حساب کاربری
​
زمان تقریبی مطالعه: 10 دقیقه
لینک کوتاه

گویش کجوری

گویشی از زبان مازندرانی

گویش کجوری (نوشهری، نوری، رویانی، یوشیج، کندلوسی، مازندرانی) گویشی از زبان مازندرانی و شاخه ای از گویش طبری رویانی است که در نواحی غربی استان مازندران همچون شهرستان نوشهر، نور، رویان و شرق چالوس گویش می‌شود. این گویش از سمت شرق با گویش آملی در شهرستان آمل و از سمت غرب با گویش کلارستاقی در غرب شهر چالوس هم جوار است. محدوده کجور از رود چالوس تا سولده (نور) امتداد دارد و به گفته حبیب برجیان گویش کجوری گویشی از زبان مازندرانی می‌باشد. گویش نور مرتبط با گویش البرز مرکزی کجور می‌باشد.

کجوری
زبان بومی درایران
استان مازندران
تبار
هندواروپایی
  • هندوایرانی
    • ایرانی
      • ایرانی غربی
        • گروه شمال غربی
          • زبان‌های کاسپین
            • زبان مازندرانی
              • کجوری
سامانه نوشتاری
الفبای طبری
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹–

فهرست

  • ۱ تقسیم‌بندی
  • ۲ کجور
  • ۳ دستور زبان
    • ۳.۱ ضمایر
    • ۳.۲ شناسه (گویش کندلوس)
    • ۳.۳ صرف فعل (گویش کندلوس)
    • ۳.۴ شناسه (گویش یوش)
    • ۳.۵ صرف فعل (گویش یوش)
    • ۳.۶ شناسه (گویش نچ)
    • ۳.۷ صرف فعل (گویش نچ)
  • ۴ جستارهای وابسته
  • ۵ منابع
  • ۶ پیوند به بیرون

تقسیم‌بندی

گویش کاسپینی تکلم شده در کجور از نظر ساختاری مازندرانی است و نسبت به آن از لحاظ فونولوژی، مورفولوژی و سینتکس واگرایی‌هایی دارد. این باعث شده کجوری و مازندرانی دشت‌های شرقی و مرکزی مازندران نظیر آمل، بابل، شاهی، ساری و آن نواحی به‌طور متقابل برای گویشوران یکدیگر زیاد مفهوم نباشند. سطح پایین قابلیت فهم ممکن است به خاطر واژگان نیز باشد. واگرایی کجوری از مازندرانی را می‌توان با موقعیت آن در محل تلاقی دو زنجیره گویشی توضیح داد: از لحاظ عرض جغرافیایی گروه زبان‌های کاسپین مرکزی (شامل کلارستاقی و تنکابنی)، انتقالی بین مازندرانی و گیلکی؛ و نیز از لحاظ طول جغرافیایی، منطقه زبانشناسانه البرز مرکزی، که از کجور تا یوش به سوی جنوب در دره نور و سپس به ولاترو و دره‌های جاجرود شمالی و کرج در سوی شمالی تهران امتداد می‌یابد.

زبان طبری یا زبان مازندرانی نام یکی از زبان‌های ایرانی شمال‌غربی است که در گروه زبان‌های کاسپین قرار دارد. این زبان خود دارای گویش‌ها و لهجه‌های بسیاری است.

طبری رویانی یکی از کهن‌ترین گویش‌های زبان مازندرانی است که در نواحی غربی طبرستان گویش می‌شد که خود به دو لهجهٔ طبری کلارستاقی و طبری کجوری تقسیم می‌شود. منطقه رویان کهن از نواحی غربی طبرستان بوده‌است که شامل شهرستان‌های نور، نوشهر، چالوس، کلاردشت (کلار)، عباس‌آباد (لنگا)، تنکابن و رامسر (سختسر) می‌شده‌است و گاهی مرز غربی آن تا رودسر (هوسم) ادامه می‌یافت مردم رویان کهن به زبان طبری و گویش طبری رویانی که زبان اسپهبدان طبرستان نیز بود سخن می‌گفتند.

گویش کجوری شاخه ای از گویش طبری رویانی است که در شهرستان‌های نور و نوشهر گویش می‌شود.

لهجه کلارستاقی گوریشی است که در شهرستان‌های چالوس، کلاردشت، عباس‌آباد و همچنین نواحی شرقی تنکابن همچون نشتارود گویش می‌شود.

کجور

محدوده تاریخی کجور از شمال به دریای مازندران از غرب به رود چالوس از شرق به سولده (نور) و از جنوب به دره نور محدود می‌شود. منطقه کجور به همراه کلارستاق و تنکابن بخشی از رویان کهن بود که بعدها رسمتدار نام گرفت. رویان کهن از نواحی غربی طبرستان محسوب می‌شده‌است.

دستور زبان

ضمایر

در گویش کجوری ضمیر سه حالت دارد: فاعلی، مفعولی و ملکی. نمونه‌های زیر براساس گویش کندلوس شهرستان نوشهر و گویش یوش شهرستان نور و گویش نجی بلده شهرستان نور صرف شده‌اند.

ضمیر۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
فاعلی، کندلوس (نوشهر)mentuve/viamâšemâvešun
مفعولی، کندلوس (نوشهر)menâ/maneterâ/tereverâ/vireamârešemârevešunre
ملکی، کندلوس (نوشهر)me/menete/teneve/veneame/amenešeme/šemenevešune
فاعلی، یوش (نور)men/mantu/teviamâšomovešun/vešân
مفعولی، یوش (نور)mane/menotere/terovire/veroamârešomorevešuno/vešanâ
ملکی، یوش (نور)miti/tevi/veamešemevešune/vešâne
فاعلی، نچ بلده (نور)mentuveamâšemâvešun
مفعولی، نچ بلده (نور)meneterevereamârešemârevešune/vešunre
ملکی، نچ بلده (نور)meteveamešemevešune

شناسه (گویش کندلوس)

در زبان فارسی دو دسته شناسه داریم: گذشته و حال. اما در گویش کجوری سه دسته شناسه داریم: گذشته، حال ساده و حال التزامی. (نمونه زیر بر اساس گویش کندلوس شهرستان نوشهر تنظیم شده‌است)

۱. گذشته:

  • بن ماضی ساده: -ba-zu = زد
  • بن ماضی استمراری: -zu = می‌زد
گذشته۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemaieemieniena

۲. حال ساده:

  • بن مضارع اخباری: -za = می‌زند
حال ساده۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemaenieneemmiennienna

۳. حال التزامی:

  • بن مضارع التزامی: -ba-zen = بزن
حال التزامی۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemieiminen

صرف فعل (گویش کندلوس)

در جدول زیر فعل زدن (bazuen) بر اساس گویش یوش نور در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. برای منفی کردن این فعل در زمان‌های: گذشته ساده، گذشته کامل، گذشته التزامی، گذشته کامل التزامی و حال التزامی n جایگزین b در ابتدای فعل می‌شود و در زمان‌های گذشته استمراری و حال ساده na در ابتدای فعل می‌آید بنابراین نفی زمان‌های گذشته ساده و گذشته استمراری یک صورت دارد. همچنین دو زمان گذشته و حال در حال انجام na در ابتدای فعل اصلی قرار می‌گیرد.

زمان/شخص۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
گذشته سادهbazumabazuibazuebazumibazunibazuna
گذشته کاملbazu-bimabazu-bibazu-biebazu-bimibazu-binibazu-bina
گذشته التزامیbazu-buembazu-buibazu-buebazu-buimbazu-buinbazu-buen
گذشته التزامی کاملbazu-bi-buembazu-bi-buibazu-bi-buebazu-bi-buimbazu-bi-buinbazu-bi-buen
گذشته استمرایzumazuizuezumizunizuna
گذشته در حال انجامdavema-zumadavi-zuidave-zuedavemi-zumidaveni-zunidavena-zune
حال ساده/آیندهzammazanizannezammizannizanna
حال در حال انجامdarema-zammadareni-zanidare-zannedaremi-zammidarenni-zannidarenna-zanna
حال التزامیbazenembazenibazenebazenimbazeninbazenen
آیندهxâyme bazenemxâyni bazenixâyne bazenexâymi bazenimxâynni bazeninxâynne bazenen

شناسه (گویش یوش)

در زبان فارسی دو دسته شناسه داریم: گذشته و حال. اما در گویش کجوری سه دسته شناسه داریم: گذشته، حال ساده و حال التزامی. (نمونه زیر بر اساس گویش یوش شهرستان نور تنظیم شده‌است)

۱. گذشته:

  • بن ماضی ساده: -ba-zu = زد
  • بن ماضی استمراری: -zu = می‌زد
گذشته۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemoioemienieno

۲. حال ساده:

  • بن مضارع اخباری: -za = می‌زند
حال ساده۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemoenienoemmiennienno

۳. حال التزامی:

  • بن مضارع التزامی: -ba-zen = بزن
حال التزامی۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهomioiminon

صرف فعل (گویش یوش)

در جدول زیر فعل زدن (bazuen) بر اساس گویش یوش شهرستان نور در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. برای منفی کردن این فعل در زمان‌های: گذشته ساده، گذشته کامل، گذشته التزامی، گذشته کامل التزامی و حال التزامی n جایگزین b در ابتدای فعل می‌شود و در زمان‌های گذشته استمراری و حال ساده na در ابتدای فعل می‌آید بنابراین نفی زمان‌های گذشته ساده و گذشته استمراری یک صورت دارد. همچنین دو زمان گذشته و حال در حال انجام na در ابتدای فعل اصلی قرار می‌گیرد.

زمان/شخص۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
گذشته سادهbazumobazuibazuobazumibazunibazuno
گذشته کاملbazu-bimobazu-bibazu-biobazu-bimibazu-binibazu-bino
گذشته التزامیbazu-bombazu-boibazu-bobazu-boimbazu-boinbazu-boen
گذشته التزامی کاملbazu-bi-bombazu-bi-boibazu-bi-bobazu-bi-boimbazu-bi-boinbazu-bi-boen
گذشته استمرایzumozuizuozumizunizuno
گذشته در حال انجامdavemo-zumodavi-zuidavo-zuodavemi-zumidaveni-zunidaveno-zuno
حال ساده/آیندهzammozanizannozammizannizanno
حال در حال انجامdaremo-zammodareni-zanidareno-zannodaremi-zammidarenni-zannidarenno-zanno
حال التزامیbazenombazenibazenobazenimbazeninbazenon
آینده نوع اولxâmmo bazenomxâni bazenixâno bazenoxâmi bazenimxânni bazeninxânno bazenon
آینده نوع دومveno bazenomveno bazeniveno bazenoveno bazenimveno bazeninveno bazenon

شناسه (گویش نچ)

در زبان فارسی دو دسته شناسه داریم: گذشته و حال. اما در گویش نچ سه دسته شناسه داریم: گذشته، حال ساده و حال التزامی. (نمونه زیر بر اساس گویش نچ بلده شهرستان نور تنظیم شده‌است)

۱. گذشته:

  • بن ماضی ساده: -ba-zu = زد
  • بن ماضی استمراری: -zu = می‌زد
گذشته۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemeieemieniene

۲. حال ساده:

  • بن مضارع اخباری: -za = می‌زند
حال ساده۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemeenieneemmienenienene

۳. حال التزامی:

  • بن مضارع التزامی: -ba-zen = بزن
حال التزامی۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
شناسهemieiminen

صرف فعل (گویش نچ)

در جدول زیر فعل زدن (bazuen) بر اساس گویش نچ شهرستان نور در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. برای منفی کردن این فعل در زمان‌های: گذشته ساده، گذشته کامل، گذشته التزامی، گذشته کامل التزامی و حال التزامی n جایگزین b در ابتدای فعل می‌شود و در زمان‌های گذشته استمراری و حال ساده na در ابتدای فعل می‌آید بنابراین نفی زمان‌های گذشته ساده و گذشته استمراری یک صورت دارد. همچنین دو زمان گذشته و حال در حال انجام na در ابتدای فعل اصلی قرار می‌گیرد.

زمان/شخص۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
گذشته سادهbazumebazuibazuebazumibazunibazune
گذشته کاملbazu-vemebazu-vibazu-viebazu-vimibazu-vinibazu-vine
گذشته التزامیbazu-vumbazu-vuibazu-vubazu-vuimbazu-vuinbazu-vuen
گذشته التزامی کاملbazu-vi-vumbazu-vi-vuibazu-vi-vubazu-vi-vuimbazu-vi-vuinbazu-vi-vuen
گذشته استمرایzumezuizuezumizunizune
گذشته در حال انجامdâšteme-zumedâšti-zuidâšte-zuedâštemi-zumidâšteni-zunidâštene-zune
حال ساده/آیندهzamezanizanezamizanenizanene
حال در حال انجامdâreme-zamedâreni-zanidârene-zanedâremi-zamidâreneni-zanenidârenene-zanene
حال التزامیbazenembazenibazenebazenimbazeninbazenen
آیندهxâme bazenemxâni bazenixâne bazenexâmi bazenimxâneni bazeninxânene bazenen

در جدول زیر فعل انداختن (dinguen) بر اساس گویش نچ شهرستان نور در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. برای منفی کردن این فعل در زمان‌های: گذشته ساده، گذشته کامل، گذشته التزامی، گذشته کامل التزامی و حال التزامی n جایگزین b در ابتدای فعل می‌شود و در زمان‌های گذشته استمراری و حال ساده na در ابتدای فعل می‌آید بنابراین نفی زمان‌های گذشته ساده و گذشته استمراری یک صورت دارد. همچنین دو زمان گذشته و حال در حال انجام na در ابتدای فعل اصلی قرار می‌گیرد.

زمان/شخص۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
گذشته سادهdingumedinguidinguedingumidingunidingune
گذشته کاملdingu-vemedingu-vidingu-viedingu-vimidingu-vinidingu-vine
گذشته التزامیdingu-vumdingu-vuidingu-vudingu-vuimdingu-vuindingu-vuen
گذشته التزامی کاملdingu-vi-vumdingu-vi-vuidingu-vi-vudingu-vi-vuimdingu-vi-vuindingu-vi-vuen
گذشته استمرایangumeanguiangueangumianguniangune
گذشته در حال انجامdâšteme-angumedâšti-anguidâšte-anguedâštemi-angumidâšteni-angunidâštene-angune
حال ساده/آیندهangemeangeniangeneangemiangeneniangenene
حال در حال انجامdâreme-angemedâreni-angenidârene-angenedâremi-angemidâreneni-angenenidârenene-angenene
آیندهxâme dingenemxâni dingenixâne dingenexâmi dingenimxâneni dingeninxânene dingenen

در جدول زیر فعل لگد زدن (damten) بر اساس گویش نچ شهرستان نور در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. برای منفی کردن این فعل در زمان‌های: گذشته ساده، گذشته کامل، گذشته التزامی، گذشته کامل التزامی و حال التزامی n جایگزین b در ابتدای فعل می‌شود و در زمان‌های گذشته استمراری و حال ساده na در ابتدای فعل می‌آید بنابراین نفی زمان‌های گذشته ساده و گذشته استمراری یک صورت دارد. همچنین دو زمان گذشته و حال در حال انجام na در ابتدای فعل اصلی قرار می‌گیرد.

زمان/شخص۱ مفرد۲ مفرد۳ مفرد۱ جمع۲ جمع۳ جمع
گذشته سادهdametemedametidametedametemidametenidametene
گذشته کاملdamet-vemedamet-vidamet-viedamet-vimidamet-vinidamet-vine
گذشته التزامیdamet-vumdamet-vuidamet-vudamet-vuimdamet-vuindamet-vuen
گذشته التزامی کاملdamet-vi-vumdamet-vi-vuidamet-vi-vudamet-vi-vuimdamet-vi-vuindamet-vi-vuen
گذشته استمرایmetememetimetemetemimetenimetene
گذشته در حال انجامdâšteme-metemedâšti-metidâšte-metedâštemi-metemidâšteni-metenidâštene-metene
حال ساده/آیندهmajememajenimajenemajemimajenenimajenene
حال در حال انجامdâreme-majemedâreni-majenidârene-majenedâremi-majemidâreneni-majenenidârenene-angenene
آیندهxâme damejemxâni damejixâne damejexâmi damejimxâneni damejinxânene damejen

جستارهای وابسته

  • P Tabaristan.svgدرگاه طبرستان
  • Flag of Iran.svgدرگاه ایران
  • مردم طبری
  • زبان مازندرانی
  • گویش کلارستاق
  • گویش قصرانی
  • گویش ولاترویی
  • استان مازندران
  • نوشهر
  • شهرستان نوشهر
  • کجور

منابع

  1. ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/kojur-02-language
  2. ↑ DIMLĪ in Encyclopædia Iranica = Linguistic position of Dimlī. After their migration in the Middle Ages, for almost a millennium the Dimlīs had no direct contact with their closest linguistic relatives. Nevertheless, their language has preserved numerous isoglosses with the dialects of the southern Caspian region, and its place in the Caspian dialect group of Northwest Iranian is clear. The Caspian dialects comprise Ṭālešī, Harzan(d)ī, Gūrānī, Gīlakī, Māzandarānī, and some dialects in Tātī-speaking areas and in the area around Semnān. Historically the Caspian dialects belong to the “Northwest Iranian group of languages” and are related to Parthian (see Windfuhr). The isoglosses are of historical phonetic, morphological, and lexical order, Garnik Asatrian
  3. ↑ in Variations of the language of "Pahalvi" are still spoken among Iranians.The Kurds of Iran as well as many Kurds of Turkey and Iraq speak variations of Pahlavi. Turks cannot understand Kurdish and require interpreters to communicate with Kurds who speak Sorani and/or Kurmanjii (variations of Pahalvi amongst Kurds). The people of northern Iran speak variations of Pahalvi as well - Mazandarani and Gilani for example. Baluchi in southeast Iran also has Pahlavi elements (e.g. Ahsen "Iron" or "Eisen" in English and Ahsan in Pahlavi - "Ahsen" is not "Iron" in Turkish), By Dr. Kaveh Farrokh
  4. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""The Caspian Dialect of Kujūr in Central Alborz"". Journal of the British Institute of Persian Studies (به انگلیسی): 235.
  5. ↑ برجیان، حبیب (۱۳۸۸). متون طبری. تهران: آینه میراث صاحب امتیاز مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب. ص. ۱۱. شابک ۱۵۶۱–۹۴۰۰.
  6. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). "Yushij: A Dialect of Central Alborz". Encyclopaedia Iranica (به انگلیسی): 127.
  7. ↑ Foundation, Encyclopaedia Iranica (2021-05-17). "Welcome to Encyclopaedia Iranica". Encyclopædia Iranica (به انگلیسی). Retrieved 2022-02-02.‏
  8. ↑ ایران کلباسی، گویش کلاردشت، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۶ ص. شانزده
  9. ↑ واژه‌نامه بزرگ تبری، گروه پدید آورندگان به سرپرستی: جهانگیر نصراشرفی و حیسن صمدی، سال 1377، جلد اول، ص 31
  10. ↑ «زبان مردم بومی چالوس مازندرانی است که به طبری کلارستاقی شهرت دارد». سایت استانداری مازندران فرمانداری چالوس. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸. دریافت‌شده در ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۹.
  11. ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/kojur-i
  12. ↑ http://www.iranicaonline.org/articles/kalarestaq-1
  13. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""The Caspian Dialect of Kujūr in Central Alborz"". Journal of the British Institute of Persian Studies (به انگلیسی): 237.
  14. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). "Yushij: A Dialect of Central Alborz". Encyclopaedia Iranica (به انگلیسی): 130.
  15. ↑ نصیری، مجید (۱۳۹۰). «بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی گویش نجی بلده ای»: ۵۳.
  16. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""The Caspian Dialect of Kujūr in Central Alborz"". Journal of the British Institute of Persian Studies (به انگلیسی): 235–246.
  17. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). ""The Caspian Dialect of Kujūr in Central Alborz"". Journal of the British Institute of Persian Studies (به انگلیسی): 235–246.
  18. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). "Yushij: A Dialect of Central Alborz". Encyclopaedia Iranica (به انگلیسی): 132.
  19. ↑ BORJIAN, HABIB (2013). "Yushij: A Dialect of Central Alborz". Encyclopaedia Iranica (به انگلیسی): 132.
  20. ↑ نصیری، مجید (۱۳۹۰). «بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی گویش نجی بلده ای»: ۶۱.
  21. ↑ نصیری، مجید (۱۳۹۰). «بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی گویش نجی بلده ای»: ۶۳–۸۳.
  22. ↑ نصیری، مجید (۱۳۹۰). «بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی گویش نجی بلده ای»: ۶۳–۸۳.
  23. ↑ نصیری، مجید (۱۳۹۰). «بررسی ویژگیهای آوایی، صرفی و نحوی گویش نجی بلده ای»: ۶۳–۸۳.

پیوند به بیرون

  • فرهنگ لغت مازندرانی
آخرین نظرات
  • چالوس
  • رویان
  • استان مازندران
  • نور
  • نور
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.