واژه معرب
واژهٔ معرّب بهمعنای واژهای است که در اصل عربی نبوده و از زبانهای دیگر وارد عربی شده و همراه با دگرگونی، صورتِ عربی گرفتهاست. بهویژه این اصطلاح در فارسی بهمعنای کلمات فارسیاند که در عربی وارد شده و بهکار میرود. پس از اسلام، زبان عربی در ایران رواج یافته و تعداد زیادی از واژگان عربی وارد زبان فارسی شده، و از سوی دیگر، واژگان فارسی نیز یا بهصورت دخیل یا بهصورت تعریب وارد زبان عربی شدهاست. ازآنجاکه حروف پ، چ ژ و گ در فارسی، همتایی در الفبای زبان عربی ندارند (در تمام گویشهای عربی این حروف تلفظ میشوند) و همچنین تعدادی از حروف الفبای زبان عربی مانند ص، ض، ط، ظ، ع، ذ، ث، خ، غ، ق، در الفبای فارسی نیستند هنگام وامگیری واژگان، این حروف را معرّب یا مفرَّس کردهاند. بهعنوان مثال، واژهٔ «طست» که همان «تشتِ» فارسی و «نرجس» که همان «نرگس» فارسی است. چند مثال دیگر: سَلجَم (شلغم)، سِراج (چراغ)، طازَج (تازه)، شَوَندَر (چغندر)، خیارشَنبَر (خیارچنبر)، فُستُق (پسته)، بابوج (پاپوش)، باذِنجان (بادنجان)، بِرکار (پرگار)، بَرنامَج (برنامه)، سُنباذَج (سنباده)، نیشان (نشان)، شیک.
سیبویه نوشتهاست که واژگان فارسی که شامل حرف گ هستند، در زبان عربی به شکل ج یا ق درمیآیند و حرف پ به ب و ف درمیآید. او همچنین مینویسد که پسوند ـَک در فارسی، در زبان عربی به شکل ـَج یا ـَق درمیآید.
انواع مختلف
معرّبها از فارسی به فارسی
- پرکاربرد: خندق، [ زیج، خنجر، تیر، کفش، کهربا، سنجاب، یاقوت، فیروز، سکنجبین، نرجس، جرجان، ابریق، برقع، ابریسم، یاسمین، جلّاب، طَیَلسان، تیاتر، توتیا، فادَزَهر،تلغراف،
معرّبها از غیر فارسی به فارسی ، ساج، ارغنون، جغرافیا، اسحاق
تعریب چ به ص
بسی واژگان پارسی دارای چ هستند که به ص دگرگون شدهاند. نمونهها:
- چلیپ: صلیب
- چرم: صرم => صارم
منابع
- ↑ لغتنامهٔ دهخدا، ذیل مُعرَّب
- ↑ وبگاه دانشگاه اراک؛ جغرافیای تاریخی استان مرکزی http://www.araku.ac.ir/gims/commonfiles/gpage.php?domain=cityofarak#_ftnref26 بایگانیشده در ۱۰ مه ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine
- ↑ Fischer، «Muʿarrab»، Encyclopaedia of Islam.
- ↑ هوشنگ اعلم. دانشنامه جهان اسلام. صص. ذیل توتیا.
- ↑ هوشنگ اعلم. دانشنامه جهان اسلام. صص. ذیل پادزهر.
- ↑ زهرا نهاوندی. دانشنامه جهان اسلام. صص. ذیل تَعریب.