سرگرد
سرگرد یکی از درجات افسری در نیروهای مسلح است که جایگاهی پایینتر از سرهنگ دوم و بالاتر از سروان دارد.
سرگرد | |
---|---|
کشور | ایران |
شاخه خدمات | نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی |
درجه ناتو | OF-3 |
شکل گرفته | ۱۳۱۳ خورشیدی در ایران |
رتبه بالاتر بعدی | سرهنگ دوم |
رتبه پایینتر بعدی | سروان |
درجههای معادل | سرگرد پاسدار ناخدا سوم ناوسالار سوم پاسدار |
درجههای ارتش ایران | ||
---|---|---|
نیروها | ||
زمینی و هوایی | دریایی | |
ارتشبد | دریابد | |
سپهبد | دریاسالار | |
سرلشکر | دریابان | |
سرتیپ | دریادار | |
سرتیپ دوم | دریادار دوم | |
سرهنگ | ناخدا یکم | |
سرهنگ دوم | ناخدا دوم | |
سرگرد | ناخدا سوم | |
سروان | ناوسروان | |
ستوان ۳، ۲ و ۱ | ناوبان ۳، ۲ و ۱ | |
استوار ۲ و ۱ | ناواستوار ۲ و ۱ | |
گروهبان ۳، ۲ و ۱ | مهناوی ۳، ۲ و ۱ | |
سرجوخه | سرناوی | |
سرباز ۲ و ۱ | ناوی ۲ و ۱ | |
سرباز | ناوی |
دارنده درجه سرگرد در نیروهای مسلح معمولاً فرمانده یک گردان است که ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ سرباز دارد.
واژهشناسی
اصطلاح «سرگرد» از دو واژه ساخته شدهاست: «سر» + «گُرد» («پهلوان، دلیر؛ جنگاور» < پارسی میانه: gurd < ایرانی باستان: -vr̥ta* > نیاایرانی: vr̥t-: -vart «محافظت کردن، پاییدن، مقاومت کردن»).
«سرگرد» در فرهنگهای کهن، از آن جمله در تذکرهٔ «خزانه عامره»، تألیف میرغلامعلی آزاد بلگرامی «فرمانده دستهای از لشکر» تعریف شده. «گردان» به معنای «سپاهیان، لشکریان یا جنگاوران» در «شاهنامه» بسیار به کار رفتهاست. چنانچه، فردوسی گفته:
اصطلاح «سرگرد» را سال ۱۳۱۴ فرهنگستان زبان ایران با پیشنهاد انجمن واژهگزینی ارتش شاهنشاهی ایران، به معنای «فرمانده گردان» جایگزین درجهٔ «یاور» کرد، که برابر درجهٔ «ماژور» (از فرانسهای major > لاتینی maior «مهتر، سردار») بود. همزمان واژهٔ «گردان» نیز با پیشنهاد انجمن واژهگزینی ارتش جایگزین اصطلاح فرانسوی «باطالیون» (از فرانسوی: Bataillon > ایتالیایی: Battaglione «دسته» > ایتالیایی: Battaglia «گروه») شد.
پیشینه
سپاه ساسانیان | ||
---|---|---|
یگانها | شمار نیروها | فرمانده |
radag | ۱۰ سرباز | radagbān* |
tahm | ۱۰۰ سرباز | tahmdār |
wašt | ۵۰۰ سرباز | wašt-sālār |
drafš | ۱۰۰۰ سرباز | drafš-sālār |
gund | ۵۰۰۰ سرباز | gund-sālār |
spāh | ۱۰۰۰۰ سرباز | spāhbed |
artēštārān | artēštārān-sālār |
یگان رزمی برابر با گردان نخستین بار در سپاه ساسانیان (۲۲۴ — ۶۵۱ میلادی) تشکیل شدهاست. سپاه (پارسی میانه: spāh) بر پایه سیستم شمارش دهدهی گروهبندی میشده و فرمانده آن سپاهبد (پارسی باستان: spāhbed) بود.
سپاه چند یگان ۵٬۰۰۰ نفری را در بر میگرفته که گند (پارسی میانه: gund) نامیده میشدهاند و فرمانده آنها گندسالار (پارسی میانه: gund-sālār) بودهاست. هر گند از چند یگان ۱۰۰۰ نفری تشکیل میشده که درفش (پارسی میانه: drafš) نام داشتند و فرمانده آنها درفشسالار (پارسی میانه: drafš-sālār) خوانده میشد. این هنگها از چند یگان ۵۰۰ نفره تشکیل میشدهاند که برابر با گردانهای امروزی بوده و «وَشت» (پارسی میانه: wašt) نام داشتهاند و فرمانده آنها وشتسالار (پارسی میانه: wašt-sālār) بودهاست. هر وشت یا گردان چند گروهان را دربرداشته که «تَهم» (پارسی میانه: tahm) نامیده و فرمانده آن تهمدار (پارسی میانه: tahmdār) خوانده میشدند. احتمال میرود که کوچکترین یگان در سپاه شاهنشاهی ساسانی رده (پارسی میانه: radag) نام داشتهاشت.
دوران معاصر
در دوره پهلوی اول، این درجه را «یاور» مینامیدند. درجه سرگردی یکی از درجات افسری ارشد ارتش است که فرد نظامی ای که از درجه سروانی ترفیع میگیرد و به درجه سرگردی دست پیدا میکند و از ردهٔ افسران جزء در ردهٔ افسران ارشد قرار میگیرد، باید دو خوشهٔ طلایی گندم هلالی شکل (یک ردیف خوشه) که نشانهٔ افسران ارشد است و آنها را از افسران جزء متمایز میکند را روی نقاب کلاه نظامی خود که باید کمی بلندتر از کلاههای معمولی (کلاه درجه داران و افسران جزء) باشد نصب کند؛ و این کلاه خوشه دار (با یک ردیف خوشه) تا بعد از درجهٔ سرهنگ تمامی برای فرد نظامی قابل استفاده است و وقتی که یک فرد نظامی به درجهٔ سرتیپ دومی که فرد نظامی را از ردهٔ افسران ارشد در ردهٔ امرا و سرداران (امیر و سردار نظامی) قرار میدهد دست پیدا کند باید یک ردیف خوشهٔ دیگر که باید کوچکتر از ردیف قبلی باشد (دو خوشهٔ هلالی کوچک) باید روی نقاب کلاه نظامی خود و در بین دو خوشهٔ بزرگ قبلی نصب کند که جمعاً چهار خوشه (دو بزرگ و دو کوچک) روی نقاب این افراد نصب شدهاست.
درجهٔ سرگردی برابر با درجهٔ ناخدا سومی در نیروی دریایی است.
نگارخانه
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ حسندوست، محمد (۱۳۹۳). فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی. فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۱۴۳-۵۵-۲. جلد سوم: «ر - ق»، ص. ۱۷۲۲
- ↑ «تذکره خزانه عامره»، تألیف میرغلامعلی آزاد بلگرامی، به نقل از «فرهنگ زبان تاجیکی»
- ↑ «روستایی، محسن، واژگان نظامی مصوب فرهنگستان ایران (۱۳۱۴–۱۳۲۰)، فصلنامهٔ «گنجینهٔ اسناد»، زمستان ۱۳۷۳، شمارهٔ ۱۶، ص ۳۸». بایگانیشده از اصلی در ۱۱ آوریل ۲۰۱۸. دریافتشده در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۹.
- ↑ NIKONOROV, Valery. (2005), The issue of Parthian inheritance in Iran: warfare, in Central Asia from the Achaemenids to the Timurids: Archaeology, History, Ethnology, Culture, Valery NIKONOROV (ed.), Saint Petersburg: Oriental Department of the St. Petersburg State University, 141-182.
- ↑ Kaveh Farrokh, Gholamreza Karamian, Katarzyna Maksymiuk. A Synopsis of Sasanian Military Organization and Combat Units, Siedlce-Tehran 2018. — ISBN 978-83-62447-22-0 — c. 13
- ↑ «Asha R. The Dates in the Pahlavīg and Pārsīg Inscriptions of Durā (Europos)» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۷ اوت ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۹.
- ↑ از فرمان شاهنشاهی تأسیس نیروی هوایی تا دژ پرنده آمریکایی در تهران بایگانیشده در ۱ فوریه ۲۰۱۴ توسط Wayback Machine خبرگزاری فارس
"واژههای نو فرهنگستان ایران تا پایان سال ۱۳۱۸، تهران، نشر ابن سینا ۱۳۱۹.