نجیب محفوظ
نجیب محفوظ عبد العزیز ابراهیم احمد الباشا (۱۱ دسامبر ۱۹۱۱ - ۳۰ اوت ۲۰۰۶) نویسنده و روزنامهنگار مصری بود که در سال ۱۹۸۸ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. او نخستین و تنها مصری و عربی است که برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات شده است. او در طول ۷۰ سال فعالیت حرفهای یعنی از دهۀ ۱۹۳۰ تا ۲۰۰۴، ۳۵ رمان، بیش از ۳۵۰ داستان کوتاه، ۲۶ فیلمنامه و هفت نمایشنامه منتشر کرد همچنین مطالب زیادی برای روزنامهها نوشت. او بیشتر به خاطر رمانهایش مانند سهگانۀ قاهره (بین القصرین، قصر الشوق و سکریه) و بچههای محلهٔ ما شناخته میشود. وقایع تمام رمانهای او در مصر اتفاق میافتد. در میان نویسندگان عرب، نجیب محفوظ بیشترین اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از آثارش را دارد. آثار محفوظ سبک رئالیسمی دارد ولی مضامین اگزیستانسیالیسمی نیز در آنها دیده میشود که باعث میشود او به همراه طه حسین از نخستین نویسندگان معاصر ادبیات عرب باشند که به بررسی مضامین اگزیستانسیالیسمی پرداختهاند.
نجیب محفوظ | |
---|---|
نام اصلی | نجیب محفوظ عبد العزیز ابراهیم احمد الباشا |
زاده | ۱۱ دسامبر ۱۹۱۱ قاهره، مصر |
درگذشته | ۳۰ اوت ۲۰۰۶ (۹۴ سال) قاهره، مصر خونریزی داخلی |
پیشه | نویسندۀ ادبی و روزنامه نگار |
ملیت | مصری |
جوایز مهم | جایزه ادبی نوبل (۱۹۸۸) |
سبک نوشتاری | رئالیسم |
سالهای فعالیت | ۲۰۰۴–۱۹۳۲ |
دلیل سرشناسی | سهگانۀ قاهره، بچههای محلۀ ما و حماسۀ حرافیش |
اوایل زندگی و تحصیلات
محفوظ در سال 1911 در یک خانوادۀ مسلمان مصری که متعلق به طبقۀ متوسط به پایین بودند، در قاهرۀ قدیم (کهن ترین بخش قاهره) به دنیا آمد. بخش نخست از نام چند بخشی او به پاس قدردانی از نجیب پاشا محفوظ که متخصص زنان و زایمان معروفی بود و بر زایمان سخت او نظارت داشت، انتخاب شد. محفوظ هفتمین و کوچکترین فرزند خانواده با چهار برادر و دو خواهر بزرگتر از خودش بود. پدرش عبدالعزیز ابراهیم که محفوظ او را «سنتی» توصیف میکرد، یک کارمند دولتی بود و محفوظ عاقبت در سال 1934 راه او را ادامه داد. مادر محفوظ فاطمه نام داشت و دختر مصطفی قشیشه (شیخ مسجد الازهر) بود. مادرش با اینکه بیسواد بود اما محفوظ را برای گردشهای متعدد به مکانهایی فرهنگی مانند موزۀ مصر و اهرام مصر می برد.
خانوادۀ محفوظ از مسلمانان مؤمن مصر بودند بنابراین محفوظ تربیت مذهبی سختگیرانه ای داشت. او در مصاحبهای دربارۀ فضای مذهبی سخت خانه در دوران کودکی اش اظهار داشت: «تصور اینکه از اینچنین خانواده ای هنرمندی پرورش یابد ممکن نبود.»
انقلاب 1919 مصر تأثیر شدیدی بر محفوظ گذاشت اگرچه او در آن زمان تنها هفت سال داشت. او یکبار از پنجره، سربازان انگلیسی را دید که برای متفرق کردن تظاهرکنندگان به آنان تیراندازی کردند.
محفوظ که در اوایل زندگی بسیار مطالعه میکرد تحت تأثیر اشخاصی مانند حافظ نجیب، طه حسین و سلامه موسی (از اعضای جنبش فابیانیسم) قرار گرفت.
محفوظ پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال 1930 در دانشگاه مصر (دانشگاه قاهرۀ کنونی) پذیرفته شد و در آنجا به تحصیل در رشتۀ فلسفه پرداخت سپس در سال 1934 فارغ التحصیل شد. در سال 1936 پس از گذراندن یک سال از دورۀ کارشناسی ارشدِ فلسفه تصمیم گرفت ترک تحصیل کند و تبدیل به یک نویسندۀ حرفه ای شود. او اولین اثر خود را در مجلۀ الجديدة منتشر کرد که سلامه موسی در سال 1929 آن را تأسیس کرده بود. بعد چندی به روزنامه نگاری پرداخت.
زندگی شخصی
نجیب محفوظ پس از انقلاب 1952 که در حرفۀ نویسندگی اش وقفه ایجاد شده بود با عطية الله ابراهيم ازدواج کرد و خبر ازدواج خود را به مدت ده سال از اطرافیانش پنهان کرد. ده سال بعد یکی از دو دخترش به نام ام کلثوم با یکی از همکلاسی هایش در مدرسه دعوا کرد و صلاح جاهين که شاعر، کاریکاتوریست و بازیگر بود از طریق پدر دانش آموز متوجه موضوع شد. پس از این واقعه خبر ازدواج محفوظ میان اطرافیانش پیچید.
خدمات دولتی
محفوظ پس از دریافت مدرک کارشناسیِ فلسفه در سال 1934، به خدمات دولتی مصر پیوست و تا زمان بازنشستگی در سال 1971 در سمت ها و وزارتخانه های مختلف به کار خود ادامه داد. او ابتدا به عنوان منشی در دانشگاه قاهره و سپس در سال 1938 در وزارت اوقاف به عنوان منشی پارلمانیِ وزیر اوقاف خدمت کرد. او در سال 1945 درخواست انتقال به کتابخانۀ مجموعۀ سلطان اشرف الغوری کرد، جایی که با ساکنان محلۀ کودکی خود به عنوان بخشی از «پروژه وام های خوب» مصاحبه کرد. او در دهۀ 50 به عنوان مدیر سانسور در حوزۀ هنری، مدیر بنیاد حمایت از سینما و عاقبت به عنوان مشاور وزیر فرهنگ مشغول به کار شد.
حرفهٔ نویسندگی ادبی
در کارنامۀ ادبی نجیب محفوظ ۳۵ رمان، بیش از ۳۵۰ داستان کوتاه، ۲۶ فیلمنامه و هفت نمایشنامه به چشم میخورد که حاصل ۷۰ سال فعالیت حرفهای (۱۹۳۰ - ۲۰۰۴) است. بیشتر رمانهای او به صورت سریالی در الاهرام (یک مؤسسۀ مطبوعاتی دولتی) و دیگر نوشتههایش در ستون هفتگی آن با نام نقطۀ دید منتشر میشد. قبل از دریافت جایزۀ نوبل، تنها تعداد کمی از رمانهای او در غرب منتشر شده بود.
او نوشتن را از اواسط دهۀ ۱۹۳۰ آغاز و داستانهای کوتاهش را در دو مجلۀ الجديدة و الرسالة منتشر کرد. او در سال ۱۹۳۹ اولین رمان خود پوچی سرنوشت را منتشر کرد که مفهوم رئالیسم تاریخی او را ارائه میکند. سپس رادوبیس و جنگ تبس را منتشر کرد و به یک سهگانۀ تاریخی در زمان فراعنه پایان داد. او از سال ۱۹۴۵ شیوهٔ رماننویسی رئالیسم اجتماعی خود را که در بیشتر دوران ادبی خود به آن پایبند بود با قاهرۀ مدرن، خان الخلیلی و کوچۀ مدق آغاز کرد. او در سراب رئالیسم روانشناختی را امتحان کرد سپس با شروع و پایان و سهگانۀ قاهره (بین القصرین، قصر الشوق و سکریه) به رئالیسم اجتماعی بازگشت. محفوظ بعدها در رمانهایی مانند بچههای محلۀ ما و گدا به سمبولیسم روی آورد که با واکنشهای شدیدی رو به رو شد و زمینهٔ ترور او را شکل داد. محفوظ در برخی آثارش مانند حماسۀ حرافیش و هزار و یک شب به مفاهیم جدیدی مانند نوشتن در مرز خیال و واقعیت و در برخی دیگر مانند پژواکهای یک خودزندگینامه و رویاهای دوران نقاهت به نوشتن در مورد رویاها و مکاشفات صوفیانه روی آورد که همگی زبانی شعرگونه دارد. آثار محفوظ از یک سو آینهای از زندگی اجتماعی و سیاسی مردم مصر بهشمار میرود و از سوی دیگر میتوان آنها را نقشی مدرن از وجود و جایگاه انسان در دنیایی دانست که رها شده به نظر می رسد. همچنین دیدگاه روشنفکران را با تمایلات مختلف آنها به قدرت نشان میدهد.
نثر محفوظ با بیان بیپردۀ عقایدش شکل میگیرد. آثار او طیف وسیعی از موضوعات را در بر میگیرد از جمله مسائل بحثبرانگیز و تابویی مانند سوسیالیسم، همجنسگرایی و خدا که نوشتن دربارۀ برخی از این مسائل در مصر ممنوع بود.
آثار محفوظ اغلب به توسعۀ مصر در قرن بیستم میپردازد و تأثیرات فرهنگ شرق و غرب را ترکیب میکند. مواجهۀ محفوظ با ادبیات غرب در جوانی با مطالعۀ مشتاقانۀ داستانهای پلیسی، کلاسیکهای روسی و آثار نویسندگان مدرنیسمی مانند مارسل پروست، فرانتس کافکا و جیمز جویس آغاز شد. وقایع داستانهای محفوظ به طور معمول در محلههای شهری پرجمعیت قاهره اتفاق میافتد و شخصیتهای داستانهای او که بیشتر اوقات مردم عادیاند، سعی میکنند با مدرنسازی جامعه و وسوسههای ارزشهای غربی کنار بیایند.
اثر اصلی محفوظ در دهۀ 1950 سهگانۀ قاهره (بین القصرین، قصر الشوق و سکریه) بود که قبل از انقلاب 1952 مصر آنها را نوشت. به گفتۀ اتحادیۀ نویسندگان عرب، این سهگانه بهترین رمان عربی در تاریخ ادبیات عرب محسوب می شود. نامهای این سهگانه در اصل نام سه خیابان در محلۀ الجمالية است که محفوظ در آن پرورش یافته است. این سهگانه زندگی سيد احمد عبد الجواد و خانواده اش را در طول سه نسل از جنگ جهانی اول تا سقوط فاروق یکم به تصویر می کشد. محفوظ پس از پایان سهگانه چند سالی از نوشتن دست کشید.
بچههای محلۀ ما دیگر اثر مهم محفوظ و جنجالی ترین نوشتۀ اوست. محفوظ که بعد از سهگانۀ قاهره چند سالی از نوشتن دست کشیده بود در رمان بعدی خود به جای رئالیسم اجتماعی سراغ سمبولیسم رفت. او در این اثر، رابطۀ خدا و ادیان ابراهیمی با یکدیگر را به صورت تمثیلی توصیف می کند. این اثر به خاطر مخالفت با برخی عقاید ادیان ابراهیمی در سراسر جهان عرب به جز لبنان ممنوع شد. محفوظ به دلیل قولی که به حسن صبري الخولي، نمایندۀ جمال عبدالناصر مبنی بر عدم انتشار بچههای محلۀ ما در داخل مصر داده بود، از انتشار آن جلوگیری کرد. سرانجام رمان بچههای محله ما در اوایل سال 2006 با مقدمهای از احمد كمال ابو المجد به چاپ رسید.
دخالت های سیاسی
او از پیمان کمپ دیوید در سال 1978 حمایت کرد و همین باعث شد کتابهای او در بسیاری از کشورهای عربی تا پس از دریافت جایزۀ نوبل ممنوع شود. او مانند بسیاری از نویسندگان و روشنفکران مصری در «فهرست مرگ» بنیادگرایان اسلامی قرار داشت.
پس از اینکه سید روحالله خمینی طی فتوایی در سال 1989 سلمان رشدی نویسندۀ آیات شیطانی را به مرگ محکوم کرد، محفوظ از رشدی به علت آزادی بیان دفاع کرد اگرچه از آیات شیطانی بهعنوان اثری توهینآمیز به اسلام انتقاد کرد.
تحسین و تجلیل
نجیب محفوظ اگرچه نوشتن را زود آغاز کرد، اما تا اواخر دهۀ 1950 مورد توجه قرار نگرفت و نزدیک به پانزده سال از سوی منتقدان نادیده گرفته شد. عاقبت نسبت به آثارش علاقه ایجاد شد و مورد توجه قرار گرفت.
آثار ترجمه شدۀ محفوظ مورد تحسین منتقدان آمریکایی قرار گرفت:
«در سراسر داستان نجیب محفوظ استعارۀ فراگیر وجود دارد، یک هنرمند ادبی که از داستان خود استفاده می کند تا به طور مستقیم و بدون ابهام در مورد وضعیت کشورش صحبت کند. آثار او سرشار از عشق به مصر و مردم آن است، اما همچنین به طور کامل صادقانه و غیرعاطفی است.» واشنگتن پست
«کوچه ها، خانه ها، کاخ ها، مساجد و افرادی که در آنها زندگی می کنند در کارهای محفوظ به وضوح برانگیخته می شوند همانطور که دیکنز خیابان های لندن را احضار می کند.» نیوزویک
او نخستین و تنها مصری و عربی است که برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات شده است. آکادمی نوبل محفوظ را برای «کار غنی و پیچیدۀ» او ستوده است:
«این ما را به بازنگری در امور اساسی زندگی دعوت می کند. مضامینی مانند ماهیت زمان و عشق، جامعه و هنجارها، معرفت و ایمان در موقعیتهای گوناگون تکرار میشوند و به شیوههای تفکربرانگیز، تداعیکننده و جسورانه ارائه میشوند. کیفیت شاعرانۀ نثر شما را می توان در سد زبان احساس کرد. در نقل قول جایزه، شما به خاطر شکل گیری یک هنر روایی عربی که برای همه بشریت کاربرد دارد دارای اعتبار هستید.»
محفوظ خود در مراسم اهدای جایزه شرکت نکرد بنابراین دو دخترش به نمایندگی از او جایزه را دریافت کردند.
ترور ناموفق
انتشار آیات شیطانی رشدی باعث یادآوری جنجال های بچههای محلهٔ ما شد. در نتیجه او از سوی بنیادگرایان اسلامی دوباره محکوم به مرگ شد. عمر عبد الرحمن روحانی نابینای مصری در گفت و گو با یک روزنامهنگار عنوان داشت که اگر محفوظ برای نوشتن بچههای محلهٔ ما مجازات میشد، رشدی به خود اجازه انتشار آیات شیطانی را نمیداد. بعد از این محفوظ از حفاظت امنیتی پلیس برخوردار شد با این همه دو نفر موفق شد با وارد کردن ضربۀ چاقو به گردن او در خارج از خانه اش در قاهره این نویسندۀ 82 ساله را مجروح کنند. عمر عبد الرحمن بعدها اعلام کرد که گفتۀ او فتوا نبود.
او زنده ماند اما تا پایان عمر از آسیب به اعصاب اندام فوقانی راست خود رنج می برد. بعد از این واقعه او به طور دائمی تحت حفاظت شدید زندگی کرد. او به خاطر آسیب ناشی از جراحات نمی توانست بیش از چند دقیقه در روز بنویسد و مجبور بود از کسی بخواهد که گفته هایش را بنویسد، بنابراین آثار کمتری نسبت به قبل پدید آورد.
اواخر زندگی
نجیب محفوظ در 30 اوت 2006 بر اثر نارسایی کلیه ها و ذات الریه که منجر به خونریزی داخلی شد درگذشت. او قبل از مرگ به علت شکستگی سر بر اثر زمین خوردن در بیمارستان بستری بود.
گزیدۀ ترجمه های فارسی
- گدا، ترجمۀ محمد دهقانی. تهران: نیلوفر، ۱۳۸۳. شابک ۹۷۸−۹۶۴−۴۴۸−۲۲۴−۳
- کوچۀ مدق، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: نیلوفر، ۱۳۸۷. شابک ۹۷۸−۹۶۴−۴۴۸−۳۷۵−۲
- بینالقصرین (بخش نخست از سهگانۀ قاهره)، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: نیلوفر، ۱۴۰۱. شابک ۹۷۸−۶۲۲−۶۶۵۴−۶۵−۴
- قصر الشوق (بخش دوم از سهگانۀ قاهره)، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: نیلوفر، ۱۴۰۱. شابک ۹۷۸−۶۲۲−۷۷۲۰−۳۷−۲
- سُکَّریه (بخش سوم از سهگانۀ قاهره)، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: نیلوفر، ۱۴۰۱. شابک ۹۷۸−۶۲۲−۷۷۲۰−۴۵−۷
- خاکستر (مجموعه داستانهای کوتاه)، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: نیلوفر، ۱۴۰۰. شابک ۹۷۸−۶۲۲−۶۶۵۴−۸۹−۰
- راه، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: هاشمی، ۱۳۹۳. شابک ۹۷۸−۹۶۴−۷۱۹۹−۲۹−۲
- خواب (مجموعه داستانهای کوتاه)، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: نیلوفر، ۱۳۹۱. شابک ۹۷۸−۹۶۴−۴۴۸−۵۰۹−۱
- جنایت (مجموعه داستانهای کوتاه و نمایشنامه)، ترجمۀ محمدرضا مرعشیپور. تهران: ماهریس، ۱۳۹۸. شابک ۹۷۸−۶۰۰−۹۹۲۹−۶۲−۷
- در خانالخلیلی اتفاق افتاد، ترجمۀ امل نبهانی. تهران: نیماژ، ۱۴۰۰. شابک ۹۷۸−۶۰۰−۳۶۷−۷۳۱−۹
- تنها یک ساعت مانده، ترجمۀ لیلا ونکیفراهانی. تهران: ایشتار، ۱۴۰۰. شابک ۹۷۸−۶۲۲−۹۸۸۳۶−۰−۰
- میرامار، ترجمۀ رضا عامری. تهران: دنیای اقتصاد، ۱۳۹۴. شابک ۹۷۸−۶۰۰−۸۰۰۴−۱۳−۴
- دزد و سگها، ترجمۀ بهمن رازانی. تهران: ققنوس، ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴−۳۱۱−۲۷۱−۳
- کافۀ کرنک، ترجمۀ محمد جعفرپور و ویراستاری نازنین خلیلیپور. تهران: نشر ثالث، ۱۴۰۱. شابک ۹۷۸−۶۰۰−۴۰۵−۸۲۵−۴
- عشق بر فراز تپۀ هرم (مجموعه داستانهای کوتاه)، ترجمۀ حسین شمسآبادی و مریم آلنجف. تهران: نشر سادات حجازی (نسح)، ۱۳۸۵. شابک ۹۷۸−۹۶۴−۹۶۲−۲۶۶−۸
کتابنامه
عنوان به عربی | عنوان به انگلیسی | عنوان به فارسی | سال انتشار |
---|---|---|---|
مصر القدیمة | Ancient Egypt | مصر باستان | 1932 |
همس الجنون | Whisper of Madness | نجوای دیوانگی | 1938 |
عبث الأقدار | Mockery of the Fates | پوچی سرنوشت | 1939 |
رادوبیس | Rhadopis of Nubia | رادوبیس | 1943 |
کفاح طیبة | Thebes at War | جنگ تبس | 1944 |
القاهرة الجدیدة | Cairo Modern | قاهرۀ مدرن | 1945 |
خان الخلیلی | Khan al-Khalili | خان الخلیلی | 1945 |
زقاق المدق | Midaq Alley | کوچۀ مدق | 1947 |
السراب | The Mirage | سراب | 1948 |
بدایة و نهایة | The Beginning and the End | شروع و پایان | 1949 |
بین القصرین | Palace Walk | بین القصرین | 1956 |
قصر الشوق | Palace of Desire | قصر الشوق | 1957 |
السکریة | Sugar Street | السکریة | 1957 |
اولاد حارتنا | Children of Gebelawi | بچههای محلۀ ما | 1959 |
لیلة القدر | Night of Decree | شب قدر | 1959 |
اللص و الکلاب | The Thief and the Dogs | دزد و سگها | 1961 |
السمان و الخریف | Autumn Quail | بلدرچین و پاییز | 1962 |
دنیا الله | God's World | دنیای خدا | 1962 |
زعبلاوي | Zaabalawi | زعبلاوی | 1963 |
الطریق | The Search | راه | 1964 |
الشحاذ | The Beggar | گدا | 1965 |
بيت سيء السمعة | Notorious House | خانۀ بدنام | 1965 |
ثرثرة فوق النیل | Adrift on the Nile | گپی بر روی نیل | 1966 |
میرامار | Miramar | میرامار | 1967 |
خمارة القط الأسود | The Pub of the Black Cat | میخانۀ گربۀ سیاه | 1969 |
تحت المظلة | Under the Tent | زیر خیمه | 1969 |
شهر العسل | The Honeymoon | ماه عسل | 1971 |
حکایة بلا بدایة و لا نهایة | A Story Without a Beginning or an Ending | داستانی بدون شروع و پایان | 1971 |
المرایا | Mirrors | آینهها | 1972 |
الحب تحت المطر | Love in the Rain | عشق در باران | 1973 |
الجريمة | The Crime | جنایت | 1973 |
الكرنك | Karnak Café | کرنک | 1974 |
حکایات حارتنا | Stories from Our Neighbourhood | حکایتهای محلۀ ما | 1975 |
قلب اللیل | Heart of the Night | قلب شب | 1975 |
حضرة المحترم | Respected Sir | آقای محترم | 1975 |
ملحمة الحرافیش | The Harafish | حماسۀ حرافیش | 1977 |
الحب فوق هضبة الهرم | Love above the Pyramid Plateau | عشق بر فراز تپۀ هرم | 1979 |
الشیطان یعظ | The Devil Preaches | شیطان موعظه میکند | 1979 |
ليالي ألف ليلة | Arabian Nights and Days | هزار و یک شب | 1979 |
عصر الحب | Love and the Veil | زمان دوستی | 1980 |
أفراح القبة | Wedding Song | در اوج شادی | 1981 |
رأیت فیما یری النائم | I Saw, in a Dream | در خواب دیدم | 1982 |
الباقي من الزمن ساعة | One Hour Remains | تنها یک ساعت مانده | 1982 |
أمام العرش | Before the Throne | قبل از عرش | 1983 |
رحلة ابن فطومة | The Journey of Ibn Fattouma | سفر ابن فطوطه | 1983 |
التنظيم السري | Secret Organization | سازمان مخفی | 1984 |
العائش فى الحقيقة | Akhenaten, Dweller in Truth | زنده در حقیقت | 1985 |
يوم مقتل الزعيم | The Day the Leader Was Killed | روزی که رهبر کشته شد | 1985 |
الجوع | The Hunger | گرسنگی | 1986 |
من فضلك و إحسانك | Please and Your Kindness | فضل و احسان شما | 1986 |
حديث الصباح و المساء | Morning and Evening Talk | صحبت صبح و عصر | 1987 |
صباح الورد | Morning of Rose | صبح گل رز | 1987 |
الفجر الكاذب | The False Dawn | صبح کاذب | 1988 |
قشتمر | The Coffeehouse | قشتمر | 1988 |
أصداء السيرة الذاتية | Echoes of an Autobiography | پژواکهای یک خودزندگینامه | 1994 |
صدى النسيان | Echoes of Forgetness | پژواکهای فراموشی | 1999 |
أحلام فترة النقاهة | Dreams of the Rehabilitation Period | رویاهای دوران نقاهت | 2004 |
پیوند به بیرون
منابع
- ↑ Haim Gordon (1990). Naguib Mahfouz's Egypt: Existential Themes in His Writings. ISBN 0313268762.
- ↑ حايم غوردون (1990). مصر نجيب محفوظ: الثيمات الوجودية في كتاباته.
- ↑ «Naguib Mahfouz». Naguib Mahfouz (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ Haim Gordon (1990). Naguib Mahfouz's Egypt: Existential Themes in His Writings. ISBN 0313268762.
- ↑ Stock, A Mummy Awakens: The Pharaonic Fiction of Naguib Mahfouz, pg. 13-14.
- ↑ Stock, A Mummy Awakens: The Pharaonic Fiction of Naguib Mahfouz, pg. 13-14.
- ↑ Charlotte El Shabrawy (Summer 1992). "Naguib Mahfouz, The Art of Fiction No. 129". The Paris Review. Summer 1992 (123).
- ↑ Sabry Hafez (2017). "Cultural Journals and Modern Arabic Literature: A Historical Overview". Alif: Journal of Comparative Poetics (37): 23. JSTOR 26191813.
- ↑ «محفوظ 51 عاما في القفص الذهبي». web.archive.org. ۲۰۱۶-۱۰-۲۳. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ El-Enany, Rasheed. "Naguib Mahfouz: His Life and Times". Cairo:AUC Press, 2007. pp 170–174.
- ↑ Tore Frängsmyr; Sture Allén (1993). Nobel Lectures: Literature, 1981–1990. World Scientific. p. 121. ISBN 978-981-02-1177-6. Retrieved 26 September 2012.
- ↑ «The Novel~Tea Book Club - Book Club Picks: SEPTEMBER 2010: The Palace Walk by Naguib Mahfouz Showing 1-5 of 5». www.goodreads.com. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ R. Snir, "The Arab-Israeli Conflict as Reflected in the Writing of Najīb Maḥfūẓ، ” Abr-Nahrain 27 (1989), pp. 120-153.
- ↑ «About Naguib Mahfouz». web.archive.org. ۲۰۱۷-۰۶-۰۲. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ Naguib Mahfouz (1911–2006)". The American University in Cairo Press. AUC Press. Archived from the original on 2 June 2017. Retrieved 26 October 2013.
- ↑ جريدة أخبار الادب، العدد 426 الاحد 9 سبتمبر 2001.
- ↑ بناء الرواية دراسة مقارنة في "ثلاثية" نجيب محفوظ، تأليف: سيزا قاسم تاريخ النشر: 2004، الناشر: مكتبة الأسرة، الطبعة: 1.
- ↑ عن الضجّة التي أثارتها الرواية وموقف محفوظ منها، بعد أن أعرب عن رأيه في قضيّة سلمان رشدي وروايته «الآيات الشيطانية»، انظر: R. Snir, Religion, Mysticism and Modern Arabic Literature (Wiesbaden: Harrassowitz Verlag, 2006), pp. 57-68.
- ↑ "Naguib Mahfouz". Wikipedia (به انگلیسی). 2023-01-04.
- ↑ "Naguib Mahfouz". Wikipedia (به انگلیسی). 2023-01-04.
- ↑ مقالات نجيب محفوظ الفلسفية بطبعة إنجليزية، البيان. نسخة محفوظة 26 سبتمبر 2017 على موقع واي باك مشين.
- ↑ «About Naguib Mahfouz». web.archive.org. ۲۰۱۷-۰۶-۰۲. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ «About Naguib Mahfouz». web.archive.org. ۲۰۱۷-۰۶-۰۲. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ «The Nobel Prize in Literature 1988». NobelPrize.org (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ «President pays tribute to Mahfouz» (به انگلیسی). ۲۰۰۶-۰۸-۳۰. دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ «The Nobel Prize in Literature 1988». NobelPrize.org (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۳-۰۱-۱۲.
- ↑ نجيب محفوظ في ذمة الله. أرشيف الأخبار. الجزيرة. نسخة محفوظة 23 نوفمبر 2011 على موقع واي باك مشين.