کنستانس انطاکیه
کنستانس هووتویل (انگلیسی: Constance of Hauteville؛ ۱۱۲۸ – ۱۱۶۳) که به کنستانس انطاکیه (انگلیسی: Constance of Antioch) معروف است، شاهزاده انطاکیه از سال ۱۱۳۰ تا ۱۱۶۳ میلادی بود. وی تنها فرزند بوهموند دوم انطاکیه و همسرش، آلیس اورشلیم بود. کنستانس پس از شکست و مرگ پدرش در نبرد، در سن دو سالگی، بهعنوان جانشین وی، حاکم انطاکیه شد، هرچند راجر دوم سیسیل، مدعی شاهزادهنشین انطاکیه بود. با این حال مادرش بهعنوان نایبالسطنه انتخاب شد اما اشراف و نجبای انطاکیه پدر آلیس، بالدوین دوم اورشلیم، را جانشین وی کردند. پس از مرگ بالدوین در سال ۱۱۳۱ میلادی، آلیس در صدد بهدست گرفتن قدرت برآمد اما بارونهای انطاکیه حق حکومت انطاکیه را به فولک آنژو دادند.
کنستانس انطاکیه | |
---|---|
پرنسس انطاکیه همراه با ریموند پواتیه (۱۱۳۶–۱۱۴۹) و رینالد شاتیون (۱۱۵۳–۱۱۶۰ یا ۱۱۶۱) | |
سلطنت | ۱۱۳۰ تا ۱۱۶۳ |
پیشین | بوهموند دوم |
جانشین | بوهموند سوم |
نایب السلطنه | آلیس بالدوین دوم فولک بالدوین سوم |
زاده | ۱۱۲۸ |
درگذشته | ۱۱۶۳ (۳۴−۳۵ ساله) |
همسر(ان) | ریموند پواتیه رینالد شاتیون |
فرزند(ان) | بوهموند ماریا فیلیپا بالدوین آگنس |
خاندان | هووتویل |
پدر | بوهموند دوم |
مادر | آلیس |
دین و مذهب | کلیسای کاتولیک |
کنستانس در سال ۱۱۳۶ با ریموند پواتیه ازدواج کرد. در طی سالهای بعد، ریموند حاکم انطاکیه بود و در این زمان کنستانس چهار فرزند وی را به دنیا آورد. پس از قتل ریموند در سال ۱۱۴۹ میلادی، فرزند فولک آنژو، بالدوین سوم کنترل شاهزادهنشین انطاکیه را برعهده گرفت. وی درصدد برآمد تا کنستانس را به ازدواج ترغیب کند و به همین خاطر افرادی را برای وی در نظر گرفت اما کنستانس همه آنها را رد کرد؛ حتی یکی از اقوام نزدیک امپراتور مانوئل یکم کومننوس. سرانجام وی به رینالد شاتیون، شوالیهای فرانسوی، در سال ۱۱۵۳ دل بست و با وی در این سال ازدواج کرد.
پس از اسارت همسر دومش، رینالد، توسط مجدالدین، حاکم حلب، در حدود سال ۱۱۶۰–۱۱۶۱، کنستانس درصدد این برآمد که بهتنهایی بر انطاکیه حکم براند اما بالدوین سوم، فرزندش، بوهموند سوم، را به عنوان حاکم قانونی شاهزادهنشین انطاکیه برگزید. با این حال کنستانس این فرمان را نادیده و با حمایت مانوئل اداره و کنترل انطاکیه در دست گرفت اما سرانجام به دلیل حمایت از فرزندش، از حکومت انطاکیه کنار رفت و مدتی پس از آن براثر بیماری درگذشت.
ابتدای زندگی
کنستانس در سال ۱۱۲۸ میلادی متولد شد. وی تنها فرزند بوهموند دوم انطاکیه و همسرش، آلیس اورشلیم دختر بالدوین دوم اورشلیم بود. نام وی را بهخاطر مادربزرگ پدریاش، کنستانس فرانسه، کنستانس انتخاب کردند. بعد از ۲ سال، پدرش، بوهموند، در نبردی در نزدیکی رود جیحان در فوریه ۱۱۳۰ کشته شد. با مرگ وی، آلیس کنترل شاهزادهنشین انطاکیه را برعهده گرفت. طبق شایعاتی که در آن زمان مطرح شده بود، آلیس در نظر داشت که کنستانس را به صومعه بفرستد یا وی را به ازدواج یک شخص عادی درآورد. در این زمان پسرعموی بوهموند، راجر دوم سیسیل، که یکی از اعضای اصلی خاندان هووتویل بود، مدعی حکومت انطاکیه شد.
در این زمان اشراف و نجبای انطاکیه فرستادهای را نزد بالدوین دوم فرستادند تا وی را از شرایط انطاکیه با خبر کنند تا وی قدرت انطاکیه را در دست بگیرد. اما آلیس مخالف بود و درصدد مقاومت در برابر پدرش برآمد. ویلیام صوری، مورخ قرن ۱۲ میلادی، در اثر خود مدعی شدهاست که در این زمان آلیس برای حفظ قدرت خود از عمادالدین زنگی، اتابک حلب، تقاضای کمک کرد. ویلیام صوری در تاریخ خود گفتهاست که فرستادگان وی در حین بازگشت به انطاکیه دستگیر شدند. پس از آن آلیس از پدرش تقاضای عفو کند اما بالدوین وی را از سلطنت خلع کرد و به وی دستور داد که انطاکیه را ترک گوید.
زندگانی
دوران بچگی
پس از اخراج آلیس از انطاکیه، اشراف و نجبای انطاکیه سوگند وفاداری به بالدوین دوم و کنستانس خوردند. بالدوین، ژوسلین یکم، کنت ادسا، را بهعنوان نایبالسطنه و سرپرست کنستانس تا زمان ازدواج انتخاب کرد. بالدوین در ۲۱ اوت ۱۱۳۱ درگذشت و پس از یک هفته، ژوسلین نیز به مرگ طبیعی درگذشت.
پس از مرگ بالدوین و ژوسلین، آلیس بار دیگر مدعی حکومت انطاکیه شد. با این حال اشراف و بزرگان انطاکیه با حکومت یک زن مخالف بودند به همین دلیل نمایندگانی را به جانب جانشین بالدوین، فولک، فرستادند. آلیس در این زمان اتحادی با ژوسلین دوم، کنت ادسا و پونز، کنت ترپولی، در ابتدای سال ۱۱۳۲ بست. فولک پس از دریافت نامۀ اشراف انطاکیه، از راه دریا عازم این شهر شد چون کنت تریپولی، اجازه عبور از کنتنشین خود را به وی نداد. پس از رسیدن فولک به انطاکیه، اشراف و بارونهای شهر، در بندر سنسیمون سوگند وفاداری خوردند و حاکمیت و قدرت وی را بر شهر پذیرفتند. فولک نیز رینالد یکم ماسوار، پاسبان انطاکیه را بهعنوان مسئول شاهزادهنشین منصوب کرد.
فولک در سال ۱۱۳۲ یا ۱۱۳۳ زمانی که زنگی به امیر حلب دستور حمله به شاهزادهنشین انطاکیه را داده بود، به این شهر بازگشت. پس از شکست امیر حلب، فولک وارد انطاکیه شد. در این زمان بنا به پیشنهاد اشراف و بارونهای انطاکیه، شاهزادهنشین نیاز به یک دولت قدرتمند داشت؛ به همین خاطر، آنها پیشنهاد دادند که کنستانس با شخصی که مسئولیت شاهزادهنشین را برعهده گیرد، ازدواج کند. فولک نیز ریموند پواتیه، پسر کوچک ویلیام نهم دوک آکوتین را بهعنوان همسر کنستانس برگزید. با این حال فولک تصمیم خود را علنی نکرد چراکه درصدد این بود که از مداخله آلیس و راجر دوم سیسیل ممانعت کند.
خواهر آلیس، ملیساند، و همسر فولک، پادشاه اورشلیم را متقاعد کرد که به آلیس اجازه بازگشت به انطاکیه را در سال ۱۱۳۵ بدهد. آلیس در این زمان درصدد بود که روابط شاهزادهنشین انطاکیه با امپراتوری بیزانس را تحکیم کند؛ به همین خاطر، وی پیشنهاد داد کنستانس با پسر ژان دوم کومننوس، مانوئل ازدواج کند. فولک برای جلوگیری از این ازدواج، فرستاده خود را به فرانسه نزد ریموند فرستاد تا وی را برای حرکت به سمت انطاکیه ترغیب کند. ریموند با لباس مبدل سفر خود را به سمت انطاکیه آغاز کرد چراکه در این زمان راجر دوم سیسیل درصدد دستگیری وی در جنوب ایتالیا بود.
ازدواج نخست
ریموند پواتیه در آوریل ۱۱۳۶ به انطاکیه رسید. پاتریارک لاتین اورشلیم، رالف دامفرانت، آلیس را متقاعد کرد که ریموند برای ازدواج با او آمده نه دختر نه سالهاش. با این حال، کنستانس از کاخ ربوده شد و رالف دامفرانت ازدواج وی با ریموند را در کلیسای جامع تأیید و تقدیس کرد. پس از ازدواج، ریموند بهعنوان حاکم شاهزادهنشین منصوب شد و آلیس نیز به لاذقیه رفت.
راجر دوم در ابتدای سال ۱۱۴۷ به لوئی هفتم پیشنهاد داد صلیبیون طی جنگ صلیبی دوم به اراضی مقدس منتقل شوند. با آگاهی از دعوی راجر بر سر شاهزادهنشین انطاکیه، لوئی هفتم و همسرش الینور آکوتین (دختر عموی ریموند پواتیه) پیشنهاد وی را رد کردند. لوئی به همراه دیگر صلیبیون در مارس ۱۱۴۸ به انطاکیه رسیدند. طولی نکشید که شایعاتی در مورد رابطه عاشقانه ریموند و الینور در میان صلیبیون پخش شد. در این زمان صلیبیون درصدد ترغیب لوئی برای لشکرکشی به سمت حلب، پایتخت نورالدین زنگی بودند اما لوئی با این درخواست مخالفت کرد و الینور را مجبور کرد که به همراه وی عازم اورشلیم شود.
بیوگی
ریموند در نبرد ایناب در خلال لشکرکشی علیه نورالدین زنگی در ۹ ژوئن ۱۱۴۹ کشته شد. طبق گفته ویلیام صوری از آنجایی که ۴ فرزند وی و کنستانس هنوز زیر سن قانونی بودند، کسی نبود که امور شاهزادهنشین را برعهده بگیرد؛ حال آن که نورالدین زنگی به پادشاهی اورشلیم و دولتهای صلیبی یورش برده و اراضی شاهزادهنشین انطاکیه در شرق رود عاصی را متصرف شده بود. آیمری لیموژ، پاتریارک لاتین انطاکیه، در این زمان مسئولیت امور شاهزادهنشین را برعهده گرفته بود اما اشراف حاکمیت شخصی غیرمذهبی و سیاسی را ترجیح میدادند. پس از مرگ ریموند، بالدوین سوم، پسر عموی کنستانس، بهسرعت به انطاکیه رفت و اداره امور را برعهده گرفت و پس از آن با نورالدین قراداد آتشبس منعقد کرد.
در تابستان ۱۱۵۰ بالدوین بار دیگر به انطاکیه بازگشت. وی درصدد بود که کنستانس را برای ازدواج مجدد ترغیب کند. به همین خاطر گزینههایی را برای وی در نظر گرفته بود اما کنستانس گزینههای وی را رد کرد. کنستانس با ترغیب بالدوین در ابتدای سال ۱۱۵۲ برای ملاقات با وی و دو عمهاش، ملیساند و هودیرنا، به تریپولی سفر کرد. عمههای وی تلاش کردند که وی را برای ازدواج مجدد با گزینههای مطرحشده ترغیب کنند اما کنستانس بدون آن که قولی در این زمینه بدهد، به انطاکیه بازگشت. براساس گفتهٔ ویلیام صوری، آیمری، پاتریارک انطاکیه، کنستانس را ترغیب به مخالفت برای ازدواج مجدد کرده بود چرا که بدین شکل میتوانست خود حکومت و اداره شاهزادهنشین در دست داشته باشد. امپراتور بیزانس، مانوئل یکم، نیز ژان راجریوس را برای ازدواج با کنستانس پیشنهاد کرد اما کنستانس به دلیل سن وی، از ازدواج امتناع کرد.
استیون رانسیمان دکه دلیل مخالفت وی با گزینههای بالدوین و مانوئل را ملاقات وی با رینالد شاتیون، شوالیهای فرانسوی، عنوان کردهاست. به گفتۀ ویلیام صوری، رینالد «یک شوالیه عادی» بود اما کنستانس تصمیم گرفت که با وی ازدواج کند. نامزدی آنها بنا به تصمیم کنستانس مخفی ماند تا وی بتواند موافقت بالدوین را برای ازدواج بگیرد.
ازدواج دوم
پس از این که بالدوین این ازدواج را تأیید کرد، کنستانس و رینالد در ابتدای سال ۱۱۵۳ ازدواج کردند. رینالد پس از آن کنترل امور را در دست گرفت. با این حال چندان محبوب نبود چرا که از نظر افرادش فردی تازهکار بود. تلاش و اقدامات وی برای افزایش بودجه منجر به بروز اختلافات بین او و آیمری، پاتریارک انطاکیه و مانوئل یکم، امپراتور بیزانس شد. مانوئل یکم رینالد را مجبور کرد که در بهار سال ۱۱۵۹ با وی بیعت کند. رینالد در نوامبر ۱۱۶۰ یا ۱۱۶۱ در هنگام غارت توسط مجدالدین اسیر و زندانی شد.
پس از اسارت رینالد، کنستانس آمادگی خود را برای برعهدهگرفتن امور انطاکیه اعلام کرد اما اشراف انطاکیه همچون گذشته، حکم مرد را ترجیح میدادند. بالدوین پس از آگاهی از این امر، بهسرعت خود را انطاکیه رساند و پسر ۱۵ ساله وی، بوهموند سوم را بهعنوان حاکم قانونی انطاکیه و آیمری را نیز بهعنوان مسئول امور اداری شاهزادهنشین انتخاب کرد. کنستانس که مخالف این تصمیمات بود، مخالفت و شکایت خود را از بالدوین به امپراتور بیزانس، مانوئل یکم، برد.
مانوئل هیأتی شامل برادرزادهٔ خود، آلکسیوس برینوس کومننوس و ژان کاماتروس را عازم انطاکیه کرد تا مذاکراتی در باب ازدواج وی با دختر کنستانس، ماریا، انجام دهند. پس از توافق، قرارداد ازدواج منعقد شد و امپراتوری بیزانس، کنستانس را بهعنوان حاکم انطاکیه تأیید کردند. بالدوین که برای ملاقات با نمایندگان امپراتوری بیزانس به انطاکیه آمده بود، به این قرارداد اعتراض نکرد.
پسر کنستانس، بوهموند، در سال ۱۱۶۱ به سن قانونی رسید. کنستانس برای تحکیم موقعیت خود در برابر پسرش، از فرماندار بیزانسی کیلیکیه، کنستانتین کالامانوس کمک خواست. با این حال بارونهای انطاکیه با توروس دوم، شاهزاده کیلیکیه، متحد شدند و کنستانس را مجبور به ترک انطاکیه کردند. پس از حذف کنستانس، بوهموند کنترل امور را در دست گرفت. طولی نگذشت که کنستانس پس از این ماجرا احتمالاً در لاذقیه یا جبیل درگذشت.
خانواده
نیاکان کنستانس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
همسر نخست کنستانس، ریموند پواتیه، پسر دوم ویلیام نهم، دوک آکوتین و همسر دومش، فیلیپا تولوز بود. وی در سال ۱۱۱۴ متولد شد و طبق گفته ویلیام صوری وقتی ریموند در نبرد کشته شد، کنستانس دو پسر و دو دختر که هنوز زیر سن قانونی بودند، از وی داشت. پسر بزرگ آنها، بوهموند بود که در هنگام مرگ پدرش ۵ سال بیشتر نداشت. وی در سال ۱۱۶۳ پس از رسیدن به سن قانونی، حکومت انطاکیه بدست آورد. دختر بزرگ وی، ماریا، که در اواخر دهه ۱۱۴۰ متولد شده بود، به واسطه زیباییاش مشهور بود، در سال ۱۱۶۱ طی توافق و قراردادی با مانوئل یکم، امپراتوری بیزانس ازدواج کرد. دختر کوچکتر کنستانس، فیلیپا بود که در اواخر دهه ۱۱۶۰ با هامفری دوم تورون ازدواج کرد.
مشخص نیست که پدر بالدوین، پسر دوم کنستانس ریموند پواتیه بودهاست یا رینالد شاتیون. بالدوین در ۱۷ سپتامبر ۱۱۷۶ در نبرد میریوکیفالون — که فرمانده دستهای از سوارهنظام بود — کشته شد. با این حال، این موضوع مشخص است که رینالد پدر آگنس بوده که بعدها بهعنوان همسر بلای سوم مجارستان انتخاب شد. دختر دوم رینالد و کنستانس، آلیس، نیز در سال ۱۲۰۴ همسر سوم آزو چهارم استه شد.
پانویس
- ↑ Hodgson 2007, p. 182.
- ↑ Runciman 1989, p. 176.
- ↑ Murray 2016, pp. 81, 83.
- ↑ Murray 2016, p. 84.
- ↑ Nicholson 1969, p. 431.
- ↑ Murray 2016, p. 81.
- ↑ Runciman 1989, p. 183.
- ↑ Norwich 1992, p. 473.
- ↑ Murray 2016, p. 85.
- ↑ Buck 2017, p. 221.
- ↑ Runciman 1989, p. 184.
- ↑ Runciman 1989, p. 185.
- ↑ Barber 2012, p. 152.
- ↑ Runciman 1989, p. 188.
- ↑ Nicholson 1969, p. 433.
- ↑ Runciman 1989, pp. 188, 190.
- ↑ Runciman 1989, p. 190.
- ↑ Runciman 1989, p. 195.
- ↑ Runciman 1989, p. 198.
- ↑ Nicholson 1969, p. 434.
- ↑ Barber 2012, p. 153.
- ↑ Runciman 1989, p. 199.
- ↑ Runciman 1989, pp. 199–200.
- ↑ Runciman 1989, p. 200.
- ↑ Norwich 1992, pp. 484–486.
- ↑ Norwich 1992, p. 486.
- ↑ Runciman 1989, p. 278.
- ↑ Barber 2012, p. 188.
- ↑ Hodgson 2007, pp. 182–183.
- ↑ Baldwin 1969, p. 533.
- ↑ Runciman 1989, pp. 330–331.
- ↑ Runciman 1989, p. 331.
- ↑ Runciman 1989, p. 333.
- ↑ Hodgson 2007, p. 187.
- ↑ Barber 2012, p. 208.
- ↑ Runciman 1989, p. 331 (note 1).
- ↑ Runciman 1989, p. 332.
- ↑ Runciman 1989, p. 345.
- ↑ Barber 2012, p. 206.
- ↑ Baldwin 1969, p. 540.
- ↑ Baldwin 1969, pp. 543–544.
- ↑ Runciman 1989, p. 357.
- ↑ Runciman 1989, p. 358.
- ↑ Runciman 1989, p. 359.
- ↑ Runciman 1989, p. 360.
- ↑ Baldwin 1969, p. 547.
- ↑ Runciman 1989, p. 364.
- ↑ Runciman 1989, pp. 364–365.
- ↑ Barber 2012, p. 215.
- ↑ Runciman 1989, p. 365 (note 1).
- ↑ Norwich 1992, pp. 285, 332.
- ↑ Runciman 1989, pp. 48–49, 176, Appendix III (Genealogical trees No. 1-2.).
- ↑ Dunbabin 2000, p. 383.
- ↑ Meade 1991, pp. 8, 22.
- ↑ Dunbabin 2000, p. 384.
- ↑ Meade 1991, pp. 18, 22.
- ↑ Runciman 1989, p. 330.
- ↑ Hodgson 2007, p. 183.
- ↑ Garland 1999, p. 201.
- ↑ Runciman 1989, p. 378.
- ↑ Hamilton 2000, pp. xviii, 40–41.
- ↑ Runciman 1989, p. 365, Appendix III (Genealogical tree No. 2.).
- ↑ Runciman 1989, p. 413.
- ↑ Runciman 1989, p. 365 (note 2).
- ↑ Chiappini 2001, p. 31.
منابع
- Baldwin, Marsall W. (1969) [1955]. "The Latin States under Baldwin III and Amalric I, 1143–1174". In Setton, Kenneth M.; Baldwin, Marshall W. (eds.). A History of the Crusades, Volume I: The First Hundred Years (Second ed.). Madison, Milwaukee, and London: University of Wisconsin Press. pp. 528–561. ISBN 0-299-04834-9.
- Barber, Malcolm (2012). The Crusader States. Yale University Press. ISBN 978-0-300-11312-9.
- Buck, Andrew D. (2017). The Principality of Antioch and its Frontiers in the Twelfth Century. The Boydell Press. ISBN 978-1-78327-173-3.
- Chiappini, Luciano (2001). Gli Estensi: Mille anni di storia [The Este: A Thousand Years of History] (به ایتالیایی). Corbo Editore. ISBN 88-8269-029-6.
- Dunbabin, Jean (2000). France in the Making, 843–1180. Oxford University Press. ISBN 0-19-820846-4.
- Garland, Lynda (1999). Byzantine Empresses: Women and Power in Byzantium, AD 527–1204. Routledge. ISBN 978-0-415-61944-8.
- Hamilton, Bernard (2000). The Leper King and His Heirs: Baldwin IV and the Crusader Kingdom of Jerusalem. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-64187-6.
- Hodgson, Natasha R. (2007). Woman, Crusading and the Holy Land in Historical Narrative. The Boydell Press. ISBN 978-1-84383-332-1.
- Meade, Marion (1991). Eleanor of Aquitane: A Biography. Penguin Books. ISBN 0-14-015338-1.
- Murray, Alan W. (2016). "Constance, Princess of Antioch (1130–1164), ancestry, marriages and family". In van Houts, Elisabeth (ed.). Anglo–Norman Studies: XXXVIII. Proceedings of the Battle Conference 2015. The Boydell Press. pp. 81–95. ISBN 978-1-78327-101-6.
- Nicholson, Robet L. (1969). "The Growth of the Latin States, 1118–1144". In Setton, Kenneth M.; Baldwin, Marshall W. (eds.). A History of the Crusades, Volume I: The First Hundred Years. The University of Wisconsin Press. pp. 528–561. ISBN 0-299-04844-6.
- Norwich, John Julius (1992). The Normans in Sicily. Penguin Books. ISBN 978-0-14-015212-8.
- Runciman, Steven (1989). A History of the Crusades, Volume II: The Kingdom of Jerusalem and the Frankish East, 1100–1187. Cambridge University Press. ISBN 0-521-06163-6.
برای مطالعه بیشتر
کنستانس انطاکیه خاندان هووتویل زادهٔ: ۱۱۲۸ درگذشتهٔ: ۱۱۶۳
| ||
عنوان سلطنتی | ||
---|---|---|
پیشین: بوهموند دوم | پرنسس انطاکیه ۱۱۳۰–۱۱۶۳ با: ریموند و رینالد | پسین: بوهموند سوم |