احمد سنجر
معزالدین ابوالحارث احمد سَنجَر معروف به سلطان سَنجَر، فرزند سلطان ملکشاه سلجوقی بود. ابوالحارث احمدسنجر بن ملکشاه (سنجر به زبان ترکی به معنای رخنهگر است) به مدت پانزده سال بر ولایات شرقی امپراتوری سلجوقی حکمرانی کرد. برکیارق برادرِ ناتنیِ سنجر، او را زمانی که ده سال داشت به حکمرانی خراسان برگزید.
احمد سنجر | |||||
---|---|---|---|---|---|
حاکم خراسان | |||||
سلطنت | ۱۰۹۷–۱۱۱۸ میلادی | ||||
پیشین | ارسلان ارغون | ||||
جانشین | فتح قراختاییان | ||||
سلطان امپراتوری سلجوقی | |||||
سلطنت | ۱۱۱۸–۱۱۵۷ میلادی | ||||
پیشین | محمد یکم | ||||
جانشین | داود | ||||
سلطنت | ۵۱۱_۵۵۲ قمری | ||||
زاده | ۴۷۹ قمری۱۰۸۵ سنجار | ||||
درگذشته | ۱۴ ربیعالاول ۵۵۲۸ مه ۱۱۵۷ میلادی مرو | ||||
همنشین | ترکان خاتون روسودان | ||||
فرزند(ان) | شاهدخت ماهی الملک شاهدخت امیر سیتی خاتون شاهدخت گوهر خاتون | ||||
| |||||
خاندان | سلجوقیان | ||||
پدر | ملکشاه یکم | ||||
دین و مذهب | مسلمان سنی مذهب |
زندگینامه
سنجر خود را تابع و فرمانبردار سلطان عراق و مغربایران میدانست؛ سنجر عموماً رئیس بزرگ خاندان شناخته میشد. در جنگ داخلی دوران پادشاهی برکیارق، سنجر طرفداری برادر تنیاش محمد تپر را گرفت، و به او لقب السلطانالمعظم داد؛ تا هنگامی که محمد در سال ۵۱۱ق/م بدرود حیات میگوید. و پس از آن اتحاد محمود دوم با قراخانیان در آغاز نشان از سرکشی از عمویش و رسیدن به ریاست خاندان سلجوقی بود؛ اما سرانجام محمود به ناچار سیادت سنجر را پذیرفت. محمود در پی آن سکههایی به نام وی در اصفهان زد و به سنجر لقب السلطانالمعظم داد. لشکرکشی سنجر به مغرب ایران و شکست محمود در ساوه به وی فرصت داد، تا جایگاه خود را تثبیتکند. ارکان دولت محمود مستقیماً از سنجر مقام و منصب میگرفتند، و سنجر ری را حفظ کرد، که فقط به دلیل اهمیت سوقالجیشی نبود؛ بلکه این شهر در زمان طغرلبک تختگاه سلجوقیان به حساب میآمد.در عراق، سنجر فرماندهِنظامی را که محمود برکنار کردهبود، به سر منصب و شغلش بازگرداند؛ در عوض سنجر محمود را وارث خود کرد، و سکههایی که ضربکرد نام او را نیز، نقشزد. مناسبات سنجر با برادر زادگانش در طی پادشاهی طغرل و مسعود یکسان باقی ماند، اما مسعود اعلام کرد که فرمانبردار بیقید و شرط او نخواهدبود. درگیری سنجر با مسائلی نظیر ظهور خوارزمشاهیان و قراختائیان، به مسعود فرصت داد تا آزادی عمل زیادی بدستآورد؛ با وجود این، طولانی شدن پادشاهی سنجر در مشرق، جایگاه معنوی او را به مثابهٔ پادشاه تقویت کرد. بعد از آنکه برکیارق، حکومتِ مشرق را به سنجر واگذاری کرد؛ او و اُمرایش با مخالفتهای شاهزادگان سلجوقی مواجهشدند. محمدبنسلیمان، نوه چغری بیک که امیر امیران خوانده میشد، سپاهی از غزنویان گرفت و سعی در دستیابی خراسان داشت؛ اما سپاه سنجر او را شکست داد و چشمانش را کور کردند. در سال بعد امیری سلجوقی به نام دولتشاه که از نوادگان ارتاش پسر ابراهیم ینال بود با لشکری از ترکمنان ناراضی قصد دستیابی به خراسان داشت که او نیز شکست خورد و به دستور سنجر کور شد. در زمانی که سنجر در قسمت مشرق خراسان یعنی همان بلخ مستقر بود، وظیفه او و اُمرایش، عقب راندن حبشی از خراسان بود. در جنگی که درگرفت، حبشی با کمک پنج هزار سرباز اسماعیلیطبس و پیوستن برکیارق در محلی به نام نوشجان، از سنجر شکست خوردند، حبشی دستگیر و برکیارق بهگرگان و اصفهان عقبنشینی کرد. از این زمان به بعد سراسر خراسان و از جمله قومس در دست نیرومند سنجر بود و او بعدها تختگاهش را به مرو که در قسمت مرکزی خراسان بود انتقال داد.
سنجر در سال ۴۷۹ قمری در سنجر به دنیا آمد. سنجر پس از وفات برادرش محمد بن ملکشاه، در خراسان اعلام استقلال یافت و خود را به القاب پدرش، ملکشاه، «معز الدنیا و الدین» خواند.
دوران او دوران هرج و مرج سلجوقیان بود. او میخواست بار دیگر ایران را متحد سازد اما نتوانست؛ زیرا سه قدرت در شمال شرقی ایران وجود داشت.
او به علت شورش اتسز سه بار به خوارزم لشکر کشید. احمد سنجر همچنین دو بار به سمرقند حمله کرد و به بقایای غزنویان تاخته آنان را دست نشانده خود ساخت.
مرگ
سنجر در سال ۵۵۲ه.ق درگذشت و در مرو به خاک سپرده شد. همچنین دارالبطیخ ذکر شدهاست که مقبره او در سال ۶۱۷ه.ق در جریان حمله مغولان به امپراتوری خوارزمیان توسط مغول ها ویران شد.
مرگ سنجر به معنای پایان سلسله سلجوقیان به عنوان یک امپراتوری بود، زیرا آنها پس از آن تنها عراق و آذربایجان را تحت کنترل داشتند. سنجر یکی از برجسته ترین سلاطین سلجوقی به شمار می رود و تا زمان ورود مغولان طولانی ترین فرمانروای مسلمان بود. سنجر گرچه اصالت ترکی داشت، به شدت ایرانی شده بود و به دلیل شاهکارهایش، حتی به شخصیتی افسانه ای مانند برخی از شخصیت های اساطیری شاهنامه تبدیل شد. در واقع، منابع قرون وسطی سنجر را دارای «عظمت خسروها و شکوه کیانیان» توصیف کرده اند.شعر فارسی در دوران سنجر رونق گرفت و برخی از بزرگ ترین شاعران پارسی زبان مانند معزی، نظامی عروضی و انوری را در دربار او بودند.
نگارخانه
مقبره سلطان احمد سنجر؛ مرو
تصویری از احمد سنجر بر روی منات ترکمنستان
پانویس
- ↑ تاریخ ایران کمبریج جلد٥,صفحات ،. صص. ۱۳۶.
- ↑ تاریخ ایران کمبریج جلد٥,صفحات ،. صص. ۱۳۷.
- ↑ تاریخ ایران کمبریج جلد٥,صفحات ،. صص. ۱۳۸.
- ↑ پیرنیا، اقبال آشتیانی، تاریخ ایران، ۳۰۰.
- ↑ حلمی، دولت سلجوقیان، ۳۹.
- ↑ بنداری، زبده النصره و نخبه اللعصره، ۲۷۶.
- ↑ جعفریان، از طلوع طاهریان تا غروب خوارزمشاهیان.
منابع
- کمالالدین حلمی، احمد (۱۳۹۰). دولت سلجوقیان. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- پیرنیا، حسن. تاریخ کامل ایران. پر.
- جعفریان، رسول (۱۳۸۴). تاریخ ایران اسلامی. دانش و اندیشه معاصر.
- بویل، جان اندرو (۱۳۸۷). تاریخ ایران کمبریج؛ از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان. ج. ۵. ترجمهٔ حسن انوشه. تهران: امیر کبیر.
پیشین: محمد یکم | هشتمین پادشاه سلجوقی - هجریقمری | پسین: - |