حساب کاربری
​
زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
لینک کوتاه

لری خرم‌آبادی

گویشی از زبان لری

لری خرم‌آبادی یکی از گویش‌های زبان لری است که در مرکز و جنوب استان لرستان، شمال استان خوزستان و جنوب استان ایلام رواج دارد. فهرست لینگوییست و اتنولوگ نیز خرم‌آبادی را گویشی از لری شمالی معرفی می‌کنند. این گویش از زبان لری در برخی از منابع در کنار لری بالاگریوه، گویش بروجردی، گویش ملایری و در دسته گویش‌های لری شمالی قرار گرفته‌است. مرکز فرهنگی این گویش خرم‌آباد است. دانشنامه ایرانیکا در توصیف شاخه‌های شمالی لری، از خرم‌آباد، بروجرد، اندیمشک و نیز منطقه بالاگریوه به عنوان مراکز مهم گویش‌های لری شمالی یاد کرده‌است.

لری خرم‌آبادی
تبار
Default
  • زبان هند و ایرانی
    • زبان ایرانی
      • زبان ایرانی غربی
        • جنوب غربی
          • لری
            • لری شمالی
              یا لرستانی
              • لری خرم‌آبادی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹lrc

فهرست

  • ۱ جغرافیای گویش
  • ۲ واژگان مشترک با لکی
  • ۳ مقایسهٔ واژگان متفاوت با فارسی معیار
  • ۴ ساختار
    • ۴.۱ واج‌شناسی
    • ۴.۲ ضمیر
  • ۵ نمونه نوشتار
  • ۶ جستارهای وابسته
  • ۷ پانویس
  • ۸ منابع

جغرافیای گویش

این گویش در شهر خرم‌آباد و روستاهای اطراف آن و ازنا، سکوند، ریگ سفید، کیهان، طالقان، پل هرو و شهرهای دورود، زاغه، نهاوند، و سامن و نیز در طوایف لر ساکن این نواحی دیده می‌شود. علاوه بر اهالی خرم‌آباد شهرهای پلدختر، کوهدشت، رومشگان و قسمتی از الشتر، بخش گسترده‌ای از مردم جنوب استان ایلام از جمله ساکنان شهرستان‌های دره شهر، آبدانان و دهلران از استان ایلام و اندیمشک و شوش در شمال استان خوزستان به این گویش تکلم می‌کنند. از ویژگی‌های این گویش توانایی آن در ساخت اشعار، سرودها و موسیقی است.

واژگان مشترک با لکی

لری خرم‌آبادی نزدیکترین گویش لری به زبان کردی است. این گویش با کردی جنوبی و لکی به عنوان همسایگان قدیمی در عین تفاوت دارای قرابتهای زبانی بسیاری است. ۷۸ درصد واژگان میان لری خرم‌آبادی و لکی مشترک هستند. ایزابلا برد که در سال ۱۸۹۰ به منطقهٔ کردستان و لرستان سفر کرده‌است، در سفرنامهٔ خود گویش لرهای لرستان را متفاوت از کردهای کرمانشاه می‌داند.فهرست زیر برخی واژگان فارسی و برابر آن‌ها را در گویش‌ها و لهجه‌های رایج در استان‌های غرب ایران در ناحیه زاگرس نشان می‌دهد

فارسیبروجردیخرم‌آبادیکلهریلکیسورانیکورمانجیهورامی
آباِوآو، اُوْئاوئاوئاوav -
بارانباروبارووارانواران، وه شتباران، وه رشتbaranواران
چشمچِشچَش یا تیئهچاوچه مچاوchavچه م
اینجااینجِه، اینجُایچه، ایلائێرهئێرهئێرهli vê derê -
فراوانفراوونفره فرهفرهزۆرzor,pir,gelek,zafفره
دامادداماددومازاوازومازاواzava, zaba -
رهگذررهگذررهگوذرڒێویارڒێویارڒێبوارrêwî -
اتاقاتاقاتاق، تو، توییدێدێدێ، ژوورjûr, oda, olî -
خانهخونههونه، ماڵماڵماڵماڵ، خانووmal, xanî -
باوا، واردِواگه ردگه ردگه ڵgel -
بچهبَچَهبچهمناڵئایلمنداڵzarok -
کلیهکلیه، گُردالَهگورداڵهگورداڵهگورداڵهگورداڵهgurchik -
سهم، بخشسهمبه شبه شبه شبه شbesh -
نَمکنَمکنِمکنِمه کخوواخوواxo -
چیزشی، چیچـّیچێشتچـّێشتێtisht -
روزروز، روروڒووژڒووژڒۆژrojڒوژ
شبشِوشِوُشوشوشوshev-
خوشخوشخوُش، هوشخوه شخوه شخۆشxwoshوه ش
شماشماشِمائیوههومهئێوهhûnشمه
زنزنزَهّ ، زێنهژنژینه، ژنژنjin -
مردمردپیاپێاپێاپێا، مێردmêr -
پدر، بابابابا، بوئَهبُووَهباوگباوهبابbav -
مادرنِنَه، ماماندا، دایَه، دالکهداێکدأداێک، داێهdayîk -
پسرپسرکُرکورکورکُرkur -
دختردُختَردُختِر، دِتدوتدت، ئافره تکچ، کنیشکkech, dot -
نفسنفسهناسههناسێگهناسێهناسێbêhn, henase -
غروب ، شامگاهایوارهایوارهئیووارهئیووارهئێووارهêvar -

مقایسهٔ واژگان متفاوت با فارسی معیار

رنگ‌هانسب‌هانام حیواناتمیوه‌ها
فارسیلری خرم‌آبادیفارسیلری خرم‌آبادیفارسیلری خرم‌آبادیفارسیلری خرم‌آبادی
سفیدئسپیپدربوئهدار کوبدارتوکه‌نه‌کانگورئنئیر
سیاهسیء (رئش)مادردالکه (دا)اسباسپسیبسیو
سبزسوز، کالخواهردَدَگنجشکمه‌لیچه‌کگوجه سبزئه‌لی
سرخسوربرادرگه‌گهشغالچه‌قلگلابیمه‌رو
قهوه‌ایبوورپسرکُرسگگَمالگردوگئرده‌کو
زردهیلدختردوخته‌رعقابعالو، واشه، کورکورهزالزالکگیرچ
آبیکیونوه پسریکُره زاپرستوسی‌پریسکتمشکتیئره
--نوه دختریدوخته‌ر زاپروانهپاپریکهویچگه‌زه‌ر
--داییهالوآهواِشکاربلوطبَلی
--عموتاتهکلاغقه‌لآ--
--عمهکه‌چیبزغالهچه‌پیش--
--خالهمی‌میگاوگآوو--
--زن داییزِن ئالوسهرهسیره--
--زن عموزِن تاتههدهدکه‌چی که‌پو، که‌لهَ‌شیر پیغمبری--
--دایی زادههالوزاخروسکه‌له شیر--
--عمو زادهتاته‌زامرغ خانگیوآر--
--عمه زادهکه‌چی‌زاگاو نرکه‌ل گآوو--
--خاله زادهمی‌مه‌زاگاو مادهمِنآو--
--پدربزرگپاپاگوسفندکووئه--
--مادر بزرگنِنهسگ مادهدئل (ده‌له)--
----سوسکسیسه‌رک--
----قورباغهقووروآق--
----لاک‌پشتکی‌سه‌ل--
----کبککوگ--
----اردکبط--
----مرغابیبه‌دآوئی--
----مورچهمه‌ریژ--
----لک لکئه‌لَرگ--
----نوعی لک لکقازقولئن--
----تیهوتیئ--
----خرچنگکرژئن--
----ملخقووله--
----بزکوهیکئل--

ساختار

واج‌شناسی

در این گویش علاوه بر واکه‌های موجود در دیگر گویش‌های لری شامل: a، ā، i، ī، u، ū، ũ داری دو واکه ü و ǖ نیز است.

ضمیر

ضمیرهای شخصی
فارسیلری خرم‌آبادیلری بختیاریلری ممسنی
منmemu(n),momu,män
توtutu,totu
اوūyu/hōyu/vu
ماēmā,īmā(ī)mā(ī)mā
شماşemāīsāīsā
ایشانvenoyunun/hununīngal/ūngal

نمونه نوشتار

ای‌ما هوفتیئیم نه‌زیکیا سائت چارئو چارئو نیم. ونو که پآ ته‌ش بیئن ئو بیار بیئن همه‌نه بیآر که‌رده‌ن ئو و سورئت هه‌مه خوشونه آمآده که‌ردن سی ره‌ته وی‌ره قوله

آما قه‌رار نی‌آن که یه‌ک دو نه‌فر بئیسن د اشگه‌فت ئو به‌قیه روئن ویره قوله. چوون‌که اساس‌یا زیادی داشته‌ن که نمی‌تونه‌سه‌ن وا خوشو بیاره‌نشو، دو نه‌فر مئنن د اشگه‌فت که هم بئسن ته ئی اساس‌یا ئو هم ئناشتا هازر به‌که‌ن که موقع که ای‌نو ورمی‌گه‌ردن بوهوره‌ن.

اوفتائیم و ره. نه‌زیک یه سائتی ره ره‌تیم تا رئسه‌سیم و قوله. الوته خه‌یلی سه‌رد بی. به‌رف ئم اومایی. یه تی‌که‌ام به‌ردیا کوو سور بی‌نی؛ و همی ده‌لیل ای‌ما یوآش یوآش ئو وا سه‌ختی می‌ره‌تیم و ره.

Īmā hoft-ī-Īm nezīk-yā sāat-e čār ö čār ö nīm. vano ke pā taš b-ī-n ö biār b-ī-n hama-ne biār kerd-en ö ve sörat hama xo-šōn-e āmāda kerd-en sī ḥarekat ve taraf-e kola.

amā qerār nĪā-n ke yak dö nafar bē-Īs-an de ešgaft ö baqia rö-an vīr-e kola. čūnke asās-yā ziād-Ī dāšt-en ke ne-mĪ-tōness-en vā xo-šō bö-jr-an-ešō, dö nafar man-en de ešgaft ke ham bē-Īs-an tĪ asā-s-yā va ham enāštā-ne hāzer kon-an ke möjqē ke īn-ō ver-mĪ-gerd-an bo-hor-an.

ḥarekat kerd-Im. nezīk-e ye sāat-I ra rat-Im tā rasess-Im ve kola. alvatta xēł-I sard bī. barf am omō-ī. ye tīkI am bard-yā kö sör bī-īn-ī. va hamī dałīł Imā yavāš yavāš ö vā saxtī mI-rat-Im ve ra
ترجمه فارسی

ما خفتیده بودیم تا نزدیکیهای ساعت چهار، چهارو نیم. آنهایی که پای آتش بودند و بیدار شده بودند همه را بیدار کردند و همگی به سرعت خود را آماده کردند برای رفتن به سمت قله.

اما قرار گذاشتند که یکی دو نفر در غار بمانند و بقیه به سمت قله کوه راهی شوند. چونکه اساس‌های بسیای داشتند که نمی‌توانستند همه آن‌ها را با خود حمل کنند. دو نفر در غار ماندند که هم مراقب اساس‌ها باشند و هم صبحانه‌ای (ناشتا) آماده کنند که هنگام بازگشت گروه بخورند.

به راه افتادیم. نزدیک یک ساعت راه رفتیم تا رسیدیم به قله. البته خیلی سرد بود. برف هم آمده بود. کمی هم سنگ‌ها لیز شده بودند. به همین دلیل ما آرام آرام (یواش‌یواش) و به سختی راه می‌رفتیم.

جستارهای وابسته

  • زبان لری
  • خرم‌آباد

پانویس

  1. ↑ "Language by Country" (به انگلیسی). فهرست لینگوییست. ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۴. Archived from the original on 10 September 2014. Retrieved 10 September 2014.
  2. ↑ "Luri, Northern" (به انگلیسی). اتنولوگ. Archived from the original on 9 February 2014. Retrieved 21 September 2014.
  3. ↑ "Luri, Northern" (به انگلیسی). Ethnologue, Languages Of the World. Retrieved 12 February 2013.
  4. ↑ Erik John Anonby (ژوئیه ۲۰۰۳). "Update On Luri:How Many Languges?" (به انگلیسی). JSTOR: Journal of Royal Asiatic Society, Third Series, Vol. 13, No. 2, PP. 171-197. Retrieved 20 February 2013.
  5. ↑ "LORI DIALECTS" (به انگلیسی). iranica. Retrieved 12 February 2013.
  6. ↑ خورشید، زبان کردی وپراکندگی جغرافیایی لهجه‌های آن، ۷۴.
  7. ↑ رخزادی، آواشناسی و دستور زبان کردی، ۳۷.
  8. ↑ "LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori" (به انگلیسی). Iranica. Retrieved 2 February 2013.
  9. ↑ ، LORI DIALECTS.
  10. ↑ اشمیت، راهنمای زبان‌های ایرانی، ج۵۶۳،۲.
  11. ↑ بیشوپ، ایزابلا، ۱۳۷۵. از بیستون تا زردکوه بختیاری، ترجمهٔ مهراب امیری، تهران: نشر آنزان و نشر سهند، چاپ اول؛ ص ۵۲.
  12. ↑ Anonby، Eric John (۲۰۰۵). «Kurdish or Luri? Laki's disputed identity in the Luristan province of Iran» (PDF). Kurdische Studein (۴+۵): ۷–۲۲. دریافت‌شده در ۱۹ آوریل ۲۰۲۰.
  13. ↑ واژگان بروجردی این فهرست از «اسفندیاری، احمد. گویش بروجردی. تهران: نشر میعاد، ۱۳۸۰» شده‌اند. سایر واژگان در «Anonby, Eric John. 2005. Kurdish or Luri? Laki's disputed identity in the Luristan province of Iran.» به تفصیل آمده‌اند
  14. ↑ "توصیف گروه های اسمی در گویش لری خرم آبادی".
  15. ↑ اشمیت، راهنمای زبان‌های ایرانی، ج۵۶۷،۲.
  16. ↑ اشمیت، راهنمای زبان‌های ایرانی، ج۵۶۸،۲.

منابع

  • اشمیت، رودیگر. راهنمای زبان‌های ایرانی، چاپ دوم. ترجمه به سرپرستی حسن رضائی باغ‌بیدی. تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۸۷. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۹۸۰-۰۹۴-۳.
  • خورشید، فؤاد محمد. زبان کردی و پراکندگی جغرافیایی لهجه‌های آن، چاپ اول. ترجمهٔ سعید خضری. تهران: انتشارات پانیذ، ۱۳۹۱. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۷۱۰۵-۴۷-۷.
  • رخزادی، علی. آواشناسی و دستور زبان کردی. سنندج: انتشارات کردستان، ۱۳۹۱. شابک ‎۹۷۸-۹۶۴-۹۸۰-۰۹۴-۳.
  • MacKinnon, Colin (2011). "LORI DIALECTS". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی).
آخرین نظرات
  • بروجردی
  • خرم آباد
  • بروجرد
  • اندیمشک
  • استان لرستان
  • خرم آباد
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.