پدیدارشناسی (جامعهشناسی)
پدیدارشناسی (جامعهشناسی) (به انگلیسی: (Phenomenology (sociology) یا جامعهشناسی پدیدارشناختی مطالعه ساختارهای صوری هستی اجتماعی انضمامی است همانطور که «در» و «از» طریق توصیف تحلیلی اعمال آگاهی هدفمند در دسترس است. موضوع چنین تحلیلی جهان زیسته معنادار زندگی روزمره است. (آلمانی: Lebenswelt or "Lifeworld") وظیفه جامعهشناسی پدیدارشناختی توصیف یا تبیین ساختارهای صوری موضوع مورد بررسی بر حسب ذهنیت، به عنوان عینیتی است که «در» و «برای» آگاهی ساخته شدهاست.
چه چیزی چنین توصیفی از توصیفهای ذهنی «سادهانگارانه» مردی در خیابان یا دانشمند علوم اجتماعی سنتی را متفاوت میسازد در حالی که هر دو، نگرشی طبیعی به زندگی روزمره دارند: استفاده از روشهای پدیدارشناسی.
زمینه
پدیدارشناسان اجتماعی در مورد ساخت اجتماعی واقعیت صحبت میکنند. آنها نظم اجتماعی را حاصل تعامل روزمره میدانند و اغلب گفتگوها را بررسی میکنند تا روشهایی را بیابند که مردم برای حفظ روابط اجتماعی استفاده میکنند.
برجستهترین نماینده جامعهشناسی پدیدارشناسی آلفرد شوتس (۱۳ آوریل ۱۸۹۹–۲۰ مه ۱۹۵۹) بود. شوتس با بهکارگیری روشها و بینشهای برگرفته از فلسفه پدیدارشناختی ادموند هوسرل (۸ آوریل ۱۸۵۹–۲۷ آوریل ۱۹۳۸) در مطالعه جهان اجتماعی به دنبال ساخت پایه های فلسفی انتقادی برای «جامعهشناسی تفهمی» ماکس وبر (۲۱ آوریل ۱۸۶۴–۱۴ ژوئن ۱۹۲۰) جامعهشناس آلمانی بود. این بنای پل بین «پدیدارشناسی هوسرلی» و «جامعهشناسی وبری» است که به عنوان نقطه آغازی برای «جامعهشناسی پدیدارشناختی معاصر» عمل میکند.
فرضهای اصلی
تز کلی نگرش طبیعی شالوده ایدهآلی برای دنیای واقعی، تجربه اجتماعی ساده و عقل سلیم ما است. این فرایند، جهان اشیاء منفرد را در جهان یکپارچه معنا متحد میسازد که ما فرض میکنیم توسط هر و همه کسانی مشترک است که فرهنگ ما را به اشتراک میگذارند. زیربنای افکار و اعمال ما را تشکیل میدهد. این فرض یا باور پیشبینی شده در یک جهان اجتماعی طبیعی است که هم از نظر وضعیت وجودی عینی است و هم از نظر ظاهری «طبیعی» بی چون و چرا؛ اشیاء اجتماعی (افراد، زبان، نهادها، و غیره) همان وضعیت وجودی «چیز» را دارند که اشیاء موجود در طبیعت (سنگها، درختان، و حیوانات و غیره) هستند.
اگرچه اغلب از آن به عنوان «تز کلی نگرش طبیعی» یاد میشود ولی تزی به معنای رسمی کلمه نیست بلکه فرض یا باوری غیرموضوعی است که زیربنای احساس ما از عینیت و واقعیت جهان و اشیاء ظاهر شده در این جهان است. واقعیت این دنیای عقل سلیم، هم بیچون و چرا و هم عملاً «بیتردید» است. از نظر وضعیتی که «هست» و «همه» یا دستکم «هر معقولی» موافق است که با توجه به ماهیت واقعی جهان چنین باشد، قابل تحریم است.
ذخیره دانش
اصطلاح «ذخیره دانش» توسط شوتز ابداع شد. این مفهوم برای جامعهشناسان پدیدارشناس حیاتی است چون مدعی بین الاذهانی بودن واقعیت اجتماعی هستند در حالی که پدیدارشناسان تمایل بر تمرکز روی ایجاد ساختارهای دارند، همانطور که هوسرل آن را «آگاهی هدفمند» مینامد. طرفداران جامعهشناسی پدیدارشناختی به ساختارهای «جهانحیات» علاقمند هستند.
دومی به جهان به عنوان تجربه مستقیم از طریق ذهنیت زندگی روزمره اشاره میکند. همانطور که در زندگی روزمره خود میگذریم، از ذخایر دانش خود برای تفسیر استفاده میکنیم. «ذخایر دانش» معمولاً یک «پیکربندی پسزمینه عمیق» است. مجموعهای از تجربیات گذشته شامل: «زبان مادری و قوانین زبانی فرد؛ شیوههای مرسوم تفسیر عبارات و رویدادها؛ نظریهها و روشهای متعدد؛ شکلهای شنیداری و بصری؛ درک مشترک فرهنگی و هنجاری، و مانند آن."شوتس استدلال کرد که تمام «تفسیر این جهان بر اساس مجموعهای از تجربیات پیشین است.»
تقلیل
مارتین هایدگر (۲۶ سپتامبر ۱۸۸۹-۲۶ مه ۱۹۷۶) پروژه پژوهشی پدیدارشناختی هوسرل را چنین توصیف میکند: توصیف تحلیلی هدفمند در «پیشینی» آن. زیرا پدیده هدفمند است که شیوه دسترسی برای انجام هیچ یا همه پژوهشهای پدیدارشناختی را فراهم میسازد و زمینه یا شالوده نهایی هر یافته حاصل از چنین پژوهشی را تضمین میکند. پدیدارشناسی هوسرلی در تشخیص آگاهی به عنوان ساختار رسمی هدفمند و داشتن آگاهی از یک شی مورد نظر، نقطه دسترسی را به شکل رادیکال جدیدی از توصیف علمی قرار دادهاست.
از نظر روش شناختی، دسترسی به این حوزه از طریق تقلیل پدیدارشناختی حاصل می شود. در حالی که در مورد نام رسمی، تعداد و سطوح تقلیل اختلاف نظر وجود دارد ولی در این بحث درونی میان فلاسفه نیازی به نگرانی ما ندارد. برای اهداف پدیدارشناسی دنیوی جهان اجتماعی، ما، به عنوان دانشمندان علوم اجتماعی پدیدارشناس، درگیر یک تقلیل پدیدارشناختی دنیوی به نام اپوخه هستیم. ویژگی بارز این شکل از تقلیل چیزی است که در مورد حوزه خود آشکار می کند: یک پدیدارشناسی دنیوی از جهان اجتماعی حوزه پدیداری آن را به عنوان منطقه بین الاذهانی آگاهی دنیوی تعریف می کند که از درون نگرش طبیعی ظاهر می شود.
تقلیل پدیدارشناختی که برای تحلیل دنیوی از جهان اجتماعی اعمال میشود، شامل "در پرانتز نهادن" [معادل: بیتوجهی روشمند، خارج کردن از بازی، تعلیق] تز نگرش طبیعی است. این "در پرانتز" چیزی نیست جز بریدگی اعتقاد وجودی به وجود عالم عینی؛ وضعیت وجودی خود جهان زیر سؤال نمی رود. نتیجه این براکت بندی این است که توجه ما از اشیاء موجود در جهان که در طبیعت رخ می دهند، به اشیایی که در جهان برای آگاهی ظاهر می شوند - به عنوان پدیده ای برای آگاهی قصدی - تغییر می کند. توصیفهای ما از اشیاء موجود در طبیعت جهان اکنون از توصیف سادهلوحانه به توصیف پدیدارشناختی تبدیل شده است که برای آگاهی ظاهر میشوند. به طور خلاصه، به منظور تجزیه و تحلیل پدیدارشناختی دنیوی در نگرش طبیعی، دوران، اشیاء را که در طبیعت اتفاق میافتند، به موارد زیر تبدیل میکند: ابژهها برای ذهنیت، ابژهها برای آگاهی، اشیاء بهعنوان هدف.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ گورویچ, آرون (1964). میدان آگاهی. انتشارات دانشگاه دوکسن. ISBN 978-0-8207-0043-4.
- ↑ نواک, مارک (2012). مسایل مربوط به پیری (ویراست۳ ed.). پیرسون. pp. ۳۰. ISBN 978-0-205-83195-1.
- ↑ شوتس, آلفرد (1967). پدیدارشناسی جهان اجتماعی. اوانستون، ایلینوی: انتشارات دانشگاه نورثوسترن. ISBN 978-0-8101-0390-0.
- ↑ باربِر, مایکل دی. (2004). شهروند مشارکتجو: زندگینامه آلفرد شوتس. آلبانی: انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک. ISBN 978-0-7914-6141-9.
- ↑ شوتس، آلفرد، ۱۹۶۲: "مساله واقعیت اجتماعی: مقالات گردآوری شده I". لاهه: مارتینوس نیجهوف. [توجه: این نقل قول تنها یک فرض است زیرا نویسنده اصلی فقط اطلاعات را ارائه کردهاست. (شوتس، ۱۹۶۲)" بدون توضیح بیشتر.]
- ↑ اتکینسون, ویل (March 2010). "افزودنهای پدیدارشناختی به جعبه ابزار بوردیو: دو مسئله برای بوردیو، دو راه حل از شوتس". نظریه جامعهشناسی. جلد۲۸ (مقاله۱): 1–19. doi:10.1111/j.1467-9558.2009.01362.x. ISSN 0735-2751. S2CID 144674981.
- ↑ الستر, ژولیوس (2017-09-02). "بُعد زمانی بازتاب: پیوند جهتگیریهای بازتابی به ذخیره دانش". تمایز: مجله نظریه اجتماعی. جلد۱۸ (مقاله۳): 274–293. doi:10.1080/1600910x.2017.1397527. ISSN 1600-910X. S2CID 149379807.
- ↑ هوسرل، ادموند (2013). مراقبههای دکارتی: درآمدی بر پدیدارشناسی. اسپرینگر هلند. ISBN 978-94-017-4952-7. OCLC 1066195140.
- ↑ شوتس، آلفرد، 1899-1959: (1989). ساختارهای جهانحیات. انتشارات دانشگاه نورث وسترن. ISBN 0-8101-0832-1. OCLC 884494825.
- ↑ ترنر، جاناتان اچ. (1988). نظریه کنش متقابل اجتماعی. انتشارات دانشگاه استنفورد. ISBN 0-8047-1463-0. OCLC 17106127.
- ↑ شوتس, آلفرد (1972). "مقالات گردآوری شده من". پدیدارشناختی. 11. doi:10.1007/978-94-010-2851-6. ISBN 978-90-247-3046-9. ISSN 0079-1350.
- ↑ هایدگر، مارتین، ۱۹۹۲ [۱۹۶۲]: هستی و زمان، ترجمه جی. مککواری و ای. رابینسون، از "Sein und Zeit" (ویرایش هفتم)، آکسفورد: ناشران بلکول. Available in full via PDF-Objects.
کتابشناسی
- باربر، مایکل دی. «آلفرد شوتس»، «دانشنامه فلسفه استنفورد». وب - لمس بر جامعهشناسی پدیدارشناختی.
- ناتانسون، موریس و ادموند هوسرل، ۱۹۷۴: «فیلسوف وظایف بینهایت»، اوانستون، ایلینوی: انتشارات دانشگاه نورث وسترن، شومیز. - مقدمهای بر پدیدارشناسی در اختیار جامعهشناسان قرار میدهد.
- شوتس، آلفرد، ۱۹۶۷: «پدیدارشناسی جهان اجتماعی»، اوانستون، ایلینوی: انتشارات دانشگاه نورث وسترن، شومیز. -روش پدیدارشناسی را لمس میکند.
- اسمیت، دیویس وودراف: «پدیدارشناسی»، «دانشنامه فلسفه استنفورد». وب - مقدمه ای بر پدیدارشناسی ارائه میدهد.
- سوکولوفسکی، رابرت، ۲۰۰۰: «درآمدی بر پدیدارشناسی». نیویورک: انتشارات دانشگاه کمبریج، شومیز. -روش پدیدارشناسی را لمس میکند.
- وندر، جاناتان، ۲۰۰۱: «پدیدارشناسی، جرمشناسی فرهنگی و بازگشت به حیرت». صص ۴۹–۶۰. جرمشناسی فرهنگی رها شد، ویرایش شده توسط جی. فرل، کی. هیوارد، دبلیو. موریسون و ام. پرسدی. لندن: راتلج.
- زانر، آر.ام. ۲۰۱۰: «مقدمه سرمقاله»، صص xv–xxxv در «مجموعه آثار آرون گورویچ، V.III»، نیویورک: اسپرینگر. -روش پدیدارشناسی را لمس میکند.