طایفه زرگر
ایل زرگر طوایفی هستند تُرک زبان که در نواحی استان اردبیل، قزوین شکی قفقاز فیضولی جمهوری آذربایجان، حتی تا جنوب ایران اسکان داشتن زرگریها به عنوان شاخهای از ایل شاهسون، و از اقوام ایران کهن در نظر گرفته میشوند. این طایفه از نوادگان شاهقلی بابا تکلومیباشدجمعیت کنونی ایل زرگر عمدتاً در ایران سکونت دارند.
ریشهشناسی نام
واژهای ایرانی زرگر به معنای طلا ساز است که در آذری با همین نام ، نامیده می شود. زرگریها در دوره صفویه دارای شغل حرفه زرگری و طلاسازی بودند.
تاریخ
این طایفه از جنوب خاک عثمانی(ترکیه کنونی) به ایران مهاجرت کرده و از قزلباشهای شاه اسماعیل بهشمار میرفتند که در جنگ ایران و عثمانی به نفع ایران و شاه اسماعیل جنگیدن زرگریها در دوره صفویه دارای شغل حرفه زرگری و طلاسازی بودند. بعد از جنگ ایران و روس و انعقاد عهد نامهٔ ترکمنچای در سال (1243 ق) تعدادی از خانوارهای آنها به ایران کوچانده شدند و در دشت مغان اسکان یافتند. این طایفه در دوره فتحعلی شاه قاجار به علت وصلت آرزو خانم شاهسون با شاه قاجار از جایگاه و احترام ویژه برخوردار بودو تحت امر حاجی محمد علی بیگ نیای بدل بیگ سرحد بیگ بیله سوار در رفاه و امنیت میزیستند. طایفه زرگر در دوره ناصرالدین شاه قاجار در قشلاقات حومه بیله سوار مغان وییلاقات سردابه اردبیل به زندگی کوچ نشینی ادامه دادن و با اعتلای مرتب کربلایی بدل بیگ پیش شاه قاجار جایگاه ویژه در میان طوایف شاهسون به دست آوردن. اتفاقات مهم دوران سر حدبیگی و کدخدایی بدل بیگ درگیریهای مرزی سالداتهای روسی باقوجه بیگلوها در سال1326ه.ق بود که در این درگیریها روسها علاوه بر آتش زدن قصبه بیله سوار مغان و ویران ساختن گمرک خانه و بناهای دولتی ان به روستا زرگر نیز حمله آوردن و به طرز وحشیانه270 باب خانه را آتش زده سراسر روستا را غارت و تاراج کردن و هفده نفر را از مردان و زنان بی گناه را گشته و دها نفر را زخمی کردن این قتلعام وچپاول و غارتگری ضربات سنگینیرا بر طایفه زرگر وارد ساخت. در اواخر دوره قاجار با تضیف خاندانها کدخدایی این طایفه بیشتر خانواده آنها پراکنده شده و قشلاقشان به دست طایفهٔ طالش میکائیل لو افتاد. طایفه زرگر که نزدیک به چهار دهه، مستقل از دولت بهسر میبردند (اواخر دوران قاجاریه) در دهه ۱۳۰۰ه.ش تا ۱۳۱۰ه.ش توسط رژیم پهلوی سرکوب، خلع سلاح و به صورت اجباری یکجانشین شدند. با توجه به اینکه هدف رضاخان ایجاد حکومت قوی مرکزی بود، تضعیف سازمان ایلی و از بین بردن قدرت طوایف یکی از مهمترین خواستههای وی بود. در تعقیب این هدف و پس از خلع سلاح عشایر قانون معروف تخته قاپو در سالهای ۱۳۱۲–۱۳۱۳ به مورد اجرا گذاشته شد. نیروهای دولتی عشایر را وادار نمودند که کانونهای استقرار خود، یعنی چادرها را برچیده و سکونت گاههای دائمی برای خود ایجاد کنند. عشایری که مقاومت نموده و کماکان به انتظار در آلاچیق و اوبههای عشایری به سر میبرند مورد تهاجم قرار گرفته و نتیجتاً بسیاری از عشایر ناگزیر به اتراق گردیده و به تدریج سکونت گاههایی ایجاد کردند
تبارنامه
در سالهای پایانی قرن نوزدهم سه فقره گزارش دربارهٔ تاریخ طوایف شاهسون دشت مغان و سر دودمانهای آنان انتشار یافت که عبارتند از:
- - گزارش سرهنگ ای.آ. اگرانوویچ کمیسر سرحدی روسیه در امور شاهسونها
- -گزارش گوستاو راده طبیعی دان آلمانی.
- -سومین گزارش از مارکف نماینده سیاسی روسیه.
هر سه شخص فوق گزارشهای مشابه و در برخی موارد با تناقضات، از ماهیت سر دودمان شاهسونها ارائه میدهند ولی در هر سه مورد نام ینصرپاشا سر دودمان اولیه ایلات شاهسون مهاجر از آناتولی به دشت مغان به چشم میخورد.
در نسخهای از تحفه شاهی (۱۷۱۶م/۱۰۹۴ ه.ش) نوشته میرزا محمد حسین مستوفی الممالک عنوان شدهاست که ینصرپاشا پسر شاهقلی پاشا است. شاهقلی پاشا سنی مذهب و از بزرگان مملکت عثمانی بوده که نزاع بر سر مسائل سیاسی و قدرت طلبی وی در قبال شاه عثمانی او و طوایفش را به پناهندگی به مملکت ایران روانه کرد. به عقیده وی شاهقلی پاشا در اردبیل وفات یافته و در صحن بقعه صفویان به خاک سپرده شدهاست. (سنگ قبر او در کنار درب بیرونی صحن با نام حکاکی شده "ابوالقاسم بیگ بن شاهقلی بیگ" نمایان است).
اگرانوویچ مینویسد ینصرپاشا در ناحیه خوی، در نزدیکی دریاچه ارومیه، زندگی کرد و سر انجام در همانجا نیز در گذشت. پس از مرگش، شش پسر به نامهای قوجا، بنده علی، پلات، دمیرچی، ساری خان، و نوروز علی از او باقی ماند. پسران ینصر که هر کدام طایفهای را تحت ریاست داشتند، پس از مرگ پدر از یکدیگر جدا شدند و نام آنان بر این طوایف گذاشته شد. بعداً از این طوایف شعبات کوچکتری پدید آمد. تبارنامه پسران ینصر پاشا و طوایف تابعه آنان که بعدها اکثریت طوایف شاهسون در سراسر کشور زیر مجموعه ویا همپیمان این طوایف بودند، در الگوی تبارنامه زیر (با کمی تناقض با برخی منابع) آورده شدهاست
حسن خليفه بابا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شاهقلی پاشا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ینصر پاشا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قوجا بیگ(قوجابیگلو) | بنده علی بنده علی بیگلو | پلات پلاتلو | دمیر خان دمیرچی لو | ساری خان ساری خان بیگلو | نوروز علی نوروزعلی بیگلو | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
طوایف تابعه : مرادلو ، اودولو ، خلیفه لو | طوایف تابعه : علی بابالو ،بیگ باغلو ، خلف لو | طوایف تابعه : قره شیخ لو ، آبی بیگ لو ، قوزآتلو ، یورتچی، دورجون خوجالو ، تکله ، یکه لو | طوایف تابعه : اینانلو ، کلاسر لو،حاجی خوجالو ،قوردلار ،عربلو | طوایف تابعه :طایفه زرگر اجیرلو ، میلی-خلیفه لو ، بالابیگلو ، بیگدلو ، همونلو، | طوایف تابعه :گیکلو ریا، پیرایواتلو | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شهرت طایفه زرگریها به وجود نوع لهجه خاص آنهاست که ترک زبانان و فارس زبانان کمتر متوجه معانی آنها میشود
بدل بیگ
بدل بیگ فرزند محمد علی کدخدای زرگر و سرحدبیگی بیله سوار مغان در دورهٔ سلطنت مظفرالدین شاه قاجار بودهاست. او از مردان شجاع و غیرتمند و کریم النفس و سخاوتمند بوده و نسبت به رعایا مهربان و پناهنگاه بود. او در ایام بحرانی و قحطی و خشکسالی گرفتاریهای رعایا را بر طرف میکرد و مردمداری او هنوز هم زبانزد عام و خاص است. در اواخر دوره قاجارکه فقر فلاکت وقطعی دامنگیر مردم اردبیل شده بود بدل بیگ با هماهنگی نجفقلی خان الارلو بنا به درخواست حکمران اردبیل و میرزا علی اکبر آقا مجتهد از ایلات و طوایف بیله سوار کمکهای جنسی را جمعاوری کرده وبا کاروان بزرگ به اردبیل ارسال میکرد علاوه بر ارسال کمک به اردبیل قحطی زدگان روستاهای مشگینشهر را در روستای زرگر در حاشیه رودخانه بالهارود پناه داد وانها را از مرگ نجات داد. از اتفاقات مهم دوران سر حدبیگی و کدخدایی بدل بیگ درگیریهای مرزی سالداتهای روسی باقوجه بیگلوها در سال1326ه.ق بود که در این درگیریها روسها علاوه بر آتش زدن قصبه بیله سوار مغان و ویران ساختن گمرک خانه و بناهای دولتی ان به روستا زرگر نیز حمله آوردن و به طرز وحشیانه270 باب خانه را آتش زده سراسر روستا را غارت و تاراج کردن و هفده نفر را از مردان و زنان بی گناه را گشته و دها نفر را زخمی کردن این قتلعام وچپاول و غارتگری ضربات سنگینیرا بر طایفه زرگر وارد ساخت. بدل بیگ زرگر سرحد بیگی: از مردان بزرگ ایل شاهسون مغان در دورهٔ قاجار بوده که نقش مؤثری در حوادث اجتماعی و سیاسی منطقه داشتهاست. بدل بیگ نیز همچون پدرش محمد علی کدخدای زرگر در عمرانی و آبادی مناطق سرحدی ایران در منطقهٔ دشت مغان خدمات ارزشمندی انجام داده در دوره ای که روسها با اجرای سیاستهای تجاوزگرانهٔ خود مانع از آبادی ورونق روستاهای دشت مغان بودند اهالی متفرق را متمرکز کرده و با بنیاد نهادن روستای زرگر و عمران روستا آنها را اسکان داد بدل بیگ در حوادث اجتماعی دشت مغان سرکرده ای آرام و دولتخواه و مخالف شرارت و نا امنی بود. مسله مهم دیگر موضعگیری کربلایی بدل بیگ در جریان حوادث دورهٔ مشروطیت از سرکردگان دولتخواه بودند و نامشان نیز در تلگراف روسای عشایر اردبیل مشکین و مغان به مجلس شورای ملی در سال 1328ق قید شده که با ابراز تبعیت از احکام شرعی مراجع عظام نجف و اظهار تنفر از حرکات ناشایست بعضی از سر حد نشینان سوگند یاد کردهاند که در مقابل با دخالت روسیه در امور داخلی ایران دفاع و جانفشانی کنند «ما طوایف شاهسون تا جان در بدن داریم راضی نخواهیم شد دول همسایه به هیچ وجه مداخله ای به امور داخله دولت علیه ایران بنماید برای هر قبیل دفاع و جانفشانی آماده ایم». از دیگر کارهای عمرانی کربلایی بدل بیگ سرحد بیگی بیله سوار در جهت آبادی منطقه سرحدی ایران حفر کانال ازپایین روستای اولتان ابادییهایی در مزارع ساحلی ارس (آراز) بنا نهاده بود. پیرایوات لو و اولتان در ان دوره محل سکونت مهاجرین شیروان و عده ای از تخته قاپو شدگان طایفه گیگلو و پیرایوتلو بود.
کتابهای نگارش شده ایل زرگر
کتابهای دربارهٔ این دودمان به نگارش درآمد که عبارتند از: ایل زرگر (جلد اول): اسناد دوره قاجار» تألیف نصرتالله زرگر از سوی انتشارات لوگوس منتشر شده. این کتاب با هدف معرفی اسناد ایل زرگر در دوره قاجار گردآوری شده و جلد اول اسناد تاریخی این ایل است. در این مجلد اسناد دوره قاجاریه (بیش از 200 نسخه) آورده شدهاست. وکتاب دیگری بنام کتاب ایل قشقایی (زرگران ختایی) اثر بهرام قزلباششاملو بوده و چاپ 1 آن در سال 1396 توسط انتشارات قشقایی منتشر شدهاست. سومین کتاب کتاب طوایف زرگر جنوب ایران اثر حسین قزلباش بوده و چاپ 1 آن در سال 1399 توسط انتشارات قشقایی منتشر شدهاست.
جستارهای وابسته
- ایران صفوی
- شاهسونها
- بیله سوار
- شاهقلی
- آذریهای قزاقستان
منابع
- میرزا، احمد (۱۳۷۶). تاریخ عضدی. تهران نشرعلم.
- هدایت، مهدی قلی خان (۱۳۳۴). خاطرات و خطرات. زوار.
- کسروی، احمد (۱۳۱۹). تاریخ مشروطه. انتشارات امیرکبیر.
- عزیز زاده، میرنبی (۱۳۸۵). تاریخ دشت مغان. انتشارات مؤسسه مطالعاتی تاریخ معاصر ایران.
- ↑ «اداره کل امور عشایر استان اردبیل». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ آوریل ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۷ آوریل ۲۰۲۰.
- ↑ {{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://az-m-wikipedia-org.translate.goog/wiki/Zərgər_(Füzuli)?_x_tr_sl=az&_x_tr_tl=fa&_x_tr_hl=fa&_x_tr_pto=op,sc
- ↑ {{یادکرد وب|نویسنده=|تاریخ=|وبگاه=|نشانی=https://fa.m.wikipedia.org/wiki/شاهسونها
- ↑ ریچارد تاپر. تاریخ سیاسی اجتماعی شاهسونهای مغان. ترجمه حسن اسدی. نشر اختران ۱۳۸۴.
- ↑ "zargar - Wiktionary". en.wiktionary.org (به انگلیسی). Retrieved 2020-12-02.
- ↑ احمد میرزا. تاریخ عضدی. نشر علم تهران ۱۳۷۶.
- ↑ مهدی قلی خان هدایت. خاطرات و خطرات. نشر زوار ۱۳۳۴.
- ↑ میر نبی عزیززاده. تاریخ دشت مغان. انتشارات مؤسسه مطالعاتی تاریخ معاصر ایران ۱۳۸۵.