یادگیری انگلیسی هستند، برای تلفظ صحیح واژهها از فونتیک و آیپیاِی (IPA) استفاده میکنند. فونتیک واژهها در زبان انگلیسی مبنی بر دو گویش انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی است که انگلیسی آمریکایی بسیار فراگیرتر است.
تعداد واژههای انگلیسی بسیار گستردهاست. تعداد واژههای این زبان بسیار فراوان بوده و از انعطافپذیری بالایی برخوردار است در نتیجه میتوان به روشهای مختلف مقصود خود را بیان کرد. انگلیسی پس از کرهای و عربی بیشترین تعداد واژه را میان زبانهای دیگر دارد. ویکیواژه انگلیسی با بیش از ۷ میلیون واژه بزرگترین تعداد را میان دیگر ویکیواژهها دارد. انگلیسی همچنین بیشترین تعداد دایره واژه را میان زبانهای جهان دارد.
ماه در فرانسوی مؤنث است و خورشید مذکر؛ جنسیت داشتن اسامی در بعضی زبانهای اروپایی عجیب است. اما در واقع، کمابیش تمام زبانهای اروپایی به یک خانواده زبانی تعلق دارند و از میان آنها، تنها انگلیسی است که جنس دستوری را بدین شکل به کار نمیبندد. اما واژگانی برای اشاره افراد براساس جنسیت آنها مانند دو «او» مختلف برای مذکر و مؤنث وجود دارد اما جزو زبانهای بی جنس (Genderless language) محسوب میشود. تنها واژگان she و he در زمان حال s سوم شخص میگیرند.
جغرافیای زبانی انگلیسی مورد تحقیق است. کشورهای انگلیسی زبان بیشتر در قاره آفریقا، اقیانوسیه و دریای کارائیب قرار دارد. البته لازم است ذکر شود که امروزه زبان انگلیسی به گروه خاصی تعلق ندارد و یک زبان بینالمللی است.
سخنوران بومی و غیربومی انگلیسی در سراسر جهان : تأثیر هر زبانی ترکیبی از سه اصل است: تعداد کشورهایی که از آن به عنوان زبان رسمی یا زبان مادری خود استفاده میکنند، بینالمللی بودن و تعداد کشورهایی که آن را به عنوان زبان خارجه یا زبان دوم پذیرفتهاند و آن را در مدارس خود آموزش میدهند. انگلیسی، زبان مادری نزدیک به ۳۷۵ میلیون نفر در جهان است. پس از زبان چینی ماندارین و اسپانیایی، انگلیسی سومین زبان جهان از نظر تعداد سخنوران است. اما اگر تعداد کسانی که زبان مادری آنها انگلیسی است و کسانی که تنها به این زبان سخن میگویند را با هم بشماریم، آنگاه میتوان گفت که انگلیسی پرکاربردترین زبان در سطح جهان است. البته اگر با مجموعه زبانهای چینی مقایسه شود ممکن است که در جایگاه دوم قرار گیرد. (این بسته به این است که در دستهبندی میان گویش و زبان تفاوت در نظر بگیریم یا خیر).
برآوردها از سخنوران زبان دوم نشان دادهاست که آنها شماری میان ۴۷۰ میلیون تا بیش از یک میلیارد میتوانند داشته باشند بسته به اینکه تنها به این زبان صحبت میکنند (بدون نوشتار) یا بر آن تسلط کامل دارند. دیوید کریستال، دانشمند زبانشناس، حساب کردهاست که شمار کسانی که زبان مادری شان انگلیسی نیست از کسانی که انگلیسی زبان مادری شان است بسیار بیشتر است و این دو نسبت ۱ به ۳ دارند.
بر پایه آمار سال ۲۰۱۰ کشورهای با بیشترین جمعیت سخنوران مادری انگلیسی از جمعیت بیشتر به کمتر عبارتند از: ایالات متحده آمریکا ۲۵۱ میلیون، بریتانیا ۶۱ میلیون، کانادا ۱۸٫۲ میلیون، استرالیا ۱۵٫۵ میلیون، نیجریه ۴ میلیون، ایرلند ۳٫۸ میلیون، آفریقای جنوبی ۳٫۷ میلیون و زلاندنو ۳٫۶ میلیون نفر
همچنین کشورهایی مانند فیلیپین، نیجریه و جامائیکا دارای میلیونها سخنور با زنجیره گویشی از کریول با پایه انگلیسی تا انگلیسی استاندارد است. در میان کشورهایی که انگلیسی زبان دومشان است، هند بیشترین شمار از اینگونه سخنوران را دارد (انگلیسی هندی). کریستال ادعا میکند که اگر شمار انگلیسی زبانان مادری و غیر مادری را با هم در نظر بگیریم هند نسبت به دیگر کشورها بیشترین تعداد مردمی را دارد که انگلیسی را میفهمند یا سخن میگویند. زبان انگلیسی بیشترین زبان در وضعیت زبان رسمی میان کشورهای جهان است که حدود ۶۰ کشور هستند.
زبان چینی در زبانهای جهان برپایه تعداد سخنوران بومی رتبه اول است اما وقتی به برون از مرزهای کشورها زبانها را قیاس شوند، زبان انگلیسی بیشترین سخنوران غیربومی را در سراسر جهان دارد. بعد از زبانهای زبان چینی و اسپانیایی به عنوان سومین زبان مادری شناخته شده در جهان است. زبان انگلیسی دارای کمابیش ش ش ۳۰۰ میلیون نفر سخنور در جهان است که زبان مادریشان انگلیسی است و حدود ۹۰۰ میلیون نفر در جهان زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم صحبت میکنند؛ یعنی در کل حدود ۱ میلیارد و دویست و هفتاد میلیون نفر در جهان به زبان انگلیسی صحبت میکنند که آن را در جایگاه اول قرار میدهد. زبان چینی دارای حدود ۹۲۱ میلیون نفر در جهان است که زبان ماریشان زبان چینی است و حدود ۲۰۰ میلیون نفر در جهان زبان چینی را به عنوان زبان دوم استفاده میکنند؛ یعنی در کل حدود ۱ میلیارد و صد و بیست میلیون نفر در جهان به زبان چینی صحبت میکنند که آن را در جایگاه دوم قرار میدهد
انگلیسی معیار هر شکل از زبان انگلیسی است که به عنوان یک استاندارد ملی در کشور انگلیسی زبان موردنظر پذیرفته شدهاست. انگلیسی فصیح گونه استاندارد زبان انگلیسی در انگلستان است. گاهی به این گونه، «انگلیسی آکسفورد» یا «انگلیسی بیبیسی» نیز گفته میشود، زیرا این نهادها، نهادهای رسمی ترویجکننده این گونه هستند. عوامل جامعهشناختی باعث شدهاست این گونه از زبان انگلیسی، جایگاه برجستهتری نسبت به سایر گونهها داشته باشد. از اوایل تا اواسط سده بیستم میلادی، این گونه متعلق به افراد دارای نفوذ، قدرت و ثروت بود، اما از دهه ۱۹۶۰ به بعد، سایر گونههای زبان انگلیسی نیز در آموزش و پرورش و همچنین رسانهها به کار گرفته شدند. انگلیسی شکسته جوانان ممکن است به عمد نسخههایی از زبان انگلیسی را که افراد مسن آن را انگلیسی شکسته میدانند اتخاذ کنند. به عنوان مثال در میان مائوریهای نیوزیلند نسل جوان مهارت بیشتری در زبان انگلیسی نسبت به نسل قبلی داشتهاند. انگلیسی پایرودی نیز لهجهای از زبان انگلیسی است که در جنوب شرقی انگلستان، بهویژه نواحی اطراف رود تیمز و پایرود آن به مرکزیت لندن رواج دارد. لهجه پایرودی ویژگیهای مشابه فراوانی با لهجه کاکنی دارد و بین زبانشناسان بر سر این که گستره استفاده از کاکنی به کجا ختم میشود و پایرودی از کجا شروع میشود، اختلاف است. این اصطلاح اولین بار اکتبر سال ۱۹۸۴، در مقالهای از دیوید رز وارن به کار رفت
انگلیسی یک زبان چند کانونی با تفاوتهایی در تلفظ واژگان املا و… میان کشورها و مناطق انگلیسیزبان یعنی بریتانیا، آمریکای شمالی، کارائیب، ایرلند، آفریقا، سنگاپور، هند و اقیانوسیه است. انگلیسیزبانان تحصیلکرده با استفاده از گونه انگلیسی معیار سرزمین خود، قادر به ارتباط مؤثر با یکدیگر هستند، اما گونههای غیرمعیار دارای تفاوتهای گویشی بسیاری هستند که این وضعیت با کاهش فهم متقابل همراه است.
انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی دو گونه پرکاربرد انگلیسی در سامانههای آموزشی مناطقی هستند که انگلیسی به عنوان زبان دوم آموزش داده میشود. انگلیسی بریتانیایی بیشتر در سایر مناطق اروپا و مستعمرههای سابق انگلیس، هند غربی، آفریقا و آسیا غالب است و در مقابل، انگلیسی آمریکایی در آمریکای لاتین، لیبریا و آسیای شرقی تسلط یافتهاست.
از نظر آماری، گویش آمریکایی، گویش بیش از ۶۶٪ از انگلیسیزبانان بومی است و پس از آن انگلیسی بریتانیایی با ۱۸٪ و سایر گونهها مانند انگلیسی استرالیایی و انگلیسی کانادایی هر کدام حداکثر ۷٪ قرار دارند. به دلیل جهانی شدن و گسترش انگلیسی در دهههای اخیر، انگلیسی با استفاده روزمره و مطالعه در سراسر کشور از زبان در مدارس که در بیشتر مناطق جهان رشد میکند، بهطور فزایندهای غیرمتمرکز و چند کانونی میشود. با این حال، در زمینه جهانی، تعداد انگلیسیزبانان بومی (مفهومی که بهطور فزایندهای مورد چالش قرار میگیرد) بسیار کمتر از تعداد انگلیسیزبان غیربومی با تسلط مناسب است. در سال ۲۰۱۸، تخمین زده شد که به ازای هر گویشور بومی زبان انگلیسی، شش گویشور غیر بومی با تسلط مناسب وجود دارد . که انگلیسی را به عنوان متداولترین شکل زبان میانجی مطرح میکند. متکلمان غیر بومی زبان انگلیسی دو سوم کل متکلمان آن را تشکیل میدهند.
بریتانیایی : انگلیسی زبان خارجه است و لهجه بریتانیایی میان عموم رایج است.
آمریکایی : انگلیسی زبان خارجه است و لهجه آمریکایی میان عموم رایج است.
استرالیایی
کانادایی :کشورهایی مانند استرالیا، نیوزیلند و کانادا دارای گونههای انگلیسی بهطور کامل تثبیتشده خود هستند که در آن کشورها معیار است اما به ندرت در خارج از کشور به زبانآموزان زبان دومی آموزش داده میشود.
انگلیسی که پیش از اعمال اتحادیه در سال ۱۷۰۷ در سراسر پادشاهیهای مستقل انگلستان و اسکاتلند مورد استفاده قرار گرفت چند کانونی بود ولی هماکنون انگلیسی انگلیسی و انگلیسی اسکاتلندی زیرمجموعه انگلیسی بریتانیایی است.
انگلیسی فیلیپینی (که بهطور عمده به عنوان زبان دوم صحبت میشود) در درجه اول تحت تأثیر انگلیسی آمریکایی است. ظهور صنعت مرکز تماس در فیلیپین برخی از فیلیپینیها را ترغیب کردهاست تا لهجههای خود را «صیقل دهند» یا خنثی کنند تا شباهت بیشتری به لهجههای کشورهای مشتری خود داشته باشند.
انگلیسی آمریکایی پرطرفدارترین لهجه زبان انگلیسی است که در بسیاری از مسائل مورد استفاده است.
۱. زبان انگلیسی دومین زبان رایج جهان
زبان انگلیسی یکی از ۱۰ زبان برتر دنیا و دومین زبان رایج در کل جهان است. بطور میانگین از هر پنج نفر، حداقل یک نفر در جهان می تواند به زبان انگلیسی صحبت کند یا آن را بفهمد.
۲. امکان ورود به بهترین مراکز آموزشی جهان
از طریق آموختن زبان انگلیسی امکان ادامه تحصیل شما در هزاران مدرسه و دانشگاه در سرتاسر دنیا فراهم می شود. اگر شما به زبان انگلیسی تسلط کافی داشته باشید، فرصت های زیادی برای شما به وجود می آید تا بتوانید به مراکز آموزشی دلخواهتان راه پیدا کنید.
۳. دسترسی سریع به دنیایی از سرگرمی ها
یادگیری زبان انگلیسی حتی در سطح مبتدی، برای هر فردی نیاز است. چون بهترین بازی ها، فیلم ها و سریال های جهان به زبان انگلیسی هستند یا دارای زیرنویس انگلیسی هستند، که فقط در صورت آشنایی به این زبان می توانید از آنها استفاده کنید.
۴. دسترسی آسان و بهتر به محتوای اینترنت
زبان انگلیسی زبان اینترنت به حساب می آید. آموختن این زبان مهم است، چرا که به کمک آن می توانید به دنیایی از محتواهای آموزشی و سرگرمی ناب و دست اول دسترسی پیدا کنید.
۵. دسترسی به بهترین مقالات علمی دست اول جهان
بهترین منابع و نشریات علمی و پژوهشی جهان، همگی به زبان انگلیسی هستند. شما با یادگیری زبان انگلیسی می توانید به راحتی از این منابع استفاده کنید و مسیر خود را برای رسیدن به اهداف و مقاصد تحصیلی هموارتر کنید
کشورهایی که انگلیسی زبان رسمی آنها است عبارتند از: آنگویلا، آنتیگوا و باربودا، استرالیا، باهاما، باربادوس، بلیز، برمودا، قلمرو بریتانیا در اقیانوس هند، جزایر ویرجین بریتانیا، بخش انگلیسی زبان کانادا، جزایر کیمن، دومینیکا، جزایر فالکلند، جبل طارق، گرنادا، گوآم، جزایر چنل، گویان، بخشهای انگلیسی ایرلند، جزیره من، جامائیکا، جرزی، مونتسرات، نائورو، بخش انگلیسی زبان زلاند نو، جزایر پیتکرن، سنت هلن، سنت کیتس و نویس، سنت وینسنت و گرنادینها، سنگاپور، جزایر جورجیای جنوبی و ساندویچ جنوبی، ترینیداد و توباگو، جزایر تورکس و کایکوس، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا.
در برخی کشورها انگلیسی زبان اصلی مردمانشان نیست اما زبان کارهای اداری و مدارک رسمی آنها است. این کشورها عبارتند از: بوتسوانا، کامرون، ایالات فدرال میکرونزی، فیجی، گامبیا، غنا، هند، کنیا، کیریباتی، لسوتو، لیبریا، ماداگاسکار، مالت، جزایر مارشال، موریس، نامیبیا، نیجریه، پاکستان، پالائو، پاپوآ گینهنو، بخش انگلیسی فیلیپین، رواندا، سنت لوسیا، ساموآ، سیشل، سیرالئون، جزایر سلیمان، سریلانکا، سودان، سودان جنوبی، اسواتینی، تانزانیا، اوگاندا، زامبیا و زیمبابوه.
افزون بر این، کشورهایی وجود دارند که انگلیسی در بخشهایی از خاک آنها زبان اداری دوم (به عنوان مکمل) کاربرد دارد؛ سن اندرسی پروویدنسیا در کلمبیا و ساحل موسکیتو (Mosquito Coast) در نیکاراگوآ از این دستهاند. اینگونه نفوذ زبان انگلیسی به دلیل دوران استعمار بریتانیا در این منطقهها است. همچنین انگلیسی یکی از ۱۱ زبان رسمی در آفریقای جنوبی است. در منطقههای وابسته استرالیا مانند جزیره نورفک، جزیره کریسمس و جزیره کوکوس و بخشهای متعلق به آمریکا مانند ساموآی آمریکا، گوآم، جزایر ماریانای شمالی، پورتوریکو و جزایر ویرجین و بخشهای بریتانیایی هنگ کنگ، انگلیسی زبان رسمی است.
انگلیسی زبان رسمی ایالات متحده نیست و دولت فدرال آمریکا هیچ زبان رسمی را معرفی نکردهاست اما ۳۰ ایالت از ۵۰ ایالت آن انگلیسی را به عنوان زبان رسمی پذیرفتهاند. بدین ترتیب ایالات متحده انگلیسی را به عنوان دفاکتو زبان ملی درنظر گرفتهاست. در کشورهای تحت حمایت بریتانیا مانند بحرین، بنگلادش، برونئی، قبرس، مالزی و امارات متحده عربی انگلیسی زبان مهمی بهشمار میرود.
زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، روسی، چینی و عربی زبانهای رسمی سازمان ملل متحد و پر استفادهترین زبانهای جهان هستند که همگی آنها تحت نفوذ گسترده و غیرقابل انکار وامواژههای بسیاری از زبان انگلیسی هستند. واژههای زیادی از زبان انگلیسی به تمامی زبانهای جهان راه یافتهاست. واژههای زیادی هر سال به زبان انگلیسی اضافه میشوند و استفاده از انگلیسی در رسانهها و مشاغل رو به افزایش است. زبان انگلیسی نسبت به بقیه زبانهای رسمی سازمان ملل متحد، ویژگیهای بخصوصی دارد. زبان انگلیسی همراه با زبان فرانسوی و اسپانیایی، از رایجترین خط جهان به نام خط لاتین؛ استفاده میکند. زبانهای روسی، عربی و بهخصوص زبان چینی به علت استفاده از الفبای غیرلاتین، از خوانایی کمتری برخوردارند. اکنون در ماندارین نوین، با وجود تفاوتهای آوایی، فقط وجود حدود ۱۲۰۰ هجا ممکن است و در انگلیسی بیش از ۸٬۰۰۰ هجا وجود دارد. همچنین انگلیسیزبانان با اسپانیاییزبانان و فرانسویزبانان به دلیل فاصله زبانی نزدیک میتوانند تاحدودی فهم متقابل در گفتوگو داشته باشند. انگلیسی از نظر سرهگرایی زبانی؛ زبان واضح محسوب میشود و از تجویزگرایی زبانی زبان الگو درنظر گرفته میشود. ترجمهها تا اوایل دهه ۱۹۳۰، بهطور عمده از طریق زبان فرانسوی صورت میگرفت ولی پس از جنگ جهانی دوم و تحولهای سیاسی و فرهنگی پس از آن، زبان انگلیسی در عرصه ترجمه اهمیت بیشتری یافت و از نظر کمیت، گوی سبقت را ربود.
امپریالیسم زبانی در واکنش به رویکرد نئو استعماری کشورهای انگلیسی زبان برای احیای هژمونی خود در کشورهایی که درگذشته مستعمره بودهاند از طریق گسترش و ترویج مدلهای آموزش زبان انگلیسی، نظریه امپریالیسم زبانی را تبیین کرد. پنی کوک (۱۹۹۴) با رویکردی مشابه مدلهای آموزش زبان انگلیسی را انعکاس خاستگاه شبه سیاسی طرفداران آنها برمیشمارد. از سوی دیگر، مودیانو (۲۰۰۷) معتقد است انگلیسی پیش شرط مشارکت در شمار گستردهای از فعالیتها است و تأکید میکند دهکده جهانی و گلوبالیسم با پشتوانه انگلیسی در حال شکلگیری است. اما این واقعیت شگفتانگیز باقیست که نزدیک به ۳ میلیارد نفر در سراسر جهان هستند که بسیاری ازآنها زبان یکدیگر را نمیفهمند. هیچ کشوری در جهان نیست که انگلیسی زبان به عنوان زبان مادری یا شخصی چندزبانه باشد که انگلیسی بلد نباشد.
همچنین به دلیل اینکه زبان انگلیسی در ملل مختلف پراکنده شده، همیشه انتقال زبانی از جوامع غیر آنگلوسفر، مانند انگلیسی زبانان در هند، سنگاپور یا فیلیپین نیز بلاغت مقابلهای زیادی را بر انگلیسی نو گذاشتهاند. بدین ترتیب انگلیسی نو را زبان چند کانونی میدانند. زبان انگلیسی در کشورهای انگلیسی زبان آفریقایی، زبان عامیانه طلقی میشود. اسماعیل آذر از سرهگرایان زبان؛ مدعی شد که زبان انگلیسی مردهترین زبانهاست. وی دلیل این امر را تغییرهای بسیاری میداند که زبان انگلیسی متحمل شدهاست و برای خواننده امروز این زبان متون تاریخی آن قابل درک نیست. این درحالی است که در زبانشناسی پویا تغییرات زبان نشان از پویایی آن دارد و زبان مانند فرگشت تکامل دارد.
همچنین واژههای بسیار زیادی از زبان انگلیسی در فارسی وجود دارد. «فهرست وامواژههای انگلیسی در فارسی»
بسیاری از زبانشناسها معتقدند تا ۴۰۰ سال آینده هیچ تغییری در قدرت زبان انگلیسی به عنوان پرتکلمترین زبان جهان نمیافتد و این زبان همچنان به عنوان مهمترین زبان جهان خواهد ماند.
به ترتیب زبانهای اسکاتس، فریسی، هلندی، آلمانی و نروژی جزو نزدیکترین زبانها برپایه معیار شباهت به زبان انگلیسی هستند.
در زبان آلمانی، متون علمی؛ وامگیری از لاتین تا به امروز ادامه داشتهاند، هرچند در چند دهه اخیر اغلب بهطور غیرمستقیم و از انگلیسی وارد آلمانی شدهاند.
مالایی تحت تأثیر زبانهای بسیاری به ویژه عربی (اصطلاحهای دینی)، سانسکریت، تامیلی، چینی، فارسی، پرتغالی، هلندی و به تازگی انگلیسی (اصطلاحهای علمی و فناوری) قرار گرفتهاست.
زبان انگلیسی مانند بیشتر زبانهای جهان از پراستفادهترین خط جهان یعنی لاتین استفاده میکند. بدین خاطر مانند تمامی زبانهایی که از خط لاتین استفاده میکنند؛ دارای دو حالت بزرگ (Upper case) و کوچک (Lower case) در الفبا است.
وامواژههای بسیاری از یونانی در زبان انگلیسی وجود دارد. همچنین پسوندهایی مانند ‘ism’ ‘ize’ و ‘ist’ از زبان یونانی وارد انگلیسی شدند اما میتوان آنها را به ریشه سایر واژههای غیر یونانی در زبان انگلیسی اضافه کرد.
زبان چینی برخلاف انگلیسی، فاقد الفبا است و سامانه نوشتاری آن لاتین نیست. پرشمار بودن نویسهها تا حدودی منجر به پذیرش الفبای لاتین یا سایر سیستمهای مکمل به عنوان وسیله کمکی برای نوشتن چینی شدهاست. پینیین سامانه نوشتاری بر مبنای لاتین مانند انگلیسی است که برخی از چینیها از آن درجهت سادهسازی ارتباط استفاده میکنند.
زبان چینی برخلاف انگلیسی، یک زبان مبنی آهنگ است. انگلیسی دارای صداهای واضح بیشتری نسبت به زبان چینی است که موجب فهم صحیح واژهها میشود. برای یادگیری زبان انگلیسی نیاز به استفاده از نیمکره سمت چپ و برای یادگیری زبان چینی به استفاده از دو نیمکره مغز نیاز است.
در سده هجدهم میلادی واژههایی در حوزههای ورزش، سفر و صنعتیسازی بهوجود آمدند و وامواژههای فراوانی از زبان انگلیسی وارد سوئدی شد. در زبان چینی وامواژههای انگلیسی بسیاری موجود هستند. برای مثال واژه 咖啡 به معنای قهوه، تلفظی شبیه به واژه coffee در زبان انگلیسی دارد یا واژه 沙发 به معنای مبل مانند sofa در انگلیسی خوانده میشود. زبان انگلیسی برمبنای معیارهای بلاغت و وجه پرسشی، ششمین زبان کامل در جهان است. الفبای اسپانیایی ۲۷ حرف دارد که ۲۶ حرف آن با حروف الفبای انگلیسی یکسان است.
میان زبانهای اروپا، زبان انگلیسی از زبانهای نروژی، سوئدی، اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسوی و پرتغالی سختتر است. الفبای فرانسوی بهطور کامل مشابه الفبای انگلیسی است اما با این تفاوت که تلفظ حروف آن متفاوت است وامواژههای بسیاری از زبانهای آلمانی به ویژه فرانسوی، در زبان انگلیسی وجود دارد که همین امر موجب تسهیل یادگیری آنها میشود. تفاوت در تلفظ، استرس در واژهها و دستور زبان جزو بزرگترین تفاوتها میان انگلیسی با آلمانی و فرانسوی است.
الفبای روسی تا حدودی مشابه الفبای انگلیسی است اما با تفاوت در تلفظ هستند. الفبای روسی مانند الفبای انگلیسی دارای واکه مرکب واکه مرکب و دونگاره نیست. زبان انگلیسی مانند زبانهای رومی از حالت جمع رومنس که با اضافه کردن پسوند S- در آخر واژهها ساخته میشود، استفاده میکند. بهطور میانگین از هر ۱۰ واژه در زبان روسی، یکی از آنها مشابه واژه معادل آن در زبان انگلیسی است.
زبان انگلیسی مانند زبانهای فرانسوی، اسپانیایی، روسی و چینی دارای ترتیب نهاد فعل مفعول (SVO) است.زبان نروژی مانند انگلیسی، همخانواده آلمانی است. بدین ترتیب این زبانها کلمات مشترک و همریشه زیادی دارند و ساختار گرامری و ترتیب آوردن واژهها در جمله در آن درست مانند انگلیسی است.
منابع
خبرگزاری کیهان
ویکیپدیا
سایت ایران کانتنت (irancontent.net)
خبرگزاری مهر